سئوالات ریشه ای در برابر 9 دلایل معلولی جنگی شاعر بیت رهبری محمدعلی اصفهانی
9 دلیلی که شاعر دچار دگر دیسی شده محمدعلی اصفهانی در رابطه با جنگ بوش ارائه داده است قابل بررسی وطرح کردن سئوالات وعلت های بسیار ی دیگر دراین مورد می می باشد. البته این 9 بند ارائه شده نه دلیل که معلول علت های دیگر است که به عمد بیان آنان فراموش شده اند . اکنون تلاش شده تاکه به بخش هائی از آن پرداخته شود اما قبل از آن لازم است که تذکرداد شود . هرچه زمان می گذرد وضعیت و یا در حقیقت مأموریت شاعربه دگر دیسی شده و به سوی رژیم تروریستی چرخیده برجسته تر می شود . البته با فرهنگ و واژه گان خاص و ناب این شاعر شروع کرده که جزو دستآورد و آموخته های فرهنگی جدید ایشان از بیت جماران است که آنهم محصول 12 ساعت بحث ادامه دار در بیت رهبری در زمان زلزله ی تاریخی بم است که از سر شب ودریافت خبر زلزله به مدت 12 ساعت بحث داغی سگی بود که آیا ورود سگان رد یاب خارجی به بم برای یافتن وکمک کردن اجساد یا زلزله زدگان زیر آوار مانده حلال است یا نه مکروه وحرام می باشد که روز بعد از زلزله تیتر درشت یک روزنامه ی سوئیسی زده شده بود سگان سوئیسی زودتر از پاسداران بیت رهبری به فرودگاه ویران شده ی بم رسیدند ولی همچنان در انتظار دستور برای اقدام کردن مأموریت خود می باشند. بلی شاعر دگر دیسی شده محمد علی اصفهانی با کسب فیض حاصل 12 ساعت آن نشست سنگین بحث سگی در بیت جماران است که از آبشخور این فرهنگ آموخته ست که چگونه به همان لهجه وبرگردان گفتمان گذشته ی آنچنانی خودش که به جز خودش و تصویر درون آئینه کسی را یارای درک وفهمش نبود پارس کرده و به شیوه ی عوعو کنان و پاچه گیری کردن آن تهمت ها واهانت و اتهامات را نثار مجاهدین به خصوص مجاهدان شهر اشراف این مبارزان جانب برکف و آزادی ستان کرده است .
اما پس از مقدمه در برابر 9 دلیل ارائه شده ی ایشان که گفته بوش قصد جنگ دارد. در درجه ی اول می بایست که بیشتر مخاطبانش رهبران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی باشد. زیرا که اینان بوده اند که تا حال هرگونه احتمال جنگی را انکار می کردند . به ویژه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری که همگام با چپ های ساخته شده ی دستگاه وزرات بد نام اطلاعات واعزام شده به برون مرز که چپ وراست تحیلیل می دادند که آمریکا در و ضعیتی قرار دارد که هرگز توان تهاجم نظامی به ایران را ندارد و دلایل خاصی که ارائه می دادند که اکنون شاعر جدید الاستخدام شده ی بیت خلافت رهبری زیرآب همه ی آن ادعاهای پوشالی را زده است . در حقیقت باید گفت بر خلاف آنچه که این شاعر و مأمور معذور جدید وظیفه دارد تاکه مجاهدین را متهم به جنگ طلبی کند ولی با خود زنی جدیدی که این شاعر کرده است دقیقاً هم خود وهم حامیان امام راحل ضد امپریالیست را افشا و رسوا و بی آبرو کرده است که جنگ را نعمت الهی خوانده بود که این پیروان همان امام می باشند که به دنبال همان نعمات جنگ می باشند ونه مجاهدین. به همین دلیل هم یک پاسدار گمنام را رئیس جمهور کردند تا هم هلاکاست را دروغ بخواند . هم اسرائیل را تهدید به نابودی کند و هم از اهداف پروژه ی هسته ای را بطور تمام وقت در همه جا فریاد زند واز آن دفاع کند که شاعر هم در این مورد ریشه ی اصلی احتمال جنگ است سکوت بسیار معنی داراختیار کرده است . اما در برابر 9 دلیل معلولی حمله ی بوش شعاعر محمدعلی اصفهانی داده است، دلایل بسیار دیگریست که زیربنائی و علت وریشه ای می باشند که مرتبط با دلایل و شرایط جنگی اعلام شده می باشد که می بایست پاسخ داده شود . پس از مطرح کردن شان هرگونه پریدن ازپاسخگوئی به این سئوالات به منزله تأئید مهر مزدوری و خیانت پاک ناشدنی بر پیشانی عمله ی ارتجاع حاکم و مدعی صورت پاک کن مسئله می باشد .
این خیلی ساده باورانه است که بتوان تقبل کرد که آمریکا افغانستان وعراق را اشغال نظامی کند . 100 ها میلیارد دلار هزینه کند. چندین هزار کشته ومجروح نظامی بدهد . اعتبار جهانی ابر قدرتش را زیر سئوال ببرد و خیلی ساده از همه اهداف وبرنامه های خود چشم پوشی کند وشرایط را صاف و ساده آماده وتقدیم نیروی ارتجاعی کند که در عراق برایش باتلاق ساخته است و نظامیانش را در عراق و افغانستان کشته و پیوسته خواهان اخراجش از عراق شده است.
اما ساده ترین نوع معادله ، معادله دومجهولی است که یک سمت معلوم داده شده است و باید از طریق فرمول بخش مجهول نیز یافت و مشخص وبرجسته کرد. در بحث منطقی و سیاسی وبررسی پدیده های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و…. نیز از رابطه ی علت و معلولی و عرضه وتقاضا … مشابه همین معادله ساده دنبال می شود . حال اگر هر مدعی یک بخش معلول را مطرح کند و بخش علت را فراموش کند یا عمداً از قلم بی اندازد که بقول معروف به خواهد صورت مسئله را پاک کند. اگر شیاد وحقه باز و شامورتی باز و خائن نباشد .حتماً شبیه آخوندهای حکومتی تصویر مار کش و مار قالب کن می باشند واگر اینان نباشند لابد همچون محمدعلی اصفهانی شاعر خلافت بیت رهبری یا کریم شیره ای در خدمت خلافت ولی فقیه می باشد یاهمان بخش تکمیلی دوم جمله ی معروف برتولت برشت است که می گوید آنکس که حقیقت را می داند ولی انکار می کند جنایتکار است . اما سئوالات که جنبه ی ریشه ای و علت یابی دارند شامل: مگر همین بوش که به 9 دلبل ارائه شده از سوی ایشان می خواهد حمله ی نظامی کند همان بوشی نمی باشد که رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی خودش پس از اشغال نظامی افغانستان در تهران خطاب به ایشان با فریاد بلند و رسا اعتراف کرده بود که آقای بوش می داند که اگر در اشغال افغانستان با آمریکا همکاری نکرده بودیم هنوز در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود؟ مگر در شرایط جنگ و بمباران افغانستان مرز ایران وافغانستان باز نبود ؟ مگر روزانه اعضای طالبان والقاعده ای وارد خاک ایران نمی شدند و مگر در ادوگاه های نظامی سپاه اسداران قرار نمی گرفتند و مگرسپاه پاسداران در عربستان وعراق و افغانستان و… از اینان برای اعمال تروریستی استفاده نشد؟
مگر قبل از اشغال افغانستان وعراق از یک طرف آیت الله جک استراو وزیر امور خارجه ی اسبق انگیس و احمد چلبی و جلال طالبانی به تهران سفر نمی کردند و به عنوان پیک ویژه ی تهران – لندن – واشنگتن نیویورک در حال تردد رفت و آمد وانتقال پیغام وپسغام ها وموافقت ها و آمادگی و همآهنگی کردن برای تجاوز و اشغال نظامی نبودند؟ مگر مزدوران وزرات بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی در همان موقع که جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی حکومت صدام حسین جریان داشت . اینان از طریق رسانه های استعماری حامی رژیم همچون شبکه ی امداد رسانی آیت بی بی سی ادعا نمی کردند سلاح های کشتار جمعی و شیمیائی صدام حسین در قرار گاه های مجاهدین پنهان واستتار شده است؟
مگر قربانی اشغالگری عراق پس از سقوط حکومت صدام حسین که سپس به وسیله ی حامیان رژیم فاشیستی در روز عید فطر بر دار کشیده بود. پس از مردم عراق، مجاهدین مستقر در عراق قربانی این اشغال گری و زد وبند کثیف خائنانه نبودند؟
مگرپس از اشغال عراق پاسدار محسن رضائی در تهران کنفرانس مطبوعاتی داخلی و خارجی حضور نیافت و پیام تبریک سران رژیم فاشیستی مذهبی را به سفرا و نمایندگی های کشور ائتلاف اشغال عراق داده نشد.از جمله به سفیر سوئیس که حافظ حفظ منافع آمریکا در تهران است تااینکه به مقامات آمریکائی است ؟
مگر پس از اشغال هر دو کشور افغانستان وعراق تمام کارشناسان سیاسی منطقه از جمله سران حکومت رژیم فاشیستی مذهبی و مقامات آمریکائی و انگلیسی اعتراف نکردند که برنده ی نهائی فقط رژیم فاشیستی در منطقه بوده است چون دو دشمن اصلی این رژیم سقوط کردند؟
مگر عراق پس از اشغال نظامی تبدیل به میدان نفوذ و مانور عوامل رژیم نشد و پارلمان وکابینه ی حامی رژیم فاشیستی مذهبی در عراق بر روی کار نیامدند؟
مگر قبل از این اشغال گری برای جلب حمایت وهمکاری رژیم در اشغال گری نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته نشد؟
مگر چند سال سیاست مذاکره هسته ای پیش برده نشد که آمریکا منتظر نتیجه ی آن مانده بود؟
مگر رژیم از فرصت بی ثباتی عراق تلاش نکرده است به عنوان سرپل استفاده کند تا که برای اعمال صدور تروریسم وبنیادگرائی به منطقه استفاده کند وهم اینکه به عنوان اهرم باج خواهی در مذاکرات هسته ای خود از این موقعیت استفاده کند ؟ مگر پیوسته ضمن بازتاب دادن اخبار کشته شدن نظامیان آمریکائی در مطبوعات خود عراق خواهان اخراج نیروهای نظامی آمریکائی در عراق نشده است؟
مگر در نامه ی خمینی به سپاه پاسداران در مورد پذیرش آتش بس و سرکشی جام زهر خمینی چه قید وتأکید شده بود که سال گذشته رفسجانی آن را در نماز جمعه تهران قرائت کرد؟ آیا در این نامه از داشتن سلاح لیزری یاد نشده بود ؟ خمینی در این رژیم چه نقش و جایگاهی دارد وپیروانش چکاره می باشند؟
اگر این طرح هسته ای صلح آمیز است چرا بیش از دو دهه ی به صورت پنهانی دنبال شده است؟ برای چه پاسدار علی لاریجانی کنار گذاشته شد؟
مگر ایران از نظر ذخیره ی سوخت جانشینی برای تولید برق و انرژی سوختی و برق رسانی برخوردار نیست ؟ کدام ارزان تر وبا صرفه تر وبی خطر تر می باشد؟ چه دلیل دارد که طرح ارزان وبی خطر رد شود ولی از مدل بسیار پر هزینه وخطرناک استفاده شود که حتی می تواند پیآمد خطرناک جنگ در بر داشته باشد؟
برای چه سپاه پاسداران وارد صحنه شد و رقیب وحتی رفسنجانی را کنار زد ویک پاسدار را رئیس جمهور کرد که از بدو رئیس جمهور شدنش تا کنون فقط هدف و مأموریت اصلی اش دفاع وتبلیغ کردن از پروژه ی هسته ای بوده است . در صورتیکه و در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری قول داده بود که مبارزه با مفسدین اقتصادی کند ونان بر توی سفره های خالی محرومان ببرد. نه این کار را نکرد و بقول خودش عمل و وفا نکرد، بلکه برعکس وضع اقتصادی و معیشتی مردم را بس بدتر گذشته کرده است وهمچنان نرخ رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را به محرومان وتهی دستان تحمیل کرده است ؟ اینگونه اعمال در بستر پیگیری کدام هدف بوده است؟
برای چه سپاه پاسداران جنگ 33 روزه از طریق حزب اله لبنان با اسرائیل راه انداخت وبا تقویت حماس جنگ داخلی با ساف را راه انداخت و نوار غزه را جدا ودولت اسلامی تشکیل داد که نقش بحران سازی در روند مذاکره ی صلح با اسرائیل باشد .
مگر اخیراً ولی فقیه در خطبه ی عید فطر مخالفت بسیار شدید برای برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در عراق نکرد و رهبران کشورهای منطقه را تهدید نکرد که اگر چنانچه در این کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا شرکت کنند در داخل کشور دستخوش آشوب و شورش ها خواهند شد؟ مگر اینگونه مخالفت ها وتهدید ها صرفاً برادفاع از اهداف هسته ای نمی باشد؟ واقعاً اگر صلح آمیز است نیاز به اینگونه اعمال وتهدیدات وسیاست مداخله گرایانه وجنگ افروزانه در عراق و فلسطین افغانستان ولبنان می باشد؟
مگر اکنون گزارش نشده است پس از این که در ماه گذشته ی اکتبر سپاه توی لیست تروریست از سوی وزرای امور خارجه و خزانه داری آمریکا رفته است آمار کشته های عراقی و آمریکائی در عراق کاهش یافته است؟
برای چه پاسدار علی لاریجانی کار گذاشته شد و یک پاسدار دیگر جایگزین آن شد؟ چرا تا حال در برابر گزارش های محمد البرادعی و آژانس انرژی اتمی تا کنون مخالفت می شده وبدترین اتهامات جاسوس آمریکا و انگلیس به محمد البرادعی این زده شده بود ولی تازگی ها گزارشات وی حلواحلوا می شود؟ پاسدار حسین شریعتمداری در برابر اعطای امتیاز ات اروپا مشروط بر توقف غنی سازی ارانیوم مگر نگفته بود تا کنون که مذاکره با اروپا برای هیچ بوده است ؟ ومگر تهدد کرده نبود که هم باید از آژانس اخراج شد وهم اینکه سرنوشت پرونده ی هسته ای نه پشت میز مذاکره در اروپا، بلکه در خیابان های بیروت و بغداد تعیین تکلیف می شود؟ چه شد اکنون که تهدید جدی شده است از شاعر دربار ولایت رهبری محمد علی اصفهانی به عنوان وکیل تسخیری استفاده شده است؟
خوب پرسش است که چه دلیل داشت این همه همکاری میان دوطرف به شود و این همه امتیازات فراوان آمریکا در عراق به رژیم بدهد. ولی اکنون قرار است که حمله ی نظامی شود؟ راستی ریشه ی این چرخش اصلی چیست؟
مگر جز مرتبط به پروژه ی هسته ای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که به خاطرش تهدید شده است که اسرائیل باید نابود گردد.
آری اگر محمد علی اصفهانی عنصر صادق وبی طرف وغیرآلوده ای می باشد . چرا به جای اینکه به جای رژیم جنایتکار حاکم بر ایرا ن را متهم کند که پیروان خمینی جنگ طلب می باشند وجنگ را هم برای عبور از بحران ها وهم برای دسترسی به سلاح هسته ای می خواهند. یقه ی مسعود رجوی مجاهدین را گرفته و جنگ طلب خوانده است و عمداً پیشنهاد راه حل سوم نه جنگ نه مماشات ومذاکره، بلکه تغییرات دمکراتیک در ایران خانم مریم رجوی را از قلم انداخته است؟ خلاصه پس چرا در اعلام وفرموله کردن علت های 9 گانه ارائه شده که بوش می خواهد حمله ی نظامی می کند که توضیح داده شد معلول می باشند. هیچ رد وجایگاهی از متهم کردن یا مقصر دانستن رژیم تروریستی ضد بشری جنگ افروز دیده نشده است و آگاهانه به مورد های اشاره شده این نوشتار نپرداخته است تا دستش باز باشد تیغ اتهام را بر گلوی مجاهدین به خصوص مسعود رجوی بگذارد وفشار دهد؟
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد برای چه ایشان تلاش کرده است ک صورت مسله را پاک کند و در بررسی و ارائه ی این 9 دلیل خود کوچکترین اشاره ای به عملکرد واهداف سران رژیم جنایتکار برای آماده کردن جنگی نکرده است؟ عدم پاسخگوئی صریح به آدرس غلط دادن و به سئوالات مطرح شده مفهومش مهر مأمور حک شده ی وزارت بد نام اطلاعات بر پیشانی مدعی شیاد وارونه گو و وکیل مدافع تسخیری رژیم جنایتکار آخوندی می باشد.
هوشنگ – بهداد
آبان ماه16 سال 1386
9 دلیلی که شاعر دچار دگر دیسی شده محمدعلی اصفهانی در رابطه با جنگ بوش ارائه داده است قابل بررسی وطرح کردن سئوالات وعلت های بسیار ی دیگر دراین مورد می می باشد. البته این 9 بند ارائه شده نه دلیل که معلول علت های دیگر است که به عمد بیان آنان فراموش شده اند . اکنون تلاش شده تاکه به بخش هائی از آن پرداخته شود اما قبل از آن لازم است که تذکرداد شود . هرچه زمان می گذرد وضعیت و یا در حقیقت مأموریت شاعربه دگر دیسی شده و به سوی رژیم تروریستی چرخیده برجسته تر می شود . البته با فرهنگ و واژه گان خاص و ناب این شاعر شروع کرده که جزو دستآورد و آموخته های فرهنگی جدید ایشان از بیت جماران است که آنهم محصول 12 ساعت بحث ادامه دار در بیت رهبری در زمان زلزله ی تاریخی بم است که از سر شب ودریافت خبر زلزله به مدت 12 ساعت بحث داغی سگی بود که آیا ورود سگان رد یاب خارجی به بم برای یافتن وکمک کردن اجساد یا زلزله زدگان زیر آوار مانده حلال است یا نه مکروه وحرام می باشد که روز بعد از زلزله تیتر درشت یک روزنامه ی سوئیسی زده شده بود سگان سوئیسی زودتر از پاسداران بیت رهبری به فرودگاه ویران شده ی بم رسیدند ولی همچنان در انتظار دستور برای اقدام کردن مأموریت خود می باشند. بلی شاعر دگر دیسی شده محمد علی اصفهانی با کسب فیض حاصل 12 ساعت آن نشست سنگین بحث سگی در بیت جماران است که از آبشخور این فرهنگ آموخته ست که چگونه به همان لهجه وبرگردان گفتمان گذشته ی آنچنانی خودش که به جز خودش و تصویر درون آئینه کسی را یارای درک وفهمش نبود پارس کرده و به شیوه ی عوعو کنان و پاچه گیری کردن آن تهمت ها واهانت و اتهامات را نثار مجاهدین به خصوص مجاهدان شهر اشراف این مبارزان جانب برکف و آزادی ستان کرده است .
اما پس از مقدمه در برابر 9 دلیل ارائه شده ی ایشان که گفته بوش قصد جنگ دارد. در درجه ی اول می بایست که بیشتر مخاطبانش رهبران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی باشد. زیرا که اینان بوده اند که تا حال هرگونه احتمال جنگی را انکار می کردند . به ویژه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری که همگام با چپ های ساخته شده ی دستگاه وزرات بد نام اطلاعات واعزام شده به برون مرز که چپ وراست تحیلیل می دادند که آمریکا در و ضعیتی قرار دارد که هرگز توان تهاجم نظامی به ایران را ندارد و دلایل خاصی که ارائه می دادند که اکنون شاعر جدید الاستخدام شده ی بیت خلافت رهبری زیرآب همه ی آن ادعاهای پوشالی را زده است . در حقیقت باید گفت بر خلاف آنچه که این شاعر و مأمور معذور جدید وظیفه دارد تاکه مجاهدین را متهم به جنگ طلبی کند ولی با خود زنی جدیدی که این شاعر کرده است دقیقاً هم خود وهم حامیان امام راحل ضد امپریالیست را افشا و رسوا و بی آبرو کرده است که جنگ را نعمت الهی خوانده بود که این پیروان همان امام می باشند که به دنبال همان نعمات جنگ می باشند ونه مجاهدین. به همین دلیل هم یک پاسدار گمنام را رئیس جمهور کردند تا هم هلاکاست را دروغ بخواند . هم اسرائیل را تهدید به نابودی کند و هم از اهداف پروژه ی هسته ای را بطور تمام وقت در همه جا فریاد زند واز آن دفاع کند که شاعر هم در این مورد ریشه ی اصلی احتمال جنگ است سکوت بسیار معنی داراختیار کرده است . اما در برابر 9 دلیل معلولی حمله ی بوش شعاعر محمدعلی اصفهانی داده است، دلایل بسیار دیگریست که زیربنائی و علت وریشه ای می باشند که مرتبط با دلایل و شرایط جنگی اعلام شده می باشد که می بایست پاسخ داده شود . پس از مطرح کردن شان هرگونه پریدن ازپاسخگوئی به این سئوالات به منزله تأئید مهر مزدوری و خیانت پاک ناشدنی بر پیشانی عمله ی ارتجاع حاکم و مدعی صورت پاک کن مسئله می باشد .
این خیلی ساده باورانه است که بتوان تقبل کرد که آمریکا افغانستان وعراق را اشغال نظامی کند . 100 ها میلیارد دلار هزینه کند. چندین هزار کشته ومجروح نظامی بدهد . اعتبار جهانی ابر قدرتش را زیر سئوال ببرد و خیلی ساده از همه اهداف وبرنامه های خود چشم پوشی کند وشرایط را صاف و ساده آماده وتقدیم نیروی ارتجاعی کند که در عراق برایش باتلاق ساخته است و نظامیانش را در عراق و افغانستان کشته و پیوسته خواهان اخراجش از عراق شده است.
اما ساده ترین نوع معادله ، معادله دومجهولی است که یک سمت معلوم داده شده است و باید از طریق فرمول بخش مجهول نیز یافت و مشخص وبرجسته کرد. در بحث منطقی و سیاسی وبررسی پدیده های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و…. نیز از رابطه ی علت و معلولی و عرضه وتقاضا … مشابه همین معادله ساده دنبال می شود . حال اگر هر مدعی یک بخش معلول را مطرح کند و بخش علت را فراموش کند یا عمداً از قلم بی اندازد که بقول معروف به خواهد صورت مسئله را پاک کند. اگر شیاد وحقه باز و شامورتی باز و خائن نباشد .حتماً شبیه آخوندهای حکومتی تصویر مار کش و مار قالب کن می باشند واگر اینان نباشند لابد همچون محمدعلی اصفهانی شاعر خلافت بیت رهبری یا کریم شیره ای در خدمت خلافت ولی فقیه می باشد یاهمان بخش تکمیلی دوم جمله ی معروف برتولت برشت است که می گوید آنکس که حقیقت را می داند ولی انکار می کند جنایتکار است . اما سئوالات که جنبه ی ریشه ای و علت یابی دارند شامل: مگر همین بوش که به 9 دلبل ارائه شده از سوی ایشان می خواهد حمله ی نظامی کند همان بوشی نمی باشد که رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی خودش پس از اشغال نظامی افغانستان در تهران خطاب به ایشان با فریاد بلند و رسا اعتراف کرده بود که آقای بوش می داند که اگر در اشغال افغانستان با آمریکا همکاری نکرده بودیم هنوز در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود؟ مگر در شرایط جنگ و بمباران افغانستان مرز ایران وافغانستان باز نبود ؟ مگر روزانه اعضای طالبان والقاعده ای وارد خاک ایران نمی شدند و مگر در ادوگاه های نظامی سپاه اسداران قرار نمی گرفتند و مگرسپاه پاسداران در عربستان وعراق و افغانستان و… از اینان برای اعمال تروریستی استفاده نشد؟
مگر قبل از اشغال افغانستان وعراق از یک طرف آیت الله جک استراو وزیر امور خارجه ی اسبق انگیس و احمد چلبی و جلال طالبانی به تهران سفر نمی کردند و به عنوان پیک ویژه ی تهران – لندن – واشنگتن نیویورک در حال تردد رفت و آمد وانتقال پیغام وپسغام ها وموافقت ها و آمادگی و همآهنگی کردن برای تجاوز و اشغال نظامی نبودند؟ مگر مزدوران وزرات بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی در همان موقع که جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی حکومت صدام حسین جریان داشت . اینان از طریق رسانه های استعماری حامی رژیم همچون شبکه ی امداد رسانی آیت بی بی سی ادعا نمی کردند سلاح های کشتار جمعی و شیمیائی صدام حسین در قرار گاه های مجاهدین پنهان واستتار شده است؟
مگر قربانی اشغالگری عراق پس از سقوط حکومت صدام حسین که سپس به وسیله ی حامیان رژیم فاشیستی در روز عید فطر بر دار کشیده بود. پس از مردم عراق، مجاهدین مستقر در عراق قربانی این اشغال گری و زد وبند کثیف خائنانه نبودند؟
مگرپس از اشغال عراق پاسدار محسن رضائی در تهران کنفرانس مطبوعاتی داخلی و خارجی حضور نیافت و پیام تبریک سران رژیم فاشیستی مذهبی را به سفرا و نمایندگی های کشور ائتلاف اشغال عراق داده نشد.از جمله به سفیر سوئیس که حافظ حفظ منافع آمریکا در تهران است تااینکه به مقامات آمریکائی است ؟
مگر پس از اشغال هر دو کشور افغانستان وعراق تمام کارشناسان سیاسی منطقه از جمله سران حکومت رژیم فاشیستی مذهبی و مقامات آمریکائی و انگلیسی اعتراف نکردند که برنده ی نهائی فقط رژیم فاشیستی در منطقه بوده است چون دو دشمن اصلی این رژیم سقوط کردند؟
مگر عراق پس از اشغال نظامی تبدیل به میدان نفوذ و مانور عوامل رژیم نشد و پارلمان وکابینه ی حامی رژیم فاشیستی مذهبی در عراق بر روی کار نیامدند؟
مگر قبل از این اشغال گری برای جلب حمایت وهمکاری رژیم در اشغال گری نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته نشد؟
مگر چند سال سیاست مذاکره هسته ای پیش برده نشد که آمریکا منتظر نتیجه ی آن مانده بود؟
مگر رژیم از فرصت بی ثباتی عراق تلاش نکرده است به عنوان سرپل استفاده کند تا که برای اعمال صدور تروریسم وبنیادگرائی به منطقه استفاده کند وهم اینکه به عنوان اهرم باج خواهی در مذاکرات هسته ای خود از این موقعیت استفاده کند ؟ مگر پیوسته ضمن بازتاب دادن اخبار کشته شدن نظامیان آمریکائی در مطبوعات خود عراق خواهان اخراج نیروهای نظامی آمریکائی در عراق نشده است؟
مگر در نامه ی خمینی به سپاه پاسداران در مورد پذیرش آتش بس و سرکشی جام زهر خمینی چه قید وتأکید شده بود که سال گذشته رفسجانی آن را در نماز جمعه تهران قرائت کرد؟ آیا در این نامه از داشتن سلاح لیزری یاد نشده بود ؟ خمینی در این رژیم چه نقش و جایگاهی دارد وپیروانش چکاره می باشند؟
اگر این طرح هسته ای صلح آمیز است چرا بیش از دو دهه ی به صورت پنهانی دنبال شده است؟ برای چه پاسدار علی لاریجانی کنار گذاشته شد؟
مگر ایران از نظر ذخیره ی سوخت جانشینی برای تولید برق و انرژی سوختی و برق رسانی برخوردار نیست ؟ کدام ارزان تر وبا صرفه تر وبی خطر تر می باشد؟ چه دلیل دارد که طرح ارزان وبی خطر رد شود ولی از مدل بسیار پر هزینه وخطرناک استفاده شود که حتی می تواند پیآمد خطرناک جنگ در بر داشته باشد؟
برای چه سپاه پاسداران وارد صحنه شد و رقیب وحتی رفسنجانی را کنار زد ویک پاسدار را رئیس جمهور کرد که از بدو رئیس جمهور شدنش تا کنون فقط هدف و مأموریت اصلی اش دفاع وتبلیغ کردن از پروژه ی هسته ای بوده است . در صورتیکه و در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری قول داده بود که مبارزه با مفسدین اقتصادی کند ونان بر توی سفره های خالی محرومان ببرد. نه این کار را نکرد و بقول خودش عمل و وفا نکرد، بلکه برعکس وضع اقتصادی و معیشتی مردم را بس بدتر گذشته کرده است وهمچنان نرخ رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را به محرومان وتهی دستان تحمیل کرده است ؟ اینگونه اعمال در بستر پیگیری کدام هدف بوده است؟
برای چه سپاه پاسداران جنگ 33 روزه از طریق حزب اله لبنان با اسرائیل راه انداخت وبا تقویت حماس جنگ داخلی با ساف را راه انداخت و نوار غزه را جدا ودولت اسلامی تشکیل داد که نقش بحران سازی در روند مذاکره ی صلح با اسرائیل باشد .
مگر اخیراً ولی فقیه در خطبه ی عید فطر مخالفت بسیار شدید برای برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در عراق نکرد و رهبران کشورهای منطقه را تهدید نکرد که اگر چنانچه در این کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا شرکت کنند در داخل کشور دستخوش آشوب و شورش ها خواهند شد؟ مگر اینگونه مخالفت ها وتهدید ها صرفاً برادفاع از اهداف هسته ای نمی باشد؟ واقعاً اگر صلح آمیز است نیاز به اینگونه اعمال وتهدیدات وسیاست مداخله گرایانه وجنگ افروزانه در عراق و فلسطین افغانستان ولبنان می باشد؟
مگر اکنون گزارش نشده است پس از این که در ماه گذشته ی اکتبر سپاه توی لیست تروریست از سوی وزرای امور خارجه و خزانه داری آمریکا رفته است آمار کشته های عراقی و آمریکائی در عراق کاهش یافته است؟
برای چه پاسدار علی لاریجانی کار گذاشته شد و یک پاسدار دیگر جایگزین آن شد؟ چرا تا حال در برابر گزارش های محمد البرادعی و آژانس انرژی اتمی تا کنون مخالفت می شده وبدترین اتهامات جاسوس آمریکا و انگلیس به محمد البرادعی این زده شده بود ولی تازگی ها گزارشات وی حلواحلوا می شود؟ پاسدار حسین شریعتمداری در برابر اعطای امتیاز ات اروپا مشروط بر توقف غنی سازی ارانیوم مگر نگفته بود تا کنون که مذاکره با اروپا برای هیچ بوده است ؟ ومگر تهدد کرده نبود که هم باید از آژانس اخراج شد وهم اینکه سرنوشت پرونده ی هسته ای نه پشت میز مذاکره در اروپا، بلکه در خیابان های بیروت و بغداد تعیین تکلیف می شود؟ چه شد اکنون که تهدید جدی شده است از شاعر دربار ولایت رهبری محمد علی اصفهانی به عنوان وکیل تسخیری استفاده شده است؟
خوب پرسش است که چه دلیل داشت این همه همکاری میان دوطرف به شود و این همه امتیازات فراوان آمریکا در عراق به رژیم بدهد. ولی اکنون قرار است که حمله ی نظامی شود؟ راستی ریشه ی این چرخش اصلی چیست؟
مگر جز مرتبط به پروژه ی هسته ای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که به خاطرش تهدید شده است که اسرائیل باید نابود گردد.
آری اگر محمد علی اصفهانی عنصر صادق وبی طرف وغیرآلوده ای می باشد . چرا به جای اینکه به جای رژیم جنایتکار حاکم بر ایرا ن را متهم کند که پیروان خمینی جنگ طلب می باشند وجنگ را هم برای عبور از بحران ها وهم برای دسترسی به سلاح هسته ای می خواهند. یقه ی مسعود رجوی مجاهدین را گرفته و جنگ طلب خوانده است و عمداً پیشنهاد راه حل سوم نه جنگ نه مماشات ومذاکره، بلکه تغییرات دمکراتیک در ایران خانم مریم رجوی را از قلم انداخته است؟ خلاصه پس چرا در اعلام وفرموله کردن علت های 9 گانه ارائه شده که بوش می خواهد حمله ی نظامی می کند که توضیح داده شد معلول می باشند. هیچ رد وجایگاهی از متهم کردن یا مقصر دانستن رژیم تروریستی ضد بشری جنگ افروز دیده نشده است و آگاهانه به مورد های اشاره شده این نوشتار نپرداخته است تا دستش باز باشد تیغ اتهام را بر گلوی مجاهدین به خصوص مسعود رجوی بگذارد وفشار دهد؟
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد برای چه ایشان تلاش کرده است ک صورت مسله را پاک کند و در بررسی و ارائه ی این 9 دلیل خود کوچکترین اشاره ای به عملکرد واهداف سران رژیم جنایتکار برای آماده کردن جنگی نکرده است؟ عدم پاسخگوئی صریح به آدرس غلط دادن و به سئوالات مطرح شده مفهومش مهر مأمور حک شده ی وزارت بد نام اطلاعات بر پیشانی مدعی شیاد وارونه گو و وکیل مدافع تسخیری رژیم جنایتکار آخوندی می باشد.
هوشنگ – بهداد
آبان ماه16 سال 1386