"چرا اعتراف شده مردم کناهکار نیستند، ولی گفته نشده که مقصر وکناهکار کیستند؟!"

نقد وبررسی " مردم چه گناهي كرده اند" روزنامه ی جمهوری اسلامی چها رشنبه 30 آبان ماه سال 1386
"چرا اعتراف شده مردم کناهکار نیستند، ولی گفته نشده که مقصر وکناهکار کیستند؟!"

گذشته از عنوان سرمقاله " مردم چه گناهی کرده اند؟ " که نیمی از واقعیات را بیان کرده وگفته است که در این رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اندیش وغارتگر و عوامفریب چه می گذرد که سرمقاله نویس در این عنوان سرمقاله اعتراف کرده است . اما نیم دیگر واقعیت مربوط به تجربه ی 3 دهه حکومت ننگین جنایتکاران حاکم برایران می باشد که بی افق و آینده می باشد و از سوی دیگر رشد وسمت وسوی جنگ ونزاع باندهای مافیائی بمرحله ای رسیده است که اکنون بدون رویدروایسی اعتراف شده است که مردم بی گناه در این رژیم ضد بشری و قرون وسطائی دچار چه سرنوشتی شده اند که اکنون اینگونه در مورد شان دلسوزی و داد خواهی شده است؟ در صورتیکه تا کنون همه جنایات وغارتگری ها ودزدی ها وباند بازی ها و صدور تروریسم وبنیادگرائی ها و تهدید با نابود کردن ها وجنگ افروزی ها و بحران سازی ها و خلاصه همه جنایات اتفاق افتاده به ویژه پیگیری پروژه ی هسته ای به نام مردم ودفاع از منافع ملی وتمامیت ارزی کشور انجام شده است که اکنون اینگونه شفاف به ماهیت ضد مردمی وجدا بودن مسئولان نظام از مردم اعتراف واذعان شده است.؟
البته گذشته از اینکه این سرمقاله نویس پاسخی به سخنان پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد در دانشگاه علم وصنعت داده است که پیرامون جاسوس هسته ای بودن حسین موسویان است که سفیر آلمان در دوران رفسنجانی و سر پرست هسته ای در دوران خاتمی بوده واکنون نیز جزو اعضای مجمع مصلحت نظام می باشد ا ودر جلسات این مجمع شرکت می کند و موضوع دیگر پیرامون دانشگاه آزاد است که رفسنجانی در این دانشگاه دزد بازار دست بالا را دارد ودر چندسال گذشته پول های بسیار هنگفت از دریافت هزینه های بسیار بالای نامنویسی دانشجویان این دانشگاه در سراسر کشور به جیب و حساب خود وهم پالگی هایش واریز شده ست که موجب حسادت ورقابت باندهای مافیائی حاکم شده است. همچنین سرمقاله نویس پاسخ به یادداشت روز نویس روز گذشته ی روزنامه ی کیهان سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری داده است که با عنوان پدر خواننده ها وشرایط کنونی آنان ، رفسنجانی و خاتمی و حسین موسویان و کرباسچی شهردار پیشین تهران وفائزه خانم دختر رفسنجانی و قلمزنان ومطبوعات وابسته به اینان را دراز کرده و شدیداً بر زیر تیغ برده است. البته زمانی که رقابت ها وجنگ ونزاع های باندهای متخاصم در گیر قدرت علنی می شود. ناخواسته مجبور به برخی از اعترافات شده اند تا برای تبرئه کردن خود و متهم کردن کردن رفیب از موضع فرار به جلو و تهاجمی وافشاکری پاسخگو باشند و بگویند در پشت پرده چه خبر است؟ بنابراین بدون آنکه طرفین دعوا بگویند که فریاد مرگ بر دیکتاتور دانشجویان مبنی بر احمدی نژاد عامل تبعیض و فساد یرای چیست؟ یااینکه گرد آوری وتجمع کارگران از شهرهای و گسیل آنان در جلوی خانه ی کارگر درتهران در راستای چه اهدافیست؟ ولی آنچه مهم است هم دانشجویان وهم کارگران همچون زنان ومعلمان و سایر جوانان نا راضی که اراذل و اوباش خوانده شده اند که روزانه از سوی نیروی انتظامی مورد ضرب و شتم واقع می شوند ودستگیر ومتهم ومحکوم وحتی حکم اعدام دسته معی 30 نفره برایشان صادر می شود . ناشی از پیش زمینه ی تنفر وخشم وکینه ونفرت و اوج روز افزون نارضایتی عمومی نسبت به حکومت است . زیراکه فریاد مرگ بر جهرمی وزیر کار درود بر کارگر که زده شده و خواهان اخراج وزیر بی لیاقت شد اند که از سوی کارگران معترض مطرح شده است. مهمتراینکه زمانیکه کارگران بهانه ها انحراف اذهان عمومی را گرفته وبطور دقیق به آن اشاره کرده اند وخطاب به مسئولان به خصوص وزیر کار جهرمی فریاد زده اند که فرانسه را رها کن، فکری به حال ما کن؛ منظور این است که نیاز نیست که در صحفات اول مطبوعات ویا ر سانه های خبری و تبلیغی خودتان از پخش تصاویری خبری اعتراضی دانشجویان وکارگران فرانسوی بازتاب دهید و تحلیل وتفسیر دهید وپخش کنید، به اینان بطور مستقیم پیام داده شده است که به خواست ومطالبات ما در خانه توجه داشته باشید و در شرف حل مشکل آن برآیئد تا فریاد مرگ نثارتان نشود. اما گزیده های مهم اشاره شده به رقیب غالب به خصوص احمدی نژاد که از سوی سرمقاله نویس مطرح و برجسته و جواب داده شده اینگونه است:

هفته گذشته رئيس جمهور در جريان سخنراني و پاسخ به پرسش هاي دانشجويان دانشگاه علم و صنعت نكاتي را درباره دو موضوع مهم كشوري مطرح كرد كه به دليل اهميت اصل موضوعات نسبت هاي داده شده به كساني كه مورد اشاره رئيس جمهور بودند از اهميت و حساسيت فوق العاده اي برخوردارند. به همين جهت اين سخنان عكس العمل هائي را برانگيخت و يكبار ديگر افكار عمومي را دچار سئوال و ترديد كرد. اين دو موضوع يكي مربوط به سيدحسين موسويان سفير اسبق جمهوري اسلامي ايران در آلمان عضو هيئت مذاكره كننده پرونده هسته اي ايران و معاون سابق مركز تحقيقات استراتژيك كشورمان است كه چندي قبل بازداشت و توسط وزارت اطلاعات بازجوئي و باسپردن وثيقه آزاد شد و پرونده وي اكنون در اختيار قوه قضائيه است . رئيس جمهور درباره اين پرونده ضمن اعلام وجود مخالفاني در داخل كه عليه خط مشي دولت نهم در مورد فناوري هسته اي فعاليت مي كنند و خائن دانستن آنان به دليل اخلال در اين امر گفت : « اكنون كه پرونده آنها به دادگاه رفته عده اي قاضي پرونده را تحت فشار قرار داده اند تا جاسوس را تبرئه كند » . موضوع ديگر وضعيت دانشگاه آزاد است كه از سال گذشته بوجود آوردن تغييراتي در آن مورد نظر آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور بوده و ايشان با اشاره به همين نكته در سخنان اخير خود گفته است : « پول هائي كه از مردم گرفته مي شود تحويل گروه هائي داده مي شود كه ربطي به دانشگاه و علم ندارد. آقاي رئيس جمهور درهمين زمينه ادامه داد : « گفته شده است كه اين دانشگاه قراردادي را با يكي از مراكز تحقيقاتي كه در واقع يك مركز سياسي است بسته كه اينها وظايف كساني كه در اين مركز كار مي كنند كار اجرائي نيست بلكه فقط اين مركز بايد از يك گروه تصميم گير حمايت كند. اين دانشگاه قراردادي بالغ بر دو سه ميليارد تومان با پول اين بچه ها با اين مركز بسته است كه اين مركز برود و تحولات آينده خاورميانه را براي آنها رصد كند قراردادي كه هر كس بخواند مي فهمد كه مي خواستند پولي را در شكم آنها بريزند » . فهرست آنچه رئيس جمهور در اين دو زمينه گفته چنين است : افرادي در داخل وجود دارند كه در پرونده هسته اي اخلال مي كنند و خائن هستند. اين افراد جاسوس هستند ولي عده اي به قاضي فشار مي آورند كه آنها را تبرئه كند. دانشگاه آزاد پولهائي را كه به عنوان شهريه از مردم مي گيرد به كساني مي دهد كه ربطي به دانشگاه ندارند و اين پولها را خرج فعاليت هاي سياسي خود مي كنند. اين دانشگاه از طريق بستن قرارداد با افراد يا مراكزي به بهانه كارهاي تحقيقي پولهائي را بي جهت به شكم آنها مي ريزد. "
سرمقاله نویس در ادامه ی مطرح کردن مورد های فوق که شامل غارتگری های میلیارد تومانی می شود در پاسخ چنین باوردارد یا اینکه جواب داده است:

"ما معتقديم مسئول رسيدگي به پرونده سيدحسين موسويان قوه قضائيه است و همه بايد منتظر اظهارنظر قاضي پرونده باشند و اين صحيح نيست كه داوري درباره اين قبيل موضوعات به رسانه ها و محيط هاي دانشگاهي و فضاي عمومي جامعه كشانده شود كما اينكه در مورد دانشگاه آزاد نيز معتقديم اصلاحات لازم بايد توسط مراجع ذيصلاح و بدون سروصدا و فضاسازي انجام شود و مردم شاهد نتايج كارهاي انجام شده باشند. اينكه يكنفر در هر مقام و منصب كه هست هم مدعي باشد و هم قاضي و هم مجري چنين چيزي زيبنده يك كشور قانونمند نيست . "
سرمقاله نویس در دنباله پاسخ توضیحی خود به ادعا ها وافشاگری های پاسدار احمدی نژاد باابراز نگرانی ورنج آور فضای موجود ، اینگونه از تحمل ناذیر بودن شرایط به وجود آمده نالیده وشکوه کرده و گفته است :
. "مدتي است در فضاي عمومي كشور ما تبليغات عليه اين و آن و چوب حراج زدن به حيثيت رقبا جاي قانونمداري را گرفته است . مهمتر آنكه اين تبليغات از جنس كلي گوئي است بطوري كه هر كس مي تواند در ذهن خود براي آن مصداق دلخواه خود را در نظر بگيرد. رسانه ملي نيز بطور طبيعي و بدون آنكه خود بخواهد ابزاري براي پراكندن اين تبليغات تا اقصي نقاط كشور و حتي اقصي نقاط جهان است و كساني كه مورد حمله يا در مظان اتهام قرار مي گيرند هيچ امكاني براي پاسخگوئي به اتهامات وارده در اختيار ندارند. براي ما كه اين مقوله رنج آور را مطرح مي كنيم فرقي نمي كند كه اتهام زننده و متهم شونده چه كساني هستند. ما مي خواهيم نفس اين روش را به عنوان يك روش غيراخلاقي غير منطقي غير قانوني و غيرشرعي نفي كنيم و توجه عقلاي قوم را به اين نكته جلب نمائيم كه ادامه اين وضعيت براي كشور براي نظام جمهوري اسلامي و براي اين نسل و نسل هاي آينده خطرناك است و بدآموزي هاي زيادي دارد. ما هر چند وقت يكبار در كشورمان انتخابات داريم و در هر انتخاباتي رقبا همديگر را از سر تا پا به لجنزار فرو مي برند و عجيب آنكه همانها كه همديگر را به انواع اتهامات متهم مي كنند بعد از انتخابات به مسندهاي مهم قانونگذاري و اجرائي مي رسند و مقدرات اين كشور و اين نظام در دستانشان قرار مي گيرد! چرا براي اين وضعيت غير قابل تحمل فكري نمي شود تا چه وقت بايد مردم شاهد گرمي اين آشفته بازار تهمت و افترا و جنگ قدرت باشند اين وضعيت علاوه بر آنكه با جايگاه معنوي نظام جمهوري اسلامي سازگاري ندارد موجب بروز ضايعات زيادي در جامعه ديني و انقلابي خواهد شد كه كمترين آن بدبين شدن نيروهاي مذهبي و انقلابي نسبت به سياست و يا حداقل بي تفاوت شدن آنهاست . اين خطر را دست كم نگيريد اين همان چيزي است كه دشمن يك قرن براي دستيابي به آن برنامه ريزي و تلاش كرد و امام خميني بارها درباره آن تحت عنوان توطئه « جدائي دين از سياست » چه به مناسبت آنچه در اين زمينه بر سر ملت ايران آوردند و چه براي آگاهي بخشي نسبت به آنچه ممكن است درصدد انجام آن باشند هشدار دادند. "
بالاخره سرمقاله نویس نسخه ی درمان را در دست قوه ی قضائیه دیده است. البته شرطی کرده وگفته است که باید دستگاه قضائی طبق قانون اساسی رژیم مستقل باشد تا که بتواند بدون فشار های حاشیه ای تصمیم گیری کند. از طرف دیگر بر مبرم بودن وحدت ملی در جامعه تأکید کرده است واز گیر افتادن مردم میان دو گیومه فشار باندهای غالب ومغلوب گفته است که مردم چه گناهی کرده اند که می بایست اینگونه شاهد سگ دعواهای دزدان غارتگران حاکم کنن ومغلوب باشند:
"به نظر مي رسد بخش قابل ملاحظه اي از درمان اين بيماري خطرناك در دست مسئولان قوه قضائيه است بدين ترتيب در مشاجرات موجود كه بر خلاف نياز مبرم جامعه به وحدت ملي آنهم در شرايط حساس كنوني جريان دارد حرف آخر را بايد قوه قضائيه بزند. انتظار مردم اينست كه مسئولان قوه قضائيه به اين وظيفه خطير خود عمل نمايند و در عمل به قانون ملاحظه هيچكس را اعم از مجرم و حامي و مفتري در هر مقام كه باشد ننمايند. مردم انقلاب نكرده اند كه هر روز شاهد مشاجرات و درگيري هاي لفظي ميان مسئولان بلند پايه نظام باشند. مردم دوستي و صميميت ميان مسئولان را نعمت بزرگي مي دانند كه آرامش و قوت و قدرت نظام و كشور و ملت را تامين مي كند و دشمن را از طمع ورزي نااميد مي نمايد. اين مردم را كه همه چيز خود را براي اسلام و استقلال و سربلندي كشور تقديم كرده اند نبايد آزرد. مردم چه گناهي كرده اند كه بايد هر روز شاهد درگيري ها و مشاجرات مسئولان باشند."
درخاتمه اینکه سرمقاله آنقدر روشن است و مقاله نویس ناچار به اعتراف گوئی بطور شفاف شده است که نیاز نیست چیزی جز آنچه بیان شد در پایان برآن افزوده گردد جز اینکه یادآوری گردد که فراموش نشود هرچه زمان به برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس دوره ی هشتم نزدیک تر می شود، باید بیش از اینها شاهد افشاگری ها بیشتر بود که در یادداشت روز ، روز گذاشته با نام پدرخوانده ها و شرایط کنونی آنان که در کیهان بازتاب داده شد و سرمقاله امروز مردم چه گناهی کرده اند ؟ که امروز دراین روزنامه آمده است . توصیه می شود که هر دو یادداشت روز و سرمقاله را که در سایت اندیشه می باشد به دقت بخوانید و از این تاریخ به بعد اینگونه مقالات و یادداشت روزها را در کنار سایر خبرها از جمله پرونده ی بحرانی هسته ای دنبال کنید. برای ایکه هم رژیم تروریستی آخوندی وهم اپوزیسیون در شرایط حساس و خطیری قرار دارند. البته از یاد برده نشود گرچه سرمقاله نویس مردم را بی گناه معرفی کرده است، ولی وحشت کرده است که بطور مستقیم اعتراف کند که گناهکار واقعی کیستند که چنین بر سر مردم اسیر ومحروم ایران آورده اند؟ البته که برای مردم به خصوص جوانان ناراضی ودانشجویان شورشی وکارگران طغیان کرده و معلمان وزنان معترض شخص است که عاملین ومقصرین کیستند . زیرا با تجربه 3 دهه ی گذشته کاملاً رای شان مشخص شده است که کیستند که با فریاد بلند مرگ نصیب شان کرده اند.
هوشنگ-بهداد
چهار شنبه 30 آبان ماه سال 1386