نمایش و مراسم و مانور استخوان بازی و مرده خواری جنگی

نمایش و مراسم و مانور استخوان بازی و مرده خواری جنگی
آیا ازاین رژیم تروریستی ضد بشری وعوامفریب و غارتگر آخوندی در جهان یافت می شود که این چنین حقه باز وعومفرب و شارلاتان و شامورتی باز ومعرکه گیر باشد که اینگونه برای 3 دهه توانسته باشد از خصلت های دیرینه ی تاریخی مفت و مرده خوری اش بهره برده باشد که اکنون حاکمان ایران اینگونه در زمینه حکومت داری و مذهب وجنگ و عزا ومراسم جشن استفاده کرده و مردم را سر کار گذاشته و فریب داده اند . آنگونه که موفق شده اند هم اشک اشا ن را در آورند و هم زمان در شرایطی که مردم را سر سرگرم ومشغول عزاداری اشان نموده از سوی دیگر قادر شدند جیب های مرد عزدار و داغدار را خالی بزنند . حتی اینان به خالی کردن قلک های پول دانش آموزان مدرسه هم رحم نکردند و آنان را نیز تخلیه کردند . همچنین با کمال وقاحت و پرروئی جنگ ضد ملی و ضد میهنی و خانماسوز وویرانگر را نعمت الهی جازدند و شیادانه جائیکه شعار جنگ چنگ تا پیروزی را سر می دادند و گفته می شد تا فتنه در عالم است لاکن جنگ هم هست. ولی نام جنگ طلبی خدشان را دفاع مقدس نامیدند. مهمتر اینکه زمانی که در سال دوم جنگ امکان آتش بس و صلح امکان پذیر بود. ولی پیشنها د طرف مقابل برای صلح وآتش بس با تقبل وپرداخت 100 میلارد دلار غرامات وخسارات جنگی نپذیرفتند و بر ادامه ی جنگ آ نقدر اصرار ورزیدند تا که منتهی به شکست کامل شد و میهن ویران شد و هم اینکه میلیون ها نفر در جنگ به کشته ومجروج و جابناز و موجی شدند و میلیون ها نفر بیشتر از ایرانیان را آواره و پناهنده وبی خانمان نمودند و 1000 میلیارد دلار طبق اعتراف مقامات مسئول از جمله رفسنجانی به وجود آوردند که خود این آخوند مکار وجنگ افروز در خطبه ی نماز جمعه ی تهران به این واقعیت و میزان ارقام خسارت در قسمت ایرانی اعتراف کرد . آری این نتیجه ی سیاست خائنانه ای بود که 8 سال بر تنور جنگ دمیده شد و مدام تأکید و اصرار بر ادامه جنگ می شد و شعار راه قدس از کربلا می گذرد سر داده می شد و تاآخرین خشت خانه و آخرن نفر می جنگند نیز چاشنی آن می شد وحتی ادعای مضحک می شد که اگر چنانچه جنگ 20 سال هم طول بکشد ما هستیم ومی ایستی ومی جنگیم . در صورتی که در نهایت از موضع خفت وخواری وشکست مفتضحانه ی جنگ جام زهر شکست سرکشیده شد و قطعنامه پذیرش آتش بس جنگ پذیرفته شد . اما عجیب است که از آن تاریخ پذیرش قطعنمامه ی آتش بس تا حال که 19 سال سپری شده است . ولی باز همچنان شاهدیم که برای کنترل فضای انفجاری و اعتراضی جامعه هر از گاهی مشتی استخوان یافت می شود که مشخص نیست از کدام سردخانه ی بیمارستان یا مرده شویخانه ای ی قبرستان یا از کدام سلاخ یا قصابخانه ای مرده خوران حرفه ای حاکم بر میهن این استخوان ها را بیرون می کشند و این استخوان ها جمع آوری شده را به درون تابوت های سفارشی واز قبل آماده شده می ریزند وآنان را بر شانه های مشتی عمله های همیشه ی آماده ی مرده شوئی ومرده کشی و مرده خوری می گذارند تا باآن معرکه گیری شود و شرایط و فضای جنگی تداعی گردد . آری معلوم نیست که مرده پرستان ومرده خوران تا کی قرار است به مرده خواری خود ادامه دهند؟ در صورتیکه غافل می باشند که پس از 3 دهه حکومت مرده خواری ومرده پرستی و مرده بازی و جنگ افروزی که مردم ایران تجربه دارند . اما باز هم حاکمان مرده خوار ومرده پرست می کوشند تا مردم فریبی کنند . و مرده بازان ومرده خوار تصور می کنند که هنوز مردم ایران نمی دانند این استخوان ها از کجا آمده است ودر چه شرایطی این استخوان ها علنی وبرای چه اهدافی با آن نمایش مرده خوانی و مرده پرستی و مانور مرده خواری داده می شود؟
در نهایت اینکه آخر این چگونه رژیمی می باشد که حاکمانش بطور دربست پاسخگوئی به مطالبات مردم وقول های داده شده به اینان را فراموش کرده اند و چگونه قرار است که مردم به پذیرند که امکان دارد بطور هم زمان استخوان های مردگانی کشف شوند که در شهر و مکان های مختلف و عملیات نظامی گوناگون شرکت داشته و کشته شده بودند ولی ستخوان های همه ی اینان با هم و در یک زمان یافت شده است که درست می بایست پس از شهادت امام ششم هم مرده شی شود وجشن مردگان بر پا شود که اوضاع رژیم بحرانی به شدت می باشد وپرونده ی هسته ای به مرحله ای بسیار حساس رسیده است و می بایست از این استخوان ها به عنوان مسکن درمان درد بحرن هسته ای و معجزه ی کمک کننده به عبور از بحران هسته ای استفاده گردد؟

هوشنگ – بغداد
دوشنبه 14 آبان ماه سال 1386