"افتخاری بزرگ د یگر مشابه مایه سر افرازی ایرانیان به دلیل حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا


نقد وبررسی " افعي بي دندان (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان شنبه 26 آبان ماه سال 1386
"افتخاری بزرگ د یگر مشابه مایه سر افرازی ایرانیان به دلیل حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا"
ابتدا بایددر مورد عنوان یادداشت روز باید گفت که چند وقت پیش سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با خبرنکار مجله تایمز در دفتر مؤسسه ی کیهان گفته بود که در زمان شاه دستگیرشد مه در اثر شکنجه در زندان همه ی ناخن های انگشتانش وهم دندان هایش را از دست داد. اکنون که تجربه ی فراوان در زمینه بازجوئی و شکنجه گری دارد می تواند فهید که عنوان افعی بی دندان بودن یعنی چه؟
اما همانگونه که نتیجه ی سفر پاسدار احمدی نژاد به آمریکا و حضورش در دانشگاه کلمبیا که آن گلابزدگی را ببار آورد. ولی پس از بازگشت وی به ایران ودیدارش در بیت رهبری، ولی فقیه این پاسدار و سخنرانی های گلابزده اش در دانشگاه کلمبیا را مایه سرفرازی ملت وایران دانست . البته که معنی عملی دقیق این سزاواری را فریاد دانشجویان معترض در دانشگاه ها از جمله دانشگاه تهران هنگام حضور این پاسدار در دانشگاه با مرگ بر دیکتاتور اثبات کردند تا جای هیچگونه ابهامی در اذهان عمومی باقی نماند که معنی این سزاواری چیست؟ اکنون نیز سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری نتیجه ی جراحی کردن پاسدار علی لاریجانی وبر کناری وی و ادامه ی زد وبند پشت پرده با محمد البرادعی که منجر به گزارش دوپهلوی جدید وی شده است و بقول وی موجب بشدت عصبیت آمریکا شده است وآن را جزوبزرگترین افتخارات رژیم تروریستی دانسته است که افزوده این افتخار فعلاً جزو پیگیری یادداشت روزش نمی باشد . زیراکه موضوعات مهمتری همچون نزاع و رقابت وتبلیغات پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم مطرح است که باید به آن رداخته شود. به خصوص اینکه وزیرآدمکش حرفه ای وزارت بد نام اطلاعات آخوند غلامحسین محسنی اژه ای وارد میان تبلیغاتی شده است ودر اولین اقدام علنی تبلیغاتی خود حسین موسویان سر پرست اسبق هیئت مذاکره ی کننده ی هسته ای با اروپا را جاسوس ومجرم هسته ای اعلام کرده است. برای اینکه حسین موسویان جزو باند رفسنجانی و حزب کارگزاران می باشد . بنابراین خود رفسنجانی و حزب کارگزاران مخاطب می باشد . البته که حسین موسویان در دوران رفسنجانی 8 سال سفیر رژیم تروریستی در آلمان بود و ترورهای برخی از رهبران احزاب مخالفین در این کشور به خصوص رستوران میکنوس زیر نظر وی انجام گرفت که در نهایت دادگاه رأی به محکومیت رهبر و رفسنجانی وولایتی وزیر امور خارجه ی وقت و علی فلاحیان وزیر بدنام اطلاعات داد. اکنون نیز حسین موسویان عضو مجمع مصلحت نظام می باشد که در جلسات ونشست های این مجمع حضور دارد و گفته می شود که تا پایان آبان ماه دادگاه وی تشکیل می شود تا که تبدیل به تجربه ی مشابه شهرام جزایری گردد. ضمن اینکه هدف منحرف کردن اذهان عمومی نسبت به مسائل مهمتر دیگر از جمله بحران پروندهی هسته ای و سرکار گذاشتن آنان نیز می باشد . از طرف دیگر از این افشاگری و شرایط پیش آمده باید در بستر فشار واهرم تبلیغاتی علیه ی باند رقیب شکست خورده و مغلوب بهره گرفت. بهمین دلیل است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ترجیح داده است به این موضوع به پردازد. برای اینکه به نظر ایشان از بس رژیم مردمی می باشد وعاشقان خدمتگزاری به مردم که قدرت را قبضه کرده اند نگران باز گشت شیفتگان قدرت می باشد بنابراین برایش موضوعات بسيار مهم و حياتي داخلي وجود دارد که شامل رشد اقتصادي که منظور رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه می باشد و گسترش عدالت اجتماعي که بازهم منطور شکاف عمیق طبقاتی و گسترش روز افزون فقر با ضریب بهره وری از ثروت و سهم منافع ودرآمد بالائی ها نسبت با پائین ها و رشد تن فروشی و اعتیاد و..... می باشد و پيشرفت علمي و اخلاقي هم که البته تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای و پادگانی کردن دانشگاه ها وستاره دار کردن دانشجویان واخراج آنان از دانشگاه ها می باشد . البته که شامل حال اخراج وبازنشسته وباز خرید کردن اساتید دانشگاه ها به اتهام سکولار و لیبرال نیز می شود و مبارزه با فساد اخلاقی نیز همان طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی است که 7 ماه است خفقان وارعاب ووحشت سراسری در جامعه را با شلاق و دار زدن واعدام کردن ها را حاکم کرده است و صد ها هزار جوانان عاصی وناراضی را به اتهام اراذل و اوباش دستگیر کرده است و به عنوان مبارزه با قاچاقچی و معتادین ومواد مخدر فقط در یک شب در 170 نقطه ی تهران اخیرًاً مورد تهاجم قرار دادند و خیلی ها را دستگیر کردند ووسایل الکتریی و ویدئوئی و ماهواره ای اشان رانیز با خود برده اند که همه ی این اقدامات گذشته از عدم مشروعیت رژیم تروریستی ووحشت از قیام وخیزش های اعتراضی مردم ناراضی به خصوص جوانان می باشد که مرتبط به رقابت و نزاع وسگ دعواهای جنگ قدرت برای انحصاری کردن قدرت وثروت وغارتگری می باشد. البته از جهت دیگر وحشت از رقبب مغلوب نیز احساس شده است . زیرا که از توی لیست رفتن سپاه پاسداران و مورد تحریم اقتصادی واقع شدن و بحران هسته ای کنونی تلاش می کند برای تبلیغات انتخاباتی به نفع خودش بهره برداری تبلیغاتی کند و دولت را مسبب شرایط کنونی ونابسامانی های اقتصادی معرفی کند که بقول سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس اوضاع كشور «ويژه و بحراني» جلوه داده شود و طبعاً مقصر اين وضع هم، جريان رقيبي كه در حاكميت قرار دارد، معرفي گردد. پاسدار یادداشت روز برای اینکه باند حاکم را تبرئه کرده باشد واز طرف دیگر توانسته باشد پاسخ رقیب را داده باشت که برخلاف تصور وتبلیغات شما آمریکا توانائی ضربه زدن اقتصادی و یا تهاجم نظامی را ندارد و در این مورد اینگونه به دو دلیل اشاره کرده است:
"ناتواني كاخ سفيد در اين زمينه، دو دليل دارد:دليل اصلي و عمده، قدرت روزافزون و رو به گسترش ملت و نظام اسلامي ايران است. مولفه هايي همچون رهبري واجد بالاترين صلاحيت هاي بشري، اتحاد كم نظير ملي و مذهبي ميان اقوام و گرايش هاي مختلف ملت ايران، جمعيت فراوان با اكثريت جوان و شاداب، سطح بالاي توان علمي و تكنولوژيك، ذخاير خدادادي غني، قدرت بالاي لجستيكي و تاكتيكي در نيروهاي دفاعي، اقتصاد رو به رشد و قوي، موقعيت بي نظير ژئواستراتژيك، و نفوذ گسترده معنوي و سياسي در سطح منطقه و جهان از جمله عوامل قدرت ايران اسلامي هستند كه بيان نمونه هايي از هريك، بيرون از حوصله اين نوشتار است.اما دليل دوم، ضعف مفرطي است كه بر تمامي ساختارهاي حاكميت آمريكا غلبه كرده و مانند سرطاني بدخيم، پيكره اين غول دوران مدرن را با شتاب ذوب مي كند. ه صحنه هاي مربوط به پرونده هسته اي ايران نگاه كنيد. تا همين سه چهار سال قبل آمريكا براحتي قادر بود در گزارشات و تصميمات همه اركان آژانس بين المللي انرژي اتمي تاثيرات سرنوشت ساز بگذارد و امروز تنها مي تواند عليه مديركل آن تبليغات رسانه اي راه بيندازد؛ طي يكي دو سال گذشته كاخ سفيد اين اندازه از توان چانه زني و امتيازدهي را داشت كه اجماعي- ولو نيم بند- عليه ايران در شوراي امنيت شكل بدهد و قطعنامه اي- ولو بي خاصيت- از آن بيرون بكشد. اما در ايام اخير، درست زماني كه براي قطعنامه سوم دست و پا مي زند، رئيس جمهور روسيه و وزير خارجه اش آمريكا را از تهديد ايران برحذر داشته اند، در همين ايام، چين وزير خارجه اش را راهي ايران كرده تا درباره موضوعات- عمدتاً اقتصادي- مورد علاقه دو طرف به رايزني بپردازد، و اين همان چيزي است كه گلايه شديد و علني نيكلاس برنز معاون رايس را به دنبال داشت."
درخاتمه اینکه همه ی لغزخوانی هائی که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری کرده است و ادعای کمدی رونق اقتصادی و عدالت اجتماعی وپیشرفت علمی واخلاقی که کرده و تأکید نموده است که می خواهد به این موضوعات مهم به پردازد ونه به بزرگترین افتخار ایرانی که گزارش زد و بند پشت پرده با ابرادعی می باشد . اما برعکس ادعای مسخره یخود ش ، همه اش در مورد چگونگی روند پرونده هسته ای مانور داده است که حاصل سیاست خائنانه ی کثیف مذاکره هسته ای با اروپا است که با تحقیر وکوچک شمردن آمریکا آن را به رخ رقیب کشیده است و برای بار دیگر ثابت کرده است که مردم ایران ومطالبات وخواست ونیازشان هیچگونه محلی از اعراب در مخلیه ی غارتگران وقاتلان وعوامفریبان حاکم رژیم روریستی آخوندی ندارد. زیراکه هرگز کوچکترین اشاره ای دراین مورد نمی شود . ضمن اینکه گزارش اخیر البرادعی نه اینکه هیچ مشکلی از بحران هسته ای را حل نمی کند، بلکه با ارائه ی این گزارش یکطرفه بیشتر خود البرادعی وگزارش وی زیر سئوال رفته است که برای چه البرادعی تلاش کرد ه است تا ارائه ی گزارش آژانس بین المللی را 6 ماه به تأخیر بی اندازد و این سیاست فرصت سوزی تا حال به نفع کی تمام شده است؟ همینطور این بازی کثیف و باج دادن ها تا چه زمان می تواند ادامه یابد؟ تصور نمی رود که اعضای شورای امنیت سازمان ملل حاضر شوند باز به ادامه ی ین بازی البرادعی و مسئولین هسته ای در روند فرصت سوزی تن دردهند تا در نهایت رژیم تروریستی ناشی از سیاست فرصت سوزی بتواند به سلاح هسته ای دست یابد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 26 آبان ماه سال 1386