"تحریف گری در مورد دلال شکست و پیروزی انتخابات اخیر در استرالیا "

نقد وبررسی " پيامدهاي سقوط محافظه كاران در استراليا" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 6 آذرماه سال-1386
"تحریف گری در مورد دلال شکست و پیروزی انتخابات اخیر در استرالیا "
گزارش و تحلیلی که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی پیرامون انتخابات اخیر در استرالیا داده است حداقل فرق مأموران اعزامی و گزارشگر این روزنامه که می بایست زیر پوشش جوانان کاریاب باشند که از طریق مؤسسه ی کاریابی باشد که در مطبوعات داخل ایران نیز برایش تبلیغ می شود و گفته می شود که مجله ی فارسی – انگلیس به نام اوز ایران هم در سیدنی دائر وراه اندازی کرده است و سایت خبررسانی هم دارد و اینگونه کاریاب ها را از ایران به استرالیا می آورد ه برای انجام مأموریت های خاص اعزام شده اند تا که هم در فعالیت های هنری و ادبی و سیاسی و مطبوعاتی در استرالیا فعال باشند وهم اینکه اینگونه گزارشات روزانه برای مطبوعات وابسته در ایران گزارش کنند . البته فرق گزارشگر استرالیائی این روزنامه با روزنامه ی رقیب کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در این است که این یکی مرتکب گاف بزرگ آمار جمعتیتی نشده است و جمعیت 20 میلیونی استرالیا با 13 میلیون آرای واجد الشرایط رأی دادن را کلا 12 میلیون نفر جا نزده است. حال بماند که طبیعی است که یک حزب پس از 12 سال کنار برود و بقول بازندگان وبرندگان مردم استرالیا خواستار تغییرات نوینی هستند. ضمن اینکه رقابت میان دو رهبر حزب لیبرال و کارگر به شیوه دمکراتیک بوده است و حتی با هم دیگر مناظره ی مستقیم تلویزیونی بدون سانسور داشتند که بطور مستقیم از تلویزیون پخش شد و خبرنگاران نیز بدون ترس و وحشت از ستون پنجم دشمن بودن و یا پیاده نظام دشمن ونفوذی دستگاه جاسوسی سیا و انگلیس و موساد خوانده شوند با خیال آسوده از هر دو رهبر سئوال و پرسش می کردند که به جز مورد های گزیده ومانور داده شده از سوی سرمقاله نویس، به نکات بس مهمتر دیگری در مناظره نیز اشاره کردند و بازگوئی آن در تبلیغات بعدی نیز ادامه داشت. برای اینکه دوره ی قبل که حزب ایبرال نیز برنده شد حزب کارگر شکست سختی خورد . در صورتیکه استرالیا همان موقع هم جزو کشور های ائتلاف در عراق بود. همانگونه که اکنون نیروهای نظامی اش در افغانستان نیز حضور دارند ود یکی دوماه گذشته دو نظامی استرالیائی بدست نیروهای طالبان در افغانستان کشته شدند.
راستی چرا سرمقاله نویس از پناهنده شدن کاپیتان تیم فوتبال عراق به استرالیا نمی گوید. اگر چنانچه این کشور جای مناسبی نمی باشد و ارای سیستم حکومتی خوبی ندارد. در صورتی که کشور عراق ومردمش اسیر یک نخست وزیر دست نشانده ی ولی فقیه و سپاه پاسداران می باشد. مهمتر اینکه همانگونه که اشاره شده است. جان هاوارد نخست وزیر مغلوب استرالیا جزو اولین کسانی بود که به رقیب پیروز حزب کار گر خود تبریک گفت و متقابلاً رهبر حزب کارگر یا نخست وزیر آینده ی استرالیا از خدمات جان هاوارد قدر دانی و ستایش کرده است . جالب تر اینکه جان هاوارد اینقدر شهامت و صداقت داشت تا اینکه اعلام کند مسئولیت کامل ششکست انتخابات حزب لیبرال را می پذیرد. حرکتی که در رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه بیان آن جرم است ، بلکه یک نوع ننگ تاریخی می باشد که می بایست از موضع فرار به جلو یا مردم مقصر معرفی شوند یا اینکه با بد ترین توهین و اتهامات همچون خائن وجاسوس و مجرم به رقیب نسبت داده شود . یعنی شیوه ای که اکنون میان جناح و باندهای مافیائی غالب با جناح باندهای مغلوب انجام داده است و عامل اصلی رشد بی رویه و لجام گسیخته تورم وگرانی و افزایش قیمت ها و فقر وبیکاری و.... را دولت های پیشین معرفی کرده است و ضمن اینکه آنان را بت پرست مدرن خطاب کرده افزوده است که تحلیل اینان نسبت به جهان کمتر از عقل و فهم بزغاله می باشد . از سوی دیگر اینان را غیر مستقیم همانگونه که قید شد جاسوس و خائن ومجرم هسته ای برای انگلیس معرفی کرده است .
اکنون با این فضای حاکم و تجربه ی 3 دهه خفقان وسرکوب و سانسور و صدا خفه کردن و اتهام وتوهین کردن نقد وتحلیل در مورد انتخابت اخیر استرالیا دادن خیلی مسخره وکمدی می باشد . به خصوص اینکه طلبکارانه تحریف گری هم شده است . یعنی برای اینکه به سیاست خائنانه ی دخالت گری در امور داخلی عراق مشروعیت داده شود و برای اینکه سیاست فشار برای اخراج نظامیان از عراق ادامه داده شود که در بستر پگیری پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای می باشد دست به کتمان گوئی حقایق زده شده است. مسخره تر اینکه جائیکه متقاضیان سفر یا مهاجرت در ایران شب ها پشت در سفارت استرالیا در صف به خواب می روند وشب ها را به صبح می رسانند و آرزوهای نهائی اشان وارد شدن به خاک کشوراسترالیا می باشد . حتی حامیان رژیم ضد بشری مقیم استرالیا که از سیاست توبره و آخور خوری برخوردارند و همچون آخوندهای حاکم بر ایران می باشند . این واقعیت را می دانند که هر گز سیستم حکومتی استرلیا قابل مقایسه با غارتگران و دزدان عوامفریبان وجنگ افروزان حاکم بر ایران نمی باشد و هر گز خواهان این نمی باشند که به ایران باز گردند ودر آنجا زندگی کنند، بلکه تلاش می کنند تا سایر اعضای خانواده و فامیل های خودشان از ایران را به استرالیا بی آورند . ولی سرمقاله نویس تحریف گر ووارونه گو اینگونه ادعای کمدی در مورد استرالیا ومردمش کرده است:
"با سقوط « جان هاوارد » بوش در كاخ سفيد احساس انزواي بيشتري مي كند و يكي از متحدان شرور خود را از دست مي دهد و محافظه كاران پس از 11 سال حكومت بايستي بساط خود را در استراليا جمع كنند . اگرچه حضور نظاميان استراليائي در عراق چندان محسوس نبوده و آنها عموما در مناطق آرامتر حضور داشته اند و در واقع نقش سياهي لشكر آمريكا را بازي كرده اند ولي همين همكاري بدفرجام نيز به ذائقه راي دهندگان استراليائي خوش نيامده است . به نظر مي رسد كه استراليا با كناره گيري اجباري محافظه كاران وارد مرحله جديدي شده و چه بسا كه دولتمردان جديد براي استقلال اين كشور و تبديل نمودن استراليا از يك مستعمره ديروزي كه هنوز هم فرماندار كل آن توسط ملكه انگليس تعيين مي شود به يك كشور امروزي با نظام حكومتي از نوع « جمهوري » درصدد زمينه سازي و اقدام برآيند. البته مخالفين تشكيل جمهوري در استراليا بارها در زمان حكومت خود سعي كرده اند « نعل وارونه » بزنند و چنين وانمود سازند كه گويا شهروندان استراليائي از اطاعت و فرمانبرداري از ملكه فرتوت انگليس خشنودند و مايلند همين اسارت در چنگال انگليس را ادامه دهند ولي با سقوط محافظه كاران از قدرت احتمال هموار شدن راه براي اعلام استقلال كامل استراليا و پاره شدن رشته هاي حاكميت استعماري انگليس از اين سرزمين نيز قوت گرفته است . سقوط معني دار « جان هاوارد » مي تواند از اين بابت نيز مبناي يك تحول عظيم سياسي در استراليا ارزيابي شود و در اينصورت انتخابات اخير را بايستي نقطه عطفي در تاريخ سياسي استراليا به حساب آورد. طبعا درصورت تحقق چنين پديده اي واگرائي استراليا از لندن بيش از واگرائي نسبت به واشنگتن اهميت خواهد داشت ."

درخاتمه اینکه اختلاف زیادی در مورد سیاست خارجی دولت استرالیا میان حزب کارگر و لیبرال به خصوص در مورد انگلیس و آمریکا نمی باشد وبا توجه به اینکه جائیکه رابطه ی رئیس جمهور فرانسه با آمریکا بسیار نزدیک شده است .البته که بازنده ی اصلی رژیم تروریستی آخوندی بوده است . چونکه با شیراک حامی پشین که اکنون در گیر دادگاه مواجه شده است و خیلی تنها و ایزوله تر از بوش ی باشد و رژیم تروریستی آخوندی این امی ود در اروپا را از دست داده است. البته که رابطه ی مشابه ی دولت فرانسه را کشورهای انگلیس و آلمان با کاخ سفید دارند. زیرا که چندین بار سرمقاله نوس پیرامون همین رابطه جیغ بنفش و فغان وفریاد کشیده وهوار زده است. از طرف دیگر هنوز پرونده ی آخوند و مأمور اعزامی اطلاعاتی به سیدنی استرالیا منصور لقائی مفتوح است که چگونه از سوی دستگاه اطلاعات وامنیتی وی را که در رابطه با گروه های تروریستی بوده عنصر نامطلوب و خطرناک برای کشور استرالیا تشخیص داد و از دادگاه خواهان اخراج و دیپورت وی از استرالیا شد و این حکم نیز از سوی دادگاه صادر گردید . ولی شنیده شده است که این آخوند و مأمور اطلاعاتی تقاضای دادگاه تجدید نظر کرده است و با پول لبنانی های مقیم سیدنی و حتماً دریافت دلارهای سفارت رژیم تروریستی آخوندی در استرالیا از سفارت وکیل گرفته و تلاش مذبوحانه بس گسترده می کند تا همچنان در همان استرالیائی بماند که سرمقاله نویس وارونه نویس در موردش ادعای کاذب ووارونه کرده است.

هوشنگ – بهداد
سه شنبه 6 آذرماه سال-1386