نقد وبررسی " زمينه سازي براي قطعنامه سوم"روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 3 آذرماه سال – 1386
"برخلاف خوش بینی ها ی کاذب، قطعنامه سوم در شورای امنیت سازمان ملل تصویب خواهدشد."
به نظر می رسد که جراحی کردن پاسدار علی لاریجانی و برکنار کردن وی و پاسدار موجی سعید جلیلی به جای وی توقف نمودن ادامه ی مذاکره با اروپا و جایگزین و سرمایه گذاری کردن روی زد وبند های پشت پرده با محمد البرادعی و گزارش آژانس بین المللی اتمی شکست خورده و نتیجه ی معکوس ببار آورده است و همه ی ذوق زدگی های و ماه عسل خوران ودل خوش داشتن ها که به گزارش البرادعی شده بود و از سر ذوق زدگی با سر توی دیگ حلیم افتادن ها را همراه داشت اکنون مشخص شده است که جز سوختگی عایدی دیگری در بر نداشته است. برای اینکه اجلاس رؤسای جمهور کشورهای حاشیه ی دریای خزر در تهران برگزارشد و از پوتین دعوت شد تا که با ولی فقیه دیدار داشته باشد و پیام هسته ای منتقل کند . همچنین این رئیس جمهورها تصاویر یادگاری با پاسدار غلامک سپاه و گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد گرفتند و رفسنجانی عملاً کنار گذاشته شد . خلاصه کلی با پوتین و موضع روسیه وچین مانور داده شد که آری بامخالفت اینان نشست آتی شورای امنیت سازمان ممل تشکیل نخواهد شد وخبری از قطعنامه سوم در کار نیست. زیرا که اجماع میان اعضای 5+1 وجود ندارد و نقل قول از وزیر امورخارجه ی روسیه شد که به جز آمریکا کسی دیر مخالف هسته ای نمی باشد . حتی سرمقاله نویس این روزنامه ادعا کرد که اجرای پرونده ی هسته ای از سوی شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل غیر قانونی بوده است. برای اینکه اکنون این گزارش مشخص کرده است که پروژه ی هسته ای صلح آمیز ونه نظامی بوده است . بنابراین اکنون مدعیان هم باید از مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی عذر خواهی کنند هم اینکه پرونده می بایست از شورای امنیت به شورای حکام بازگردانده شود. خلاصه پیرامون اینگونه نظر وتحلیل وخوش بینی ها کلی گرد وخاک تبلیغاتی وتدیدآمیز از موضع طلبکارانه شد. ولی حال همه کاشته ها و رشته هاوپنبه شده است. برای اینکه سر مقاله نویس در مورد اجلاس دو روزه شورای حکام چنین از نفوذ غرب در آژانس ونظر منفی و افشاگرایانه ی محمد البرادعی گزارش ارائه کرده است:
"سفير شيلي كه رياست دوره اي شوراي حكام را برعهده دارد در اين جمع بندي ضمن تاكيد بر ضرورت حل و فصل پرونده هسته اي ايران از طريق گفتگو افزود : ايران بايد پروتكل الحاقي را اجرا نمايد و به مفاد قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل پاي بندي نشان دهد. اين جمع بندي اقدامي براي فراهم ساختن زمينه لازم جهت تصويب قطعنامه سوم شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي ايران است همان چيزي كه مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز در گزارش 24 آبان خود آورده بود . البته آقاي البرادعي در سخنراني روز پنجشنبه گذشته يعني اولين روز اجلاس اخير شوراي حكام نيز مطالب تند و غيرمنتظره اي در مورد پرونده هسته اي ايران به زبان آورد كه با لحن گزارش پنجشنبه هفته قبل تر وي متفاوت بود. اينكه در فاصله دو پنجشنبه چه چيزي اتفاق افتاد كه مدير كل آژانس را وادار به اين اظهارات تند عليه ايران نمود نكته مهمي است كه بايد درباره آن تحقيق و تامل شود. آقاي محمد البرادعي در جلسه پنجشنبه شوراي حكام ادعا كرد هنوز در مورد پرونده هسته اي ايران در تاريكي قرار دارد. وي برخلاف گزارش 24 آبان خود گفت : « اين خيلي دور از حقيقت است كه يك سري از موارد مهم در برنامه هسته اي ايران را تاييد نماييم » . مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در همين سخنراني در مورد برنامه هاي سانتريفيوژ ايران ادعا كرد كه مطالعات ايران و همچنين فعاليتهاي ايران در زمينه سانتريفيوژها مي تواند استفاده نظامي داشته باشد و نتيجه گيري نمود كه نمي تواند اطمينان دهد مواد هسته اي و فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده به چه مسيري هدايت مي شود. او همچنين اعلام كرد : « به رغم ارائه يك سري از اطلاعات از سوي ايران و جواب دادن به سئوالات از سال 2006 ميلادي تاكنون اطلاعات او از برنامه هسته اي ايران كاسته شده است ! و علاوه بر اين همكاري ايران با آژانس به جاي اينكه فعالانه باشد غيرفعال و بخشي است » . اين اظهارات البرادعي مقدمه اي بود براي اينكه نتيجه گيري كند : « ايران به اين خواست اصلي آژانس و شوراي امنيت كه تعليق غني سازي اورانيوم و تاسيسات آب سنگين اراك است عمل ننموده است » . از مجموع اظهارات البرادعي و جمع بندي رئيس شوراي حكام چنين برمي آيد كه غربي ها با اعمال نفوذ در اين شورا تلاش كرده اند راه را براي صدور قطعنامه سوم عليه ايران هموار نمايند. . اطلاعات و اخباري كه از منابع غربي بويژه از محافل سياسي آمريكائي به رسانه ها و خبرگزاري هاي درز كرده حاكي است قرار است فرانسه پيش نويس قطعنامه جديد عليه ايران را در اختيار 1 +5 قرار دهد كه اين قطعنامه با تعديلاتي تا تاريخ 2 ديماه به تصويب شوراي امنيت سازمان ملل برسد ."
در پایان اینکه چون سرمقاله نویس متوجه شده است که زمین سفت است ونمی شود همچون گذشته بطور قاچاقی رفع حاجت کرد و انتظاری خبری از واکنش زمین سست وشنی نداشت . بنابراین سرمقاله نویس لهجه و شیوه ی برخورد خودش را تغییر داده است و رهنمود خروج از آژانس بین المللی اتی را صادر نکرده است ، بلکه مدعی شده در گزارش البرادعی اکنون خبری از اهداف نظامی نمی باشد وخواهان دیپلماسی فعال برای خنثی کردن مقاصد آمریکا و فرانسه شده که آن را اینگونه تجویز کرده است :
"اكنون كه اجلاس دو روزه شوراي حكام به پايان رسيده و جمع بندي رئيس شورا نشانگر نفوذ غرب در اين شورا براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران است تاكيد بر اين نكته توسط مسئولين نظام جمهوري اسلامي ضرورت دارد كه چون براساس اعترافات مكرر مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي در فعاليت هاي اتمي ايران هيچ نشانه اي مبني بر انحراف به سوي نظامي گري وجود ندارد اصولا رسيدگي به پرونده ايران در شوراي امنيت سازمان ملل فاقد مبناي حقوقي است و به همين دليل ايران هيچ الزامي براي اجراي قطعنامه هاي شوراي امنيت ندارد. در كنار اين موضعگيري قانوني دستگاه ديپلماسي ايران بايد با تلاش گسترده براي خنثي كردن توطئه آمريكا و خارج ساختن اين پرونده از مسير سياسي مورد نظر بوش و دارودسته او مانع صدور قطعنامه سوم شود.
در خاتمه اینکه باز زمان یک ماهه ای که رمقاله نویس اشاره کرده که داده شده است تا نشست آتی شورای امنیت برای تصویب قطعنامه ی سوم انجام گیرد . بنابراین مسئولان هسته ای متر از یکماه فرجه دارد تا که با دستگاه تبلیغات وتهدیدات وباج دهی ها و زد وبندهای پشت پرده زیر پوشش دیپلماسی بسیج و فعال شود تا بتواند فعالیت مخالفت کردن با پروژه ی هسته ای آمریکا را خنثی کند وامیدوار باشند بازهم بهر طریق ممکن می توانند ازهم سیاست فرصت سوزی کردن را دنبال کنند . اما مسئله ای که کار را مشکل می کند اختلافات جاسوس و خائن بازی ومجرم بودن هسته ای می باشد که میان سران جریان غالب با مغلوب سابق پیرامون این موضوع به راه افتاده است وهر روز پرنگ تر می شود. برای اینکه ارتباط به نمایش تبلیغاتی خیمه شب بازی انتخاباتی مجلس هشتم دارد. زیرا یک روز پاسدار احمدی نژاد در بجنورد فهم وعقل رقبارا کمتر از بزغاله معرفی کرد.از سوی دیگر در دانشگاه علم وصنعت حضور یافت و اینان را خائن و جاسوس هسته ای و دزدان تسلط یافته بر دانشگاه آزاد معرفی نمود .سپس وزیر آدمکش حرفه ای اطلاعات آخوند محسنی اژه ای روی صحنه آمد و گفت که حسین موسویان هم جاسوس وهم مجرم هسته ای برای انگلیس می باشد . بعداز آن آخوندحسن روحانی در مصاحبه ی خود با خبرگزاری دانشجوئی ایسنا پاسخ افشاگری ای پاسدار احمدی نژاد و وزیر آدمکش حرفه ای اطلاعات را داد . اکنون دنباله ی آن را خاتمی در مشهد دنبال کرده است و از بی عدالتی و فقر و دروغگوئی و زورگوئی یا کودتای خزنده ی خاموش نهادینه شده در جامعه گفته است که گفته شد مرتبط به تبلیغات خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم می باشد . البته با همه ی تضاد واختلافات موجود باندهای مافیائی غالب و مغلوب که وجوددارد . ولی باز نظر مشترکی پیرامون اهداف پروژه ی هسه ای وجود دارد ولی عمق و ریشه ی و دامنه ی اختلافات آنگونه است که امکان پیگیری سیاست فعال واحد ومشترک برای پیشبرد دیپلماسی همآهنگ وهمگام و منسجم محور پروژه ی هسته ای تا زمان برگزاری نشست شورای امنیت وخنثی سازی ومانع شدن از عم تصویب و صدور قطعنامه ی سوم امکان ذیر نمی باشد .
ناگفته نماند که رژیم تروریسی آخوندی بدون پروژه ی هسته ای وولی فقیه مفهوم ندارد. زیرا که سرنوشت این دو مقوله الازم وملزوم هم شده اند و همچنین بقای نظام عجیب به این دو گره خورده است. زیرا اگر رژیم ترئوریستی از پروژه ی هسته ای عقب نشینی کند. بلافاصله جایگاه ولی فقیه متزلزل خواهد شد وهر دو با هم محو وناپدید خواهندشد و باشتاب رژیم به سمت وسوی تغییرات ریشه ای راه خواهد زبرا که آن موقع از بن وریشه با آنچه که اکنون هست فرق خوا دداشت . برای همین واقعیت است که پاسدار احمدی نژاد برروی عدم عقب نشیی غنی سازی اورانیوم پا فشاری می کند. چون ترس از فروپاشی و سرنگونی رژیم است.
هوشنگ – بهداد
شنبه 3 آذرماه سال –
"برخلاف خوش بینی ها ی کاذب، قطعنامه سوم در شورای امنیت سازمان ملل تصویب خواهدشد."
به نظر می رسد که جراحی کردن پاسدار علی لاریجانی و برکنار کردن وی و پاسدار موجی سعید جلیلی به جای وی توقف نمودن ادامه ی مذاکره با اروپا و جایگزین و سرمایه گذاری کردن روی زد وبند های پشت پرده با محمد البرادعی و گزارش آژانس بین المللی اتمی شکست خورده و نتیجه ی معکوس ببار آورده است و همه ی ذوق زدگی های و ماه عسل خوران ودل خوش داشتن ها که به گزارش البرادعی شده بود و از سر ذوق زدگی با سر توی دیگ حلیم افتادن ها را همراه داشت اکنون مشخص شده است که جز سوختگی عایدی دیگری در بر نداشته است. برای اینکه اجلاس رؤسای جمهور کشورهای حاشیه ی دریای خزر در تهران برگزارشد و از پوتین دعوت شد تا که با ولی فقیه دیدار داشته باشد و پیام هسته ای منتقل کند . همچنین این رئیس جمهورها تصاویر یادگاری با پاسدار غلامک سپاه و گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد گرفتند و رفسنجانی عملاً کنار گذاشته شد . خلاصه کلی با پوتین و موضع روسیه وچین مانور داده شد که آری بامخالفت اینان نشست آتی شورای امنیت سازمان ممل تشکیل نخواهد شد وخبری از قطعنامه سوم در کار نیست. زیرا که اجماع میان اعضای 5+1 وجود ندارد و نقل قول از وزیر امورخارجه ی روسیه شد که به جز آمریکا کسی دیر مخالف هسته ای نمی باشد . حتی سرمقاله نویس این روزنامه ادعا کرد که اجرای پرونده ی هسته ای از سوی شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل غیر قانونی بوده است. برای اینکه اکنون این گزارش مشخص کرده است که پروژه ی هسته ای صلح آمیز ونه نظامی بوده است . بنابراین اکنون مدعیان هم باید از مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی عذر خواهی کنند هم اینکه پرونده می بایست از شورای امنیت به شورای حکام بازگردانده شود. خلاصه پیرامون اینگونه نظر وتحلیل وخوش بینی ها کلی گرد وخاک تبلیغاتی وتدیدآمیز از موضع طلبکارانه شد. ولی حال همه کاشته ها و رشته هاوپنبه شده است. برای اینکه سر مقاله نویس در مورد اجلاس دو روزه شورای حکام چنین از نفوذ غرب در آژانس ونظر منفی و افشاگرایانه ی محمد البرادعی گزارش ارائه کرده است:
"سفير شيلي كه رياست دوره اي شوراي حكام را برعهده دارد در اين جمع بندي ضمن تاكيد بر ضرورت حل و فصل پرونده هسته اي ايران از طريق گفتگو افزود : ايران بايد پروتكل الحاقي را اجرا نمايد و به مفاد قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل پاي بندي نشان دهد. اين جمع بندي اقدامي براي فراهم ساختن زمينه لازم جهت تصويب قطعنامه سوم شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي ايران است همان چيزي كه مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز در گزارش 24 آبان خود آورده بود . البته آقاي البرادعي در سخنراني روز پنجشنبه گذشته يعني اولين روز اجلاس اخير شوراي حكام نيز مطالب تند و غيرمنتظره اي در مورد پرونده هسته اي ايران به زبان آورد كه با لحن گزارش پنجشنبه هفته قبل تر وي متفاوت بود. اينكه در فاصله دو پنجشنبه چه چيزي اتفاق افتاد كه مدير كل آژانس را وادار به اين اظهارات تند عليه ايران نمود نكته مهمي است كه بايد درباره آن تحقيق و تامل شود. آقاي محمد البرادعي در جلسه پنجشنبه شوراي حكام ادعا كرد هنوز در مورد پرونده هسته اي ايران در تاريكي قرار دارد. وي برخلاف گزارش 24 آبان خود گفت : « اين خيلي دور از حقيقت است كه يك سري از موارد مهم در برنامه هسته اي ايران را تاييد نماييم » . مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در همين سخنراني در مورد برنامه هاي سانتريفيوژ ايران ادعا كرد كه مطالعات ايران و همچنين فعاليتهاي ايران در زمينه سانتريفيوژها مي تواند استفاده نظامي داشته باشد و نتيجه گيري نمود كه نمي تواند اطمينان دهد مواد هسته اي و فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده به چه مسيري هدايت مي شود. او همچنين اعلام كرد : « به رغم ارائه يك سري از اطلاعات از سوي ايران و جواب دادن به سئوالات از سال 2006 ميلادي تاكنون اطلاعات او از برنامه هسته اي ايران كاسته شده است ! و علاوه بر اين همكاري ايران با آژانس به جاي اينكه فعالانه باشد غيرفعال و بخشي است » . اين اظهارات البرادعي مقدمه اي بود براي اينكه نتيجه گيري كند : « ايران به اين خواست اصلي آژانس و شوراي امنيت كه تعليق غني سازي اورانيوم و تاسيسات آب سنگين اراك است عمل ننموده است » . از مجموع اظهارات البرادعي و جمع بندي رئيس شوراي حكام چنين برمي آيد كه غربي ها با اعمال نفوذ در اين شورا تلاش كرده اند راه را براي صدور قطعنامه سوم عليه ايران هموار نمايند. . اطلاعات و اخباري كه از منابع غربي بويژه از محافل سياسي آمريكائي به رسانه ها و خبرگزاري هاي درز كرده حاكي است قرار است فرانسه پيش نويس قطعنامه جديد عليه ايران را در اختيار 1 +5 قرار دهد كه اين قطعنامه با تعديلاتي تا تاريخ 2 ديماه به تصويب شوراي امنيت سازمان ملل برسد ."
در پایان اینکه چون سرمقاله نویس متوجه شده است که زمین سفت است ونمی شود همچون گذشته بطور قاچاقی رفع حاجت کرد و انتظاری خبری از واکنش زمین سست وشنی نداشت . بنابراین سرمقاله نویس لهجه و شیوه ی برخورد خودش را تغییر داده است و رهنمود خروج از آژانس بین المللی اتی را صادر نکرده است ، بلکه مدعی شده در گزارش البرادعی اکنون خبری از اهداف نظامی نمی باشد وخواهان دیپلماسی فعال برای خنثی کردن مقاصد آمریکا و فرانسه شده که آن را اینگونه تجویز کرده است :
"اكنون كه اجلاس دو روزه شوراي حكام به پايان رسيده و جمع بندي رئيس شورا نشانگر نفوذ غرب در اين شورا براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران است تاكيد بر اين نكته توسط مسئولين نظام جمهوري اسلامي ضرورت دارد كه چون براساس اعترافات مكرر مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي در فعاليت هاي اتمي ايران هيچ نشانه اي مبني بر انحراف به سوي نظامي گري وجود ندارد اصولا رسيدگي به پرونده ايران در شوراي امنيت سازمان ملل فاقد مبناي حقوقي است و به همين دليل ايران هيچ الزامي براي اجراي قطعنامه هاي شوراي امنيت ندارد. در كنار اين موضعگيري قانوني دستگاه ديپلماسي ايران بايد با تلاش گسترده براي خنثي كردن توطئه آمريكا و خارج ساختن اين پرونده از مسير سياسي مورد نظر بوش و دارودسته او مانع صدور قطعنامه سوم شود.
در خاتمه اینکه باز زمان یک ماهه ای که رمقاله نویس اشاره کرده که داده شده است تا نشست آتی شورای امنیت برای تصویب قطعنامه ی سوم انجام گیرد . بنابراین مسئولان هسته ای متر از یکماه فرجه دارد تا که با دستگاه تبلیغات وتهدیدات وباج دهی ها و زد وبندهای پشت پرده زیر پوشش دیپلماسی بسیج و فعال شود تا بتواند فعالیت مخالفت کردن با پروژه ی هسته ای آمریکا را خنثی کند وامیدوار باشند بازهم بهر طریق ممکن می توانند ازهم سیاست فرصت سوزی کردن را دنبال کنند . اما مسئله ای که کار را مشکل می کند اختلافات جاسوس و خائن بازی ومجرم بودن هسته ای می باشد که میان سران جریان غالب با مغلوب سابق پیرامون این موضوع به راه افتاده است وهر روز پرنگ تر می شود. برای اینکه ارتباط به نمایش تبلیغاتی خیمه شب بازی انتخاباتی مجلس هشتم دارد. زیرا یک روز پاسدار احمدی نژاد در بجنورد فهم وعقل رقبارا کمتر از بزغاله معرفی کرد.از سوی دیگر در دانشگاه علم وصنعت حضور یافت و اینان را خائن و جاسوس هسته ای و دزدان تسلط یافته بر دانشگاه آزاد معرفی نمود .سپس وزیر آدمکش حرفه ای اطلاعات آخوند محسنی اژه ای روی صحنه آمد و گفت که حسین موسویان هم جاسوس وهم مجرم هسته ای برای انگلیس می باشد . بعداز آن آخوندحسن روحانی در مصاحبه ی خود با خبرگزاری دانشجوئی ایسنا پاسخ افشاگری ای پاسدار احمدی نژاد و وزیر آدمکش حرفه ای اطلاعات را داد . اکنون دنباله ی آن را خاتمی در مشهد دنبال کرده است و از بی عدالتی و فقر و دروغگوئی و زورگوئی یا کودتای خزنده ی خاموش نهادینه شده در جامعه گفته است که گفته شد مرتبط به تبلیغات خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم می باشد . البته با همه ی تضاد واختلافات موجود باندهای مافیائی غالب و مغلوب که وجوددارد . ولی باز نظر مشترکی پیرامون اهداف پروژه ی هسه ای وجود دارد ولی عمق و ریشه ی و دامنه ی اختلافات آنگونه است که امکان پیگیری سیاست فعال واحد ومشترک برای پیشبرد دیپلماسی همآهنگ وهمگام و منسجم محور پروژه ی هسته ای تا زمان برگزاری نشست شورای امنیت وخنثی سازی ومانع شدن از عم تصویب و صدور قطعنامه ی سوم امکان ذیر نمی باشد .
ناگفته نماند که رژیم تروریسی آخوندی بدون پروژه ی هسته ای وولی فقیه مفهوم ندارد. زیرا که سرنوشت این دو مقوله الازم وملزوم هم شده اند و همچنین بقای نظام عجیب به این دو گره خورده است. زیرا اگر رژیم ترئوریستی از پروژه ی هسته ای عقب نشینی کند. بلافاصله جایگاه ولی فقیه متزلزل خواهد شد وهر دو با هم محو وناپدید خواهندشد و باشتاب رژیم به سمت وسوی تغییرات ریشه ای راه خواهد زبرا که آن موقع از بن وریشه با آنچه که اکنون هست فرق خوا دداشت . برای همین واقعیت است که پاسدار احمدی نژاد برروی عدم عقب نشیی غنی سازی اورانیوم پا فشاری می کند. چون ترس از فروپاشی و سرنگونی رژیم است.
هوشنگ – بهداد
شنبه 3 آذرماه سال –