"احزاب عملکرد ضد مردمی دارند که فعالیت وتبلیغات ورقابت جنگی برای بقاء وکسب قدرت خود می کنند."

نقد وبررسی " وام دار يا ... ؟! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 22 آبان ماه سال 1386
"احزاب عملکرد ضد مردمی دارند که فعالیت وتبلیغات ورقابت جنگی برای بقاء وکسب قدرت خود می کنند."
جالب وعجیب است که چرا این حامیان ومبلغان فرهنگ کم شعور ودرک بزغاله ای به قول خودشان که البته باید افزود ابتکار ونوآوری فرهنگ ابدعات جدید بزغاله ای خاص اصول گران می باشد . زیراکه مربوط به رئیس جمهور پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد است که این افتخار بدیغ ونوآوری جدید را نصیب منتقدان وروشنفکران جامعه کرده است . البته اکنون مشخص می شود ولی که روشنفکر و منتقد جامعه بزغاله باشد طبیعی است که وضعیت فرهنگ گفتمان بز شاخ زن وگاو زمین شخم کن ونجیب حیوان بر پشت کتاب حمل کن و صاحب وزارت فرهنگ وارشاد شده چگونه است ؟ به خصوص اگر چنانچه این نجیب حیوان در گل فرو رفته باشد ولی همچنان ادعا کند که قهرمان دوندگی می باشد وهمچنان به عنوان پیشتاز در حال دوندگی برای حفظ مقام اولی خودش می باشد که می تواند جشنواره نیز برپادارد. از سوی دیگر پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس شده معلوم نیست که این مردم ایران را چگونه باور کرده و پنداشته وترسیم نموده است که معتقد است این مردم شعورساسی اشان ماورای احزاب موجود در جامعه است و حتی از آنان عبور کرده است واز سوی دیگر برای اینکه ادعای روشنفکری یا همان بزغله کردن ولی صدای بز از خود درآوردن کرده است واز یک جامعه شناس فرانسوی نقل قول کرده است که ایشان گفته است حزب سياسي را چرخ دنده ماشين دموكراسي مي داند و افزوده بر همين مبنا معتقد است كه نمي توان در يك جامعه از دموكراسي سخن به ميان آورد ولي به احزاب، تشكل ها و ساير نهادهاي مدني توجه نداشت. البته برای اینکه دکان عوامفریبی خودرا پررونق کند وجنس خودرا جور کرده باشد این گزیده جامعه شناس فرانسوی را چاشنی نقل قول یادداشت روز خود کرده است تااینکه نتیجه گیری کند در رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه مردم ، بلکه احزاب سیاسی فرمایشی هم کاره ای نمی باشند . زیراکه ولی فقیه همکاره است که نه اینکه مسئول پاسخگوئی به هیچ مقام وارگان ونهادی نمی باشد، بلکه آنچنان قدرت واختیارات نامحدود دارد که قادر استماورای قانون اساسی دست پخت خود نظام حرکت کند و نامه ی حکومتی صادر کند. اکنون پرسش است در چنین رژیمی که دانشگاه به پادگان تبدیل شده است. دانشجو اخراج می گردد و چون فریاد مرگ بر دیکتاتور بلند کرده است ستون پنجمی وصدای دشمن خوانده می شود . اساتید دانشگاه با اتهام لیبرال و سکولار بازنشسته وبازخرید اجباری می گردند. مطبوعات بر زیر تیغ سانسور شدید قرار دارند و پایگاه دشمن نامیده می شوند. نظام یک دست شده است وتحجر گرائی و خرافه پرستی در کنار تک صدائی حاکم وفعال مایشاء می باشد . همینطور گفته شد که روشنفکر ومنتقد کمتر از فهم وشعور بزغاله خطاب شده است که اضافه بر افتخار پیاده نظام دشمن بودن وعاشق سفارتخانه های کشورهای استعماری بیگانه به خصوص آمریکا و سازمان سیا بودنش، اکنون نیز این افتخار جدیدهم به اینان داده شده است. در چنین شرایط و فضائی واقعاً از رقابت سالم انتخاباتی احزاب باارائه برنامه وراهکار سخن گفتن وادعای رقابت سالم برای مردن کردن ، یک جوک بیمزه ویک شوخی بی ربط و نه کمیک که تراژدیک نمی باشد؟ آنهم در نظامی که رکورد د ار جهانی نقض حقوق بشر است و رتبه دار جهانی فرار مغزهاست و قصاب مطبوعات وخبرنگار و روزنامه نگار در جهان مقلب شده است. مهمتر اینکه نه اینکه رئیس جمهورش پاسدار است که مطبوعاتچی ووزیر فرهنگ سانسور و ارشادگر تفتیش عقاید ش نیز پاسدار می باشد. و شدیداً نیز همگی به دنبال دسترسی به سلاح هسته ای می باشند بهمین دلیل است که تمام قصه پر زغصه و داستان سرائی هائی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس از احزاب و عملکرد ضد مردمی بودن شان بیان کرده است وبه صور گوناگون لغور ونشخوارش کرده است در کنار حاصل 3 دهه تجربه ی این رژیم ضدبشری و قرون وسطائی وعوامفریب و جنگ افروز و غارتگر که ترکیب و تلفیق شده منتهی به این تحلیل پاسدار لبه ی یادداشت روز نویس شده است که خود بهترین سند گویای ماهیت این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش می باشد که چنین ارائه و تشریح شده است:
" در واقع اولين ويژگي يك حزب كه نقش حمايتي آن از مردم و مطالبات عمومي در راستاي آرمانهاي انقلاب و نظام است، عملاً در رتبه پايين برنامه هاي بعضي از احزاب قرار مي گيرد. اين گروه هاي سياسي پيش از آنكه خود را وام دار مردم بدانند و به قدرت به مثابه جايگاهي براي خدمت رساني نگاه كنند، خود را والي مردم و كسي كه حق دارد به جاي آنان تصميم گيري نمايد به حساب مي آورند.از سوي ديگر مهمترين نقش احزاب، ايجاد تعادل و ثبات سياسي است كه متأسفانه طي چند سال اخير نه تنها اين امر محقق نشده بلكه برخي از احزاب باعث هرج و مرج سياسي، مانع تراشي و تخريب وجهه دستگاههاي حكومتي نيز شده اند. برجسته سازي نقاط ضعف و اشكالاتي كه در قواي حاكمه كشور- خصوصاً قوه اجرايي- وجود دارد و عدم طرح موفقيت هايي كه حاصل مي شود، باعث ترويج نوعي دلسردي بين آحاد مردم مي گردد. وقتي عضو مركزي يكي از احزاب مي گويد كه حتي يك نقطه مثبت در كارنامه دولت نمي بيند و ديگري - به طعنه- منكر وجود رئيس جمهور مي شود! و صدها مصداق ديگر كه بيانش چيزي جز تلخكامي در پي ندارد، آيا حاصل آن جز القاء يأس و دلسردي بين مردم است؟انكار نمي كنيم كه يكي از كاركردهاي ويژه احزاب، تجميع و انعكاس مطالبات مشروع و قانوني مردم به نظام سياسي و دولت است اما، تخريب و تضعيف نهاد مردمي دولت آنهم به نام مردم و از سوي احزابي كه يكسره سنگ همين مردم را به سينه مي زنند، آيا نامش پيگيري مطالبات مردمي است؟ مردم با تكيه بر بلوغ و شعور سياسي كه به بركت سالهاي پس از انقلاب يافته اند- و متأسفانه كراراً از سوي مدعيان مشاركت و اعتماد همين مردم ناديده گرفته شده است- به خوبي مي دانند كه انگيزه اصلي اين قبيل انتقادات و سياه نمايي ها چيزي جز ابراز ناخواسته تشنگي قدرت و آرزوي دستيابي به منابع و مسندهاي امور نيست. اگر احزاب خواهان آن هستند كه بر عملكرد دولت نظارت داشته باشند، نبايستي اين مهم را به مچ گيري و تخريب تنزل دهند.روز به روز به انتخابات مجلس نزديك مي شويم و انتظار مي رود رفتارهاي انتخاباتي احزاب نه جنگي براي بقاء و قدرت بلكه رقابتي براي خدمت بيشتر به مردم كه ولي نعمت انقلاب و كشورند، باشد. متاسفانه همواره در ايام نزديك به انتخابات حوادثي از سوي برخي از احزاب -وشايد بتوان گفت باندهاي سياسي- رخ مي دهد كه شيريني هاي مشاركت مردم در سرنوشت خود را اندكي به تلخي مي كشاند و آن هم استفاده از حربه هاي مختلف براي تضعيف و تخريب حزب و جناح رقيب است.احزاب و گروه هاي سياسي بايد بدانند مردم ما خواهان عدالت اجتماعي، تامين رفاه همگاني، توسعه اقتصادي و صنعتي مبتني بر مباني اسلامي و برنامه هاي دانايي محور هستند.احزاب و گروه ها نياز به استفاده از تجربه گذشتگان دارند و بايد به اين نكته توجه كنند كه در شرايطي قادر خواهند بود اعتماد مردم را حاصل نمايند كه خدمتگزار و تضمين كننده مطالبات حقيقي مردم بوده و خود را از دايره شعار و شعارزدگي بيرون آورند. برخي از فعاليت هاي انتخاباتي احزاب به جاي اينكه در راستاي اهداف اسلام و نظام باشد، بيش از هر چيز دل دشمن را شاد مي كند."
درخاتمه اینکه وقتی که پاسدار طلبه ی یادداشت روزنویس صحبت از رقابت جنگی وتبلیغات برای بقاء می کند وبیلانی بالا و بلند از عملکرد 3 دهه فعالیت احزاب ارائه کرده است که همه نزاع بر سر کسب قدرت برای نگ اندازی بیشتر ثروت و بر ضد مردم بوده است وهرگونه انتقاد وافشاگری را به منزله تخریب دولت و همسو با دشمن ودشمن شاد کند نامیده است . آیا بنا بر تجربه ی 3 دهه ی گذشته این رژیم قرون وسطائی و ضدمردمی می تواند دلسوز مردم باشد و نمایش خیمه شب بازی انتصابات می تواند که نام انتخاات داشته باشد ؟ مسخره تر اینکه آیا حزب در این رژیم با توضیحات و عملکرد های ارائه شده می تواند معنی چرخ دنده ی دمکراسی را داشته باشد؟ آنهم در شرایطی که آخوندهای کیفی وسر شناس این نظام همچون رفسنجانی و خاتمی وکروبی وحسن روحانی نه اینکه به بازی گرفته نمی شوند، بلکه رقیب غالب و حاکم در صدد حذف علنی اینان ازصحنه ی رقابت بطور کامل می باشد. همچنین شنیده شده است پس از انتخاب شدن روباه مکار و آخوند بساز و بفروش به ریاست مجمع خبرگان رهبر ولی فقیه از زور ناراحتی دچار یک نوع سکته ی خفیف شده است که فعلاً خطر را از سر گذارنده است. بنابراین همانگونه که پیش بینی شده بود و اکنون پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس نیز مهر تأئید بر این پیش بینی زد و تذکر داده است که هرچه به زمان برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات جلس هشتم نزدیک تر می شود رقابت ها و نزاع ها واخبارهای تبلیغاتی – انتخاباتی داغ داغ تر می شوند و صد البته که ابداعات واختراعات عنوان های بزغاله ای نیز بیشتر ورایج تر خواهد شد. به خصوص پاسدار احمدی نژاد تهدید کرده است که نام خائن وجاسوس هسته ای را به مردم معرفی خواهد کرد اگر چنانچه قاضی مربوطه ی پیگیر پرونده از بیان این نام این خائن وجاسوس که همانا حسین موسویان می باشد خودداری کند . رقبانیز باور دارند که قاضی سخت از سوی پاسدار احمدی نژاد زیر فشار است تا که اعلام کند این جاسوس وخائن هسته ای می باشد
.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 22 آبان ماه سال
1386