"فرانسه ی شیراک با سارکوزی چه فرقی دارد که یکی بازیچه صهیونیست هست ودیگری نیست"

نقد بررسی " ساركوزي و بازيگران پشت صحنه" روزنامه ی جمهوری یکشنبه 20 آبان ماه سال-1386
"فرانسه ی شیراک با سارکوزی چه فرقی دارد که یکی بازیچه صهیونیست هست ودیگری نیست"
سرمقاله نوس بدون آنکه به قرائت و افشای نامه ی خمینی به سپاه پاسداران رفسنجانی در نمازجمعه ی تهران اشاره کند که سال گذشته برای اینکه رفسنجانی زیر ضرب اتهام عامل ادامه ی جنگ و شکست از سوی پاسدار محسن رضائی رفته بود تلاش کرد تا با قرائت نامه ی خمینی خودش را تبرئه کند و مقصر سپاه پاسداران را برای ادامه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی ی ایران وعراق معرفی کند . ولی لو هم داد که در این نامه ی ی شکست جنگ که که منتهی به سرکشی جام زهر شکست جنگ از سوی خمینی شده بود قید شده بود که خمینی در نامه ی خود قید کرده بود که رژیم سللاح لیزری نیاز دارد و از آن تاریخ همچنان این اسرار پنهان مانده است. آنگونه که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پس از اینکه پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی از آمریکا ودانشگاه کلمبیا بازگشت و به بیت رهبری به دیدار ولی نعمت خود ولی فقیه رفت تا گزارش دهد و رهبرنیز این گماشته ی خود را مایه سرافرازی ایرانیان دانست . در صورتیکه پاسخ مناسب این سزاواری و شایستگی را دانشجویان دلیر وشجاع فریاد مرگ بر دیکتاتور و پاسدار احمدی نژاد عامل سرکوب و فساد دادند. بهر حال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود خطاب به مقامات نظامی آمریکا و تهاجم نظامی نوشته بود که تأسیسات هسته ای در سراسر ایران استتار شده است که هیچ ماهواره ی آمریکائی امکان کشف آنان را ندارند وتأکید کرده بود مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آنقدر ساده نمی باشند که تمام اطلاعات خودشان را با بازرسان آژانس انرژی اتمی انتقال داده باشند. بنابراین وقتی که بیش از دو دهه است که اهداف پروژه ی هسته ای بطور پنهانی تعقیب شده است . حتی بیش از دو سال است که سپاه پاسداران وولی فقیه به خاطرش دست به کودتای خزنده علیه ی رقیب دوم خردادی زد ویک پاسدار گمنام را رئیس جمهور کردند تا که فقط وظیفه ومأموریت دفاع کردن از پروژه ی هسته ای می باشد . البته برای جلب حمایت منطقه ای صدور کردن تروریسم وبنیادگرائی هلاکاست نیز دروغ خوانده شد و اسرائیل تهدید به نابودی شده است .همچنین سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه با اسرائیل راه انداخت . زیراکه پرونده ی هسته ای از شورای حاکم به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شده بود که نیاز بود بحران سازی وجنگ افروزی گردد تااینکه قطعنامه ای در شورای امنیت به تصویب رسانده نشود. همینطور بیش از 4 سال است که سپاه پاسداران عراق را به باتلاق تبدیل کرده است تا که بتواند سیاست فرصت سوزی مذاکره با اروپا را پیش ببرد.
بنابراین زمانیکه این همه اسناد ومدارک موجود است که خود مسئولین رژیم تروریستی آخوندی یا اعتراف آشکار کرده یا با اعمال اقدامات تهدید وتروریستی که کرده اند که در راستای اهداف هسته ای می باشد دیگر نیاز به جاسوسی هسته ای کردن سارکوزی و منتقل کردن اطلاعات هسته ای از سوی ایشان به آمریکا نمی باشد. برای اینکه وقتی که مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوندی پیشنهاد هسته ای – بسته ای اروپا را رد کردند که شامل امتیازات مهمی بود . به خصوص که اروپا حاضر شده بود مدرن ترین امکانات و تأسیسات هسته ای سوخت رسانی را تحویل رژیم دهند . البته به دلیل اینکه همراه ب آاب سبک وکنترل ضعیف شده ی اورانیوم غنی شده بود که امکان ساختن بمب اتمی را نمی داد این پیشنهاد از سوی مسئولین رژیم تروریستی آخوندی رد شد که همین رد کردن یشنهاد به وضوح ثابت کرد اهداف هسته ای مورد نظر است ونه سوخت رسانی هسته ای برای اینکه تأسیساتی هسته ای وغنی سازی اورانیوم که رژیم در اختیار دارد که ادعا می کند هدف سوخت رسانی می باشد بسیار عقب مانده تر و پر هزینه تر با ضریب هزینه ی بسیار بالاتر از آن است که اروپا پیشنهاد داده بود . برای این که رژیم این تکنولوژی را بطور قاچاقی از طریق قادر خان پاکستانی تحویل گرفته اند که از طریق این دستگاه وتکنولوژی می شود اورانیوم غنی شده ی بالا تولید کرد و بدست آورد که از آن می توان بمب اتمی ساخت. از سوی دیگر پرسش است اگر چنانچه سارکوزی همچون شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه عمل و اقدام می کرد وهمون شیراک با پلیس فاشیست فرانسه با زد وبند های کثیفی که در پشت پرده با دستگاه اطلاعاتی – امنیتی و سفارت رژیم تروریستی در فرانسه نجام شده بود نیمه شبان به مکان مسکونی خانم مریم رجوی و یاران وهمسنگران ایشان در پاریس وحومه ی پاریس دوباره تهاجم می کرد که گفته شده بود مشابه ی این عملیات در 30 سال گذشته در فرانسه سابقه نداشته است. آری اگر سارکوزی ا شبیه شیراک اقدام می کرد و اگر چنانچه ایشان همچون شیراک در کمپانی رنو سهام افتخاری در تهران دریافت می کرد و سید مجتبی ثمره هاشمی مشاور و پیک ویژه با بسته بندی مخصوص که از تهران عازم پاریس شده بود ودر کاخ الیزه دیدار خصوصی پشت درب های بسته بسته ی سفارشی را دریافت می کرد که حاوی واگذاری امتیازات نفت وگاز جنوب به کمپانی نفتی توتال فرانسوی بود و مثل شیراکاعلام می کرد که فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل در تحریم اقتصادی شرکت نمی کند. لابد فرانسه نه اینکه سارکوزی عامل صهیونیست وجاسوس آمریکا وبوش نبود که فرانسه همچنان مهدآزادی و سارکوزی نیز رئیس جمهر قهرمان ضد آمریکائی و بوش و دوستدار مقامات رژیم تروریستی آخوندی بود ونه بازیگر پشت صحنه برای بوش و نه منتقل کننده منبع اطلاعات هسته ای نه موثق که دروغین هستند . بنابراین درنهایت دیگر نیازنبود که سرمقاله نویس اینگونه در مورد سارکوزی قلمفرسائی کند واتهام بزند:
"به عبارت روشن تر اگر مقامات فرانسوي به هر دليل درصدد گمراه كردن آمريكائي ها برآمده باشند و اطلاعات غلطي را در اختيار مقامات آمريكائي قرار دهند هيچ تضميني وجود ندارد كه آمريكائي ها در تشخيص ها و تصميم گيريهايشان در اين زمينه دچار خطا و انحراف نشوند. ميزان انحراف آمريكائي ها در اين موضوع را با توجه به ضربه سنگيني كه در اثر تكيه بر اطلاعات داده شده توسط سازمان جاسوسي « سيا » در مورد سلاح هاي كشتار جمعي و اتمي عراق به مقامات دولتي واشنگتن داده و مقدمات لشكركشي دولت بوش به عراق را فراهم كرده بود مي توان فهميد. ديگر اينكه به نظر مي رسد اعتماد مقامات واشنگتن به دولتمردان فرانسوي از زمان روي كار آمدن دولت جديد فرانسه بيشتر شده است"
سرمقاله نویس در دنباله ی مقاله ی خود بازهم اعتراف کرده است که طرح های پروژه ی هسته ای پنهانی می باشد و سارکوزی هم چنین همچون آمریکا اینگونه بی طلاع نسبت به اهداف پروژه هسته ای رژیم تروریستی آخوندی می باشد:
"توجه به اين اظهارنظر از اين جهت اهميت دارد كه نشان ميدهد آمريكائي ها اطلاعات خود را از كساني مي گيرند كه خودشان نيز تكيه گاهي غير از احساس ندارند و فاقد هرگونه دليل و حتي شواهد قابل استناد هستند. ساركوزي با خوش رقصي هايش براي مقامات آمريكائي درصدد است جاي « توني بلر » نخست وزير سابق انگليس را بگيرد. علت اصلي پيروي ساركوزي از سياست هاي بوش و كاخ سفيد اينست كه وي يك يهودي زاده و سخت به صهيونيسم وابسته است . بازيگران پشت صحنه ماجراي پرونده هسته اي ايران نيز همان كساني هستند كه ساركوزي از آنها خط مي گيرد صهيونيست ها. اما آيا رئيس جمهور تازه كار فرانسه نبايد بجاي اعلام وابستگي تام و تمام به بوش و كاخ سفيد و به زبان آوردن اين جمله خفت بار كه : « آمده ام تا دل آمريكا را براي هميشه به دست بياورم » قدري به فكر كشور خود باشد كه اين روزها در تب و تاب تظاهرات مردم معترض در شهرهاي مختلف مي سوزد مردمي كه از اقشار مختلف به شرايط سخت كاري و مشكلات اقتصادي معترضند و دولت ساركوزي را بي كفايت مي دانند.
درخاتمه اینکه مشخص نیست که چرا اینگونه سرمقاله نویس بر پنهانکاری هسته ای وبی اطلاعی فرانسه وآمریکا از پروژه ی هسته ای تأکید کرده و دست به خود زنی زده وادعای مضحکی کرده است که همچون تف و تاق و ریش برای این مدعی و سران رژیم تروریستی آخوندی دارد و موجب آبرو ریزی بیشتر و زیر سئوال بردن هرچه بیشتر مقامات مسئول رژیم تروریستی پیگیر سیاست با فرانسه در زمان شیراک شده است . از جمله زیرآب آخوند حسن روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی در دوران رفسنجانی و خاتمی و سر پرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای با اروپا دربست زده شده است که چپ وراست به فرانسه سفر می کرد و پیک ویژه ی ولی فقیه ورفسنجانی وخاتمی برای شیراک بود که اکنون سرمقاله نویس می بایست پاسخ دهد که اگر چنانچه صهیونیست پشت پرده اینقدر قدرت دارند که قادرند سارکوزی یهودی صهیونیست را در فرانسه رئیس جمهور کنند و اکثریت نمایندگان پارلمان نیز حامی ایشان باشد . پس چرا این ثهیونیست ها اجازه داده بودند شیراک رئیس جمهور فرانسه شود که رابطه ی بسیار دوستانه ای با حاکمان تهران داشت که خواهان نابودی اسرائیل می باشند.
هوشنگ - بهداد
یکشنبه آبان ماه20 سال-1386