نقد وبررسی " ما و اين فرصت استثنائي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 14 آبان ماه سال 1386
"اخطار حذف انحصارگرائی و از من به ما تبدیل شدن"
سرمقاله نویس به مناسبت شهادت امام ششم شیعیان به جنگ وجدال میان حاکمان وآخوندهای حوزه ی علمیه ی قم پرداخته و گفته است که چگونه این جدال همچنان پس از انتقال قدرت از خاتمی و رفسنجانی به پاسدار احمدی نژاد ادامه دارد .البته از آن به عنوان انتقال طلائی قدرت از بنی امیه به بنی عباس وضعف هر دوی اینان یاد کرده است که موجب پیدایش فرصت استثئائی برای هر دو امامان پنجم وششم شیعی شد که توانستند از فرصت استثنائی استفاده کنند و تأکید و توصیه کرده است که باید در شرایط کنونی نیز از شرایط استثنائی که برای حاکمان موجود به وجود آمده است بهره گیرند که از حالت انحصاری من خارج و به ما تبدیل گردند. بنابراین از بازگوئی این شرایط تاریخی که آن را بسط داده و به شرایط کنونی تعمیم داده در دنباله چنین پرسش کرده ورهنمود داده است:
مقطع كنوني از اين جهت كه فرصت تاريخي كم نظير و يا شايد بي نظيري در اختيار پيروان مكتب جعفري قرار داده بي شباهت به دوران امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيست . هر چند اين يك شباهت كامل نيست زيرا اكنون از حضور آن دو امام معصوم محروميم ولي اين امتياز را در اختيار داريم كه اين مكتب اكنون حاكميت دارد و متوليان امر اعم از حاكمان سياسي و زعماي ديني با ابزارها و اهرم هاي مديريتي و نظارتي قابل ملاحظه اي كه دردست دارند مي توانند مكتب اهل البيت كه آئينه تمام نماي اسلام محمدي صلي الله عليه و آله است را به جهانيان معرفي كنند. اكنون با توجه به اين واقعيت ها سئوال اساسي اينست كه ما از اين فرصت و اين امكانات چه بهره اي برده ايم و در يك ارزيابي واقعي آيا شايسته دريافت نمره قبولي عظمت رسالتي كه برعهده داريم را در نظر بگيريم و انتظاري كه جهان امروز از ما دارد را با آنچه انجام داده ايم بسنجيم پاسخ نه تنها چندان خوشحال كننده نخواهد بود بلكه چه بسا نگران كننده نيز باشد. ما هنوز در آغاز راه قرار داریم داريم . در انجام رسالتي كه در اين مقطع تاريخي برعهده داريم هستيم يا نه? "
بالاخره اینکه سرمقاله نویس در دنباله ی سرمقاله ی خود حرف وکلام وپیام اولش را در پایان چنین زده واز مسئولان حاکم پرسش کرده است که چرا از من به ما تبدیل نمی شوند؟:
"كساني كه قدرت تحمل همديگر را ندارند چگونه مي توانند پرچمدار مكتب امامي باشند كه سرسخت ترين معاندان را تحمل مي كرد و با منطق دين به سراغ سردمداران مادي گرائي زمان خود مي رفت و آنها را به صراط مستقيم الهي دعوت مي كرد مقابله منطقي با فرقه هاي گوناگون پديد آمده در عصر اموي و تقويت شده در عصر عباسي كار بزرگ امام صادق عليه السلام بود و در همان حال برقرار كردن بهترين رابطه با اهل سنت و استفاده از نيروي وحدت براي تضعيف حاكمان جور كه با اصل و اساس اسلام دشمني داشتند و با استفاده ابزاري از دين درصدد تحكيم حاكميت خود بودند راه و روشي بود كه آنحضرت برگزيده بود. ما مدعيان پيروي از امام صادق عليه السلام چقدر به سيره آنحضرت ملتزم هستيم ,اين فرصت تاريخي كه اكنون در اختيار ما قرار دارد يك فرصت استثنائي است و البته زمينه ايست كه خداي متعال فراهم ساخته تا ما اگر اهل علم هستيم دين خدا را ياري نمائيم . اين يك امتحان الهي است كه در جريان آن روشن خواهد شد ما از اين فرصت تاريخي براي ياري نمودن دين خدا استفاده خواهيم كرد يا آباد كردن دنياي خودامروز بشريت به اسلام نياز فراوان دارد. فرصت استثنائي حاكميت نظام جمهوري اسلامي را خدا براي برآوردن همين نياز در اختيار ما قرار داده است . شرط موفق شدن در انجام اين رسالت تاريخي اينست كه خود را از اسارت « من » و « ما » رها كنيم و به افق هاي دورتر بيانديشيم "
. درخاتمه اینکه معلوم نیست که چرا سرمقاله نویس نمی خواهد به پذیرد که هیچگونه فرقی میان تاج وتخت شاهنشاهی درکاخ سعدآباد با خلافت منبر ومنقل عبا و عمامه و ردای ولایت فقیه در جماران نمی باشد. چون هردومستبد وخودخواه و غارتگر وسرکوبگر و ضدآزادی و خودخواه وخودمحور وتمامیت خواه وانحصاری کردن قدرت ومدافع شدید تک صدائی در جامعه بوده ومی باشند که البته ریشه تاریخی هزاران ساله در این کشور دارد که با آمدن وقدرت گرفتن کنونی اختاپوسان ومتحجران قرون عصر تاریک شرایط خیلی از فاجعه انگیز تر از گذشته شده است . زیرا که با حربه ی دین و اسلام سوء استفاده از نام خدا اهداف پلید ضدانسانی و خائنانه یخ ود را دنبال می کنند . به خصوص اینکه اکنون که یک پاسدار مترسک وعقده ای وسربازگمنام شکنجه گر تیرخلاص زن زندان را ارگان های سرکوبگر حامی ولی فقیه رئیس جمهور کرده اند وجای رقبا نشانده اش که احساس نیمجه خدائی بهش دست داده است و به فرمان برنامه ریزان پشت صنه دارد تلافی 26 سال دوره ی دوری از مرکز قدرت و غارت وجمع آوری ثروت را جبران می کند . مشخص است که این هیلتر ظهور کرده ی جدید رقبای موی دماغ سابق را تحمل نمی کند وهر گز نه خود ونه بنامه ریزان اصلی گوششان هم بدهکاربه اینگونه روضه خوانی ها وتوصیه کردن های سرمقاله نویس نمی باشد که رهنمود داده است بیائید با هم بخوریم وغارت کنیم وچپاول وجنایت وخیانت وجنگ افروزی کنیم و به دنبال صدور تروریسم وبنیادگرائی برای دسترسی به سلاح هسته ای باشیم ودست از انحصار گرائی بردارید و اینقدر بر توی سر رفسنجانی نزنید وتحریم خبری و سانسوری اش نکید که مجبور باشد به استان مرکزی اراک برود تا درآنجا دست به دردل کردن بزند و ادامه ی دردل کردن وشکوه و شکایت را به نماز جمعه ی تهران بکشاند . و اخطار کند که شرایط خطری می باشد نمی بایست ناسنجیده وکیلوئی و احساسی حرف زد وتهدید کرد. بلکه می بایست همانگونه که روزنامه اعتماد گزارش کرده است که هیجکس در رژیم تروریستی آخوندی هم طراز و وزن این آخوند مکار وحیله گر و بساز بفروش با تجربه در زند وبند پشت صحنه نمی باشد که خوب می داند که چگونه در شرایط حساس کنونی وبرانی که نیاز به این مهره ی پالان سائیده وقهار و خبره می باشد. ولی چون رئیس مجمع خبرگان آخوندی شده بهجای اینکه عزیزتر شود این چنین این خوارشده است وبرتوی سرش زده می شود . اینکارا نکنید چون خدا راخوش ران می آید . بالاخره روزی آهش دامن و تنبان همگی اتان را خواهد ونه چندان دور موجب شل شدن بند تنبان همگی اتان خواهد شد وزردی ترس بر رخساره تان هویدا می شود که آن موقع مجبورید به سراغش بروید و دست وپایش بی افتید وطلب عفو بخشش کنید وبه دامانش آویزان شوید که برای عبور از بحران که گریبان تان را گرفته است کاری کند که البته با رشد ضریب بحرانی شدن شرایط و وچشم انداز بیش از حد خطری شدن اوضاع دیگر کاری هم از دست این روباه حیله گر ومکار هم بر نخواهد آمد وهمه ناکام خواهید شد . زیرا که از فرصت استثنائی توصیه شده به موقع استفاده نشده بود . آن موقع دیگر زمان جاروب کشی وتمیز کرن وزیرآب زدن سیفون وکشیدن رسوبات فرهنگ خرافه پرستی و تحجرگرائی و نابود کردن کاتال ها و دکان چند نبش دین وبازار در جامعه است که لازم وملزوم هم می باشد به ویژه اینکه نوید آن را فریاد اعتراض مرگ بر دیکتاتور دانشجویان در فضای دانشگاه ها طنین انداز کرده اند و به زودی پژواک این فریاد به سطح وعمق جامعه سذرایت خوهد کرد.
.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 14 آبان ماه سال 1386
"اخطار حذف انحصارگرائی و از من به ما تبدیل شدن"
سرمقاله نویس به مناسبت شهادت امام ششم شیعیان به جنگ وجدال میان حاکمان وآخوندهای حوزه ی علمیه ی قم پرداخته و گفته است که چگونه این جدال همچنان پس از انتقال قدرت از خاتمی و رفسنجانی به پاسدار احمدی نژاد ادامه دارد .البته از آن به عنوان انتقال طلائی قدرت از بنی امیه به بنی عباس وضعف هر دوی اینان یاد کرده است که موجب پیدایش فرصت استثئائی برای هر دو امامان پنجم وششم شیعی شد که توانستند از فرصت استثنائی استفاده کنند و تأکید و توصیه کرده است که باید در شرایط کنونی نیز از شرایط استثنائی که برای حاکمان موجود به وجود آمده است بهره گیرند که از حالت انحصاری من خارج و به ما تبدیل گردند. بنابراین از بازگوئی این شرایط تاریخی که آن را بسط داده و به شرایط کنونی تعمیم داده در دنباله چنین پرسش کرده ورهنمود داده است:
مقطع كنوني از اين جهت كه فرصت تاريخي كم نظير و يا شايد بي نظيري در اختيار پيروان مكتب جعفري قرار داده بي شباهت به دوران امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيست . هر چند اين يك شباهت كامل نيست زيرا اكنون از حضور آن دو امام معصوم محروميم ولي اين امتياز را در اختيار داريم كه اين مكتب اكنون حاكميت دارد و متوليان امر اعم از حاكمان سياسي و زعماي ديني با ابزارها و اهرم هاي مديريتي و نظارتي قابل ملاحظه اي كه دردست دارند مي توانند مكتب اهل البيت كه آئينه تمام نماي اسلام محمدي صلي الله عليه و آله است را به جهانيان معرفي كنند. اكنون با توجه به اين واقعيت ها سئوال اساسي اينست كه ما از اين فرصت و اين امكانات چه بهره اي برده ايم و در يك ارزيابي واقعي آيا شايسته دريافت نمره قبولي عظمت رسالتي كه برعهده داريم را در نظر بگيريم و انتظاري كه جهان امروز از ما دارد را با آنچه انجام داده ايم بسنجيم پاسخ نه تنها چندان خوشحال كننده نخواهد بود بلكه چه بسا نگران كننده نيز باشد. ما هنوز در آغاز راه قرار داریم داريم . در انجام رسالتي كه در اين مقطع تاريخي برعهده داريم هستيم يا نه? "
بالاخره اینکه سرمقاله نویس در دنباله ی سرمقاله ی خود حرف وکلام وپیام اولش را در پایان چنین زده واز مسئولان حاکم پرسش کرده است که چرا از من به ما تبدیل نمی شوند؟:
"كساني كه قدرت تحمل همديگر را ندارند چگونه مي توانند پرچمدار مكتب امامي باشند كه سرسخت ترين معاندان را تحمل مي كرد و با منطق دين به سراغ سردمداران مادي گرائي زمان خود مي رفت و آنها را به صراط مستقيم الهي دعوت مي كرد مقابله منطقي با فرقه هاي گوناگون پديد آمده در عصر اموي و تقويت شده در عصر عباسي كار بزرگ امام صادق عليه السلام بود و در همان حال برقرار كردن بهترين رابطه با اهل سنت و استفاده از نيروي وحدت براي تضعيف حاكمان جور كه با اصل و اساس اسلام دشمني داشتند و با استفاده ابزاري از دين درصدد تحكيم حاكميت خود بودند راه و روشي بود كه آنحضرت برگزيده بود. ما مدعيان پيروي از امام صادق عليه السلام چقدر به سيره آنحضرت ملتزم هستيم ,اين فرصت تاريخي كه اكنون در اختيار ما قرار دارد يك فرصت استثنائي است و البته زمينه ايست كه خداي متعال فراهم ساخته تا ما اگر اهل علم هستيم دين خدا را ياري نمائيم . اين يك امتحان الهي است كه در جريان آن روشن خواهد شد ما از اين فرصت تاريخي براي ياري نمودن دين خدا استفاده خواهيم كرد يا آباد كردن دنياي خودامروز بشريت به اسلام نياز فراوان دارد. فرصت استثنائي حاكميت نظام جمهوري اسلامي را خدا براي برآوردن همين نياز در اختيار ما قرار داده است . شرط موفق شدن در انجام اين رسالت تاريخي اينست كه خود را از اسارت « من » و « ما » رها كنيم و به افق هاي دورتر بيانديشيم "
. درخاتمه اینکه معلوم نیست که چرا سرمقاله نویس نمی خواهد به پذیرد که هیچگونه فرقی میان تاج وتخت شاهنشاهی درکاخ سعدآباد با خلافت منبر ومنقل عبا و عمامه و ردای ولایت فقیه در جماران نمی باشد. چون هردومستبد وخودخواه و غارتگر وسرکوبگر و ضدآزادی و خودخواه وخودمحور وتمامیت خواه وانحصاری کردن قدرت ومدافع شدید تک صدائی در جامعه بوده ومی باشند که البته ریشه تاریخی هزاران ساله در این کشور دارد که با آمدن وقدرت گرفتن کنونی اختاپوسان ومتحجران قرون عصر تاریک شرایط خیلی از فاجعه انگیز تر از گذشته شده است . زیرا که با حربه ی دین و اسلام سوء استفاده از نام خدا اهداف پلید ضدانسانی و خائنانه یخ ود را دنبال می کنند . به خصوص اینکه اکنون که یک پاسدار مترسک وعقده ای وسربازگمنام شکنجه گر تیرخلاص زن زندان را ارگان های سرکوبگر حامی ولی فقیه رئیس جمهور کرده اند وجای رقبا نشانده اش که احساس نیمجه خدائی بهش دست داده است و به فرمان برنامه ریزان پشت صنه دارد تلافی 26 سال دوره ی دوری از مرکز قدرت و غارت وجمع آوری ثروت را جبران می کند . مشخص است که این هیلتر ظهور کرده ی جدید رقبای موی دماغ سابق را تحمل نمی کند وهر گز نه خود ونه بنامه ریزان اصلی گوششان هم بدهکاربه اینگونه روضه خوانی ها وتوصیه کردن های سرمقاله نویس نمی باشد که رهنمود داده است بیائید با هم بخوریم وغارت کنیم وچپاول وجنایت وخیانت وجنگ افروزی کنیم و به دنبال صدور تروریسم وبنیادگرائی برای دسترسی به سلاح هسته ای باشیم ودست از انحصار گرائی بردارید و اینقدر بر توی سر رفسنجانی نزنید وتحریم خبری و سانسوری اش نکید که مجبور باشد به استان مرکزی اراک برود تا درآنجا دست به دردل کردن بزند و ادامه ی دردل کردن وشکوه و شکایت را به نماز جمعه ی تهران بکشاند . و اخطار کند که شرایط خطری می باشد نمی بایست ناسنجیده وکیلوئی و احساسی حرف زد وتهدید کرد. بلکه می بایست همانگونه که روزنامه اعتماد گزارش کرده است که هیجکس در رژیم تروریستی آخوندی هم طراز و وزن این آخوند مکار وحیله گر و بساز بفروش با تجربه در زند وبند پشت صحنه نمی باشد که خوب می داند که چگونه در شرایط حساس کنونی وبرانی که نیاز به این مهره ی پالان سائیده وقهار و خبره می باشد. ولی چون رئیس مجمع خبرگان آخوندی شده بهجای اینکه عزیزتر شود این چنین این خوارشده است وبرتوی سرش زده می شود . اینکارا نکنید چون خدا راخوش ران می آید . بالاخره روزی آهش دامن و تنبان همگی اتان را خواهد ونه چندان دور موجب شل شدن بند تنبان همگی اتان خواهد شد وزردی ترس بر رخساره تان هویدا می شود که آن موقع مجبورید به سراغش بروید و دست وپایش بی افتید وطلب عفو بخشش کنید وبه دامانش آویزان شوید که برای عبور از بحران که گریبان تان را گرفته است کاری کند که البته با رشد ضریب بحرانی شدن شرایط و وچشم انداز بیش از حد خطری شدن اوضاع دیگر کاری هم از دست این روباه حیله گر ومکار هم بر نخواهد آمد وهمه ناکام خواهید شد . زیرا که از فرصت استثنائی توصیه شده به موقع استفاده نشده بود . آن موقع دیگر زمان جاروب کشی وتمیز کرن وزیرآب زدن سیفون وکشیدن رسوبات فرهنگ خرافه پرستی و تحجرگرائی و نابود کردن کاتال ها و دکان چند نبش دین وبازار در جامعه است که لازم وملزوم هم می باشد به ویژه اینکه نوید آن را فریاد اعتراض مرگ بر دیکتاتور دانشجویان در فضای دانشگاه ها طنین انداز کرده اند و به زودی پژواک این فریاد به سطح وعمق جامعه سذرایت خوهد کرد.
.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 14 آبان ماه سال 1386