"تهدید وتحقیر وتوهن کردن ترکیه به دلیل فعال بودن برای استقرار صلح در خاورمیانه"

نقد وبررسی " تركيه دلال دوم"روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 22 آبان –1386
"تهدید وتحقیر وتوهن کردن ترکیه به دلیل فعال بودن برای استقرار صلح در خاورمیانه"
قبلاً توضیح داده شده بود چون این روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه رهبر می باشد معمولاً بازتاب دهنده نکته نظرات ایشان وبیت رهبری می باشد. چونکه ولایتی مشاور امور بین الملل رهبر در این روزنامه بطور گمنام در سرمقالات مرتبط با هسته ای بسیار فعال است . اما مهمترین بخش این روزنامه سرمقالات این روزنامه می باشد که محتوا و سمت وسویش بسیار نزدیک به دیدگاه ولی فقیه می باشد . البته وظیفه اصلی سرمقالات بررسی وارزیابی کشور های همجوار ومنطقه است به خصوص الویت دادن به مسائل داخلی عراق و فلسطین وافغانستان ولبنان می باشد. زیرا که اینان با بحران ونا آرامی و آشوب در گیر می باشند . چونکه در این کشور ها وسر زمین فلسطین بطور مستقیم یا سپاه پاسداران حضور دارد ودست به عملیات تروریستی و جنگ افروزی وبحران آفرینی می زند . یااینکه از طریق عوامل دست نشانده داخلی ویا اعزام تروریست با بمب های کنار جاده ای وکنترل از راه دور وسایر تجهیزات وتسلیحات نظامی فعال است . یا اینکه دست به صدور تروریسم و بنیادگرائی می زند. در مرحله ی بعد پیگیری به کشورهای عربی خاورمیانه و پاکستان وترکیه و اسرائیل و آمریکا و فرانسه می باشد .نتیجه ی نهائی برجسته کردن کینه ورزی ودشمنی با اسرائیل و آمریکا ومسئول دانستن همه ی مشکلات و نآرامی ها وجن افروزی های منطقه است. همچنین مخالفت شدید با استقرار صلح وثبات در خاورمیانه است . بالاخره ایجاد اختلاف وجنگ افروزی و بحران آفرینی در راستای فراهم کردن فضای عبور از بحران اهداف هسته ای ودفاع از آن برای دسترسی به سلاح هسته ای است که هدف غائی ونهائی می باشد. بنابراین پس از پرداختن به شرایط کنونی پاکستان که نوعی اعتراف به دخالت گری در امور داخلی پاکستان می باشد . اکنون نوبت ترکیه فرا رسیده است . برای اینکه دوران فرصت طلبانه ماه عسل خوری تبلیغاتی پیروزی اسلامگرایان در ترکیه به پایان رسیده است. از سوی دیگر چون زمان برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا نزدیک است . یعنی همان کنفرانس صلحی که ولی فقیه در خطبه ی نماز عید فطر خود با آن نه اینکه مخالفت آشکار کرد و از قبل آن را شکست خورده اعلام کرد، بلکه رهبران کشورهای عربی را تهدید کرد در صورت شرکت در این کنفرانس با آشوب و ناآرامی های داخلی در کشورهای خودتان مواه خواهید شد. اکنون که برگ برنده پ ک ک که رژیم تروریستی آخوندی علیه ی ترکیه با آن بازی می کند وگفته می شود مهره های اصلی اشان به ایران گریخته اند تقریباً کارآئی خودش را در این مقطع از دست داده است. بنابراین چون دولت ترکیه اقدام به نشست ومذاکرات سه جانبه میان شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل ومحمود عباس رئیس حکومت خود گردان فلسطین در ترکیه برگزار شده است موجب عصبیت سرمقاله نویس شده است و سرمقاله ی خود را اختصاص به این موضوع داده است و پیرامون این قلمفرسائی یا در حقیقت مخالفت خوانی همراه با تهدید کرده است که در حقیقت علیه ی کنفرانس صلح پائیزی خاورمیانه در آمریکا است که سرمقاله نویس اینگونه دولت ترکیه را دلال صهیونیست ها معرفی کرده است:
"ميانجي گري تركيه با توجه به اعتماد اعراب و مسلمانان به تركيه براي ما بسيار مهم است .سياست ميانجي گري دولتمردان كنوني تركيه ميان رژيم صهيونيستي و فلسطيني ها كه با توجه به واقعيت هاي موجود نمي توان آنرا يك ميانجي گري واقعي دانست و عنوان دلالي براي صهيونيست ها براي آن مناسب تر است با خواسته هاي آن دسته از مردم تركيه كه اين دولتمردان را بر سر كار آورده اند در تضاد است"
سرمقاله نویس بدون آنکه زحمت پرسش کردن به خودش بدهد که به چه مجوز وطبق کدام سند نانوشته شده ای یا پیام نامرئی وحی شده ای به این ایشان این حق مسلم اعطاء شده است که همچون سرباز مسئول گمنام امام زمان و ولی سخنگو ونماینده ی رسمی جهان اسلام و ملت های مسلمان وارد صحنه شود و با اختیار تام همچون جایگاه قدرت واختیار ولی فقیه در ایران ولی در بعد جهانی آن وظیفه ومأموریت ورسالت تاریخی خودش را نسبت به سایر کشور وملت های مسلمان اعلام نموده است به خصوص ر مورد مردم ترکیه و فلسطین اینگونه اظهار نظر وتوهین وتهدید کرده است:
با توجه به اين واقعيت اكنون سئوال اينست كه دولتمردان تركيه چگونه به خود اجازه ميدهند با رئيس رژيم صهيونيستي دست بدهند و براي جا انداختن خواسته هاي آمريكا و صهيونيست ها حاضر به دلالي شوند و نام آنرا ميانجي گري براي استقرار صلح در فلسطين بگذارند درحالي كه كليه گروه هاي فلسطيني كنفرانس پائيزي را تحريم كرده اند و حتي بسياري از كشورهاي عربي نيز نسبت به آن موضع منفي دارند چگونه دولتمردان تركيه اين ادعاي شيمون پرز را مي پذيرند كه تمام طرف ها از ميانجي گري تركيه استقبال مي كنند! لابد ملت فلسطين كه طرف اصلي ماجراست در اين منطق اصولا به حساب نمي آيد! از صهيونيست ها و رئيس رژيم صهيونيستي انتظاري جز اين خلاف گوئي ها نيست لكن آنچه موجب تعجب است اينست كه دولتمردان تركيه كه با حمايت مردم مسلمان و با آرمانهاي اسلام خواهي به زمامداري رسيده اند اكنون چنين ادعاي واهي را مي پذيرند و در جايگاه دلالي براي صهيونيسم قرار مي گيرند. عجيب تر آنكه براساس اخباري كه از آنكارا مي رسد قرار است شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در مجلس تركيه سخنراني كند. چنين واقعه اي براي اولين بار است كه درتركيه رخ ميدهد و حتي در رژيم لائيك نيز يك مقام رسمي رژيم صهيونيستي اجازه سخنراني نيافته بود. جاي اندكي ترديد نيست كه مردم تركيه در برابر اين اقدام دولتمردان خود عكس العمل نشان خواهند داد. علاوه بر اين عكس العمل مردمي كه پايگاه حزب حاكم و دولتمردان كنوني تركيه را متزلزل خواهد ساخت قطعا ميانجي گري تركيه براي تحقق طرح سازش به جائي نخواهد رسيد و اين هزينه گزاف را دولتمردان تركيه در مقابل چيزي كه به دست نخواهند آورد خواهند پرداخت مذاكره با محمود عباس و توافق با وي مشكلي را براي رژيم صهيونيستي حل نخواهد كرد زيرا محمود عباس مهره آمريكا و رژيم صهيونيستي است و براي آنها چيزي كم نميگذارد لكن اصولا در ميان ملت فلسطين جايگاهي ندارد و تعهدات وي بهيچوجه براي مردم فلسطين و گروه هاي فلسطيني الزام آور نيست در اين ميان فقط نام ننگي براي دولتمردان تركيه باقي ميماند كه افكار عمومي جهان اسلام آنها را ادامه دهندگان راه ننگين رژيم كمپ ديويدي مصر كه براي صهيونيست ها دلالي كرد ولي كاري از پيش نبرد تلقي خواهد كرد و اين براي كساني كه با آرمان هاي اسلامي و حمايت هاي مردم مسلمان به زمامداري رسيده اند نه تنها زيبنده نيست بلكه خسراني بزرگ است . انتظار اينست كه دولتمردان تركيه هوشياري به خرج دهند و از نيمه راهي كه وارد آن شده اند برگردند تا مبادا عنوان دلال دوم صهيونيسم بعد از رژيم مصر را به خود اختصاص دهند.
درخاتمه اینکه بازهم سئوال است آخر رژیمی که اینگونه آشکارا نه در امور داخلی سایر کشور ها دخالتگری می کند، بلکه سران کشور های منطقه را تهدید وتحقیر ومتهم می کند که چرا در زمینه ی استقرار صلح فعال می باشند؟ از طرف دیگر جائیکه این کشور رکور دار نقض حقوق بشر در جهان است و یاغی بین الملل خوانده شده وجزو 3 کشور محور شرارت نامیده شده است . مهمتر اینکه اخیراً نام سپاه پاسداران وسپاه قدس و وزارت دفاعش در لیست تروریست گذاشته شده است و 22 سازمان و 3 بانگ بزرگ مرتبط به اهداف هسته ای تحریم اقتصادی شده اند و عراق را به باتلاق تبدیل کرده است ومردم عراق را روزانه در کنار نظامیان آمریکائی مستقر در عراق می کشد و مخالفت علنی با برگزاری صلح خاورمیانه در آمریکا می باشد. سئوال است که مسئولین آمریکائی برای چه 9 تروریست اعزامی بازداشت در عراق را آزد کردند تااینکه رز پس از آزاد اینان منطقه ی کردستان عراق را گلوله باران کند و در استان دیالی عراق دست به عملیات تروریستی انتحاری بزند و رهبران شیوخ ملی ووطن پرست عراقی را بکشد که مخالف حضور سپاه پاسداران در عراق بودند ؟ یااینکه چرا نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی برکنار نمی شود تاکه نتوند آخوند دلال و ذلیل عبدالعزیز حکیم را به تهران اعزام کند تااینکه آمریکا را متهم و مجاهدین را تهدید کند؟ در برابر پرسش است که برای چه بازهم می بایست با پاسدار کاظمی قمی سفیر و نماینده ی این رژیم تروریستی در بغداد مذاکره شود که یک پاسدار تروریست است ؟ بدتر اینکه چرا باید نام مجاهدین در لیست گروه وسازمان های تروریستی همچنان باقی بماند؟ چرا نباید اینان از لیست تروریستی خارج و از طرح پیشنهاد سوم نه جنگ، نه سازش ومماشات ومذاکره، بلکه تغییرات دمکراتیک مردم ایران ومقاومت آنان خانم روی حمایت شود تاکه دیگر نیازی به جنگ خانمانسوز دیگری نباشدکه چشم انداز عاقبت آن مشخص نمی باشد؟
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 22 آبان -86