نقد وبررسی " وحشت ديكتاتورها" روزنامه ی جمهوری دوشنبه 21 آبان ماه سال 1386
"خوش انگاری و ادامه سیاست خائنانه مذاکره ومماشات موجب شده رژیم تروریستی طلبکاری کند"
تا اینجای قضیه ی نتایج حاصله از اشغال افغانستان وعراق که تا کنون به دست آمده است همه ی ناظران سیاسی منطقه وکارشناسان بین المللی معتقدند که برنده ی نهائی اش رژیم تروریستی آخوندی بوده است. البته که این اشغالگری نظامی با تشویق وتحریک وهمکاری رژیم یاغی بین الملل و محور شرارت جهانی امکان پذیر شد که منجر به آماده کردن فضای مناسب مانور دادن در عراق و افغانستان وخاورمیانه برای مرتجعان حاکم بر ایران وسپاه پاسداران اهرم نظامی آن شد که در مجموع می توان گفت که اکنون این اشغالگری چه عاقبت شومی به خود گرفته است . البته که این نتیجه از طریق ادامه ی سیاست خائنانه ی مذاکره ومماشات غالب باارحجیت داشتن تجارت بر حقوق بشر وپایمال کردن حق و حقوق محرومان و ستمدیدگان و بی گناهان ومبارزان راه آزادی در افغانستان وعراق و ایران و منطقه حاصل شده است . یعنی زمانی که سنگ بسته می گردد وسگ هار رها می شود نمی توان به جزشرایط موجود و لغزخوانی ووارونه گوئی سرمقاله نویس انتظار دیگری داشت و توقع نداشت تا که سرمقاله نویس برای شیطان بزرگ کرکری نخواند و تحقیر وتهدیدش نکند و از موضع فرافکنانه عملکرد رژیم جنگ وجهل وخرافه و عوامفریب و غارتگر را به حساب مهاجم آمریکا نگذارد. اگر چنانچه اشغالگران نظامی افغانستان وعراق دچار ساده انگاری نمی شدند وبی خودی به رژیم تروریستی آخوندی و هم پیمانش سوریه اش اعتماد نمی کردند و در عوض پس از اشغال عراق هشیارانه ومسئولانه برخورد می کردند و به جای اینکه نوار مرز سوریه و رژیم تروریستی آخوندی را به بندند تا مانع از ورود و اعزام و نفوذ عوامل تروریست و ساماندهی باند های تروریستی و شبکه های شبه نظامی و آدمربا وآدمکش وتروریستی در عراق گردند و به جای اینکه مخالفین رژیم تروریستی آخوندی در عراق را تقویت کنند ولی متأسفانه معکوس اقدام وعمل شد و نتیجه منتهی به فراهم سازی مانور ویکه تازی عوامل تروریست های اعزامی وترکیب وسازماندهی اشان با عوامل داخلی عراق در راستای اهداف ضد انسانی و بلند پروازانه ی حاکمان مرتجع خرافه پرست وجنگ افروز وغارتگر وعوامفریب حاکم بر ایران شد که هماهداف هسته ای خد را دنبال کنند وهم اینکه زیر پوشش مبارزه با شیطان بزرگ ومخالفت با اشغال گران نظامی وخروج آنان از عراق سیاست واهداف خود را علیه ی همان اشغال گران وافغانستان و عراق بکار ببرند . آری اگر چنانچه قرارگاه های نظامی مجاهدین در عراق را بمب باران هوائی وخلع سلاح نمی شدند ونام شان را نیز در لیست گروه وسازمان های روریستی گذاشته نمی شد . نه رژیم امکان فرصت حضور در عراق وقدرت گیری می یافت ونه اینکه اکنون نظامیان آمریکائیان در عراق از ترکش تهاجم وکشتن اشان در عراق و افغانستان در خطر نبودند و از مصونیت کامل برخودار بودند . بالاخره اینکه شرایطی فراهم وآماده نمی شد که نه جنگ وناامنی و آشوب در افغانستان وعراق شعله ور شود و چنین روزانه تعدادی بیشمار بی گناه وبی دفاع کشته شوند و انفجارات بیشتری رخ داده شود وتهدید ناامنی عراق به خاورمیانه سرایت داده شود. مهمتر اینکه اکنون سرمقاله نویس هم نمی توانست از موضع طلبکارانه وقلدر مآبانه تمام عملکرد رژیم تروریستی آخوندی در عراق و افغانستان و خاورمیانه را به حساب شیطان بزرگ وا گذارد و آمریکا را شکست خورده ودر باتلاق عراق گیر کرده و مقصر بحران آفرینی در فلسطین ولبنان معرفی کند . البته که سرمقاله نویس مدعی شد ه است هم باتلاق سازی عراق وهم شعله ور سازی جنگ داخلی در افغانستان وهم سرزمین سوخته کردن لبنان و راه اندازی جنگ 33 روزه سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان با اسرئیل و هم ایجاد نزاع وجنگ داخلی میان حماس و ساف وجدا سازی نوار غزه و ایجاد درگیری و ناامن سازی وآشوب و فضای حکومت نظامی در پاکستان را که رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران خودش با کمک دلارهای نفتی مرتکب شده است را دربست به حساب آمریکا واریز کرده واز سوی دیگر ادعا کرده است که پيشرفت هاي رژیم تروریستی آخوندی در فناوري هسته اي و كارساز نبودن قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه اش كه باني آنها آمريكا بود ولي مشكلي از آمريكا حل نكرده است و افزوده اوضاع متزلزل پرويز مشرف در پاكستان نيز محور ديگر عصبانيت تندروهاي آمريكائي است که این عصبیت تندروهای آمریکائی را اینگونه تشریح کرده است:
"بدين ترتيب كاملا روشن است كه تندروهاي حاكم بر آمريكا اوضاع جاري در خاورميانه را بشدت به زيان خود ميدانند بطوري كه از لبنان تاپاكستان همه چيز را خارج از كنترل مي بينند و تلاش مي كنند تقصيرها را به گردن همديگر بياندازند. اكنون كار به جائي رسيده كه بانيان اصلي لشكركشي به عراق و افغانستان و سردمداران خشونت كه با نشستن در صندلي هاي داغ خود در كاخ سفيد فرمان كشتار مردم كشورهاي مختلف خاورميانه را صادر مي كردند حاضرند مهره هاي اصلي خود در همين كشورها را از دست بدهند ولي نمي توانند نگراني خود را از اينكه بنيادگراها قدرت را دردست بگيرند و از سلاح هاي اتمي به عنوان ابزاري براي بازدارندگي وحشيگري هاي تندروهاي حاكم بر آمريكا استفاده كنند پنهان نمايند. اظهارات اين عضو تندروي محفل نومحافظه كاران آمريكا چهره اي از وي و همفكرانش ترسيم مي كند كه از ديكتاتورهاي دوران قرون وسطي در ذهن ها وجود دارد. آنها فكر مي كنند آمريكا فرمانرواي كل جهان است و همه چيز بايد با ميل و اراده دولتمردان آمريكائي منطبق باشد. دموكراسي هر چند بر زبان آنها جاري است اما در مكتب و مرام آنها فقط ابزاري براي گسترش سلطه نامشروع و قالب جديدي براي استعمار و استثمار ملت هاست . آنچه اين روزها در خاورميانه جريان دارد محصول همين ديكتاتوري مدرن است كه سردمداران كاخ سفيد براي ملت هاي اين منطقه طراحي و اجرا كردند و اكنون با مشاهده برباد رفتن همه آرزوهايشان به خشم آمده اند
در خاتمه اینکه چگونه است که پس از چندین سال تجربه ی سیاستمداران ودولتمردان و نظامیان آمریکائی هنوز متوجه نشده اند که عاقبت سیاست لاس زدن ومماشات کردن با باندها وجناح های وابسته به حاکمان تهران شرایط را در عراق و افغانستان وپاکستان وخاورمیانه به اینجا رسانده است وهرروز که این سیاست ادامه می یابد اوضاع بیش از گذشته آسیب وضربه پذیر وپر هزینه تر خواهد کرد. مگر تجربه نشد که پس از آزاد کردن 9 تروریست بازداشت شده چگونه روز پس از آن گلوله باران نوارمرزی کردستان عراق شروع شد و عملیات انتحاری در استان دیاله اجرا شد و شیخ حسن نصرالله وارد صحنه شد و تهدید کرده است.؟ از سوی دیگرمشخص نیست جائیکه رئیس دانشگاه کلمبیا آنگونه با پاسداررئیس جمهور احمدی نژاد برخورد کرد ودر زمانی که فریاد مرگ بر دانشجویان در دانشگاه های ایران طنین انداز شده است. وسرکوبگری وضرب و شتم جوانان به اتهام اراذل و اوباش در سراسر ایران ادامه دارد و اخبار دار و شلاق زدن واعدام کردن های روزانه در شهرهای ایران مخابره می شود و پاسدار احمدی نژاد بیش از گذشته تأکید واصرار برعدم عقب نشینی از اورانیوم غنی سازی شده می کند. برای چه دولت آمریکا اجازه می دهد که لابی های دو طرف حامی ایران رژیم تروریستی مقیم آمریکا در کنار لابی های آمریکائی اشان از طریق دلال های واسطه واهدای دلار ها به عنوان حامی صلح و ضد جنگ آمریکائی فعال شوند وهئیت 5 نفره آمریکائی به ایران اعزام کنند تا اینکه با رحیم مشاعی معاون رئیس جمهور پاسدار احمدی دیدار داشته باشند تا فضای مخدوش تبلیغاتی را آماده کنند تا که با زهم نظامیان بیشتر آمریکائی ومردم بی دفاع وبی گناه عراقی کشته شوند وهم اینکه فشار بیشتری بر دانشجویان آزادیخواه در دانشگاه وارد شود و جواان ناراضی به اتهام اراذل و اوباش مورد ضرب شتم دستگیری بیشتر واقع گردند وخط سانسور بر مطبوعات تیز تر شود؟!
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 21 آبان ماه سال 1386
"خوش انگاری و ادامه سیاست خائنانه مذاکره ومماشات موجب شده رژیم تروریستی طلبکاری کند"
تا اینجای قضیه ی نتایج حاصله از اشغال افغانستان وعراق که تا کنون به دست آمده است همه ی ناظران سیاسی منطقه وکارشناسان بین المللی معتقدند که برنده ی نهائی اش رژیم تروریستی آخوندی بوده است. البته که این اشغالگری نظامی با تشویق وتحریک وهمکاری رژیم یاغی بین الملل و محور شرارت جهانی امکان پذیر شد که منجر به آماده کردن فضای مناسب مانور دادن در عراق و افغانستان وخاورمیانه برای مرتجعان حاکم بر ایران وسپاه پاسداران اهرم نظامی آن شد که در مجموع می توان گفت که اکنون این اشغالگری چه عاقبت شومی به خود گرفته است . البته که این نتیجه از طریق ادامه ی سیاست خائنانه ی مذاکره ومماشات غالب باارحجیت داشتن تجارت بر حقوق بشر وپایمال کردن حق و حقوق محرومان و ستمدیدگان و بی گناهان ومبارزان راه آزادی در افغانستان وعراق و ایران و منطقه حاصل شده است . یعنی زمانی که سنگ بسته می گردد وسگ هار رها می شود نمی توان به جزشرایط موجود و لغزخوانی ووارونه گوئی سرمقاله نویس انتظار دیگری داشت و توقع نداشت تا که سرمقاله نویس برای شیطان بزرگ کرکری نخواند و تحقیر وتهدیدش نکند و از موضع فرافکنانه عملکرد رژیم جنگ وجهل وخرافه و عوامفریب و غارتگر را به حساب مهاجم آمریکا نگذارد. اگر چنانچه اشغالگران نظامی افغانستان وعراق دچار ساده انگاری نمی شدند وبی خودی به رژیم تروریستی آخوندی و هم پیمانش سوریه اش اعتماد نمی کردند و در عوض پس از اشغال عراق هشیارانه ومسئولانه برخورد می کردند و به جای اینکه نوار مرز سوریه و رژیم تروریستی آخوندی را به بندند تا مانع از ورود و اعزام و نفوذ عوامل تروریست و ساماندهی باند های تروریستی و شبکه های شبه نظامی و آدمربا وآدمکش وتروریستی در عراق گردند و به جای اینکه مخالفین رژیم تروریستی آخوندی در عراق را تقویت کنند ولی متأسفانه معکوس اقدام وعمل شد و نتیجه منتهی به فراهم سازی مانور ویکه تازی عوامل تروریست های اعزامی وترکیب وسازماندهی اشان با عوامل داخلی عراق در راستای اهداف ضد انسانی و بلند پروازانه ی حاکمان مرتجع خرافه پرست وجنگ افروز وغارتگر وعوامفریب حاکم بر ایران شد که هماهداف هسته ای خد را دنبال کنند وهم اینکه زیر پوشش مبارزه با شیطان بزرگ ومخالفت با اشغال گران نظامی وخروج آنان از عراق سیاست واهداف خود را علیه ی همان اشغال گران وافغانستان و عراق بکار ببرند . آری اگر چنانچه قرارگاه های نظامی مجاهدین در عراق را بمب باران هوائی وخلع سلاح نمی شدند ونام شان را نیز در لیست گروه وسازمان های روریستی گذاشته نمی شد . نه رژیم امکان فرصت حضور در عراق وقدرت گیری می یافت ونه اینکه اکنون نظامیان آمریکائیان در عراق از ترکش تهاجم وکشتن اشان در عراق و افغانستان در خطر نبودند و از مصونیت کامل برخودار بودند . بالاخره اینکه شرایطی فراهم وآماده نمی شد که نه جنگ وناامنی و آشوب در افغانستان وعراق شعله ور شود و چنین روزانه تعدادی بیشمار بی گناه وبی دفاع کشته شوند و انفجارات بیشتری رخ داده شود وتهدید ناامنی عراق به خاورمیانه سرایت داده شود. مهمتر اینکه اکنون سرمقاله نویس هم نمی توانست از موضع طلبکارانه وقلدر مآبانه تمام عملکرد رژیم تروریستی آخوندی در عراق و افغانستان و خاورمیانه را به حساب شیطان بزرگ وا گذارد و آمریکا را شکست خورده ودر باتلاق عراق گیر کرده و مقصر بحران آفرینی در فلسطین ولبنان معرفی کند . البته که سرمقاله نویس مدعی شد ه است هم باتلاق سازی عراق وهم شعله ور سازی جنگ داخلی در افغانستان وهم سرزمین سوخته کردن لبنان و راه اندازی جنگ 33 روزه سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان با اسرئیل و هم ایجاد نزاع وجنگ داخلی میان حماس و ساف وجدا سازی نوار غزه و ایجاد درگیری و ناامن سازی وآشوب و فضای حکومت نظامی در پاکستان را که رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران خودش با کمک دلارهای نفتی مرتکب شده است را دربست به حساب آمریکا واریز کرده واز سوی دیگر ادعا کرده است که پيشرفت هاي رژیم تروریستی آخوندی در فناوري هسته اي و كارساز نبودن قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه اش كه باني آنها آمريكا بود ولي مشكلي از آمريكا حل نكرده است و افزوده اوضاع متزلزل پرويز مشرف در پاكستان نيز محور ديگر عصبانيت تندروهاي آمريكائي است که این عصبیت تندروهای آمریکائی را اینگونه تشریح کرده است:
"بدين ترتيب كاملا روشن است كه تندروهاي حاكم بر آمريكا اوضاع جاري در خاورميانه را بشدت به زيان خود ميدانند بطوري كه از لبنان تاپاكستان همه چيز را خارج از كنترل مي بينند و تلاش مي كنند تقصيرها را به گردن همديگر بياندازند. اكنون كار به جائي رسيده كه بانيان اصلي لشكركشي به عراق و افغانستان و سردمداران خشونت كه با نشستن در صندلي هاي داغ خود در كاخ سفيد فرمان كشتار مردم كشورهاي مختلف خاورميانه را صادر مي كردند حاضرند مهره هاي اصلي خود در همين كشورها را از دست بدهند ولي نمي توانند نگراني خود را از اينكه بنيادگراها قدرت را دردست بگيرند و از سلاح هاي اتمي به عنوان ابزاري براي بازدارندگي وحشيگري هاي تندروهاي حاكم بر آمريكا استفاده كنند پنهان نمايند. اظهارات اين عضو تندروي محفل نومحافظه كاران آمريكا چهره اي از وي و همفكرانش ترسيم مي كند كه از ديكتاتورهاي دوران قرون وسطي در ذهن ها وجود دارد. آنها فكر مي كنند آمريكا فرمانرواي كل جهان است و همه چيز بايد با ميل و اراده دولتمردان آمريكائي منطبق باشد. دموكراسي هر چند بر زبان آنها جاري است اما در مكتب و مرام آنها فقط ابزاري براي گسترش سلطه نامشروع و قالب جديدي براي استعمار و استثمار ملت هاست . آنچه اين روزها در خاورميانه جريان دارد محصول همين ديكتاتوري مدرن است كه سردمداران كاخ سفيد براي ملت هاي اين منطقه طراحي و اجرا كردند و اكنون با مشاهده برباد رفتن همه آرزوهايشان به خشم آمده اند
در خاتمه اینکه چگونه است که پس از چندین سال تجربه ی سیاستمداران ودولتمردان و نظامیان آمریکائی هنوز متوجه نشده اند که عاقبت سیاست لاس زدن ومماشات کردن با باندها وجناح های وابسته به حاکمان تهران شرایط را در عراق و افغانستان وپاکستان وخاورمیانه به اینجا رسانده است وهرروز که این سیاست ادامه می یابد اوضاع بیش از گذشته آسیب وضربه پذیر وپر هزینه تر خواهد کرد. مگر تجربه نشد که پس از آزاد کردن 9 تروریست بازداشت شده چگونه روز پس از آن گلوله باران نوارمرزی کردستان عراق شروع شد و عملیات انتحاری در استان دیاله اجرا شد و شیخ حسن نصرالله وارد صحنه شد و تهدید کرده است.؟ از سوی دیگرمشخص نیست جائیکه رئیس دانشگاه کلمبیا آنگونه با پاسداررئیس جمهور احمدی نژاد برخورد کرد ودر زمانی که فریاد مرگ بر دانشجویان در دانشگاه های ایران طنین انداز شده است. وسرکوبگری وضرب و شتم جوانان به اتهام اراذل و اوباش در سراسر ایران ادامه دارد و اخبار دار و شلاق زدن واعدام کردن های روزانه در شهرهای ایران مخابره می شود و پاسدار احمدی نژاد بیش از گذشته تأکید واصرار برعدم عقب نشینی از اورانیوم غنی سازی شده می کند. برای چه دولت آمریکا اجازه می دهد که لابی های دو طرف حامی ایران رژیم تروریستی مقیم آمریکا در کنار لابی های آمریکائی اشان از طریق دلال های واسطه واهدای دلار ها به عنوان حامی صلح و ضد جنگ آمریکائی فعال شوند وهئیت 5 نفره آمریکائی به ایران اعزام کنند تا اینکه با رحیم مشاعی معاون رئیس جمهور پاسدار احمدی دیدار داشته باشند تا فضای مخدوش تبلیغاتی را آماده کنند تا که با زهم نظامیان بیشتر آمریکائی ومردم بی دفاع وبی گناه عراقی کشته شوند وهم اینکه فشار بیشتری بر دانشجویان آزادیخواه در دانشگاه وارد شود و جواان ناراضی به اتهام اراذل و اوباش مورد ضرب شتم دستگیری بیشتر واقع گردند وخط سانسور بر مطبوعات تیز تر شود؟!
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 21 آبان ماه سال 1386