"اعتراف به دخالت گری در عراق و فلسطین ولبنان ونتایج وحشت از توی لیست تروریست رفتن سپاه

نقد وبررسی گزاره هاي كليدي در تحليل مسئله عراق(يادداشت روز)"" روزنامه ی کیهان دوشنبه 14 آبان ماه سا ل 1386
"اعتراف به دخالت گری در عراق و فلسطین ولبنان ونتایج وحشت از توی لیست تروریست رفتن سپاه"
پاسدار یادداشت روز نویس ضمن اذعان ا به واقعیت های خرابکارانه در روند پا گیری استقرار صلح در خاورمیانه مجبور به اعتراف شده است وتکرار ترجمان سخنان تهدید آمیز ولی فقیه در خطبه های روز عید فطر را نیز بیان کرده است . البته آن را به نقل از مقامات آمریکائیان بازتاب داده است که گفته اینان به این نتیجه رسیده اند که عامل ومشکل اصلی عدم ثبات سیاسی و استقرار صلح در خاورمیانه فقط رژیم تروریستی آخوندی می باشد و افزوده به همین دلیل است که مقامات دیپلماسی و نظامی آمریکائی ادر چند ماه گذشته انژری و تلاش زیادی در منطقه ی خاورمیانه کرده اند و برای بسیج وآماده سازی برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا و پیرامون آن فعالیت کرده اند در صورتیکه در مقابل ولی فقیه نیز در روز عید فطر حضور یافت ودر خطبه ی خود گفت که این برگزاری کنفانس صلح خاورمیانه در آمریکا ، آن را از قبل شکست خورده اعلام کرد. همچنین رهبران کشور های عربی را تهدید کرد که در صورت شرکت در این کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا در کشورهای خودشان به قیام مواجه خواهند شد زیرا که سپاه پاسداران از طریق اعزام وعوامل نفوذی گروه های جهادی وابسته به خود می تواند دست به اقدام به عملیات تحریک آمیز ترورستی وراه اندازی آشوب وشورش به عنوان انتقام در داخل کشورهای اینان بزند. پاسدار یادداشت روز نویس مشکل دیگر سیاست خارجی آمریکا را حضور وناآرامی وبحران عراق دانسته است که به دلیل نفوذ و حضور سپاه پاسداران به خصوص سپاه قدس در عراق وتقویت گروه های شبه نظامی و سازماندهی کردن ارگان های تروریستی هم مانع ایجاد صلح شده و هم اینکه عراق را به باتلاق تبدیل کرده است واین کشوررا تبدیل به سرپل اصلی صدور بحران و بنیادگرائی وتروریسم به خاورمیانه به خصوص لبنان وفلسطین کرده است که در حقیقت مبدل به تهدد جدی روند مذاکره صلح خاورمیانه شده اند که اعتراف کرده آمریکا راه حل را در برکناری نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی دیده است که بالاخره نقش دخالت گری در عراق و فلسطین را پاسدار یاددشت روز نویس اینگونه توضیح وتشریح کرده است:
"جنبه سوم اما به عراق مربوط است و باتلاقي كه امريكايي ها در آنجا به دست خود براي خويش به وجود آورده اند. عراق عاجل ترين مسئله سياست خارجي امريكا در خاورميانه است و ظاهرا نقدترين سرمايه هاي امريكا براي حل آن بسيج شده است. دو موضوع ايران و به اصطلاح صلح خاورميانه اگرچه از ديد امريكايي ها مهم تر و بنيادي تر به حساب مي آيد اما هيچ يك فوريت عراق را ندارد. تيم فعلي حاكم بر كاخ سفيد احساس مي كند حيات و ممات آن در صحنه سياسي امريكا و اينكه اساسا فرصتي پيدا كند كه به مسائل ايران و فلسطين هم بپردازد، مستلزم اين است كه موفق شود لااقل به طور نسبي خود را از مهلكه عراق بيرون بكشد. براي رسيدن به اين هدف امريكايي ها ظرف ماه هاي اخير يك بار در استراتژي كلان و چندين بار در تاكتيك هاي خود، بازنگري كرده است. محصول اين بازنگري ها البته چندان چنگي به دل نمي زند. هنوز هيچ نشانه اي از آنچه واقعا بتوان آن را بهبو دناميد در عراق مشاهده نمي شود و امريكايي ها هم هر روز كه مي گذرد به مرز مهلت زماني خود براي حل مسئله عراق نزديكتر مي شوند."
بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله به موضوع پ ک ک و ترکیه پرداخته است که چگونه سر نخ آن در عراق است ولی رژیم تروریستی آخوندی نیز از آنان به نفع خود هم برای حضور بیشتر در عراق وهم به عنوان برگ برنده ی تبلیغاتی واهرم فشار دیملماسی علیه ی دولت ترکیه و آمریکا استفاده کرده ومی کند و بالاخره اینکه در پایان اینگونه اهداف آمریکا در عراق را جمع بندی کرده است:
"مريكايي ها مطمئن شده اند كه بايداز عراق بيرون بروند منتها پيش از خروج مي خواهند لااقل 3 كار بكنند. اول، امريكايي سازي نقاط كليدي ساختار دولت در عراق خصوصا نفت، ارتش، پليس و دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي. دوم، به دست آوردن يك موفقيت ولو مقطعي در زمينه امنيت و سوم، تلاش براي تضعيف ايران در منطقه تا آنجا كه به قول خودشان پس از خروج امريكا از خاورميانه منطقه دربست در اختيار ايران قرار نگيرد.:"
درخاتمه باید گفت یک سری اقداماتی اخیراً مقامات آمریکائی انجام داده اند خوبست ولی کافی نمی باشد . برای اینکه درست است که این اقدامات کارساز می باشد ولی خیلی با تأخیر اقدام شده است .از جمله همین در لیست تروریست نهادن نام سپاه پاسداران وسپاه قدس ووزارت دفاع وتحریم اقتصادی کردن 22 سازمان وممنوع کردن فعالیت 3 بانک مهم رژیم تروریستی آخوندی می باشد که اکنون بازده ی آن در دو بعد کاهش عملیات تروریستی درعراق وکشتن سربازان آمریکائی در ماه گذشته در عراق است که گزارش شده است. از سوی دیگر آب رفتن و استحاله شدن قلم سربازجویان وپاسداران یادداشت روز نویس روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان می باشد که نه قلمفرسائی در مورد 13 آبان سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران کرده اند ونه دیگر همچون گذشته خبری از تهدید کردن مستقیم آمریکا وحتی در دفاع از پروژه ی هسته ای در یادداشت های روز شان دیده می شود که چگونه به مسئولین هسته ای اخطار داده می شد حتماً باید از آژانس اتمی اخراج شوند و تأکید می شد که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز مذاکره در اروپا، بلکه در خیابان های بیروت و بغداد تعیین می شود که در محموع این عقب نشینی ورخسار پردیگی و زرد کردگی ثابت می کند که عامل اصلی نآرامی وبمب گذاری وآشوب گری ها در عراق سرنخش وصل به سپاه پاسداران بوده است که اکنون چون نامش درلیست تروریست رفته تسیده و همچون گذشته فعلاً اقدامات تروریستی نمی کند. اما نکته ی با اهمیت دیگر این است که در مورد تغییر دولت دست نشانده ی نوری المالکی بسیار دیرتر از اقدام توی لیست تروریست گذاشتن سپاه پاسداران اقدام شده است و اگر چنانچه هنز هم هرروز دیر تر برای کناری این نخست وزیر دست نشانده ی سپاه پاسداران وولی فقیه در عراق اقدام شود . بازهم هزینه ی سنگین تر جانی ومالی بیشتری را هم مردم عراق و هم آمریکا می بایست تحمل وتقبل کنند . ولی مهمتر اینکه چون کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا در پیش است و پیآمدآن قرار است که نشست شورای امنیت سازمان ملل پیرامون پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی برگزار می شود . بنابراین اکنون مسئولین پیگیر هسته ای رژیم تروریستی آخوندی سیاست زد وبند پشت پرده با آژانس از کانال محمد البرادعی دنبال می شود که این بازی تاکتیکی وموقتی است که هدف نهائی ایجاد اختلاف افکنی و عدم اجماع نظر میان گوه 5+1 می باشد که مکمل آن از سیاست بسیج لابی های برون مرزی در شکل دهی تظاهرات صلح طلبان علیه ی جنگ و علیه ی تحریم اقتصادی سازماندهی و دنبال می شود . البته بدون آنکه برنامه ریزان تظاهرات ضد جنگ توضیح دهند که اگر قرار است تهاجم نظامی شود این تهاجم برای چیست وعامل اصلی راه اندازی این جنگ افروزی کیست؟ چرا باید مانع شدن از جنگ واقعیت انتقا داده نمی شود که عوامل رژیم جنگ افروز نتوانند از طریق نفوذ خط و سیاست اعمال شده ی خودش را دنبال کنند . البته این سیاست برای این اتخاذ شده است تاکه راه بحران فرار هسته ای امکان پذیر گردد . بنابراین می بایست فعالیت لابی های تبلیغاتی – نفتی – سیاسی – اقتصادی و نظامی و رسانه ای رژیم حداقل در آمریکا همچون سپاه پاسداران از فعالیت منع یا محدود گردند . بالاخره اینکه نکته اساسی و کلیدی این است که نه باید اقدام برای تضعیف این رژیم ، که برای تغییرات شرایط دمکراتیک در ایران آن اقدام گردد . چون تجربه ی 3 دهه ی گذشته ثابت کرده است که مراکز تصمیم گیر نهائی نظام ولی فقیه و ارگان های سرکوبگر وصل وهراه به ایشان می باشند و نه رؤسای تشریفاتی 3 نهاد مجریه و مقننه و قضائیه ضمن اینکه جناح های حکومتی هم هیچ فرقی با هم ندارند جز ضریب غارتگری و سرکوبگری های داخلی آنان که گاهی به صورت جنگ ونزاع ورقابت های درونی آشکار وعلنی می شود، برای اینکه قید شد همه کاره ولی فقیه و سپاه پاسداران می باشند که نبض قدرت و اهداف هسته ای و صدور تروریسم وبنیادگرائی را در اختیار خود دارند. البته که می بایست رب به خصوص آمریکا از اهرم نقض حقوق بشر ودفاع از آزادی بیان خیلی بیش از آنچه استفاده شده به نفع جنبش آزادیخواهی مردم ایران بهره گرفته شود . در نهایت اینکه تا نام مجاهدین از لیست تروریست تروریستی خارج نگردد هیچ شانس و تضمینی برای تغییر دمکراتیک و اوضاع و شرایط کنونی در ایران و استقرار آرامش در عراق و صلح وثبات در خاورمیانه وجود ندارد. برای اینکه در لیست تروریست رفتن مجاهدین واصرار برآن این بهترین هدیه همچون نعمت الهی بودن جنگ خمینی است که به سران سرکوبگران وتروریست حاکم برایران داده شده است . زیرا که همچون گذشته را رژیم ضد بشری و تروریسی آخوندی در پیشیبرد اهداف ضد انسانی وپلید خود در ایران وعراق ومنطقه و رشد بنیادگرائی وتروریسم و تبیت بقای حکومت ننگین خود از این فرصت طلائی و استثنائی استفاده کرده اند.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 14 آبان ماه سا ل 1386