نقد وبررسی "آژانس ناتوان است " روزنامه جموری اسلامی سه شنبه 29 آبان ماه سال –86
دخیل به امام البرادعی و امامزاده آژانس اتمی بستن، منجر به کور کردن به جای شفادادن شده است"
بالاخره سرمقاله نویس با همه بالا وپائین پریدن ها وذوق زدگی های موقتی که پیرامون گزارش اخیر البرادعی کرد و از ذوق حلیم حول شد و با سر برتوی آن رفت و از اعتماد وشفاف سازی گفت و حقانیت پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی گفت ودفاع کرد ودر مقابل کلی بد وبیراه به اسرئیل و آمریکا ومصوبه ها قطعامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ی پرونده ی هسته ای گفت ونتیجه گرفت که غیر قانونی بوده است و تأکید واصرار فراوان داشت که برای جبران می بایست که پرونده ی هسته ای از شورای امنیت سازمان ملل به شورای حکام آژانس بین المللی باز گشت داده شود. خلاصه کلی دخیل به امام محمد البرادعی وامامزاده آژانس بین المللی بست و تیکه پارچه های سیاه وسبزهای زیاد به عنوان پرچم در مسیر باد بر این امامزاده آویزان کرد تااینکه نذر هسته ای اش تا دسترسی به سلاح هسته ای سریه یرآورده شود . ولی اکنون متوجه شده است که به دلیل پرخوری از یک طرف و دیدار با ولی فقیه در بیت رهبری داشتن و در کنار منقل وبساط دود و دم نشستن ولمیدن و بحث های کشاف منقلی زیاد کردن و بوخوره ی دودی ناب شدن آنگونه سرست ونشئه شده بود که در خواب دچار بختک شده واز ترس دچار هذیان گزفه گوئی شده و خواب وارونه شتر پنبه دانه ای دیده بود که بیش از لف لف خوری به جای دانه دانه خوری روی آورد ودر ادامه زیاد نشخوار وبلغور ولغزخوانی هسته ای کرد. زیرا اکنون اعراف کرده است که گزارش امام محمد البرادعی وامامزاد آژانس بین المللی اتمی همچون گزارشات تعبیر خواب آخوند علی مشکینی نبود که مثل خطبه های نمازجمعه ی آن موقع قم که زنده بود و بیان می کرد منجر ه معجزه شود . زیر آخوند علی مشکینی رئیس وقت شورای برگان رهبری در خطبه ی نماز جمعه ی خود در قم می گفت که چگونه گزارش عمکرد روزانه در نیمه شبان به آقا امام زمان می داد و لیست تضمین شده ی پاسداران برای نامزدی مجلس هفتم از ایشان در یافت می کرد که دیدیم چگونه اینگونه خواب ها وتعبیر گزارشات منتهی به معجزه شد و رژیم را یک دست کرد . لی اکنون خواب سرمقاله نویس منجر به تعبیر خواب وارونه ی امام محمد البرادعی و امزاده آژانس بین المللی اتمی شده است . زیراکه نه اینکه این امامزاده جرجر شفا نداده، بلکه کور کرده است. چونکه ادعا شده است که امامزاده آژانس ناتوان است ودخیل و امید معجزه به آن بستن بیهوده بوده است. زیرا که سرمقاله نویس ادعا کرده است گزارش البرادعی و آژانس بین المللی اتمی را رژیم صهیونیسی به تمسخر گرفته وارزشی برای آن قائل نمی باشد . بنابراین تشخیص داد که بهتراست که ناتوانی آژانس اینگونه مورد ارزیابی وبازبینی قرار گیرد:
"خوبست يكبار براي هميشه به آسيب شناسي اعتبار آژانس بپردازيم تا دريابيم آيا واقعا آژانس ناتوان است علل و عوامل موثر در ناتواني و ضعف آن چيست و چگونه مي توان بر اين ضعف و ناتواني فائق آمد دلايل روشني وجود دارند كه نشان مي دهند آژانس بين المللي انرژي اتمي به خودي خود موجوديتي ناتوان و ضعيف است ولي مسئله اينست كه دقيقا همانهائي كه براي چندين دهه از ضعف و ناتواني اين ساختار بين المللي بهره برده اند اكنون با طرح موضوع ناتواني آژانس مي خواهند آنرا به ابزاري تهاجمي عليه كشورهاي عضو آژانس مبدل سازند و انتقام شكست هاي خود در جاهاي ديگر را با ابزار آژانس از ايران بگيرند. "
سرمقاله نویس همچون شبیه رهبر ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی جنگ و صلح وآزادی وعدالت را وارونه ترجمه و بیان کرده است و همچون اینان نمی گوید که اگر واقعاً اهداف هسته ای صلح آمیز می باشد ونظامی نیست ، برای چه بیش از دو دهه است که این طرح بطور پنهان دنبال شده است واینهمه در اروب دیپلماسی ایجاد تنش کردن و اسرائیل تهدید به نابوی کردن و از نان مردم زدن و صرف هزینه ی هسته ای کردن بری چیست؟ یا اینکه چه دلیل هست که در امور داخلی عراق و افغانستان وفلسطین ولبنان مداخله شود و دست به اقدامات تروریستی زده بود. حتی به خاطرش بحران سازی وجنگ افروزی در کشورهای همجوار ومنطقه شود و دست به صدور تروریسم وبنیادگرائی زد شود؟ مهمتر اینکه برای چه سپاه پاسداران باید علیه ی رقیب دوم خردادی و رفسنجانی دست به کودتای خزنده وخامش بزند ویک پاسدار را رئیس جمهور کند که مأموریت ووظیفه اش فقط دفاع وتبلیغ کردن از پروژه ی هسته ای می باشد ؟ از همه مهمتر اینکه برای چه ولی فقیه بطور دربست از این رئیس جمهور گماشته ی خودش دفاع کامل می کند؟ ضمن اینکه نمی بایست رابطه لازم وملزوم بودن ولی فقیه وسپاه پاسداران به هم دیگر را نیز فراموش کرد. بهمین دلایل است که ادعای دروغین مسالمت آمیز بودن پروژه ی هسته ای که سرمقاله نویس آن را بیان کرده است شدیداً زیر سئوال می رود و ایشان دلیل مخالفت ها با پروژه واهداف هسته ای را نتیجه ی زد وبند ها وبده وبستان های پشت پرده می داند ودر مورد مسالمت آمیز بودن ومخالفت کردن با این طرح هسته ای اینگونه توضیح داده است :
"موضوع مهمتر اينكه آمريكا پرچمدار دشمني عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران است و اين درحاليست كه آمريكا بعنوان تنها كشوري كه از انرژي اتمي در جنگ جهاني دوم عليه مردم هيروشيما و ناكازاكي استفاده كرده و صدها هزار تن را قتل عام نموده است اكنون بجاي اظهار شرمساري و عذرخواهي از قربانيان جناياتش و اظهار همدردي با بازماندگان جنايات اتمي خود از هرگونه عذرخواهي امتناع كرده و حتي ضرورت استفاده از سلاح اتمي عليه مردم ژاپن را توجيه مي كند ولي جاي تعجب است كه بوش و « ياسوفوكودا » نخست وزير ژاپن از تفاهم و همراهي و همفكري عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران سخن مي گويند و آنرا به دروغ يك « خطر » معرفي مي كنند. ناگفته پيداست كه اين موضع گيري سياسي ـ تبليغاتي كشورها تابع بده ـ بستانهاي پشت پرده است و در غير اينصورت بايستي جدي ترين فريادها عليه مواضع دوگانه و فريبكارانه آمريكا از ژاپن به گوش برسد و قربانيان جنايات جنگي آمريكا در ژاپن قاعدتا نبايستي اجازه دهند كه آمريكا خود را همفكر ژاپن و ژاپن را همراه خود در موضع گيري عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران معرفي كند. جاي تعجب است كشورهائي كه عملكرد و مواضع آنها كمترين انطباقي با معيارها و موازين مصرح در « ان . پي . تي » ندارد اكنون بيش از ديگران در اين مقوله جنجال مي كنند و بجاي تلاش براي تطبيق عملكرد خود با موازين ان . پي . تي از ديگر اعضائي كه تازه در مسير فعاليتهاي صلح آميز هسته اي قرار گرفته اند مي خواهند كه حتي دانش اتمي را هم كنار بگذارند و از آن فاصله بگيرند. "
سرمقاله نویس در دنباله ی مقاله ی خود مثل همیشه از ترجیح بند کلی علیه ی اسرائیل و آمریکا گفتن استفاده کرده واز تبعیض حق وتو گفته است که رژیم تروریستی آخوندی نباید آ نرا داشته باشد ودر پایان چنین نتیجه گیری کرده است که آژانس بین المللی اتمی ناتوان است چون آلت دست آمریکا می باشد:
"بله آژانس ناتوان است چرا كه هند به عنوان عضو شوراي حكام در عين عدم پذيرش ان . پي . تي بمب اتمي خود را آزمايش كرده و به قيمت پذيرش وضع موجود هند از جانب آمريكا عليه ايران در شوراي حكام راي مي دهد و به آمريكا فرصت مي دهد پرونده فعاليتهاي صلح آميز ايران را به شوراي امنيت بكشاند. اين واقعيت ها دلايل روشني براي اثبات ضعف و ناتواني آژانس است نهادي كه جز با برطرف ساختن اين ناتواني نمي تواند به وظايف خود عمل نمايد."
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس خوب می داند که به دلایل فراوان دیگر قادر نیست همچون گذشته همان ادعا ها واتهامات را مطرح کند که میگفت محمد البرادعی مهره ی نفوذی دستگاه جاسوسی انگلیس و آمریکا می باشد. وتأکید می کرد برای چه باید با این آژانس همکاری کرد و می بایست از آن اخراج شد؟اما اکنون در مقالات خود نسبت به گذشته دست به عصا راه می رود و زبان زور وتهدید را تا اندازه ای کنار گذاشته است . برای اینکه هم اهداف طرح نظامی هسته ای لو رفته است که دیگر نهان وکتمان کردنی نمی باشد . طوریکه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز دو روز پیش خود به وضوع اعتراف کرده است که پروژه ی هسته ای جدا از مقاصد وکاربرد نظامی نیست و افزوده که سپاه پاساران هم یک ارگان نظامی می باشد که در طرح های گوناگون خود از جمله سد سازی که می کند نیاز به این تکنولوژی نیرو وانرژی سوخت رسانی اتمی دارد. از سوی دیگر سرمقاله نویس می داند که نام سپاه پاسداران توی لیست تروریست رفته است . همچنانکه اشراف دارد که این ارگان فاشیستی در امور داخلی عراق و افغانستان هم مداخله می کند و حضور دارد ونظامیان آمریکائی را می کشد ودر خاورمیانه بحران آفرینی و جنگ افروزی می کند. لذا این اعمال را دقیقاً در راستای پیگیری پیشبرد اهداف هسته ای انجام می دهد و دنبال می کند. بنابراین چون سرمقاله نویس دریافته است که واکنش ومخالفت جامعه بین المللی با پروژه ی هسته ای به خصوص آمریکا جدی شده است و قطع امید هم از گزارش البرادعی کرده است که کلی با زد وبندهای پشت پرده امید واهی به آن بسته شده بود تا جائیکه که پاسدار علی لاریجانی جراحی و قربانی این سیاست زد وبند پشت پرده با البرادعی و آژانس اتمی شد که اکنون همه سرمایه گذاری ها بر باد رفته است که سر مقاله نویس برای جبران ضرر وزیان وارده، مجبور به اعتراف ناتوانی آژانس بین الملی شده است . البته که اینگونه روضه خوانی کردن همچون گریه وزاری و شیون بر پا کردن وخود زنی کردن بر سرگری می باشد ک در آن مرده ای وجود ندارد.
هوشنگ – بهداد سه شنبه 29 آبان ماه سال –86
دخیل به امام البرادعی و امامزاده آژانس اتمی بستن، منجر به کور کردن به جای شفادادن شده است"
بالاخره سرمقاله نویس با همه بالا وپائین پریدن ها وذوق زدگی های موقتی که پیرامون گزارش اخیر البرادعی کرد و از ذوق حلیم حول شد و با سر برتوی آن رفت و از اعتماد وشفاف سازی گفت و حقانیت پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی گفت ودفاع کرد ودر مقابل کلی بد وبیراه به اسرئیل و آمریکا ومصوبه ها قطعامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ی پرونده ی هسته ای گفت ونتیجه گرفت که غیر قانونی بوده است و تأکید واصرار فراوان داشت که برای جبران می بایست که پرونده ی هسته ای از شورای امنیت سازمان ملل به شورای حکام آژانس بین المللی باز گشت داده شود. خلاصه کلی دخیل به امام محمد البرادعی وامامزاده آژانس بین المللی بست و تیکه پارچه های سیاه وسبزهای زیاد به عنوان پرچم در مسیر باد بر این امامزاده آویزان کرد تااینکه نذر هسته ای اش تا دسترسی به سلاح هسته ای سریه یرآورده شود . ولی اکنون متوجه شده است که به دلیل پرخوری از یک طرف و دیدار با ولی فقیه در بیت رهبری داشتن و در کنار منقل وبساط دود و دم نشستن ولمیدن و بحث های کشاف منقلی زیاد کردن و بوخوره ی دودی ناب شدن آنگونه سرست ونشئه شده بود که در خواب دچار بختک شده واز ترس دچار هذیان گزفه گوئی شده و خواب وارونه شتر پنبه دانه ای دیده بود که بیش از لف لف خوری به جای دانه دانه خوری روی آورد ودر ادامه زیاد نشخوار وبلغور ولغزخوانی هسته ای کرد. زیرا اکنون اعراف کرده است که گزارش امام محمد البرادعی وامامزاد آژانس بین المللی اتمی همچون گزارشات تعبیر خواب آخوند علی مشکینی نبود که مثل خطبه های نمازجمعه ی آن موقع قم که زنده بود و بیان می کرد منجر ه معجزه شود . زیر آخوند علی مشکینی رئیس وقت شورای برگان رهبری در خطبه ی نماز جمعه ی خود در قم می گفت که چگونه گزارش عمکرد روزانه در نیمه شبان به آقا امام زمان می داد و لیست تضمین شده ی پاسداران برای نامزدی مجلس هفتم از ایشان در یافت می کرد که دیدیم چگونه اینگونه خواب ها وتعبیر گزارشات منتهی به معجزه شد و رژیم را یک دست کرد . لی اکنون خواب سرمقاله نویس منجر به تعبیر خواب وارونه ی امام محمد البرادعی و امزاده آژانس بین المللی اتمی شده است . زیراکه نه اینکه این امامزاده جرجر شفا نداده، بلکه کور کرده است. چونکه ادعا شده است که امامزاده آژانس ناتوان است ودخیل و امید معجزه به آن بستن بیهوده بوده است. زیرا که سرمقاله نویس ادعا کرده است گزارش البرادعی و آژانس بین المللی اتمی را رژیم صهیونیسی به تمسخر گرفته وارزشی برای آن قائل نمی باشد . بنابراین تشخیص داد که بهتراست که ناتوانی آژانس اینگونه مورد ارزیابی وبازبینی قرار گیرد:
"خوبست يكبار براي هميشه به آسيب شناسي اعتبار آژانس بپردازيم تا دريابيم آيا واقعا آژانس ناتوان است علل و عوامل موثر در ناتواني و ضعف آن چيست و چگونه مي توان بر اين ضعف و ناتواني فائق آمد دلايل روشني وجود دارند كه نشان مي دهند آژانس بين المللي انرژي اتمي به خودي خود موجوديتي ناتوان و ضعيف است ولي مسئله اينست كه دقيقا همانهائي كه براي چندين دهه از ضعف و ناتواني اين ساختار بين المللي بهره برده اند اكنون با طرح موضوع ناتواني آژانس مي خواهند آنرا به ابزاري تهاجمي عليه كشورهاي عضو آژانس مبدل سازند و انتقام شكست هاي خود در جاهاي ديگر را با ابزار آژانس از ايران بگيرند. "
سرمقاله نویس همچون شبیه رهبر ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی جنگ و صلح وآزادی وعدالت را وارونه ترجمه و بیان کرده است و همچون اینان نمی گوید که اگر واقعاً اهداف هسته ای صلح آمیز می باشد ونظامی نیست ، برای چه بیش از دو دهه است که این طرح بطور پنهان دنبال شده است واینهمه در اروب دیپلماسی ایجاد تنش کردن و اسرائیل تهدید به نابوی کردن و از نان مردم زدن و صرف هزینه ی هسته ای کردن بری چیست؟ یا اینکه چه دلیل هست که در امور داخلی عراق و افغانستان وفلسطین ولبنان مداخله شود و دست به اقدامات تروریستی زده بود. حتی به خاطرش بحران سازی وجنگ افروزی در کشورهای همجوار ومنطقه شود و دست به صدور تروریسم وبنیادگرائی زد شود؟ مهمتر اینکه برای چه سپاه پاسداران باید علیه ی رقیب دوم خردادی و رفسنجانی دست به کودتای خزنده وخامش بزند ویک پاسدار را رئیس جمهور کند که مأموریت ووظیفه اش فقط دفاع وتبلیغ کردن از پروژه ی هسته ای می باشد ؟ از همه مهمتر اینکه برای چه ولی فقیه بطور دربست از این رئیس جمهور گماشته ی خودش دفاع کامل می کند؟ ضمن اینکه نمی بایست رابطه لازم وملزوم بودن ولی فقیه وسپاه پاسداران به هم دیگر را نیز فراموش کرد. بهمین دلایل است که ادعای دروغین مسالمت آمیز بودن پروژه ی هسته ای که سرمقاله نویس آن را بیان کرده است شدیداً زیر سئوال می رود و ایشان دلیل مخالفت ها با پروژه واهداف هسته ای را نتیجه ی زد وبند ها وبده وبستان های پشت پرده می داند ودر مورد مسالمت آمیز بودن ومخالفت کردن با این طرح هسته ای اینگونه توضیح داده است :
"موضوع مهمتر اينكه آمريكا پرچمدار دشمني عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران است و اين درحاليست كه آمريكا بعنوان تنها كشوري كه از انرژي اتمي در جنگ جهاني دوم عليه مردم هيروشيما و ناكازاكي استفاده كرده و صدها هزار تن را قتل عام نموده است اكنون بجاي اظهار شرمساري و عذرخواهي از قربانيان جناياتش و اظهار همدردي با بازماندگان جنايات اتمي خود از هرگونه عذرخواهي امتناع كرده و حتي ضرورت استفاده از سلاح اتمي عليه مردم ژاپن را توجيه مي كند ولي جاي تعجب است كه بوش و « ياسوفوكودا » نخست وزير ژاپن از تفاهم و همراهي و همفكري عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران سخن مي گويند و آنرا به دروغ يك « خطر » معرفي مي كنند. ناگفته پيداست كه اين موضع گيري سياسي ـ تبليغاتي كشورها تابع بده ـ بستانهاي پشت پرده است و در غير اينصورت بايستي جدي ترين فريادها عليه مواضع دوگانه و فريبكارانه آمريكا از ژاپن به گوش برسد و قربانيان جنايات جنگي آمريكا در ژاپن قاعدتا نبايستي اجازه دهند كه آمريكا خود را همفكر ژاپن و ژاپن را همراه خود در موضع گيري عليه فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران معرفي كند. جاي تعجب است كشورهائي كه عملكرد و مواضع آنها كمترين انطباقي با معيارها و موازين مصرح در « ان . پي . تي » ندارد اكنون بيش از ديگران در اين مقوله جنجال مي كنند و بجاي تلاش براي تطبيق عملكرد خود با موازين ان . پي . تي از ديگر اعضائي كه تازه در مسير فعاليتهاي صلح آميز هسته اي قرار گرفته اند مي خواهند كه حتي دانش اتمي را هم كنار بگذارند و از آن فاصله بگيرند. "
سرمقاله نویس در دنباله ی مقاله ی خود مثل همیشه از ترجیح بند کلی علیه ی اسرائیل و آمریکا گفتن استفاده کرده واز تبعیض حق وتو گفته است که رژیم تروریستی آخوندی نباید آ نرا داشته باشد ودر پایان چنین نتیجه گیری کرده است که آژانس بین المللی اتمی ناتوان است چون آلت دست آمریکا می باشد:
"بله آژانس ناتوان است چرا كه هند به عنوان عضو شوراي حكام در عين عدم پذيرش ان . پي . تي بمب اتمي خود را آزمايش كرده و به قيمت پذيرش وضع موجود هند از جانب آمريكا عليه ايران در شوراي حكام راي مي دهد و به آمريكا فرصت مي دهد پرونده فعاليتهاي صلح آميز ايران را به شوراي امنيت بكشاند. اين واقعيت ها دلايل روشني براي اثبات ضعف و ناتواني آژانس است نهادي كه جز با برطرف ساختن اين ناتواني نمي تواند به وظايف خود عمل نمايد."
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس خوب می داند که به دلایل فراوان دیگر قادر نیست همچون گذشته همان ادعا ها واتهامات را مطرح کند که میگفت محمد البرادعی مهره ی نفوذی دستگاه جاسوسی انگلیس و آمریکا می باشد. وتأکید می کرد برای چه باید با این آژانس همکاری کرد و می بایست از آن اخراج شد؟اما اکنون در مقالات خود نسبت به گذشته دست به عصا راه می رود و زبان زور وتهدید را تا اندازه ای کنار گذاشته است . برای اینکه هم اهداف طرح نظامی هسته ای لو رفته است که دیگر نهان وکتمان کردنی نمی باشد . طوریکه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز دو روز پیش خود به وضوع اعتراف کرده است که پروژه ی هسته ای جدا از مقاصد وکاربرد نظامی نیست و افزوده که سپاه پاساران هم یک ارگان نظامی می باشد که در طرح های گوناگون خود از جمله سد سازی که می کند نیاز به این تکنولوژی نیرو وانرژی سوخت رسانی اتمی دارد. از سوی دیگر سرمقاله نویس می داند که نام سپاه پاسداران توی لیست تروریست رفته است . همچنانکه اشراف دارد که این ارگان فاشیستی در امور داخلی عراق و افغانستان هم مداخله می کند و حضور دارد ونظامیان آمریکائی را می کشد ودر خاورمیانه بحران آفرینی و جنگ افروزی می کند. لذا این اعمال را دقیقاً در راستای پیگیری پیشبرد اهداف هسته ای انجام می دهد و دنبال می کند. بنابراین چون سرمقاله نویس دریافته است که واکنش ومخالفت جامعه بین المللی با پروژه ی هسته ای به خصوص آمریکا جدی شده است و قطع امید هم از گزارش البرادعی کرده است که کلی با زد وبندهای پشت پرده امید واهی به آن بسته شده بود تا جائیکه که پاسدار علی لاریجانی جراحی و قربانی این سیاست زد وبند پشت پرده با البرادعی و آژانس اتمی شد که اکنون همه سرمایه گذاری ها بر باد رفته است که سر مقاله نویس برای جبران ضرر وزیان وارده، مجبور به اعتراف ناتوانی آژانس بین الملی شده است . البته که اینگونه روضه خوانی کردن همچون گریه وزاری و شیون بر پا کردن وخود زنی کردن بر سرگری می باشد ک در آن مرده ای وجود ندارد.
هوشنگ – بهداد سه شنبه 29 آبان ماه سال –86