نقد وبررسی " آينده درخشان نهضت بيداري اسلامي " روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه بهمن ماه20 سال 1386
"راندمان و عملکرد 3 دهه ی گذشته دولتمردان و حاکمان غارتگران وعوامفریب وجنگ افروز، فقظ دفع خطر دشمن وحفظ نظام بوده است"
آخوندهای منبری سابق و حاکم حکومت شده کنونی فقط تخصص و خصلت در گریز به صحرای کربلا زدن و حضور داشتن در مراسم عزا وعروسی و سیاست از توبره و آخور خوری راندارند ، بلکه عجیب اهل منقل ودود می باشند . خب پای منقل نشینی هم حالت مسکن وتسکینی و مسالمت جوئی و صبوری و بردباری دارد. صد البته که چاشنی بحث های آنچنانی پا منقلی هم در بر دارد که با یک چشم بر هم زدن دنیا را از سورخ تنگ وباریک وافور با گل سرخ آتش ذغال و جنس ناب افغانی و سوزن درون حقه یوافورمی کند وحقه وشارلاتان بازی ها نیز پیآمد آن می باشد که 3 دهه است ادامه دارد . یعنی کار وظیفه ی شبانه روزی رهبر ولی فقیه یا رهبر جهان اسلام در کشور ام القرای اسلامی خوانده ی شده ی ایران چنین می باشد . فراموش نشود به همان نسبت که اینان عاشق بساط دود و دم وقدرت وثروت وتملق و هذیان گوئی می باشند به همان نسبت نیز با مسکرات وشرابخواری و... آزاده خواهی ودگر اندیشان مخالفت می ورزند . زیرا که آخوندها باور دارندمصرف این یکی فرد را به جای مطیع وزبون بودن همچون معتاد مواد مخدر جسور و یاغی ومی کند و دست به سرکشی زده می شود که گاهی اوقات حرکات از کنترل خارج می شود که ممکن است در جامعه یا در حقیقت برای نیروهای سرکوبگر حکومتی مشکل ایجاد کند . پس برای مصرف کنندگان شرب خمر و افکار مسموم تهاجم فرهنگی خوانده شده روشنفری بزغاله ای نایده شده حکم شلاق ودر اثر تکرار احکام سنگین همچون از کوه به پائین پرت کردن وقطع دستان وپاها واعدام و... صادر شده است .
البته به این معنی نیست که مصرف کنندگان مواد مخدر با مجازات زندان وشلاق و قطع اندام ودار واعدام رو برو نباشند. به خصوص اینکه سر نخ اصلی ورود وتوزیع موا مخدر در سراسر کشور به بیت رهبری و ارگان های وابسته به آن ختم می شود که شامل سپاه پاسداران با هزاران اسکله های غیر مجاز در حال تخلیه ی کالاهای قاچاق ومواد مخدر در شبانه روز می باشند و نیروی انتظامی که نقش توزیع کننده ی مواد مخدر حتی تا درون زندان را بر عهده دارد و همینطور نظارت وحمایت کامل قوه ی قضایه برای حذف رقبای خرده فروش باند های مافیائی با صدور احکامی که صادر می کند .
بنابراین درچارجوب این فلسفه و تجربه وکاربرد 3 دهه ی گذشته می باشد که در کنار 3 دهه ی تجربه ی صدور بنیاد گرائی و تروریسم و بحران سازی های زنجیره ای داخلی و خارجی در هم دیگر ترکیب و تلففیق شده و موجب نه بی افقی حکومت شده ، بلکه بر عکس بنا بر ادعای سرمقاله نویس هذیان گوی روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه سبب آینده درخشان نهضت بیداری اسلام طالبانی شده است که اخیراً رئیس گزمکان پاسدار محمد علی جعفری در جمع دانشجویان بسیجی پسوند جمهوری را حذف کرده واز حکومت اسلامی نام برده است . یعنی همان حکومتی که 3 دهه است آخوند انگلیسی ومتحجر مصباح یزدی مرشد پاسدار احمدی نژاد آن را دنبال می کند و اکنون با رد صلاحیت نامزدان فله ای دوم خردادی ها با اتهامات کافر و مرتد و بی دین ومفسد در شرف تحقق بخشیدن این حکومت اسلامی طالبانی وجهانی کردن آن می باشند تا اینکه ضریب تضمین درخشان بودن آینده ی نهضت جهانی شدن این نوع حکومت اسلامی امکان پذیر گردد و بطور عملی جهان طالبان افغانستانی شود . پس یا طرح درخشان طالبانی کردن جهان در بستر پیام احمدی نژاد کردن جهانی می باشد که نوید آن را پاسدار احمدی نژاد دو سال پیش داده بود. بنابراین سرمقاله نویس همچون روند همیشگی بدون آنکه از نمود ویا فاتی از عملکرد 3 دهه گذشته ی اکمان ودولتمردان رژیم تروریستی آخوندی داده شود که برای مردم ایران چه کرده یا انجام داده اند ولی از پیروزی های درخشان 29 سال گذشته در روزهای مصادف با دهه ی زجر نقالی کرده است که تداعی کننده ی وصف العیش نصف العیش طلبه های حجره نشین قم می باشد که روزی شیخ علی تهرانی از رادیو فارسی عراق در مورد برادر همسرش علی خامنه ای می گفت که در شرایط موجود همچون گرسنه ای می ماند که نان ندارد بخورد ولی پیاز می خورد تا که اشتهایش باز شود.
عجیب است که سرمقاله نویس در آستانه ی سالگرد انقلاب 22 بهمن سال 57 بدون آنکه همانگونه که گفته شد به رهآوردهای 3 دهه گذشته اشاره ای داشته باشد و یا اینکه در بستر عدم برآورده شدن مطالبات مردم یا قول های داده ی شده ی خمینی وجانشین وی وسایر مسئولان نظام به مردم ایران گزارش مختصری ارائه کرده باشد . ولی با کمال تعجب نه خبری از ارائه ی اینگونه گزارش یا بیلان در مقاله اش نیست، بلکه حتی نامی از مردم ونقش آنان برده نشده است . جز اینکه بدون اشاره داشتن به دلایل مخالفت مخالفین ودشمنان بر انداز رژیم تروریستی آخوندی شود و یا اینکه از چگونگی آغاز جنگ ضد ملی و ضد مردمی ایران وعراق گفته شود که چرا جنگ ویانگر وخانمانسوز نعمت الهی خوانده شد و اصرار بر ادامه ی آن شد ؛ در صورتیکه در سال دوم جنگ امکان آتش بس و دریافت خسارات فراهم بود؟ یااینکه حتی بدون آنکه توضیح داده شود که دلیل 11 سپتامبر و آن فاجعه در آمریکا چه بود ؟ و چرا پاسدار سربازجو حسین شریعمتداری در یادداشت روز خود مورخ 13 آبان سال 1383 تأکید کرده بود فاجعه ی 11 ستامبر جزو دستأورده ای اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان سال 1383 بود ؟همانگونه که دستآورد دیگر این اشغالگری را آغاز جنگ ایران وعراق دانسته بود ؟ لی اکنون سرمقاله نویس با نادیده گرفتن بیان این واقعیات یا در حقیقت با کتمان کردن عمدی آن در عوض مروری بر 3 دهه ی گذشته شده و جمع بندی آن را در آستانه ی فرا رسیدن سالگرد انقلاب 22 بهمن سال 57 کرده و آن را اینگونه تفسیر وتحلیل وگزارش و ترسیم کرده است :
"اكنون پس از گذشت قريب 3 دهه اگر حوادث عظيم گذشته را مرور كنيم چه خواهيم ديد قرار بود شاه جنايتكار و مزدورانش انقلاب را در نطفه خفه كنند بس خودشان خفه شدند. قرار بود ساواك و دژخيمان رژيم ستم شاهي مردم را با اسلحه سركوب كنند. البته آنها هر آنچه توانستند جنايت كردند ولي جنايت آنها نيز به زيانشان تمام شد و طيف وسيع تري از مردم را عليه آنها شورانيد. دشمنان انقلاب حتي برروي سرماي زمستان 1357 نيز حساب كرده بودند . در يك پرسش و پاسخ برگزار شده در كاخ سفيد خبرنگاري از « جيمي كارتر » رئيس جمهور وقت آمريكا مي پرسد سرنوشت شاه چه خواهد شد و چرا بايستي آمريكا اصلي ترين متحدش (بخوانيد مزدورش ) در خاورميانه را از دست بدهد كارتر با خونسردي پاسخ داده بود : « اندكي صبر كنيد. سرماي زمستان فرا مي رسد و مردم ايران به خانه هايشان باز مي گردند. آنگاه شاه ايران فرصت خواهد داشت كه نظم و امنيت در كشور را دوباره برقرار سازد! » البته اين آرزوي دشمن بود ولي همه بخاطر داريم كه آن زمستان آنقدرها كه دشمن انتظارش را مي كشيد سرد نشد و هنوز زمستان به پايان نرسيده بود كه امام خميني (ره ) به ميهن اسلامي بازگشت و نخستين شكوفه هاي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 از دل سرماي قرون و اعصار سر بر آورد و آنچنان قدرتمندانه به پيش رفت كه همه توطئه هاي داخلي و خارجي را درهم كوبيد. اكنون كه پس از قريب 3 دهه به پشت سر مي نگريم شاهديم كه قرار بود ايران اشغال شود و صدام با فتح تهران ظرف 3 روز مصاحبه هاي بعدي را در تهران ترتيب دهد . البته دشمن و حاميانش در طول دوران جنگ 8 ساله هر آنچه خواستند و توانستند عليه ملت بزرگ و سلحشور ايران جنايت كردند ولي خدا نخواست كه نهضت اسلامي آنان با ناكامي به پايان برسد. قرار بود از انقلاب اسلامي اثري نماند ولي امروزه از دشمنان كينه توز ما در طول جنگ تحميلي اثري جز بدنامي باقي نمانده و آنها هم كه مانده اند احساس سرخوردگي و انفعال و ناكامي و شكست مي كنند و از اين بابت خشمگين شده اند كه چرا تمامي توطئه ها به شكست انجاميده و باعث ظهور قدرت روزافزون انقلاب اسلامي شده است چرا دشمنان انقلاب اسلامي در منطقه روز به روز بيشتر احساس ضعف و ناتواني مي كنند ولي دوستان و عاشقان نهضت جهاني اسلام حتي با دست خالي هم احساس قدرت و عزت و سربلندي مي كنند چرا شاه و مزدورانش با آنهمه جنگ افزارهاي فوق مدرن قادر به سركوب مردم مظلومي نشدند كه با دستهاي خالي قيام كرده بودند چرا صدام با در اختيار داشتن حمايت شرق و غرب نتوانست انقلاب اسلامي را از ميان بردارد چرا ارتش صهيونيستي كه چهارمين ارتش مجهز دنيا معرفي شده نتوانست در جنگ 33 روزه بر حزب الله لبنان پيروز شود و چرا مردم مظلوم فلسطين و گروههاي مقاومت اسلامي هنوز هم در نوار غزه در برابر محاصره نظامي ـ اقتصادي ـ غذائي و تبليغاتي اشغالگران و غرب وحشي مقاومت مي كنند به راستي دنياي امروز انتظار دارد چه چيزهاي ديگري را به چشم خود ببيند تا به حقانيت اسلام و درستي راهي كه نهضت جهاني اسلام پيموده و مي پيمايد پي ببرد چه چيزهاي ديگري بايستي رخ مي داد تا پيروزي اسلام و ناكامي ابرقدرتهاي شيطاني بعنوان « معجزه بزرگ قرن » متجلي شود و همگي اعتراف كنند كه اين يك معجزه و يك پديده غيرعادي است كه از معنويت حركت عظيم ملتهاي مسلمان براي احياي اسلام در عصر حاكميت كفر و الحاد حكايت مي كند ؟مگر حوادث 11 سپتامبر با تمامي آثار و تبعاتش براي به حاشيه راندن اسلام و نهضت جهاني اسلام نبود و مگر دشمنان انسانيت براي بدنام كردن مسلمانان و تحريف حقايق عيني و ملموس به اين شيوه هاي حقيرانه و كينه توزانه متوسل نشده اند و مگر هدف تمامي آنها منفعل ساختن مسلمانان در دنياي امروز نبوده و نيست پس اگر شاهد پيروزي تدريجي مسلمانان در هر گوشه از جهان و حتي در تركيه و كشورهاي با نظام لائيك هستيم بايستي آنرا از آثار و تبعات پيروزي انقلاب اسلامي و اميدواري مسلمانان براي احياي دين بدانيم و به اين نكته نيز توجه نمائيم كه اين تحول عميق پيامدهاي عظيم ديگري دارد كه قطعا مسير تاريخ را تغيير خواهد داد تحولي كه آينده درخشان نهضت بيداري اسلامي را نويد ميدهد."
درخاتمه اینکه در شرایطی که نتیجه ی عمکلرد 3 دهه ی گذشته ی دزدان وغارتگران وعوامفریبان وجنگ افروزان ودین فروشان حاکم بر ایران به آنچنان بی افقی و بی آیندگی رسیده است و آنگونه دچار انزوا وانقباض درونی قرار گرفته شده اند و آنقدر دامنه ی رشد تضاد و رقابت ونزاع وسگ دعواهای باندی وجناحی گسترده وعلنی شده است که نه تمامی نامزدان دوم خردادی داوطلب شرکت خیمه شب بازی نمایش انتصابات فرمایشی مجلس هشتم رد صلاحیت شده اند و بد ترین اهانت وتوهین واتهامات به آنان وارده شده است ،ب لکه نوه ی دختری خمینی مهندس علی اشراقی و نمایندگان ولی فقیه از جمله آخوند موسوی تبریزی نیز رد صلاحیت شده اند . برای اینکه مشتی پاسدار طالبانی و اطلاعاتی و امنیتی کودتاگر خزنده وخاموش بر مسسند قدرت نشسته اند و قدرت را قبضه ی کامل انحصاری کرده وتسلط کامل بر تأسیات هسته ای و اهداف پروژه ی هسته ای دارند و ولی فقیه را سپر توجیکاری رد تسویه ی رقیب برای پیشبرد اهداف خود کرده اند . اکنون نیز بطور آشکارا پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده ی کل سپاه پاسداران در سخنرانی خود جمع دانشجویان بسیجی دفاع از حکومت اسلامی طالبانی به جای جمهوری اسلامی کرده است و رقیب دوم خردادی را همچون ولی فقیه در زمره ی دشمنان نظام قرار داده است واز دولت پاسدار احمدی نژاد سخت دفاع کرده است . حتی قوه ی قضائیه را نیز تلویحاً تهدید کرده است که می بایست همچون مجلس نابع دوت و وزارت بد نام اطلاعات باشد ومانعی بای محاکمه کردن خائنین وجاسوس های هسته ای انگلیسی ایجاد نکند تا اینکه اصولگرا نامیده شود .
بنابراین با ترسیم کردن این تابلوی سیاه مشخص و قابل فهم می باشد که چرا سرمقاله نویس سخنی از مردم و عدم پاسخگوئی مطالبات آنان در 3 دهه ی گذشته نگفته است ودر مقابل با هذیان گوئی ادعای آینه درخشان نهضت اسلامی کرده است که مفهومش گسترش تروریسم وبحران آفرینی و جنگ افروزی بیشتر در سراسر منطقه وجهان می باشد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1386
"راندمان و عملکرد 3 دهه ی گذشته دولتمردان و حاکمان غارتگران وعوامفریب وجنگ افروز، فقظ دفع خطر دشمن وحفظ نظام بوده است"
آخوندهای منبری سابق و حاکم حکومت شده کنونی فقط تخصص و خصلت در گریز به صحرای کربلا زدن و حضور داشتن در مراسم عزا وعروسی و سیاست از توبره و آخور خوری راندارند ، بلکه عجیب اهل منقل ودود می باشند . خب پای منقل نشینی هم حالت مسکن وتسکینی و مسالمت جوئی و صبوری و بردباری دارد. صد البته که چاشنی بحث های آنچنانی پا منقلی هم در بر دارد که با یک چشم بر هم زدن دنیا را از سورخ تنگ وباریک وافور با گل سرخ آتش ذغال و جنس ناب افغانی و سوزن درون حقه یوافورمی کند وحقه وشارلاتان بازی ها نیز پیآمد آن می باشد که 3 دهه است ادامه دارد . یعنی کار وظیفه ی شبانه روزی رهبر ولی فقیه یا رهبر جهان اسلام در کشور ام القرای اسلامی خوانده ی شده ی ایران چنین می باشد . فراموش نشود به همان نسبت که اینان عاشق بساط دود و دم وقدرت وثروت وتملق و هذیان گوئی می باشند به همان نسبت نیز با مسکرات وشرابخواری و... آزاده خواهی ودگر اندیشان مخالفت می ورزند . زیرا که آخوندها باور دارندمصرف این یکی فرد را به جای مطیع وزبون بودن همچون معتاد مواد مخدر جسور و یاغی ومی کند و دست به سرکشی زده می شود که گاهی اوقات حرکات از کنترل خارج می شود که ممکن است در جامعه یا در حقیقت برای نیروهای سرکوبگر حکومتی مشکل ایجاد کند . پس برای مصرف کنندگان شرب خمر و افکار مسموم تهاجم فرهنگی خوانده شده روشنفری بزغاله ای نایده شده حکم شلاق ودر اثر تکرار احکام سنگین همچون از کوه به پائین پرت کردن وقطع دستان وپاها واعدام و... صادر شده است .
البته به این معنی نیست که مصرف کنندگان مواد مخدر با مجازات زندان وشلاق و قطع اندام ودار واعدام رو برو نباشند. به خصوص اینکه سر نخ اصلی ورود وتوزیع موا مخدر در سراسر کشور به بیت رهبری و ارگان های وابسته به آن ختم می شود که شامل سپاه پاسداران با هزاران اسکله های غیر مجاز در حال تخلیه ی کالاهای قاچاق ومواد مخدر در شبانه روز می باشند و نیروی انتظامی که نقش توزیع کننده ی مواد مخدر حتی تا درون زندان را بر عهده دارد و همینطور نظارت وحمایت کامل قوه ی قضایه برای حذف رقبای خرده فروش باند های مافیائی با صدور احکامی که صادر می کند .
بنابراین درچارجوب این فلسفه و تجربه وکاربرد 3 دهه ی گذشته می باشد که در کنار 3 دهه ی تجربه ی صدور بنیاد گرائی و تروریسم و بحران سازی های زنجیره ای داخلی و خارجی در هم دیگر ترکیب و تلففیق شده و موجب نه بی افقی حکومت شده ، بلکه بر عکس بنا بر ادعای سرمقاله نویس هذیان گوی روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه سبب آینده درخشان نهضت بیداری اسلام طالبانی شده است که اخیراً رئیس گزمکان پاسدار محمد علی جعفری در جمع دانشجویان بسیجی پسوند جمهوری را حذف کرده واز حکومت اسلامی نام برده است . یعنی همان حکومتی که 3 دهه است آخوند انگلیسی ومتحجر مصباح یزدی مرشد پاسدار احمدی نژاد آن را دنبال می کند و اکنون با رد صلاحیت نامزدان فله ای دوم خردادی ها با اتهامات کافر و مرتد و بی دین ومفسد در شرف تحقق بخشیدن این حکومت اسلامی طالبانی وجهانی کردن آن می باشند تا اینکه ضریب تضمین درخشان بودن آینده ی نهضت جهانی شدن این نوع حکومت اسلامی امکان پذیر گردد و بطور عملی جهان طالبان افغانستانی شود . پس یا طرح درخشان طالبانی کردن جهان در بستر پیام احمدی نژاد کردن جهانی می باشد که نوید آن را پاسدار احمدی نژاد دو سال پیش داده بود. بنابراین سرمقاله نویس همچون روند همیشگی بدون آنکه از نمود ویا فاتی از عملکرد 3 دهه گذشته ی اکمان ودولتمردان رژیم تروریستی آخوندی داده شود که برای مردم ایران چه کرده یا انجام داده اند ولی از پیروزی های درخشان 29 سال گذشته در روزهای مصادف با دهه ی زجر نقالی کرده است که تداعی کننده ی وصف العیش نصف العیش طلبه های حجره نشین قم می باشد که روزی شیخ علی تهرانی از رادیو فارسی عراق در مورد برادر همسرش علی خامنه ای می گفت که در شرایط موجود همچون گرسنه ای می ماند که نان ندارد بخورد ولی پیاز می خورد تا که اشتهایش باز شود.
عجیب است که سرمقاله نویس در آستانه ی سالگرد انقلاب 22 بهمن سال 57 بدون آنکه همانگونه که گفته شد به رهآوردهای 3 دهه گذشته اشاره ای داشته باشد و یا اینکه در بستر عدم برآورده شدن مطالبات مردم یا قول های داده ی شده ی خمینی وجانشین وی وسایر مسئولان نظام به مردم ایران گزارش مختصری ارائه کرده باشد . ولی با کمال تعجب نه خبری از ارائه ی اینگونه گزارش یا بیلان در مقاله اش نیست، بلکه حتی نامی از مردم ونقش آنان برده نشده است . جز اینکه بدون اشاره داشتن به دلایل مخالفت مخالفین ودشمنان بر انداز رژیم تروریستی آخوندی شود و یا اینکه از چگونگی آغاز جنگ ضد ملی و ضد مردمی ایران وعراق گفته شود که چرا جنگ ویانگر وخانمانسوز نعمت الهی خوانده شد و اصرار بر ادامه ی آن شد ؛ در صورتیکه در سال دوم جنگ امکان آتش بس و دریافت خسارات فراهم بود؟ یااینکه حتی بدون آنکه توضیح داده شود که دلیل 11 سپتامبر و آن فاجعه در آمریکا چه بود ؟ و چرا پاسدار سربازجو حسین شریعمتداری در یادداشت روز خود مورخ 13 آبان سال 1383 تأکید کرده بود فاجعه ی 11 ستامبر جزو دستأورده ای اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان سال 1383 بود ؟همانگونه که دستآورد دیگر این اشغالگری را آغاز جنگ ایران وعراق دانسته بود ؟ لی اکنون سرمقاله نویس با نادیده گرفتن بیان این واقعیات یا در حقیقت با کتمان کردن عمدی آن در عوض مروری بر 3 دهه ی گذشته شده و جمع بندی آن را در آستانه ی فرا رسیدن سالگرد انقلاب 22 بهمن سال 57 کرده و آن را اینگونه تفسیر وتحلیل وگزارش و ترسیم کرده است :
"اكنون پس از گذشت قريب 3 دهه اگر حوادث عظيم گذشته را مرور كنيم چه خواهيم ديد قرار بود شاه جنايتكار و مزدورانش انقلاب را در نطفه خفه كنند بس خودشان خفه شدند. قرار بود ساواك و دژخيمان رژيم ستم شاهي مردم را با اسلحه سركوب كنند. البته آنها هر آنچه توانستند جنايت كردند ولي جنايت آنها نيز به زيانشان تمام شد و طيف وسيع تري از مردم را عليه آنها شورانيد. دشمنان انقلاب حتي برروي سرماي زمستان 1357 نيز حساب كرده بودند . در يك پرسش و پاسخ برگزار شده در كاخ سفيد خبرنگاري از « جيمي كارتر » رئيس جمهور وقت آمريكا مي پرسد سرنوشت شاه چه خواهد شد و چرا بايستي آمريكا اصلي ترين متحدش (بخوانيد مزدورش ) در خاورميانه را از دست بدهد كارتر با خونسردي پاسخ داده بود : « اندكي صبر كنيد. سرماي زمستان فرا مي رسد و مردم ايران به خانه هايشان باز مي گردند. آنگاه شاه ايران فرصت خواهد داشت كه نظم و امنيت در كشور را دوباره برقرار سازد! » البته اين آرزوي دشمن بود ولي همه بخاطر داريم كه آن زمستان آنقدرها كه دشمن انتظارش را مي كشيد سرد نشد و هنوز زمستان به پايان نرسيده بود كه امام خميني (ره ) به ميهن اسلامي بازگشت و نخستين شكوفه هاي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 از دل سرماي قرون و اعصار سر بر آورد و آنچنان قدرتمندانه به پيش رفت كه همه توطئه هاي داخلي و خارجي را درهم كوبيد. اكنون كه پس از قريب 3 دهه به پشت سر مي نگريم شاهديم كه قرار بود ايران اشغال شود و صدام با فتح تهران ظرف 3 روز مصاحبه هاي بعدي را در تهران ترتيب دهد . البته دشمن و حاميانش در طول دوران جنگ 8 ساله هر آنچه خواستند و توانستند عليه ملت بزرگ و سلحشور ايران جنايت كردند ولي خدا نخواست كه نهضت اسلامي آنان با ناكامي به پايان برسد. قرار بود از انقلاب اسلامي اثري نماند ولي امروزه از دشمنان كينه توز ما در طول جنگ تحميلي اثري جز بدنامي باقي نمانده و آنها هم كه مانده اند احساس سرخوردگي و انفعال و ناكامي و شكست مي كنند و از اين بابت خشمگين شده اند كه چرا تمامي توطئه ها به شكست انجاميده و باعث ظهور قدرت روزافزون انقلاب اسلامي شده است چرا دشمنان انقلاب اسلامي در منطقه روز به روز بيشتر احساس ضعف و ناتواني مي كنند ولي دوستان و عاشقان نهضت جهاني اسلام حتي با دست خالي هم احساس قدرت و عزت و سربلندي مي كنند چرا شاه و مزدورانش با آنهمه جنگ افزارهاي فوق مدرن قادر به سركوب مردم مظلومي نشدند كه با دستهاي خالي قيام كرده بودند چرا صدام با در اختيار داشتن حمايت شرق و غرب نتوانست انقلاب اسلامي را از ميان بردارد چرا ارتش صهيونيستي كه چهارمين ارتش مجهز دنيا معرفي شده نتوانست در جنگ 33 روزه بر حزب الله لبنان پيروز شود و چرا مردم مظلوم فلسطين و گروههاي مقاومت اسلامي هنوز هم در نوار غزه در برابر محاصره نظامي ـ اقتصادي ـ غذائي و تبليغاتي اشغالگران و غرب وحشي مقاومت مي كنند به راستي دنياي امروز انتظار دارد چه چيزهاي ديگري را به چشم خود ببيند تا به حقانيت اسلام و درستي راهي كه نهضت جهاني اسلام پيموده و مي پيمايد پي ببرد چه چيزهاي ديگري بايستي رخ مي داد تا پيروزي اسلام و ناكامي ابرقدرتهاي شيطاني بعنوان « معجزه بزرگ قرن » متجلي شود و همگي اعتراف كنند كه اين يك معجزه و يك پديده غيرعادي است كه از معنويت حركت عظيم ملتهاي مسلمان براي احياي اسلام در عصر حاكميت كفر و الحاد حكايت مي كند ؟مگر حوادث 11 سپتامبر با تمامي آثار و تبعاتش براي به حاشيه راندن اسلام و نهضت جهاني اسلام نبود و مگر دشمنان انسانيت براي بدنام كردن مسلمانان و تحريف حقايق عيني و ملموس به اين شيوه هاي حقيرانه و كينه توزانه متوسل نشده اند و مگر هدف تمامي آنها منفعل ساختن مسلمانان در دنياي امروز نبوده و نيست پس اگر شاهد پيروزي تدريجي مسلمانان در هر گوشه از جهان و حتي در تركيه و كشورهاي با نظام لائيك هستيم بايستي آنرا از آثار و تبعات پيروزي انقلاب اسلامي و اميدواري مسلمانان براي احياي دين بدانيم و به اين نكته نيز توجه نمائيم كه اين تحول عميق پيامدهاي عظيم ديگري دارد كه قطعا مسير تاريخ را تغيير خواهد داد تحولي كه آينده درخشان نهضت بيداري اسلامي را نويد ميدهد."
درخاتمه اینکه در شرایطی که نتیجه ی عمکلرد 3 دهه ی گذشته ی دزدان وغارتگران وعوامفریبان وجنگ افروزان ودین فروشان حاکم بر ایران به آنچنان بی افقی و بی آیندگی رسیده است و آنگونه دچار انزوا وانقباض درونی قرار گرفته شده اند و آنقدر دامنه ی رشد تضاد و رقابت ونزاع وسگ دعواهای باندی وجناحی گسترده وعلنی شده است که نه تمامی نامزدان دوم خردادی داوطلب شرکت خیمه شب بازی نمایش انتصابات فرمایشی مجلس هشتم رد صلاحیت شده اند و بد ترین اهانت وتوهین واتهامات به آنان وارده شده است ،ب لکه نوه ی دختری خمینی مهندس علی اشراقی و نمایندگان ولی فقیه از جمله آخوند موسوی تبریزی نیز رد صلاحیت شده اند . برای اینکه مشتی پاسدار طالبانی و اطلاعاتی و امنیتی کودتاگر خزنده وخاموش بر مسسند قدرت نشسته اند و قدرت را قبضه ی کامل انحصاری کرده وتسلط کامل بر تأسیات هسته ای و اهداف پروژه ی هسته ای دارند و ولی فقیه را سپر توجیکاری رد تسویه ی رقیب برای پیشبرد اهداف خود کرده اند . اکنون نیز بطور آشکارا پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده ی کل سپاه پاسداران در سخنرانی خود جمع دانشجویان بسیجی دفاع از حکومت اسلامی طالبانی به جای جمهوری اسلامی کرده است و رقیب دوم خردادی را همچون ولی فقیه در زمره ی دشمنان نظام قرار داده است واز دولت پاسدار احمدی نژاد سخت دفاع کرده است . حتی قوه ی قضائیه را نیز تلویحاً تهدید کرده است که می بایست همچون مجلس نابع دوت و وزارت بد نام اطلاعات باشد ومانعی بای محاکمه کردن خائنین وجاسوس های هسته ای انگلیسی ایجاد نکند تا اینکه اصولگرا نامیده شود .
بنابراین با ترسیم کردن این تابلوی سیاه مشخص و قابل فهم می باشد که چرا سرمقاله نویس سخنی از مردم و عدم پاسخگوئی مطالبات آنان در 3 دهه ی گذشته نگفته است ودر مقابل با هذیان گوئی ادعای آینه درخشان نهضت اسلامی کرده است که مفهومش گسترش تروریسم وبحران آفرینی و جنگ افروزی بیشتر در سراسر منطقه وجهان می باشد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1386