نقد وبررسی " روياهاي اين مثلث شوم" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 6 اسفندماه سال 1386
"عدم نتیجه گیری دلخواه از گزارش لبرادعی، اکنون نوبت دامن زدن به بحران عراق و فلسطین ولبنان با بهانه مثلث شوم آمریکا و اسرائیل و اعراب خائن فرارسیده است"
عنوانی که سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه جمهوری اسلامی برای مقاله اش با عنوان رؤیای این مثلث شوم انتخاب کرده است که مربوط به دخالت گری در عراق است . یا درحقیقت سپر تدافعی رد گم کردن از محو وکور کردن از نقش اصلی ومحور ولی فقیه و سپه پاسداران وسپاه قدس در عراق می باشد که بطور دقیق مصداق عینی فرافکنی و فرار به جلو می باشد که داستانش مربوط به آندزده هست که زمانیکه تاز سوی صاحب مال دزد زده واهالی محل تعقیب می شد وخود دزد درجلو صف تعقیب کنندگان حرکت می کرد ودست خودش را نیز به سوی جلو گرفته و حواله داده بود که گویا منظورش دزد است که گریخته و اینهم دارد او راتعقیش می کند همراهبا تعقیب کنند گان فریاد می زد آی دزد بگیریدش آی دزد بگیریدش که این مثال به آی دزد کنان نیزمعروف شده است. اکنون نیز سرمقاله نویس پس از درآمدن تق و گند گزارش البرادعی و ترکیدن بالن هوا شده . بنابراین همچون همیشه برای منحرف کردن اذهان عمومی جامعه و فرار کردن از عدم پاسخگوئی به مطالبات مرم روی آورده ست که به روش جاگزینی برگردان مشابه قول دادن بردن نان بر توی سفره های خالی مردم محروم وتهی دستان ایرانی می باشد که به جایش رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه به منتظرات دریافت کننده بر توی سفره های خالی اشان شده است. از سوی دیگر آنقدر دامنه ی اختلافات جناحی و باندی بالا زده شده است که فراموش شده است همین چند رو پیش بود که پاسدار احمدی نژاد مقامات امارات متحده را به ایران دعوت کرده بود و قبل از آن نیزتقاضاکرده بود تا که در اجلاس دوحه حضورداشته باشد . سپس سفر به قطر کرد که ادعای عادی سازی روابط می کند . ولی مشخص نیست که چرا اکنون اقدمات گسترده ی تروریستی رژیم تروریستی آخوندی به خصوص سپاه پاسداران و سپاه قدس و وزارت بد نام اطلاعات در عراق اینگونه به قطر و امارات و عربستان نسبت داده شده است:
حمايت مالي از طرحهاي ايجاد درگيريهاي قومي ـ نژادي و آشوبهاي داخلي در عراق برعهده عربستان و امارات و حمايت لجستيكي از آن برعهده « قطر » است كه مستقيما اطلاعات و عمليات خود را با سازمانهاي جاسوسي اسرائيل هماهنگ مي كند. گزارش هاي ديگري حاكيست كه نقش اصلي ازجانب رياض را شاهزاده « بندر بن سلطان » سفير سابق عربستان در سازمان ملل و مشاور امنيت ملي عربستان برعهده دارد و براي دامن زدن به ناامني و بحران عراق هيچ حد و مرزي نمي شناسد. برهمين اساس بخش اعظم فعاليتهاي رياض از طريق شركتهاي تجاري ـ خدماتي و در پوشش فعاليتهاي بازرگاني در عراق صورت مي گيرد و دربار سعودي از تجهيز فعالان ضد دولتي گروههاي تروريستي وهابي ـ تكفيري و بازماندگان بعثي دريغ نمي كند و براي انجام مقاصد نامشروع خود به هر وسيله اي متوسل مي گردد.
البته سرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله ی خود افزوده ه است که سیاست دخالت گری و دست زدن به بحران سازی و جنگ افروزی فقط مختص عراق نمی باشد ، بلکه در لبنان و به خصوص فلسطین نیز از طریق حماس دنبال می شود . زیرا که در مقطع بسیار خطیر و حساس کنونی ک همه خواب و خیال های پنبه دانه ای و سرمایه گذاری پشت پرده برروی گزارش البرادعی نیز بر هم ریخت و بر باد رفته شده است و ضریب تصویب قطعنامه ی سوم تحریم های جدید در شورای امنیت سازمان ملل را بالا برده است که می بایست برای تلافی کردن وایجاد روزنه برای فرار بحران هسته ای هر طوری شده در منطقه ی خاورمیانه بران جدیدی خلق شود که این امکان هم از طریق شیخ حسن نصرالله و حزب الله لبنان واسماعیل هنیه و حماس امکتان پذیر است . بنابراین بهمین دلیل است مردم ایران مطالبات آنان و منافع ملی فراموش شده است وموضوعات اصلی چگونگی بحران سازی و پیشبرد اقدامات تروریستی در عراق و نسبت دادن آن به دیگران ودنبال کردن همین سیاست در لبنان و فلسطین است که سرمقاله نویس پس از وارونه گوئی کردن ومعرفی کردن عاملین اغتشاش آشوب در عراق ، اکنون نوبت بازی با حماس در فلسطین رسیده است که اکنون سرمقاله نویس آن رااینگونه توضیح داده است :
به طور همزمان « احمد يوسف » مشاور « اسمعيل هنيه » نخست وزير منتخب مردم فلسطين از فعاليتهاي ضد فلسطيني دستگاههاي اطلاعاتي ـ امنيتي برخي رژيم هاي خائن عرب سخن به ميان آورد كه از ارتباطات خود با حماس و گروههاي فلسطيني سواستفاده كرده و پس از « تخليه اطلاعاتي » تمامي داده هاي اطلاعاتي خود را در اختيار رژيم صهيونيستي مي گذارند و از آنها امتياز مي گيرند. مشاور اسمعيل هنيه خاطرنشان مي كند كه اين سازمانهاي اطلاعاتي عرب تمامي تحركات فعاليتها و ارتباطات سران حماس را جمع آوري و جمع بندي مي كنند و بصورت يك اقدام دشمن پسند در اختيار اسرائيل قرار مي دهند. از جمله بر همين اساس « خالد مشعل » اخيرا چندين بار در معرض حملات تروريستي رژيم صهيونيستي قرار گرفت و اين عمليات براساس اطلاعاتي بوده كه عموما بطور انحصاري در اختيار سرويسهاي امنيتي اعراب بوده است:
سرمقاله نویس در دنباله به ترور عماد مغینه اشاره کرده است . بدون آنکه به ریشه ی اصلی کشته شدن وی اشاره کند و به موضوع پیگیری پرونده ی ترور رفیق حریری و نقش سوریه و عماد مغینه در این ترور نیز توجهی داشته باشد .موضوع کشنه شدن عماد مغینه از همان زاویه ای دنبال کرده است تا که سر نخ همه اقدامات تروریستی وناآرامی ها در عراق و لبنان وفلسطین ومنطقه ی خاورمیانه بقول خودش به مثلث شوم آمریکا و اسرائیل و اعراب خائن همکاران اینان ختم شده است و چنگال خون چکان ولی فقیه و سپاه پاسداران و به خصوص سپاه قدس در مورد بطور کلی پاک شده است . انگار که اصلاً این ارگان فاشیستی تروریستی نه در عراق ونه در فلسطین وافغانستان ولبنان حضور ندارد . بنابراین برای برگردان ووارونه کردن حقیقت و پاک کردن صورت مسئله داستان سرائی سناریو تدارک دیده شده با خائن قلمداد کردن حسنی مبارک که همین چندهفته پیشبود که برخی از سران رژیم از جمله رئیس مجلس و آخوند ناطق نوری مشاور ولی فقیه در قاهره با وی دیدار وملاقات داشتند واز عادی شدن رابطه میان دو کشورخبرداده بودند . البته قبل از اینان پاسدارعلی لاریجانی نمانده ولی فقیه درشورای عالی امنیت ملی به قاهره رفته بود و با حسنی مبارک خائن وسایر مقامات مصری دیدار وملاقات کرده بود. بهر حال پردازش داستان و سناریوی این مثلث شوم آمریکا و اسرائیل و اعراب خائن چنین تشریح داده شده است:
بررسيهاي فشرده درخصوص جزئيات ترور « عماد مغنيه » نقش آشكار سرويسهاي امنيتي اردن در اين جنايت صهيونيستي را بازگو مي كند. رژيم اردن در اين مقوله بيشترين هماهنگي ها و همكاريها را برعهده داشته و به نظر مي رسد در جريان ديدار مشترك بوش ـ حريري فواد سينيوره و شاه اردن در بندر عقبه كه در حاشيه سفر بوش به منطقه صورت گرفت تفاهماتي براي همكاري مشترك در اين زمينه با اسرائيل در قلمرو امنيتي بمنظور دستيابي به سطوح بالاتري از اطلاعات امنيتي حاصل شد. براي آنكه درك بهتري از شرايط منطقه در پرتو همكاريهاي امنيتي جبهه خائن اعراب و اسرائيل داشته باشيم لازم است تحولات لبنان فلسطين و عراق را مستقيما زير نظر بگيريم و به اين واقعيت عيني توجه كنيم كه نقش آمريكا در تبديل عراق به يك پايگاه عظيم تروريستي در منطقه امروزه بيش از هر زمان ديگري آشكار شده است . حسني مبارك رئيس رژيم كمپ ديويدي قاهره در اين زمينه جملات صريحي دارد و مي گويد حضور آمريكا در عراق علت اصلي و عامل كليدي براي سرازير شدن تروريست ها به اين كشور است و در واقع همين عامل باعث جذب تروريست ها به عراق شده و اين امر ثبات و امنيت و صلح در منطقه را به خطر انداخته است . اين جملات اعتراف گونه اظهارات كسي است كه يكي از مزدوران آمريكا در منطقه محسوب مي شود و آمريكا از خوش خدمتي او بهره هاي فراواني برده است . مبارك كه از همين ديدگاه خواستار خروج سريع نيروهاي نظامي آمريكا از عراق شد و باقي ماندن آنها را زمينه اي براي وخيم تر شدن اوضاع عراق معرفي كرد. چه نكات ديگري بايستي بر اين مقوله بيفزائيم تا نقش مستقيم و غيرمستقيم آمريكا و مزدورانش را در آشوب و ناامني و بي ثباتي منطقه به خوبي به تصوير بكشد روياهاي « مثلث شوم » متشكل از اعراب خائن اسرائيل و آمريكا اينست كه يكبار ديگر اوضاع به كام اسرائيل و آمريكا و خيانتكاران عرب تغيير كند ولي هرچه بيشتر تلاش مي كنند كمتر نتيجه مي گيرند. « وليد جنبلاط » رئيس حزب دروزي لبنان كه از عمال آمريكا در اين كشور محسوب مي شود اخيرا زمزمه هاي جنگ داخلي لبنان را مطرح ساخت و تهديد كرد كه اگر جنگ داخلي سر بگيرد جناح وي تر و خشك را به آتش خواهد كشيد. واشنگتن به كمك اسرائيل سعي دارد ارتش لبنان را وارد تحولات داخلي اين كشور كند و در موضع لازم از وجود نظاميان براي تقويت دولت غيرقانوني سينيوره بهره گيري كند. توجه به اين نكته لازم است كه حمله نظاميان به صفوف تظاهر كنندگان بيروت در واقع يك « تست » براي ارزيابي نتايج به دست آمده محسوب مي شود و هر لحظه ممكن است حوادث تازه اي در همين چارچوب رخ دهد. آمريكا و رژيم صهيونيستي با سازماندهي سرويسهاي امنيتي رژيم هاي خائن عرب در جهت تحقق اهداف خود سعي دارند اعراب خائن را به ابزارهاي اطلاعاتي ـ امنيتي خود در منطقه تبديل كنند و آنها را در مسير دلخواه خود به حركت در آورند. اكنون به نظر مي رسد خطر جبهه خائن اعراب بعنوان خبرچينان اسرائيل و آمريكا اگر از خطر اسرائيل بيشتر نباشد كمتر نيست . چرا كه ملتهاي عرب و مسلمان به جبهه خائن اعراب به لحاظ هويت بظاهر عربي ـ اسلامي آنها اعتماد مي كنند ولي از اين نكته غافلند كه اطلاعات آنها مستقيما در اختيار صهيونيست ها قرار مي گيرد.
درخاتمه اینکه چه واقعیات دیگری باید نمایان شود تا که اروپا به خود آید ودست از سیاست خوش بینی و کثیف و خائنانه ی مذاکره ومماشات گری خودبا رژیم بربرمنش وتاریک اریش تروریستی بردارد و برای همیشه به این سیاست پایان دهد . همچنین آمریکا نیز تا کی می خواهد به سیاست موش و گربه بازی کشدار کردن زنجیره های مذاکره و مدارا کردن نخست وزی دست نشانده نوری المالکی ادامه دهد که یک خال بفرمان ولی فقیه و سپاه پاسداران وضد منافع ملیعراق و مردم این کشور است و تلاش جدی برای با بر کناری این نخست دست وزیر دست نشانده در عراق نمی کند که در کنار سپاه قدس و سپاه بدر هرروز عراق را بیشتر دربالتاق فرو می برد و مردم بی گناه بیشتر عراقی کشته می شوند که نه حتی ترکش آن شامل حال نظامیان آمریکائی مستقر در عراق اشده است ، بلکه عراق تبدیل به سرپل ومرکز وکانون اصلی صدور تروریسم وبنیادگرائی وناامنی و بحران سازی و جنگ افروزی در فلسطین ولبنان ومنطقه ی خاورمیانه شده است . مهمتر اینکه و هرروز که سپری می شود ضریب وخطر نامنی منطقه ودسترسی به سلاح هسته ای نیز بیشتر می شود. در نهایت اینکه چرا غرب با خارج کردن نام سازمان مجاهدین از لیست وگروه های تروریستی وحمایت وپشتیبانی از طرح یشنهادی راه سوم خانم مریم رجوی برای تغییرات دمکراتیک در ایران وباز گشت صلح و ثبات وامنیت به ایران وعراق ومنطقه موافقت نمی کند ؟!

هوشنگ – بهداد
دو شنبه 6 اسفندماه سال 1386