نقد وبررسی " مسئله سال (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان سه شنبه 30 بهمن ماه سال 1386
"پس از 3 دهه هنوز ولی فقیه نگران نفوذ و حضور منافقان ودو رویان در خیمه شب بازی انتصاباتی می باشد"
آخوند جماعت مفتخورحکومتی نه اهل کار و تخصص فنی و بازوئی وفیزیکی بوده ونه اهل کار تحقیق و پژوهشی و علمی بوده اند. فقط حرفه اشان منبر رفتن و روضه خواندن ومعرکه گیری و گریز به صحرای کربلا زدن بوده است . بنابراین چون در این مورد خبره و حرفه ای می باشد که چگونه و کجا باید روضه خوانی و اشک گیری کنند . یعنی سفسطه گری و معرکه گیری کردن ابزار و شگرد کارشان می باشد . البته درست است که اینان دارای فرم پوشش خاص می باشد. و لی این به آن مفهوم نیست که دست پروردگان اینان به صرف اینکه علی الظاهر چون فرم پوششی اینان را ندارند همچون اینان فکر نمی کنند وباور ندارند و دست به کتمان کردن حقایق و تحریف گری و وارونه گوئی نمی زنند. برای همین است که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده آشکارا دروغ گفته واز حضور میلیونی تظاهرات فرمایشی 22 بهمن سخن گفته است. در صورتیکه در تهران از حضور ده ها هزار نفر و کمتر از یک سوم میدان آزادی از جمعیت تظاهرکننده گزارش شده بود. البته با تأکید اینکه حضور جمعیت زنان در تظاهرات امسال نسبت به سال های گذشته خیلی کمتر بوده است . از طرف دیگر با این موج فله ای رد صلاحیت شدن رقیب دوم خرداد، چگونه این طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده خواب نما شده است که نظر داده است انتخابات یا در حقیقا انتصابات با شکوه در پیش روی می باشد؟. اگر قرار است که این نمایش خیمه شب بازی با شکوه باشد . خوب قبل از آن می بایست که نمود ودر باغ آن در تظاهرات 22 بهمن سالگرد انقلاب مشخص می شد ونمود می یافت . تازه اصلاًمردم ایران پس از 3 دهه تجربه برای چه می بایست که بازهم به عنوان سیاهی لشکر در پای صندوق های مارگیری از قبل پر شده تقلباتی حضور یابند؟ مگر در این سالیان که پیوسته گول خورده و حضور یافته اند چه نصیب شان شده است جز اینکه شرایط در مسیری حرکت کرده است که سال به سال دریغ از پارسال شده است؟
درست 4 سال پیش بود که مدعی اصول گریان برای مجلس هفتم اصول گرائی تبلیغ می کردند که اینان نه شیفتگاان قدرت که عاشقان خدمتگزاری به مردم ایران می باشند . اینان چه به مردم ایران قول دادند و چه در عمل انجام دادند؟ مگر جز این است که به وضوع شرایط بمراتب بدتر از گذشته شده است ؟ آیا مگر چیز دیگری به نفع مردم ایران تغییر کرده است؟
مگر سرنوشت دروغ بزرگ بردن نان بر توی سفره های خالی مردم و مبارزه با مفسدین اقتصادی فراموش شده است که دقیقاً مصداق قل های منافقانه و شیاد گری و عوامفریبی بود . زیرا اینان که با حربه وچماق عاشقان خدمتگزاری به مردم به جای رقبای شیفتگان قدرت نشستند . خودشان چون بیشتر نسبت به رقیب دست به غارتگری و دزدی و ... زدند خفقان گرفتند و دیگر هر گز نامی از آن شعارهای عوامفربانه که داده بودند نمی برند و آن را تکرار وبیان نمی کنند د. زیرا که خوب می دادنند داستان تف وتاق و ریش می باشد و هر گز جای مطرح کردن ندارد تا چه رسد به اینکه کسی بخواهد از آن دفاع کند . زیرا که اگر چنانچه جای دفاع داشت . حتماً پاسدار احمدی نژاد و باندهای مافیائی برنامه ریز پشت صحنه نیاز نداشتد به این گستردگی نامزدان رقیب دوم خردادی را رد صلاحیت کنند ودر سخنرانی 22 بهمن آنان به خائنین وجاسوسان هسته ای دشمن بیگانه متهم کنند .به جای اینکه بیلان و آمار از عملکرد کابینه ی خود به مردم یران ارائه کنند.
عجیب است که نه ولی فقیه و رئیس جمهور و رئیس مجلس ونه رئیس قوه ی قضائیه هیچیک قادر نیستند که بیلان به مردم ایران بدهند که برای آنان چه کرده اند که از اینان توقع دارند که همیشه جز سیاهی لشکر هائی باشند که فقط در برخی از نمایشات انتخاباتی و فرمایشانی که به اینان نیاز هست، عزیز وملت می شوند ومهم وصااحب قدرت واراده و ملت لقب می گیرند و از مافع ملی سخن گفته می شود. ولی بقول طلبه ی وارونه نویس وقتی که خرشان از پل گذشت ملت و ملی بودن را فرموش می کنند و به طرف دشمن می روند و تسلیم می شود. البته این طلبه توضیح نمی دهد که چگونه است که پس از 3 دهه که چنین نیر و و پیروانی آموزش داده شده است که فرصت طلب و منافق و دو رو می باشند که به نام مردم وارد صحنه می شوند ولی وقتی بر خر مراد سوار شدند. هم خنجر از پشت به مردم می زند . هم اینکه به سوی دشمن می روند . بدون آنکه گفته شود مگر اینان چه مقام یا پست یا از قدرتی در کشور برخور دارند و چکار دارند می کند که اینقدر قدرت دارند که می توانند مهره های کلیدی را آنچنان خریداری کنند که مخفی و سکرترین اطلاعات هسته ای را نیز می توانند در اختیار خود داشته باشند وبه دشمن منتقل کنند . مهمتر اینکه مگر هیئت اجرائی و هیئت نظارت و شورای نگهبان بطور گسترده تحقیق و ارزیابی و پژوهش نکردند؟ مگر بیش از 30 % نامزدان رد صلاحیت نشده اند و اتهامات اینان مشخص نشده است ؟ مگر پرونده ها ی شان از کانال دستگاه های گوناگون تحقیق و بررسی نشده است؟ مگراین نظام را خمینی بنیانگذاری نکرد که اقتصاد را به خرداد و تأکید کرد که نظامی مذهبی و الهی و اخلاقی می باشد ونه مادی و دنیوی ؟ مگر در 3 دهه ی گذشته فقط این پیروان خمینی نبودند که بر مسند قدرت بودند؟ بنابراین پرسش است که اگر آلودگی و فساد از ریشه و پایه نمی باشد و رهبر ومسئولین همه منافق و دو رو وشیاد وکلاهبردار و عوامفریب و دروغگو نمی باشند ،پس چگونه است که با بودن اینهمه دستگاه های گوناگو کنترل ولی باز داستان اینگونه می شود که طلبه پاسدار یاددشت روز نویس شده گزارش از نفوذ منافقان ودو رویان با ابراز نگرانی کرده است :
"يكي از تاكيدات سكاندار انقلاب آن است كه بايستي مراقب افراد دورو و دورنگ و كساني كه ظاهر و باطن آنان يكي نيست، بود. مردم ما امروز به نيكي دريافته اند كه كم نيستند گندم نمايان جوفروشي كه وقتي پاي منافع فردي يا جناحي آنان در ميان است و كرسي هاي قدرت را نه با نيت خدمت به مردم بلكه براي مقاصد گروه سياسي اشان نشانه رفته اند، انقلابي دوآتشه مي شوند و مدام دم از خط امام(ره)، شعارهاي انقلاب و پيروي از رهبري مي زنند!آنان به خوبي آموخته اند در هنگامه اي چون انتخابات كه سرنوشتشان به دست مردم رقم مي خورد، چگونه با تظاهر به انقلابي گري و خرج كردن از امام راحل(ره) سوار بر موج فزاينده رويكرد و عشق مردم به امام و آرمانهاي انقلاب شوند و اسب مراد خويش را برانند. همين ها هم وقتي كه خرشان از پل گذشت، قصد كردند امام(ره) را به موزه تاريخ بسپارند! و رجوع به شعارهاي انقلاب را ارتجاع معرفي كردند."
درخاتمه اینکه باز همچنان پرسش است که اولاً اگر در این نظام دستگاه قضائی درست به وظیفه ی خودش عمل کرده. چگونه شده است که عده ای آنقدر صاحب ثروت های کلان ونجومی بادآورده شده اند که اکنون این دو رویان با ثروت خود می توانند هر کاری که بخواهند بکنند و مسیر وجهت انتصابات الهی را نیز تغییر دهند؟ پس قانون از کجا آورده ای یعنی چه و قوه ی قضائیه چه می کرده است ؟ چرا این قانون اجرا نشده است؟ اگر چنانچه اجرا شده است؟ بار سئوال است که پس چگونه است که برخی صاحب ثروت های نامشروع شده اند که منافقان ودو رو نام گرفته اند که برای مهار و کنترل کردن شان نیاز است ولی فقیه پس از 3 دهه اخطار کند که مواظب اینان باشید؟ پاسدار محمد صادق محصولی مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد کیست؟ این پاسدار چگونه احب 140 میلیون دلار ثروت شده است؟ مگر حقوق و مزایای یک پاسدار چه میزان است؟ تازه این پاسدار است و ثروت وی در برابر عسگر اولادی ها و رفسنجانی ها بسیار ناچیز می باشد. باز هم پرسش است که مگر هیئت اجرائی و هیئت نظارات وشورای نگهبان چکاره می باشند ؟ مگر اینان چه کسانی را رد صلاحیت کرده اند که هنوز جای نگرانی برای منافقان دو رو وصاحب ثروت همچنان باقیست که می توانند سر نوشت خیمه شب با زی انتصابات آزمون الهی ولی فقیه را تعیین کنند؟ آیا پاسخ در این شعر خلاصه نشده است که گفته می شود ماهی از سر گندیده گردد نه ز دم . یعنی اینکه این نظام از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و آلودگی و رانت خواری و باند بازی نمی باشد و خود امام راحل بنیانگذارش یک منافق و نه دو رو که چند رو واقعی و فرصت طلب و نان به نرخ روز خور بود که جانشین و پیروانش همان خط و خطو وی را دنبال می کنند . برای اینکهمگر خمینی بی احساس نبود که به مردم ایران دروغ گفت که از حکوت مستضعفان وپا برهنگان سخن گفت و عوامفریبانه اقثصاد را به خر داد. زیرا مگر اکنو ن همان خران نیستند که صاحب اقتصاد شده اند وهمکاره رژیم تروریستی آخوندی می باشند. چون خمینی چه آنجا که از جنگ الهی خوانده شد ه گفت که اگر از 20 سال طول بکشد تا آخرین خشت خانه خواهد جنگید و لی با سرکشی جام زهر س وته شکست جنگ را بهم آورد و بهایش را هزاران زندانی سیاسی قتل عام شده در تابستان خونین سال 67 در زندان های سراسر ایران پرداختند . مگر خمینی از محاکمه کارکنان لانه ی جاسوسی یا سفارت آمریکا نگفت؟ ولی مگر از موضع ضعف وخواری آزاد شان کرد. مگر خمینی از آزادی زنان وسازمان ها و کمونیست ها ... نگفت؟ ولی بطور وارونه ی آن را عمل کرد . چه آنجا که خمینی گفته بود روحانیت قصد حکومت کردن را ندارد ولی آخوندها قدرت را بصورت انحصاری در اختیار خود گرفتند . یک کلام خمینی حرف راست به مردم نگفت تا که همان را درست دنبال و اجرا کرده باشد . همانگونه که قید شد جانشین و پیروانش همچون خامنه ای و رفسنجنی و خاتمی و کروبی و روحانی و جنتی و ... ناطق نوری و عسگر اولادی ها همه دست پروردگان خود خمینی می باشد. یعنی دو روئی و منافق پروری کنونی حاصل عملکرد عوامفریبی 3 دهه ی خمینی و جانشین وپیروانش می باشند ولا غیر. چونکه خود خمینی مصداق عینی منافق و دو رو بود و جانشین و حامیانش نیز د قیقاً همینگونه می باشند.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 30 بهمن ماه سال 1386