نقد وبررسی " هشدار اين ترور!" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 27 بهمن ماه سال 1386
"هشدار به مسئولین تا که شرایط خطیر کنونی را در یابند و تمکین به پیام اتحاد ملی و انسجام اسلامی رهبر کنند ،نه برخلاف آن اقدام کنند."
گفته می شود چیزی که عوض دارد گله ندارد . یا اینکه هر چه با یک دست بدهی با دست دیگر می گیری . اکنون چگونه است که با اتخاذ سیاست یک بام وچند هوا نظر یا هشدار وارونه داده شده است؟ برای اینکه در چند سال گذشته، شاهد بودیک که پس از ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان ویا ترورهای مشابه که پس از آن در لبنان اتفاق افتاد . یااینکه در مورد اینکه چگونه سپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه با اسرائیل راه اندازی کرد و لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد. نه اینکه سرمقاله نویس وارونه نویس روزنامه ی جمهوری هیچگونه اخطاری نداده بود ، بلکه ترور رفیق حریری را کار دستگاه و عوامل اطلاعاتی موساد اسرائیل سیای آمریکا نسبت داده شد و در دنباله سرمقاله نویس این روزنامه کلی برای شیخ حسن نصرالله هورا کشیده شد واز وی به عنوان قهرمان کشورهای عربی یاد کرد واز همه رهبران کشورهای عربی خواسته شده بود که به رهبری شیخ حسن نصرالله سرفرود آورند. اما اکنون به خاطر کشته شدن یک تروریست نامدار و تعلیم یافته ی مکتب خمینی و پیروانش که کشته شده اشت؛ ضمن اشک تمساح ریختن برای آن هشدار ترور داده شده است تااینکه جای هرگونه شک و ابهامی اگر پیرامون وابسته بودن تروریست کشته شدن این تروریست عماد مغینه به رژیم تروریستی آخوندی وجود دارد و یااینکه شکی از دخالت گری در امور داخلی لبنان هست از بین برود و بازهم اثبات شود که سر نخ اصلی تروریست پروری و صدور آن با بنیاگرائی کجاست وچگونه به عرتق و افغانستان ولبنان وفلسطین وسراسر منطقه منتقل و صادر شده است. بنابراین اکنون سرمقاله نویس روزنامه ی جمهور اسلامی ضمن پذیرش اینکه رژیم تروریستی آخوندی پایگاه اصلی تروریسم منطقه وجهان می باشد .همچنین مسئولیت عامل اصلی بحران ونا آرامی سازی بحران وجنگ افروزی در منطقه پذیرفته شده که بیت العنکبوت جماران وسپاه پاسداران می باشد .زیرا اعتراف شفاف به این واقعیت را اینگونه سرمقاله نویس علنی کرده است :
"پايگاه نهضت جهاني اسلام هرچند ايران است كه خاستگاه انقلاب اسلامي و مركز تنها نظام حكومتي ديني يعني نظام جمهوري اسلامي است اما جوانه هاي اين درخت تنومند اكنون در نقاط مختلف جهان اسلام سر بر آورده اند و قدرت هاي سلطه گر را به هراس افكنده اند. لبنان يكي از اين جوانه هاست كه رشد چشمگيري داشته و اكنون به خاري در چشم صهيونيست ها و حاميان آنها تبديل شده است ."
سرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله خود با نقل قول از خمینی و جنشین وی خامنه ای و شیخ حسن نصرالله کردن تأکید کرده است که با کشته شدن عماد مغینه هزاران عماد مغینه دیگر رشد وتعلیم داده شده است . همنطور بر وظایف سنگین مسئولین رژیم تروریستی آخوندی اصرار کرده که ضمن پیگیری تعلیم و روش عماد مغینه ها در لبنان وفللسطین وعراق و افغانستان ومنطقه به عنوان پایگاه اصلی نهضت جهانی اسلام کوشا وفعال باشند . البته به نظر می رسد که تاریخ مصرف عماد مغینه به پایان رسیده بود ومی بایست با اطلاعاتش قبل از درز کردنش می رفت .از سوی دیگر افزوده شده است که سئولین نظام می بایست پیرامون پیام اتحاد ملی وانسجام سلامی ولی فقیه که در مشهد در آغاز سال جاری داده بود اکنون می بایست اینگونه همگی از این فرمان الهی برای برگزاری آزمون الهی کمدی انتصابی مجلس هشتم چنین تبعیت کنند:
"عمل به اين فرمان الهي كه براي امت اسلامي سرنوشت ساز است وظيفه آحاد اين امت است ولي درحال حاضر بيش از هر كس اين وظيفه متوجه ملت ايران و در ميان اين ملت متوجه مسئولان نظام جمهوري اسلامي است . اگر ايران اكنون مركز نهضت جهاني اسلام نبود چنين مسئوليتي نيز متوجه ملت ايران و مسئولان نظام جمهوري اسلامي نبود. "
بالاخره سرمقاله نویس پس از روضه خواندن ومانور دادن پیرامون پیام ولی فقیه در مورد اتحاد وانسجام که زیاد برروی آن تأکید کرده است خطاب به باند های مافیائی رقیب حاکم که در جهت خلاف پیام ولی فقیه حرکت کرده اند ، 4 موضوع را برجسته کرده است که شامل رد صلاحیت کردن های فله ای دوم خردادی ها و دخالت گری سیاسی و باندی و جناحی رئیس گزمکان سپاه پاسدازان محمد علی جعفری است که علناًازدولت و پاسداراحمدی نژاد دفاع کرد و تکیه به بسیج هم برای سرکوب وهم برای رأی سازی تقلباتی انتخاباتی کرده است. همچنین تهدید به افشاگری پاسدار احمدی نژادر سخنرانی 22 بهمن وی کرده است که جاسوسان وخائنین هسته ای را علنی کرد. بالاخره به توهین واهانت کردن به سید حسن خمینی نوه ی خمینی و بیت رهبری اشاره کرده است که در نهایت سرمقاله نویس اخطار یا هشدار ترور شروع شده خودش را به جمع بندی و قرموله کردن 4 مورد ذکر شده فوق رساند که مشروح آن چنین به نمایش گذاشته است :

يكي از اين موارد رد صلاحيت هاي گسترده داوطلبان نمايندگي مجلس هشتم بود كه تجديدنظر شوراي نگهبان نشان داد هيئت هاي اجرائي و نظارت با اين ماجرا برخوردي اصولي نداشتند. اين اقدام در سال « اتحاد ملي و انسجام اسلامي » آثار منفي بيشتري دارد و حركتي ـ حتي اگر ناآگاهانه بوده باشد ـ در جهت مقابل اين هدف والا بود. مورد ديگر اظهارات فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود كه عكس العمل هاي زيادي را برانگيخت . ايشان هرچند در توضيحاتي كه اخيرا داده اعلام كرده است كه مقصود وي طرف يك جناح سياسي را گرفتن نبود ولي حتي با قبول اين توضيحات نميتوان انكار كرد كه اصولا ورود به اين مقوله و بيان چنين مطالبي توسط فرمانده سپاه پاسداران دور از انتظار است . ضرورت رعايت فرمان امام مبني بر عدم ورود نيروهاي مسلح به عرصه هاي سياسي كه ترديدناپذير است از يكطرف و ضرورت حفظ اتحاد ملي آنهم در آستانه انتخابات مهم مجلس و در سالي كه رهبر معظم انقلاب آنرا سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي ناميده اند از طرف ديگر ايجاب مي كند مسئولان بلندپايه اي همچون فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مواظبت بيشتري داشته باشند. سومين مورد اظهارات رئيس جمهور در سخنراني 22 بهمن و در جمع راه پيمايان تهراني بود كه مسائل اختلافي را پيش كشيدند و حدود نيمي از وقت سخنراني را به اين مطالب اختصاص دادند. در طول سال روزي كه بيشترين تناسب را با اتحاد ملي و انسجام اسلامي دارد و مظهر تجلي وحدت مردم است روز 22 بهمن است . از 29 سال قبل رسم است همه ساله در روز 22 بهمن در ميدان آزادي رئيس جمهور سخنراني مي كند زيرا رئيس جمهور بالاترين مقام اجرائي كشور است و جايگاه وي جايگاه وحدت ملي است . به همين دليل همه روساي جمهور ما در سخنراني روز 22 بهمن بر ايستادگي ملت در برابر دشمن و وحدت مردم تاكيد كردند و امسال نيز شايسته بود به همين سيره حسنه عمل شود آنهم در راه پيمائي باشكوه امسال . البته آقاي رئيس جمهور در بخش اول سخنان خود بر ايستادگي ملت و ضعف دشمن تاكيد كردند و اين نكته را به خوبي بيان نمودند ولي ايكاش در بخش دوم بجاي اظهار مطالب اختلافي به دشمنان ميگفتند همه مردم و همه مسئولان با همديگر همدل و هم نظر و متحد هستند و هيچكس نمي تواند در صفوف متحد آنان رخنه نمايد.. چهارمين مورد انتظار مطالب كذب و اهانت آميز عليه نوه حضرت امام حجت الاسلام سيد حسن خميني است كه همزمان با سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي توسط يك سايت صورت گرفت و آنهم عكس العمل هاي زيادي را سبب شد. گذشته از سخيف بودن اصل اقدام ويژگي جايگاه فردي كه مورد اهانت قرار گرفت و انتساب اين سايت به يك جريان خاص اين شيوه اصولا يك شيوه خطرناك است كه در جامعه ما متاسفانه نهادينه شده و تاسف بارتر اينكه در سالهاي اخير افرادي پيدا شده اند كه با نوعي خودشيفتگي مرتكب اين اقدام خلاف اخلاق و خلاف موازين شرعي و قانوني مي شوند عده اي نيز براي آنها كف مي زنند و كساني كه بايد با آنها برخورد كنند نيز شاهد ساكت اين صحنه دشمن شادكن هستند. اين خطرناك ترين و مهلك ترين سم براي وحدت جامعه است و كاري است كه اگر آمريكا و انگليس و صهيونيسم بين الملل ميلياردها دلار براي انجام آن خرج كنند نمي توانند اينگونه آنرا انجام دهند كه اين افراد انجام ميدهند. اين جريان در واقع در خدمت دشمنان انقلاب اسلامي قرار دارد حتي اگر خود نداند. با اين پديده خطرناك مي بايست از روز اول يعني همان روزي كه « سه ياور خميني ـ هاشمي و دو سيد حسيني » (بهشتي و خامنه اي ) آماج حملات مسموم تبليغاتي قرار گرفتند برخورد ميشد كه متاسفانه نشد. آن كوتاهي به فرهنگ زشت « خليفه كشي » منجر شد و بعدها دامن مهدوي كني و كروبي و خاتمي و... را هم گرفت و حالا نوبت نوه امام فرا رسيده است تا فردا نوبت چه كسي باشد
!...
در خاتمه اینکه پرسش است رژیم ضد بشری و بربر منش وتاریک اندیشی که پس از 3 دهه به آن مرحله از انقباض و بی آیندگی و افلاس و پیسی و رشد تضاد و اختلافات باند وناحی رسیده است که جدا از وضعیت اسفناک وطاقت فرسای مردم ایران که منتظردریافت نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند ورشد افسار گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقات بیداد می کند حتی کسی وقعی به پپام اتحاد وانسجام ولی فقیه نمی گذارد . همچنین هئیت اجرائی وزارت کشور و هیئت نظارت استانی شورای نگهبان دست به رد صلاحیت فله ای نامزدان و داو طلبین مجلس هشتم دوم خردادی ها زده اند واتهامات شبیه خائن و فساد مالی و اعتید وعدم پای بندی به دین مبین اسلام وقانون اساسی به اینان زده اند . در صورتیکه برخی از این رد صلاحیت شدگان وزیر و معاون وزیر وده ویا نماینده ی کنونی مجلس و حتی آخوند می باشند . از سوی دیگر بر خلاف فرمان خمینی رئیس گزمکان سپاه پاسداران با نفی کردن عنوان جمهوری و بادفاع علنی از حکومت اسلامی مدل طالبانی وارد صحنه شده واز باند حاکم پاسدار احمدی نژاد دفاع کرده که خلاف نظر صریح خمینی است و قوه ی قضائیه و رقیب را تهدید علنی کرده ووابسته به دشمن بیگانه خطاب کرده است . بالاخره اینکه جائیکه به بیت خود خمینیبنیانگذار نظام با اهانت وتوهین کردن حمله شده است و بقول معروف حرمت امامزاده را حافظ و نگهبان خود امامزاده شکسته است . سئول است آیا مسئولین چنین رژیمی ضد مردمی و با حاکم بودن قانون جنگل کودتاگران خاموش خزنده حاکم می توانند که دلسوز مردم ایران باشند وپاسخگوی مطابات آنان باشند ؟ آیا هیچگونه کورسوی امید وچشم اندازی برای بهبود اوضاع و شرایط کنونی در آینده می باشد که می بایست باز هم به عنوان ابزاری سیاهی لشکر مردم ایران در خیمه شب بازی مضحک انتصاباتی – امتحان الهی مجلس هشتم شرکت کنند وآن را بدون هیچ شک وابهامی بطور دربست تحریم نکنند؟

هوشگ بهداد
شنبه 27 بهمن ماه سال 1386