نقدوبررسی " اين نعمت بزرگ" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 21 بهمن ماه سال 1386
مردم ایران فردا به عنوان سیاهی لشکردر تظاهرات 22 بهمن حضور یابند تا نعمت مادی بیشتر از آن آخوند ها و تبت نعمت الهی از اینان گردد"
پس از 3 دهه عجیب وجالب شده وجذاب و بامزه وتماشائی شده است . زیرا بر اثر رشد و رونق و شکوفائی پرجاذبه وهمه جانبه ی که در 3 هه ی گذشته در رژیم تروریستی آخوندی وجود داشته وهمچنن ادامه دارد که در آخرین نمونه رشد صنعتی موشک بالستیکی یاسفیر فضائی آزایش شده است که پس از فال گیری و استخاره کردن و ورد و دعا خوانی و قرائت معکوس ووارونه که در حضورپاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور شد، بالاره این موشک یا سفیر فضائی به فضا پرتاب شد یا بقول وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید که در روزنامه ی دولتی فیل هوا کن بسیار مهم از این معجزه ی صنعتی راهبردی صنایع موشک سازی غنی شده ی بومی سپاه پاسداران یاد کرد . بنابراین در پرتو این همه ترقی و پیشرفت وسایر آزمون های نعمات الهی و موشکی و هسته ای و همایش ونمایش و رزمایش و آزمایش ها و بر گزاری انواع و اقسام مانور های خاکی آبی و هوائی است که حتی شانه سائیدن قایق تندرو سپاه پاسداران بر بدنه ناو آمریکائی برای دور کردنش از تنگه ی هرمز و پیام هسته ای رساندن به بوش هنگام سفر 9 روزه اش به خاورمیانه و خلیج فارس بود که همراه با بسیج کردن شیخ حسن نصرالله و حزب الله و اسماعیل هنیه و حماس به برگزاری تظاهرات علیه ی اسرائیل و محمود عباس و سفر بوش به خاورمیانه وابراز مخالفت ودشمنی با روند پیگیری صلح خاورمیانه که خلاصه منتهی به ترور وانفجار اقدام ترریستی در بیروت منتهی شد و از سوی دیگر منجر به موشک پرتاب کردن به خاک اسرائیل گردید تا که بشود با بحران سازی وجنگ افروزی کردن در نوار غزه ، آبی برای سران رژیم تروریستی آخوندی گرم شود وبا آن ولی فقیه و سپاه پاسداران بتوانند دوش آب گرم بگیرند و با آرامش اعصاب راحت تر بتوانند معضل بحران هسته ای را دنبال کنند ولی با بد شانسی مواجه شدند . چون هیچکس حاضر نشد از حماس دفاع کند و اسرائیل را محکوم کند .چونکه سران کشورهای عربی و جهان دریافته بودند سرنخ برنامه یحران سازی بیت جماران در تهران وسپاه پاسداران می باشد . در نهایت ولی فقیه و سپاه پاسداران و وزارت د نام اطلاعات و سپاه قدس و فیر پاسدار تروریست حسین کاظمی قمی دربغداد سر خر را کج کردند وبا اعزام یک مشت تروریست در کنار سپاه قدس دست به اقدام تروریستی ابتدا در استان دیاله ی عراق زدند . سپس در دنباله دست به انفجار و قطع کردن لوله ی آب ساکنان شهر اشرف در بغداد واطراف آن زدند تا از این طریق کانالی به مزدوران بسیج و گرد آوری واعزام شده به هتل منصور بغداد رده شود . خلاصه یک طوری جلب توجه شود تا شاید برای مدتی پرونده ی هسته ای به فراموشی سپرده شود . به خصوص اینکه بد جوری داستان رد صلاحیت شدگان دوم خردادی ها و حتی نمایندگان ولی فقیه و به خصوص نوه ی دختری امام راحل مهندس علی اشراقی گلابزدگی به بار آورده و موجب آبروریزی بیش از حد شده است .به ویژه آنکه سیمای آزادی مجاهدین هم به این موضوع دامن می زنند . آنهم در آستانه ی برگزاری نمایش خیمه شب بازی تظاهرات 22 بهمن که اصلاً خوشآیند نمی باشد . به خصوص اینکه قضیه ی نعمت مطرح می باشد که اینگونه خبر ها نعمت را به زحمت ومحنت تبدیل می کند .
بگذریم که بیش از حد حاشیه پردازی شد واز اصل موضوع فاصله گرفته شد . برای اینکه توضیح داده شد که چگونه ابزار تبلیغاتی سانسور و ممیزگری فراگیر و رشد یابنده و در جامعه نهادینه شده است که اکنون پس از نزدیک 3 دهه که از 22 بهمن سال 57 و بنیانذاری یک کلمه نه کم ونه یک کلمه بیش خمینی گذشته است ولی بازهم سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ارگان تبلیغی ولی فقیه و بازتاب دهنده نظرات ایشان وبیت رهبری هنوز دچار خود سانسوری و لکنت ز بان می باشد و مجبور است که ایشان با اکراه وترس و وحشت و روایدروایسی دست بر قلم به برد . به خصوص اینکه خواسته است از تبت نعمت الهی سخن و تحلیل و تفسیر ارائه دهد . تا جائی که حتی اینگونه نعمت را برای سرمقاله ی خود ا برگزیده است که درست یک روز قبل از 2 بهمن خبر از این نعمت در سرمقاله ی خود برای حضور در راهپیمائی به عنوان سیاهی لشکر داده است که می شود گفت پیام روز 22 بهمن نیز می باشد.
اما تا آنجا که به مردم ایران وخاطرات بازماند گان صحنه های تظاهرات 22 بهمن سال 57 باز می گردد و آنگونه که در اذاهان عمومی نسبت به شرایط سنی اشاناین خاطرات نقش بسته شده است که یا درجریان می ابودند یا اینکه بعداً شنیده اند که خمینی از بدو وورد 15 سال تبعید وبی احساس به وطن وارد شد و قاطعانه هنگامی که هواپیمای ایشان داشت بر فراز فرود گاه مهرآباد تهران بر زمین می نشست در برابر پرسش خبرنگاری که از این امام راحل پرسید که اکنون شما چه احساسی دارید گفت هیچ ! که فی الواقع و بطوردقیق درست گفت . زیرا که اگر در ضمیر وونهاد ووجودامام ذره ای درستکاری و صداقت جستجو شود همین کلام بی احساسی ایشان بود که آشکارا بیان وعیاانش کرد و برای اینکه اگر چنانچه ایشان احساس داشت آنهم نه نسبت به مردم ایران و کشور ایران ، بلکه حداقل احساس مسئولیت پذیری در قبال آنچه خود به مردم ایران از بدو ورودش در بهشت زهرا وپس از آن گفته بود تقبل می کرد و کشور ایران پس از تحویل گرفتن آنگونه کلنگی و شخم زده شده به جانشین خودش خامنه ای واگذار نمی کرد تا که چند بار دیگر بیشتر شخم زده شود آنطوریکه حتی قابلیت تولیدات ومحصولا ت کشاورزی هم نداشته باشد تا اینکه اکنون آنگونه نیازمند نباشد که اکنون سالیانه ده ها میلیارد دلار محصولات کشاورزی در کار نیازهای بازرگانی وارد کشور شود . در هر صورت امام راحل به جز نکبت ورنج ومحنت وبد بختی و فقر و... برای مردم یران چیز مهم دیگری به ارمغان همراه سفر بی اساسی خود نیاورد . البته که از نعمت گفت که اکنون عنوان وزینت بخش سرمقاله شده است . انهم نعمت مدل الهی وجنگی آن که اکنون جانشین وی خامنه ای نیز می خواهد مدل آزمون وامتحان الهی برای انتصابیون مجلس هشتم را به عمل آورد. برای همین مبلغش از سیاهی لشکرهای بی عزم واراده و بدون خواست ومطالبات ونیازها در خواست کرده است تا اینکه برای مشروعیت دادن به رژیم ضد بشری و بغایت ارتجاعی و سرکوبگروعوامفریب فردا 22 بهمن سالروز انقلاب ربوده وملاخور شده حضور یابند و نام خود را برای نعمت الهی ثبت کنند تا نکند اوضاع متزلزل ناجور وخیط شود و جایگاه قدرت وغارتگری زراندوزان ثروت طلب آخوندهای حاکم اینگونه شل و آسیب پذیر گردد تا که ییشتر نعمت نصیب حاکمان وزحمت ومحنت ازآن محرومان منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان شود:
"فردا 22 بهمن سالروز پيروزي انقلاب اسلامي در ايران است . مردم ايران اكنون 29 سال است كه اين واقعه فرخنده را جشن مي گيرند و به اين مناسبت با راه پيمائي هاي عظيم و سراسري تداوم راهي را كه امام خميني رضوان الله تعالي عليه با رهبري اين انقلاب پيش پاي آنان قرار داده است خواستار ميشوند"
سر مقاله نویس بااینکه پذیرفته است که مردم ایران در 29 سال گذشته ايران مشكلات زيادي از قبيل جنگ تحريم اقتصادي فشارهاي سياسي انواع توطئه هاي داخلي و حتي نارسائي هائي مانند گراني و بيكاري را هم تحمل كرده اند . البته فراموش کرده است تا که یادآوری کند که شرایط و وضعیت کنونی که طاقت فرسا ومرگبار از هر نظر می باشد . برای اینکه خواسته باز سرمقاله نویس گریز به صحرای کربلا برند و روضه ی وارونه بخواند و شیپور را از در گشادش بنوازد تا که بتواند با زخم پاشیدن برروی زخم چرکین وداغدار مردم ایران از نعمت واگذار شده به اینان خوشحال باشند . بنابراین از مردم ایران خواسته است که با شرکت خودشان اینگون هبه عنوان سیاهی لشکر یکبار دیگر ثابت کنند که قدردان نعمت واگذار شده به اینان می باشند:
"مردم ايران در 29 سال گذشته ثابت كرده اند كه قدردان اين نعمت بزرگ هستند و فردا نيز در راه پيمائي 22 بهمن يكبار ديگر شايستگي خود را براي برخورداري از اين نعمت الهي به اثبات خواهند رساند"
درخاتمه اینکه پس از 3 دهه حکومت و قبضه ی همه ی نهادهای حکومتی و تسلط کامل بر منابع و ذخایر نفتیوگازی و اقتصادی و نهادهای مالی و ارزی و بانکی و همچنین ارگان های گوناگون سرکوبگری نظامی و انتظامی و پاسداری و شبه نظامی و اطلاعاتی و امنیتی که در اختیار آخوند ها و شرکا بوده است و بقول سیدخندان خاتمی فقط سهم مردم ایران توزیع عادانه ی فقر بوده است . اکنون بدون آنکه سرمقاله نویس توضیح دهد چرا باید درآمدهای دلاری و ارزی نفتی و گازی و اقتصادی و.... کشور به حساب خوندها و آقازاد ه ها وپاسداران وسایر شرکای دزد وغارگر در حساب های بانکی داخلی و شیخ نشین ها منطقه و یا در عوض برون مرز واریز شود ولی با وعده ی سرخرمن دادن به مردم غارت زده و گول خورده شده قول داده شده است که نعمت شما در درگاه الهی ثبت خواهد شد . چرا نباید این ثبت نعت الهی به جانشین خا برروی زمین ولی فقیه ورفسنجانی و سایر آخوندها وفرماندان سپاه پاسداران واگذار نشده است وپول نفت همانگونه که خمینی در بهشت زهرا در بدو ورودش به مردم قول داده بود به حساب یا اجرای خدمات رفاهی اینان واریز نگردد . چونکه مگر آخوندها خودشان ادعا ندارند که اهل معنویات واخلاق و آخرت می باشند وهیچگونه دلبستگی به مقام وثروت و زر اندوزی دنیوی ندارند . بنابراین اینان که برای ثبت ردن نام شان برای دریافت نعمت الهی مستحق تر ا دیگران می باشند . برای آنه این نعمت الهی را رها و چهار دست وپائی با حرص و ولع خاص و بی نظیر با اشتهای سیری ناذیر به نعمات دنیوی و زمینی چسبیده اند . آنگونه که پاسدار احمدی نژاد نوچه ودست پرورده ی امام رال وجانشین وی امنه ای برای پیگیری فلسفه ی اقتصاد از آن خر است خمینی ظ، خر شد تا که صاحب اقتصاد یک فقره مبلغ 350 میلیارد تومان اختلاس در زمان شهردار بودن تهران شود.
اکنون متوجه شدید که معنای نعمت فقط درجنگ ویرانر وخانمان براداز نیست ، بلکه در ثبت نام کردن وباز ردن حساب نعمت الهی نیز می باشد . یعنی بزبان ساده اینکه مردم عاصی و ناراضی هیچگونه اعترضی برای دفاع از حق و حقوق پایمال شده ی ودشان در 3 دهه ی ذشته نه اینکه نکنند ، بلکه برای باز کردن حساب نعمت نزد خداوند می بایست همچنان به عنوان عناصر سیاه لشکر و بی اراده در صحنه ی تظاهراوراهپیمائی ها و سایر نمایشات خیمه شب بازی حضور یابند تا معضل انزوا و نامشروع بودن رژیم بربرمنش و تاریک اندیش آخوندی حل شود.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 21 بهمن ماه سال 1386