نقد وبررسی فرمول راهگشا (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 8 اسفند ماه سال 1386
"شرح نیاز ماجرای ضیافت شام معجزه گر رفع دلخوری کردن برای تبدیل شدن خائن و جاسوس به دوست ومتحد "
باور کنید که شیاد تر و حقه باز و شامورتی باز تر از این آخوندهای جانی و دجال و عوامفریب و دروغگو وپالان سائیده تر حاکم بر ایران و مبلغان وپادو وجارچیان اینان هر گز جائی یافت نخواهد شد. برای اینکه به جز خودشان امکان ندارد که مشابه ی این موجودات ا جائی وجود داشته باشد . یعنی اینکه به جرأت می توان گفت که به هیچ اصول انسانی ومذهب و شرف و... به اندازه سر سوزن وتار موئی پای بند نیستند و به جز حفظ موقعیت خودشان وغارتگری کردن وبازهم هر چه بیشتر انباشت سرمایه به چیز دیگری فکر نمی کنند. برای اینکه برای سالیان درازی این انگلان اینگونه در جامه لولیده و رشد کرده و پرورش یافته و روزگار انگلی و مفت خوری و توبره و آخور خوری خودشان را ادامه داده اند . اکنون که سابقه ی 3 دهه تجربه ی قدرت دارند مشخص است که به چه اعجوبه های آدمخوار وهف خط و شارلاتان و دروغگو و ضد انسانی تبدیل شده اند . یعنی مثل آب خوردن نه اینکه دروغ می گویند ، بلکه حقیقت و واقعت های افشا وعلنی شده را با کمال پرروئی حاشا ووارونه می کنند . یعنی خیلی آسان اتهام خائن وجاسوس هسته ای و همکاری با دشمن بیگانه بودن به فا صله کمتر از 3 هفته تبدیل به برگردان رفع دلخوری و اختلافات جزئی نامیده شده است که چون جزو مباحث علمای حوزوی می باشد تأکیدشده است که نباید مانع از وحدت عمل علیه ی مردم شود . به خصوص اگر موضوع خطر هم مطرح باشد که دیگررفع اختلاف تبدیل به آیه قرآن نازل شده از آسمان می شود. در صورتیکه در 3 دهه ی گذشته قربانیان بیش از 120 هزار زندانیان سیاسی شکجه وتیرباران شده و متهمین بر دار کشیده شده با همین اتهامات مشابه خائن و جاسوسی بیگان و سبک تراز آن بازداشت وشکنجه و تیرباران شده اند. که اکنون سربازجو حسین شریعتمداری شکنجه با نقل قول کردن از خمینی که گفته بود چگونه یک آخوند از اصفهان به نجف رفتهو پی منبر یک آخوند دیگر نشست و به آن اشکال کردهودامنه ی اشکال بالا گرفت ، بالاخره یکی سکوت کردهوفرداجواب اشکال را داد تا اینکه هم لباسش را خراب نکرده باشد که صاحب نام در کلاهبرداری و شیاد ی وکلاهبردی کردن بوده بی اعتبار شود تا که بعداً عوام تحویلش نگیرند تا که نتواند عوامفریبی کند . یعنی به زبان ساده آخوندهای حکومتی مصداق عینی این مثل می باشند که اگر گوشت های هم دیگر را بدرند و بخورند وبه بلعند ولی بار استخوان های شان برای هم دیگر می ماند. آخر چگونه می شود که این همه اتهامات زنجیره ای که به رفسنجانی و خاتمی و .. زدن و دوران 16 ساله کارگزاان و اصلاح طلبان را خائن به اسلام خواندن و ضد اسلامی نامید ن یکباره با یک ضیاف مهمانی شام تمام شود . آخر این فرصت طلبان جنایتکار و عوامفریب و تصویر مار کش و مار قالب کن می توانند که با مردم ایران رو راست باشند ودل شان به حال آنان بسوزد؟
تجربه ی 3 دهه ی گذشته چه می گوید؟ اگر چنانچه اینان با مردم رو راست بودند و پاسخ به مطالبات ایران داده بودند. شرایط به اینجا کشانیده نمی شد که مردم ایران آنقدر فقیر ونیازمند ومتاج شوند که مجبورشوند گول حقه بازی یک پاسدار هزار تیر را بخورند که به نیت صاحب نان بر توی سفر های خالی اشان پای صندوق های رأی بروند وبه نام شان تقلب کنند . ولی همین که خرشان از پل رد شد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها تحویل شانداده شد البته ادعای مضحکی که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر کرده درست شبیه همان داستان شاه مخلوع و شاهزاده ی می باشد که پدر در جواب پسر می گفت بگذار همه آنانی که ما را می شناسند بمیرند ، آنگاه ادعای حیثیت واعاده ای تاج وتخت می شود. مگر در 10 سال گذشته و به خصوص از اواخر مجلس ششم و تبلیغات نمایش انتخابات مجلس هفتم و سپس نمایش تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی نهم روزی بوده است که عاری از تهدید واتهام وبرچسب و انتقاد کردن وسناریو وپرونده سازی کردن علیه ی کارگزاران ودوم خردادی ها کوتاهی شده باشد که رهبران شان رفسنجانی و خاتمی می باشند و بد وبیراه وتوهین واهانت نثار اینان وحامیان نشده باشد که اکنون انگار آب توبه بر سر و روی متهمان ومجرمان وبازجویان وشکنجه گران ریخته شده که همه چیز فراموش شده است. یعنی همه ی دعوا برای حذف و رد صلاحیت فله ای دوم خردادی های سر شناس و جایگزین کردن مشتی سازکار و تسلیم شده و آلت دست به عنوان میانه باز ومعتدل نه اهل تفریط و افراط برای آزمون الهی مجلس فرمایشی دست نشانده ی هشتم انتصابی آماده شده اند. البته باید گشت و یافت اکسیری که در ضیافت شام دفترریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد وجد داشته چه بوده است که اینگونه معجزه آفرین بوده است که خائنین وجاسوسان و غارتگران بیت المالی که تأکیدشده بود نمی توانند از چنگال عدالت فرار کنند اینگونه تبدیل به دوست شده که توانستند در آن ضیافت رفع دلخوری کنند ومعرکه گردان شکجه گر اعتراف گیر و تواب و پرونده ساز پس از روضه خوانی ونقل قول از خمینی کردن توانسته باشد نسخه در مورد ماجرا ونیاز ضیافت مهمانی خائنان وجاسوسان وتیرخلاص زنان هزار تیر صادر کند که چگونه اینان را بهم نزدیک کرد و دوست شدند که شرح ماجرا و نیاز و انتظار تجویز شده چنین است:
ماجرا چه بود؟ هرچه بود پاسخي به انتظار- و يا بخوانيد نياز- مردم بود كه مسئولان خود را هرچند با يكديگر اختلاف نيز داشته باشند، دور از هم نمي پسندند. يكي از مسئولين نهاد رياست جمهوري درباره اين ميهماني به خبرنگار كيهان گفته بود «اين ديدار كه به شكل كنوني براي نخستين بار برگزار مي شود- يعني بيرون از روال ديدارهاي پيش بيني شده و رسمي است- محصول توجه اركان سياسي نظام به توصيه حكيمانه رهبر معظم انقلاب است مبني بر اين كه دلخوري هاي جزيي نبايد باعث جدايي و تفرقه شود.» ديدار دوشنبه شب اگرچه يك نشست صميمي ميان اعضاي مجلس خبرگان با رئيس جمهور و برخي ديگر از دولتمردان بود ولي اهميت و برجستگي آن روي ديدار صميمي و بي تكلف آقايان هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد متمركز بود چرا كه وجود پاره اي از اختلاف سليقه ها و يا تفاوت در «تحليل شرايط» و يا «روش هاي متفاوت در اجرا» ميان آيت الله هاشمي رفسنجاني و دكتر احمدي نژاد «راز سر به مهري» نبود كه به قول خواجه شيراز، «عارف سالك» به كس نگفته باشد و خلايق در حيرت افتاده باشند كه «باده فروش از كجا» شنيده است؟! اين اختلاف نظرها و سليقه ها طي دو سال و چند ماه كه از رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد مي گذرد، نه فقط نقل محافل داخلي است و روزي نيست كه روزنامه ها درباره آن به كنايه يا به صراحت مطلبي نداشته باشند، بلكه رسانه هاي بيگانه هم كه چشم ديدن هيچيك از دو سوي اين ميدان را ندارند، همه روزه هيزمي انبوه در ميانه اين ميدان مي گذارند و به هواي آتش افروزي بر آن مي دمند."
پاسدارسربازجو وشکنجه گر که در جمع دانشجویان بسیجی در دانشگاه امیر کبیر برای ولی فقیه تابلو ترسیم کرده بود تا که این طوطی آلوده دست آموز سپاه پاسداران در دیدار رفسنجانی و سایر رؤسای نها دها و اعضای آخوند ای خبره از توبره و آخور خور تابلو ترسیم شده ی نماینده ویژه ی خودش یا تئوری پردازش را به نمایش بگذارد تاکه اینگونه طراح اصی تابلو باآویزان شدن به این تابلوی ولی فقیه در مورد دوم خردادی های رد صلاحیت فله ای شده و متهم با همکاری دشمن اینگونه تابلو را رله و آنان را دوباره متهم کند:
بلكه سخن آن است كه تفاوت ديدگاهها مخصوصا در شرايط حساس كنوني، نقار و جدايي در پي نداشته باشد و به قول رهبر معظم انقلاب «امسال، سال اتحاد ملي ناميده شده و معناي آن، اين است كه خانواده انقلاب بايد بدون توجه به مسائل جزيي و بگومگوهاي بي اهميت، همگرايي خود را روز به روز مستحكم تر كند.» چرا كه مسئولان نظام با حفظ ديدگاههاي متفاوت و حتي متضاد در مسائل مياني هم مي توانند و بايد به اعتبار اهداف نهايي مشترك، كنار يكديگر قرار بگيرندبا استفاده از اين فرمول، بسياري از صف بندي هاي داخلي تغيير پيدا مي كند و تابلوهاي سياسي جابه جا مي شود. به عنوان مثال، اگر گروههاي سياسي با دشمنان بيروني و داخلي نظام مرزبندي روشن و مشخصي داشته باشند و در همان حال به قول رهبر معظم انقلاب «در بيان اصول اسلام و ارزش هاي انقلاب با هيچكس تعارف نداشته باشند» اولاً؛ عرصه سياسي كشور شفاف و بي غبار شده و دوست و دشمن به آساني قابل شناسايي خواهند بود، ثانياً؛ جريان هايي كه زلف سياسي خود را با دشمن گره زده اند نمي توانند در پوشش احزاب و گروههاي معتقد به نظام فعاليت كنند. ثالثاً؛ دوستاني كه با تابلوهاي تحميلي و نام ها و نشانه هاي ساخت دشمن از هم جدا افتاده اند- هرچند كه با يكديگر اختلاف نظرهايي در دايره نظام داشته باشند- به يكديگر پيوند مي خورند، رابعاً؛ فرصت مانور نفاق از دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها گرفته مي شود و به قول آقا، نمي توانند با بهره گيري از فضاي غبارآلود، افراد و جريان هاي معتقد به مباني اسلام و انقلاب را «تندرو»! و كساني كه به نظام اسلامي اعتقادي ندارند را «ميانه رو»! معرفي كرده و با تبليغات سالوسانه، خواستار حضور ميانه روها - يعني دوستان خود و دشمنان مردم- در كانون هاي قدرت و تصميم سازي جمهوري اسلامي ايران شوند و...در اين حالت و با استفاده از فرمول منطقي و روشني كه آقا ارائه فرموده اند تكليف افراد و جرياناتي كه مخالفت بنيادين خود با مباني اسلام و انقلاب را در پوشش مخالفت با اين و آن مطرح مي كنند و در حالي كه بارها از سكولاريزم و بي اعتقادي خود به نظام اسلامي سخن گفته اند، در فصل انتخابات به دوستي با اسلام و انقلاب تظاهر مي كنند و... نيز روشن خواهد شد و اين يكي از دستاوردهاي بزرگ به كارگيري فرمول ارائه شده از سوي رهبر معظم انقلاب است:
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد خامنه ای پیوسته کنترل از راه دور شده است ودائم تابع برنامه ریزان پشت صحنه می باشد .یعنی اینکه برای حذف دوم خردادی های تند روبه اتهام همکار دشمن به همان تابلوی ترسیم شده ای اشاره کرده است که سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری در جمع بسجییان دانشجوئی در دانشگاه امیر کبیر خودش ترسیم کرده بود. البته نباید نقش افشاگر مستند مجاهدین وشورای ملی مقاومت نادیده گرفته شود که با افشا نمود ن اسناد وکروکی های مستند مراکز جدید بمب سازی اتمی رژیم تروریستی آخوندی موجب شد که آننچان ضربات کوبنده و کاری بهمراه داشته باشد که سران رژیم وحشت زده ی آخوندی را مجبور کرد تا که برنامه آشتی کنان راه بی اندازند ودست از پیگیری اتهامات خائنین وجاسوسان هسته ای و دزدان بیت المال بردارند و ائتلاف اتحاد تاکتیکیرا نمایش دهند و به دیدار و ضیافت مهمانی هم دیگر بروند و آویزان به سال اتحاد ملی ولی فقیه شوند و توصیه مشارکت حد اکثری دهند تا شاید موفق شوند شرایط بسیار خطیر کنونی را سپری کنند . به خصوص اینکه با خطر تصویب و صدور قطعنامه ی سوم شورای امنیت سازمان ملل مواجه می باشند. اما اکنون که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به توصیه یا تابلو ولی فقیه که مربوط به خودش می باشد چسبیده وعلیه ی دوم خردادی ها ی تند روی رد صلاحیت فله ای شده مانور داده است . البته نمی بایست نقش خائنانه و تسلیم طلبانه و خنجر از پشت زدن رفسنجانی را فراموش کرد زیرا که با تشکر ی که از شورای نگهبان به خاطره رد صلاحیت های فله ای دوم خردادی ها کرد. هم انتقام آغاسی شدن خودش در مجلس ششم را از اینان گرفت . هم بطور موقتی و تاکتیکی موفق شده است خطر باند آخوند مصباح یزدی را دفع کند وهم جایگاه تشریفاتی و نمایشی خودش را همانگونه که قید شد بطور موقتی به عنوان پل حفظ تا که باند مافیائی ولی فقیه بتوانند این مراحل خطیر کنونی را سپری کنند.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 8 اسفند ماه سال 1386
"شرح نیاز ماجرای ضیافت شام معجزه گر رفع دلخوری کردن برای تبدیل شدن خائن و جاسوس به دوست ومتحد "
باور کنید که شیاد تر و حقه باز و شامورتی باز تر از این آخوندهای جانی و دجال و عوامفریب و دروغگو وپالان سائیده تر حاکم بر ایران و مبلغان وپادو وجارچیان اینان هر گز جائی یافت نخواهد شد. برای اینکه به جز خودشان امکان ندارد که مشابه ی این موجودات ا جائی وجود داشته باشد . یعنی اینکه به جرأت می توان گفت که به هیچ اصول انسانی ومذهب و شرف و... به اندازه سر سوزن وتار موئی پای بند نیستند و به جز حفظ موقعیت خودشان وغارتگری کردن وبازهم هر چه بیشتر انباشت سرمایه به چیز دیگری فکر نمی کنند. برای اینکه برای سالیان درازی این انگلان اینگونه در جامه لولیده و رشد کرده و پرورش یافته و روزگار انگلی و مفت خوری و توبره و آخور خوری خودشان را ادامه داده اند . اکنون که سابقه ی 3 دهه تجربه ی قدرت دارند مشخص است که به چه اعجوبه های آدمخوار وهف خط و شارلاتان و دروغگو و ضد انسانی تبدیل شده اند . یعنی مثل آب خوردن نه اینکه دروغ می گویند ، بلکه حقیقت و واقعت های افشا وعلنی شده را با کمال پرروئی حاشا ووارونه می کنند . یعنی خیلی آسان اتهام خائن وجاسوس هسته ای و همکاری با دشمن بیگانه بودن به فا صله کمتر از 3 هفته تبدیل به برگردان رفع دلخوری و اختلافات جزئی نامیده شده است که چون جزو مباحث علمای حوزوی می باشد تأکیدشده است که نباید مانع از وحدت عمل علیه ی مردم شود . به خصوص اگر موضوع خطر هم مطرح باشد که دیگررفع اختلاف تبدیل به آیه قرآن نازل شده از آسمان می شود. در صورتیکه در 3 دهه ی گذشته قربانیان بیش از 120 هزار زندانیان سیاسی شکجه وتیرباران شده و متهمین بر دار کشیده شده با همین اتهامات مشابه خائن و جاسوسی بیگان و سبک تراز آن بازداشت وشکنجه و تیرباران شده اند. که اکنون سربازجو حسین شریعتمداری شکنجه با نقل قول کردن از خمینی که گفته بود چگونه یک آخوند از اصفهان به نجف رفتهو پی منبر یک آخوند دیگر نشست و به آن اشکال کردهودامنه ی اشکال بالا گرفت ، بالاخره یکی سکوت کردهوفرداجواب اشکال را داد تا اینکه هم لباسش را خراب نکرده باشد که صاحب نام در کلاهبرداری و شیاد ی وکلاهبردی کردن بوده بی اعتبار شود تا که بعداً عوام تحویلش نگیرند تا که نتواند عوامفریبی کند . یعنی به زبان ساده آخوندهای حکومتی مصداق عینی این مثل می باشند که اگر گوشت های هم دیگر را بدرند و بخورند وبه بلعند ولی بار استخوان های شان برای هم دیگر می ماند. آخر چگونه می شود که این همه اتهامات زنجیره ای که به رفسنجانی و خاتمی و .. زدن و دوران 16 ساله کارگزاان و اصلاح طلبان را خائن به اسلام خواندن و ضد اسلامی نامید ن یکباره با یک ضیاف مهمانی شام تمام شود . آخر این فرصت طلبان جنایتکار و عوامفریب و تصویر مار کش و مار قالب کن می توانند که با مردم ایران رو راست باشند ودل شان به حال آنان بسوزد؟
تجربه ی 3 دهه ی گذشته چه می گوید؟ اگر چنانچه اینان با مردم رو راست بودند و پاسخ به مطالبات ایران داده بودند. شرایط به اینجا کشانیده نمی شد که مردم ایران آنقدر فقیر ونیازمند ومتاج شوند که مجبورشوند گول حقه بازی یک پاسدار هزار تیر را بخورند که به نیت صاحب نان بر توی سفر های خالی اشان پای صندوق های رأی بروند وبه نام شان تقلب کنند . ولی همین که خرشان از پل رد شد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها تحویل شانداده شد البته ادعای مضحکی که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر کرده درست شبیه همان داستان شاه مخلوع و شاهزاده ی می باشد که پدر در جواب پسر می گفت بگذار همه آنانی که ما را می شناسند بمیرند ، آنگاه ادعای حیثیت واعاده ای تاج وتخت می شود. مگر در 10 سال گذشته و به خصوص از اواخر مجلس ششم و تبلیغات نمایش انتخابات مجلس هفتم و سپس نمایش تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی نهم روزی بوده است که عاری از تهدید واتهام وبرچسب و انتقاد کردن وسناریو وپرونده سازی کردن علیه ی کارگزاران ودوم خردادی ها کوتاهی شده باشد که رهبران شان رفسنجانی و خاتمی می باشند و بد وبیراه وتوهین واهانت نثار اینان وحامیان نشده باشد که اکنون انگار آب توبه بر سر و روی متهمان ومجرمان وبازجویان وشکنجه گران ریخته شده که همه چیز فراموش شده است. یعنی همه ی دعوا برای حذف و رد صلاحیت فله ای دوم خردادی های سر شناس و جایگزین کردن مشتی سازکار و تسلیم شده و آلت دست به عنوان میانه باز ومعتدل نه اهل تفریط و افراط برای آزمون الهی مجلس فرمایشی دست نشانده ی هشتم انتصابی آماده شده اند. البته باید گشت و یافت اکسیری که در ضیافت شام دفترریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد وجد داشته چه بوده است که اینگونه معجزه آفرین بوده است که خائنین وجاسوسان و غارتگران بیت المالی که تأکیدشده بود نمی توانند از چنگال عدالت فرار کنند اینگونه تبدیل به دوست شده که توانستند در آن ضیافت رفع دلخوری کنند ومعرکه گردان شکجه گر اعتراف گیر و تواب و پرونده ساز پس از روضه خوانی ونقل قول از خمینی کردن توانسته باشد نسخه در مورد ماجرا ونیاز ضیافت مهمانی خائنان وجاسوسان وتیرخلاص زنان هزار تیر صادر کند که چگونه اینان را بهم نزدیک کرد و دوست شدند که شرح ماجرا و نیاز و انتظار تجویز شده چنین است:
ماجرا چه بود؟ هرچه بود پاسخي به انتظار- و يا بخوانيد نياز- مردم بود كه مسئولان خود را هرچند با يكديگر اختلاف نيز داشته باشند، دور از هم نمي پسندند. يكي از مسئولين نهاد رياست جمهوري درباره اين ميهماني به خبرنگار كيهان گفته بود «اين ديدار كه به شكل كنوني براي نخستين بار برگزار مي شود- يعني بيرون از روال ديدارهاي پيش بيني شده و رسمي است- محصول توجه اركان سياسي نظام به توصيه حكيمانه رهبر معظم انقلاب است مبني بر اين كه دلخوري هاي جزيي نبايد باعث جدايي و تفرقه شود.» ديدار دوشنبه شب اگرچه يك نشست صميمي ميان اعضاي مجلس خبرگان با رئيس جمهور و برخي ديگر از دولتمردان بود ولي اهميت و برجستگي آن روي ديدار صميمي و بي تكلف آقايان هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد متمركز بود چرا كه وجود پاره اي از اختلاف سليقه ها و يا تفاوت در «تحليل شرايط» و يا «روش هاي متفاوت در اجرا» ميان آيت الله هاشمي رفسنجاني و دكتر احمدي نژاد «راز سر به مهري» نبود كه به قول خواجه شيراز، «عارف سالك» به كس نگفته باشد و خلايق در حيرت افتاده باشند كه «باده فروش از كجا» شنيده است؟! اين اختلاف نظرها و سليقه ها طي دو سال و چند ماه كه از رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد مي گذرد، نه فقط نقل محافل داخلي است و روزي نيست كه روزنامه ها درباره آن به كنايه يا به صراحت مطلبي نداشته باشند، بلكه رسانه هاي بيگانه هم كه چشم ديدن هيچيك از دو سوي اين ميدان را ندارند، همه روزه هيزمي انبوه در ميانه اين ميدان مي گذارند و به هواي آتش افروزي بر آن مي دمند."
پاسدارسربازجو وشکنجه گر که در جمع دانشجویان بسیجی در دانشگاه امیر کبیر برای ولی فقیه تابلو ترسیم کرده بود تا که این طوطی آلوده دست آموز سپاه پاسداران در دیدار رفسنجانی و سایر رؤسای نها دها و اعضای آخوند ای خبره از توبره و آخور خور تابلو ترسیم شده ی نماینده ویژه ی خودش یا تئوری پردازش را به نمایش بگذارد تاکه اینگونه طراح اصی تابلو باآویزان شدن به این تابلوی ولی فقیه در مورد دوم خردادی های رد صلاحیت فله ای شده و متهم با همکاری دشمن اینگونه تابلو را رله و آنان را دوباره متهم کند:
بلكه سخن آن است كه تفاوت ديدگاهها مخصوصا در شرايط حساس كنوني، نقار و جدايي در پي نداشته باشد و به قول رهبر معظم انقلاب «امسال، سال اتحاد ملي ناميده شده و معناي آن، اين است كه خانواده انقلاب بايد بدون توجه به مسائل جزيي و بگومگوهاي بي اهميت، همگرايي خود را روز به روز مستحكم تر كند.» چرا كه مسئولان نظام با حفظ ديدگاههاي متفاوت و حتي متضاد در مسائل مياني هم مي توانند و بايد به اعتبار اهداف نهايي مشترك، كنار يكديگر قرار بگيرندبا استفاده از اين فرمول، بسياري از صف بندي هاي داخلي تغيير پيدا مي كند و تابلوهاي سياسي جابه جا مي شود. به عنوان مثال، اگر گروههاي سياسي با دشمنان بيروني و داخلي نظام مرزبندي روشن و مشخصي داشته باشند و در همان حال به قول رهبر معظم انقلاب «در بيان اصول اسلام و ارزش هاي انقلاب با هيچكس تعارف نداشته باشند» اولاً؛ عرصه سياسي كشور شفاف و بي غبار شده و دوست و دشمن به آساني قابل شناسايي خواهند بود، ثانياً؛ جريان هايي كه زلف سياسي خود را با دشمن گره زده اند نمي توانند در پوشش احزاب و گروههاي معتقد به نظام فعاليت كنند. ثالثاً؛ دوستاني كه با تابلوهاي تحميلي و نام ها و نشانه هاي ساخت دشمن از هم جدا افتاده اند- هرچند كه با يكديگر اختلاف نظرهايي در دايره نظام داشته باشند- به يكديگر پيوند مي خورند، رابعاً؛ فرصت مانور نفاق از دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها گرفته مي شود و به قول آقا، نمي توانند با بهره گيري از فضاي غبارآلود، افراد و جريان هاي معتقد به مباني اسلام و انقلاب را «تندرو»! و كساني كه به نظام اسلامي اعتقادي ندارند را «ميانه رو»! معرفي كرده و با تبليغات سالوسانه، خواستار حضور ميانه روها - يعني دوستان خود و دشمنان مردم- در كانون هاي قدرت و تصميم سازي جمهوري اسلامي ايران شوند و...در اين حالت و با استفاده از فرمول منطقي و روشني كه آقا ارائه فرموده اند تكليف افراد و جرياناتي كه مخالفت بنيادين خود با مباني اسلام و انقلاب را در پوشش مخالفت با اين و آن مطرح مي كنند و در حالي كه بارها از سكولاريزم و بي اعتقادي خود به نظام اسلامي سخن گفته اند، در فصل انتخابات به دوستي با اسلام و انقلاب تظاهر مي كنند و... نيز روشن خواهد شد و اين يكي از دستاوردهاي بزرگ به كارگيري فرمول ارائه شده از سوي رهبر معظم انقلاب است:
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد خامنه ای پیوسته کنترل از راه دور شده است ودائم تابع برنامه ریزان پشت صحنه می باشد .یعنی اینکه برای حذف دوم خردادی های تند روبه اتهام همکار دشمن به همان تابلوی ترسیم شده ای اشاره کرده است که سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری در جمع بسجییان دانشجوئی در دانشگاه امیر کبیر خودش ترسیم کرده بود. البته نباید نقش افشاگر مستند مجاهدین وشورای ملی مقاومت نادیده گرفته شود که با افشا نمود ن اسناد وکروکی های مستند مراکز جدید بمب سازی اتمی رژیم تروریستی آخوندی موجب شد که آننچان ضربات کوبنده و کاری بهمراه داشته باشد که سران رژیم وحشت زده ی آخوندی را مجبور کرد تا که برنامه آشتی کنان راه بی اندازند ودست از پیگیری اتهامات خائنین وجاسوسان هسته ای و دزدان بیت المال بردارند و ائتلاف اتحاد تاکتیکیرا نمایش دهند و به دیدار و ضیافت مهمانی هم دیگر بروند و آویزان به سال اتحاد ملی ولی فقیه شوند و توصیه مشارکت حد اکثری دهند تا شاید موفق شوند شرایط بسیار خطیر کنونی را سپری کنند . به خصوص اینکه با خطر تصویب و صدور قطعنامه ی سوم شورای امنیت سازمان ملل مواجه می باشند. اما اکنون که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به توصیه یا تابلو ولی فقیه که مربوط به خودش می باشد چسبیده وعلیه ی دوم خردادی ها ی تند روی رد صلاحیت فله ای شده مانور داده است . البته نمی بایست نقش خائنانه و تسلیم طلبانه و خنجر از پشت زدن رفسنجانی را فراموش کرد زیرا که با تشکر ی که از شورای نگهبان به خاطره رد صلاحیت های فله ای دوم خردادی ها کرد. هم انتقام آغاسی شدن خودش در مجلس ششم را از اینان گرفت . هم بطور موقتی و تاکتیکی موفق شده است خطر باند آخوند مصباح یزدی را دفع کند وهم جایگاه تشریفاتی و نمایشی خودش را همانگونه که قید شد بطور موقتی به عنوان پل حفظ تا که باند مافیائی ولی فقیه بتوانند این مراحل خطیر کنونی را سپری کنند.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 8 اسفند ماه سال 1386