نقد وررسی " اينجا گاراژ نيست! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 20 بهمن ماه سال 1386
" شاگرد اکراه دارد تا که سر مرغ را برای استاد ببرد، ولی با مسرت به شکنجه باز جوئی کردن.. مکتبی افتخار می کند "
اینگونه که یادداشت روز نویس بی نام ونشان شده از داستان مکتب وو معلم مکتب خانه و شاگردان مکتب گفته که یک شاگرد بیشر مورد لطف استاد مکتب خانه بوده است و چگونه این لطف ومحبت اتاد مکتب خانه مورد رشک وحسادت سایر شاگردان دیگر واقع شده تااینکه استاد مکتب برای اینکه دلیل و رمز علاقه ومحبت خودش را نسبت به این شاگر را به سایر شاگردان مکتب خانه منتقد وحسود ثابت کند ز همه شاردان که خواسته بود روز بعد همه ی اینان با مرغ سر بریده ی در خلون بر سر کلاس مکتب خانه حاضر و ظاهر شوند و نتیجه گرفته که مشخص شده است کههمه شاگردان به جز همان شاگر مورد نظر با مرغ سربده در خلوتگاه وارد مکتب خانه شدند . زیرا که آن شاگرد مورد علاقه استاد مکتب با مرغ زنده وسالم وارد مکتب خانه شده بود. البته روضه خوان یادداشت روز نویس که آنچنان نازک دل و رئوف دلسور شده که حتی یک مرغ را هم نتوانسته در خلوت سر ببرد . ولی توضیح نداده است که چرا مدیرمسئول همین روزنامه ای که این دلسوز مرغ شده در آن زحمت قلمزنی و بازگوئی عدم سر بریدن یک مرغ این را کرده است جزو افتخاراتش همکاری با سعید امامی می باشد که در برون مرز کلی عملیات مشترک علیه ی مخالفین به خصوص مجاهدین داشته است؟ همچنین گفته نشده است که این سربازجوی شکنجه گر در زندان های ایران در 3 دهه گذشته چه کرده وییا در آن سیاهچال ها اتفاق افتاده است؟ نقش باز جودر سیاهال های رژیم تروریستی آخوندی چیست؟ به خصوص اگر سربازجو باشد مدعی هم افتخار کرده باشد که هر از گاه که از وی تقاضای بازجوئی شده با کمال میل و مسرت پذیرفته است؟ چرا ایشان و در قتل های زنجیره ای شرکت داشته است؟ چرا در این روزنامه پیوسته برای ر قبا که جزو پیروان ودانشجویان مسلمان خط امام بوده است مدام سناریو سازی کرده و می کند؟ اصلاً چرا این سربازجو اینقدر مورد لطف ولی فقیه می باشد؟ ! بازگوئی این داستان واشک تمساح ریزی برای مرغ دقیقا ً مصداق عینی ضرب المثلی می باشد که گفته می شود به یارو گفته می شود برو کلاه بیاور که می رود به جای کلاه سر طرف را می آورد . بالاخره روضه خوان یادداشت روز نویس که بطئور علنی نگفته که چه می خواهد ومخاطبش کیستند . لی پس از بازگو کردن داستان مکتب و اساد وشاگرد وریدن سر مرغ در دنباله خطاب به مخاطبان خود اینگونه ادامه داده است :
"مخاطب اين پرسش مي تواند يك انسان معمولي باشد يا يك صاحب منصب و عنوان و شهرت و حيثيت. مي تواند رئيس جمهور باشد؛ فعلي، سابق، اسبق يا آتي. مي تواند رئيس مجلس باشد، رئيس فعلي، سابق يا آتي. يا شهردار امروز و ديروز و فردا باشد. يا صاحب فلان حزب و بهمان روزنامه. مي تواند قاضي باشد يا مديركل. اصلاح طلب باشد يا اصولگرا. مخاطب مي تواند هركس باشد، مشروط بر آن كه بتواند كلاه خود را قاضي كند و به محاكمه خويش تن در دهد و در وجدان خويش بپذيرد، مرگ و مير و حساب و كتابي هست. يقين كند كه «كفي بالله وكيلاً»، «كفي بالله شهيداً» و «كفي بالله حسيباً»."
البته اکنون رؤسای جمهور گذشته رفسنجانی و خاتمی بسیار زیاد زیر تیغ پرسش گری می باشند ومتهم وعامل و مقصر شرایط کنونی معرفی شده اند. به خصوص اینکه در یااداشت روز 17 بهمن سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با ارائه ی 4 شرط احتمالی بوضوع و با نام ونشان وزیر کشور آخوندلاری و سید خندان خاتمی مورد پرسشگری واقع شد و در ادامه به اتهام عدم پیگیری و پای بندی به قانون انتخابات وزارت کشور محکوم شدند تا اینکه رد صلاحیت های فله ای نامزدان دوم خردادی ها قانونی و نظر منتقدین غیر وارد و غوغا سالاری وانمود گردد که غوغا سالاری کردن هم طبق فتوای آخوند احمد خاتمی در نماز جمعه ی اخیر تهران خیانت است و مجازان خائن هم مشخص است که چیست؟. از سوی دیگر اکنون رقابت سختی میان پاسدار رئیس جمهور یا پاسدار شهردار تهران قالی باف ادامه دارد که ادامه ی رقابت از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم می باشد. ضمن اینکه اختلاف نظر هم پیرامون لایحه ی بودجه سال آینده با رئیس مجلس پیش آمد که ولی فقیه وارد معرکه شد وبه نفع رئیس مجلس موضع گیری کرد . همینطور اختلاف میان پاسدار احمدی نژادبا پاسدار علی لاریجانی نیز وجود دارد . بنابراین درست است که روضه خوان یادداشت روزنویس نام کسی را بطور علنی نبرده است ولی با توجه دشمنی که با دوم خردادی ها به ویژه در مورد تندروهای دوم خردادی ها که نامزد های نامنوسی شده ی اینان برای مجلس هشتم اینان بطور دربست رد صلاحت شدند و مورد بدترین اتهامات نیز واقع شدند . لذا چون روضه خوان خودش مدافع پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد می باشد پس مخاطبین وی ناشاس و گمنام نمی باشند . علی الخصوص اینکه در دنباله به جای اینکه بطور مثل به ریشه رشد تورم لجام گسیخته وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه به پردازد و یااز فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقات و... در جامعه سخنی بگوید در عوض اینگونه فاکت از دیدار پرسنل یکی از بدنام ترین ارگان های سرکوبگر و شکنجه گر و جنایتکار رژیم تروریستی آخوندی یعنی وزارت بد نام اطلاعات با ولی فقیه و رهنمود وتوصیه های ایشان به این پرسنل بد نام وگمنام امام زمانی اینگونه نقل قول کرده است :
31" مهر 1383 پرسنل وزارت اطلاعات به ديدار رهبر فرزانه انقلاب رفته بودند. مقتداي انقلاب در آن ديدار صميمي، از جمله نكته اي لطيف را متذكر شدند: «فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره. به قدر سنگيني يك ذره- ذره كه مي دانيد چيست؟ همين چيزهايي كه در فضا و در نور آفتاب معلقند و ديده مي شوند، ذره هستند- اگر شما كار كنيد، ضايع نمي شود. فرض بفرماييد كه شما ساعت كارتان تمام شده و پنج دقيقه اضافه مي مانيد كه نه مدير مي فهمد، نه بالادست مي فهمد، نه در سوابق اثر مي گذارد و نه اضافه كار مي دهند؛ اما خدا و كرام الكاتبين اين پنج دقيقه را مي بينند و آن را در پرونده شما ثبت مي كنند؛ كه اين آقا بعد از ساعت خدمت، چون ديد اين پرونده نصفه كاره است، پنج دقيقه بيشتر كار كرد. چنين چيزي را ما در هيچ جا، غير از عرصه دين و ايمان ديني، نداريم... يك جا پول خوبي سر راه شما قرار مي گيرد؛ يك رشوه، هديه، چشم روشني- اينها اسمهاي مختلفي دارد- و شما مي توانيد بدون اين كه هيچ برگه و اثر انگشتي جا بگذاريد، امضايي بدهيد و گرفتاري براي خودتان درست كنيد، اين پول را بگيريد و بگذاريد توي جيبتان؛ اما محض رضاي خدا نمي گيريد؛ هيچ كس هم نمي فهمد، پول هم از كيسه شما مي رود؛ اما ثبت مي شود..."
روضه خوان یادداشت روز نویس شده بدون نام ونشان بد.ون آنکه توضیح دهد چگونه است که سردمداران این نظام ادعا می کنند که در ایران تا کنون جمهوری اسلامی بوده که اکنون رئیس پاسداران پاسدار محمد علی جعفری در سخنرانی خود در جمع دانشجویان بسیج تأکید کرده که در ایران حکومت اسلامی بر سر کار می باشد . البته این حکومت اسلامی با دولت مدعی عدالت محوری و 3 دهه هم تجربه دولت مداری وحکومت دارد و ولی فقیه هم نقش بنیادی و اساسی با اختیارات فراوان در آن دارد . طوریکه عمود وخیمه ی نظام خوانده شده است و روضه خوان یادداشت روز نویس شده از ولی فقیه نقل قول کرده که طبق اعتراف خودش نگران عملکرد ذره ومثقال می باشد .زیراکه خداوند ناظر اعمال همه کار ها واعمال است .برای اینکه همه حرکات و عملکرد ها را شنود می کند . البته ک روضه خوان یادداشت روز نویس شده در یادداشت روز خود هیچگونه اشاره ای به مطالبات مردم ونقش اینان در جامعه در جشن 29 سالگی نکرده است ولی در عوض از دشمن گفته است . عجیب است که چگونه است که این رژیم تروریستی آخوندی فقط توانسته است فقر ومعتاد وخائن وجاسوس و دشمن تولید کند که این روضه خوان از 3 دهه گذشته زمام داران به این جمع بندی رسیده است که هراس از دشمن نیست ، زیرا که تعصب ولایت هست . یعنی اینکه مردم ومطالبات ونقش آنان هیچ ارزشی ندارد . زیرا که روضه خوان یاددشت روز نویس شده به این باور رسیده است که جای هیچگونه هراسی نمی باشد . برای اینکه چنین تعصبی نسبت ولایت هست و چندین بار نیز تأکید شده است که چنین باید از خدا ترسید
"جشن 29 سالگي انقلاب، فرصت بزرگ خانه تكاني جان هاست، فرصت زنگارزدايي از دل ها. كه اگر چنين شد جايي براي غافل شدن در درون جبهه انقلاب و چشم بستن بر دشمني ها و فرصت طلبي ها و رخنه جويي ها نخواهد ماند. اگر مقصد و مقتدا را گم نكنيم، مي شود كه دل ها يكي باشند. اين علي بن ابيطالب(ع) است كه در پايان نجوايش با كميل و پس از ستايش دل هاي پرظرفيتي كه آنها را حجتي براي ديگران مي داند، ديدارشان را با اشتياق تمام آرزو مي كند «علم با حقيقت بصيرت بر آنها هجوم آورده و با روح يقين هم نشينند.و آسان يافته اند آنچه را قدرتمندان عافيت زده دشوار مي دانند. و مأنوسند با آنچه جاهلان از آن دوري گزينند. در دنيا با بدن هايي زندگي مي كنند كه روح آنها آويخته به ملأ اعلاست. آنها جانشينان خداوند در زمينند و دعوت كنندگان به دين او. آه! آه كه چقدر مشتاق ديدار آنها هستم. اي كميل هرگاه خواستي برگرد.»هراسي از دشمن نيست، كه نعمت ولايت هست. فقط بايد از خدا ترسيد، از مرصاد او. از خود بايد ترسيد، اگر آسان اسير دانه و دام مي شود و خويشتن خويش را مي بازد. هيچ تضميني براي هيچ كس نيست الا اينكه از دل و جان گفته باشي «كفي بالله وكيلاً و شهيداً و حسيباً»."
در خاتمه اینکه معلوم نیست که را روضه خوان یادداشت روز نویس زیادی اهل تعارف ورویدروایسی می باشد و بدون نگرانی واقعیت را بیان نکرده ودست به خود سانسوری زده وبا کتمان کردن انع از بازگوئی حقایق شده است . یعنی اینکه مشخص نیست برای چه باید در یک حکومت مذهبی با 3 دهه ی تجربه وادعای جانشین خدا برروی زمین کردن به نام ولی فقیه که دارد به جای اینکه توضیح داده شود چرا در 3 دهه گذشته با سوء استفاده کردن از نام مذهب عوامفریبی و جنایت وخیانت وغارتگری شده و بحران سازی و جنگ افروزی و شیادی وکلاهبرداری شده است و اک نون نیز به جای پاسخگوئی به عدم بر آورن مطلبات مردم توصیه شده است که باید از خدا ترسید! بلی برای چه روضه خوان یادداشت روز نویس شده مشخص نکرده است که برای چه باید از خدا رسید . اولاً این چگوه خدائی می باشد که فقط وظیفه دارد ترس ایجاد کند!؟ اینکار این تولید ترس و خفقان ووحشت را که 3 دهه است رژیم تروریستی آخوندی و مسئولان ورهبرانش وارگان های سرکوبگرانش در همه سطوح شبانه روز انجام داده اند : بنابراین پرسش همچنان باقیست که بالاخره مسئوال شرایط کنونی در جامعه کیست؟ چرا در 3 دهه ی گذشته هرروز اوضاع اقتصادی و نابسامانی وناهنجاری های اجتماعی ووضعیت معیشتی زندگی مردم بدتر شده است و در عوض ارگان های گوناگون سرکوبگر و اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و انتظامی و شبه نظامی و .... هم قدرت وهم زور و هم اموال دارائی ها و ثروت های کلان بادآورده اشان بیشتر بیشتر شده است و اکنون یز به جای پاسخگوئی تجویز از خدا شده است؟!
هوشنگ – بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1386
" شاگرد اکراه دارد تا که سر مرغ را برای استاد ببرد، ولی با مسرت به شکنجه باز جوئی کردن.. مکتبی افتخار می کند "
اینگونه که یادداشت روز نویس بی نام ونشان شده از داستان مکتب وو معلم مکتب خانه و شاگردان مکتب گفته که یک شاگرد بیشر مورد لطف استاد مکتب خانه بوده است و چگونه این لطف ومحبت اتاد مکتب خانه مورد رشک وحسادت سایر شاگردان دیگر واقع شده تااینکه استاد مکتب برای اینکه دلیل و رمز علاقه ومحبت خودش را نسبت به این شاگر را به سایر شاگردان مکتب خانه منتقد وحسود ثابت کند ز همه شاردان که خواسته بود روز بعد همه ی اینان با مرغ سر بریده ی در خلون بر سر کلاس مکتب خانه حاضر و ظاهر شوند و نتیجه گرفته که مشخص شده است کههمه شاگردان به جز همان شاگر مورد نظر با مرغ سربده در خلوتگاه وارد مکتب خانه شدند . زیرا که آن شاگرد مورد علاقه استاد مکتب با مرغ زنده وسالم وارد مکتب خانه شده بود. البته روضه خوان یادداشت روز نویس که آنچنان نازک دل و رئوف دلسور شده که حتی یک مرغ را هم نتوانسته در خلوت سر ببرد . ولی توضیح نداده است که چرا مدیرمسئول همین روزنامه ای که این دلسوز مرغ شده در آن زحمت قلمزنی و بازگوئی عدم سر بریدن یک مرغ این را کرده است جزو افتخاراتش همکاری با سعید امامی می باشد که در برون مرز کلی عملیات مشترک علیه ی مخالفین به خصوص مجاهدین داشته است؟ همچنین گفته نشده است که این سربازجوی شکنجه گر در زندان های ایران در 3 دهه گذشته چه کرده وییا در آن سیاهچال ها اتفاق افتاده است؟ نقش باز جودر سیاهال های رژیم تروریستی آخوندی چیست؟ به خصوص اگر سربازجو باشد مدعی هم افتخار کرده باشد که هر از گاه که از وی تقاضای بازجوئی شده با کمال میل و مسرت پذیرفته است؟ چرا ایشان و در قتل های زنجیره ای شرکت داشته است؟ چرا در این روزنامه پیوسته برای ر قبا که جزو پیروان ودانشجویان مسلمان خط امام بوده است مدام سناریو سازی کرده و می کند؟ اصلاً چرا این سربازجو اینقدر مورد لطف ولی فقیه می باشد؟ ! بازگوئی این داستان واشک تمساح ریزی برای مرغ دقیقا ً مصداق عینی ضرب المثلی می باشد که گفته می شود به یارو گفته می شود برو کلاه بیاور که می رود به جای کلاه سر طرف را می آورد . بالاخره روضه خوان یادداشت روز نویس که بطئور علنی نگفته که چه می خواهد ومخاطبش کیستند . لی پس از بازگو کردن داستان مکتب و اساد وشاگرد وریدن سر مرغ در دنباله خطاب به مخاطبان خود اینگونه ادامه داده است :
"مخاطب اين پرسش مي تواند يك انسان معمولي باشد يا يك صاحب منصب و عنوان و شهرت و حيثيت. مي تواند رئيس جمهور باشد؛ فعلي، سابق، اسبق يا آتي. مي تواند رئيس مجلس باشد، رئيس فعلي، سابق يا آتي. يا شهردار امروز و ديروز و فردا باشد. يا صاحب فلان حزب و بهمان روزنامه. مي تواند قاضي باشد يا مديركل. اصلاح طلب باشد يا اصولگرا. مخاطب مي تواند هركس باشد، مشروط بر آن كه بتواند كلاه خود را قاضي كند و به محاكمه خويش تن در دهد و در وجدان خويش بپذيرد، مرگ و مير و حساب و كتابي هست. يقين كند كه «كفي بالله وكيلاً»، «كفي بالله شهيداً» و «كفي بالله حسيباً»."
البته اکنون رؤسای جمهور گذشته رفسنجانی و خاتمی بسیار زیاد زیر تیغ پرسش گری می باشند ومتهم وعامل و مقصر شرایط کنونی معرفی شده اند. به خصوص اینکه در یااداشت روز 17 بهمن سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با ارائه ی 4 شرط احتمالی بوضوع و با نام ونشان وزیر کشور آخوندلاری و سید خندان خاتمی مورد پرسشگری واقع شد و در ادامه به اتهام عدم پیگیری و پای بندی به قانون انتخابات وزارت کشور محکوم شدند تا اینکه رد صلاحیت های فله ای نامزدان دوم خردادی ها قانونی و نظر منتقدین غیر وارد و غوغا سالاری وانمود گردد که غوغا سالاری کردن هم طبق فتوای آخوند احمد خاتمی در نماز جمعه ی اخیر تهران خیانت است و مجازان خائن هم مشخص است که چیست؟. از سوی دیگر اکنون رقابت سختی میان پاسدار رئیس جمهور یا پاسدار شهردار تهران قالی باف ادامه دارد که ادامه ی رقابت از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم می باشد. ضمن اینکه اختلاف نظر هم پیرامون لایحه ی بودجه سال آینده با رئیس مجلس پیش آمد که ولی فقیه وارد معرکه شد وبه نفع رئیس مجلس موضع گیری کرد . همینطور اختلاف میان پاسدار احمدی نژادبا پاسدار علی لاریجانی نیز وجود دارد . بنابراین درست است که روضه خوان یادداشت روزنویس نام کسی را بطور علنی نبرده است ولی با توجه دشمنی که با دوم خردادی ها به ویژه در مورد تندروهای دوم خردادی ها که نامزد های نامنوسی شده ی اینان برای مجلس هشتم اینان بطور دربست رد صلاحت شدند و مورد بدترین اتهامات نیز واقع شدند . لذا چون روضه خوان خودش مدافع پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد می باشد پس مخاطبین وی ناشاس و گمنام نمی باشند . علی الخصوص اینکه در دنباله به جای اینکه بطور مثل به ریشه رشد تورم لجام گسیخته وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه به پردازد و یااز فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقات و... در جامعه سخنی بگوید در عوض اینگونه فاکت از دیدار پرسنل یکی از بدنام ترین ارگان های سرکوبگر و شکنجه گر و جنایتکار رژیم تروریستی آخوندی یعنی وزارت بد نام اطلاعات با ولی فقیه و رهنمود وتوصیه های ایشان به این پرسنل بد نام وگمنام امام زمانی اینگونه نقل قول کرده است :
31" مهر 1383 پرسنل وزارت اطلاعات به ديدار رهبر فرزانه انقلاب رفته بودند. مقتداي انقلاب در آن ديدار صميمي، از جمله نكته اي لطيف را متذكر شدند: «فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره. به قدر سنگيني يك ذره- ذره كه مي دانيد چيست؟ همين چيزهايي كه در فضا و در نور آفتاب معلقند و ديده مي شوند، ذره هستند- اگر شما كار كنيد، ضايع نمي شود. فرض بفرماييد كه شما ساعت كارتان تمام شده و پنج دقيقه اضافه مي مانيد كه نه مدير مي فهمد، نه بالادست مي فهمد، نه در سوابق اثر مي گذارد و نه اضافه كار مي دهند؛ اما خدا و كرام الكاتبين اين پنج دقيقه را مي بينند و آن را در پرونده شما ثبت مي كنند؛ كه اين آقا بعد از ساعت خدمت، چون ديد اين پرونده نصفه كاره است، پنج دقيقه بيشتر كار كرد. چنين چيزي را ما در هيچ جا، غير از عرصه دين و ايمان ديني، نداريم... يك جا پول خوبي سر راه شما قرار مي گيرد؛ يك رشوه، هديه، چشم روشني- اينها اسمهاي مختلفي دارد- و شما مي توانيد بدون اين كه هيچ برگه و اثر انگشتي جا بگذاريد، امضايي بدهيد و گرفتاري براي خودتان درست كنيد، اين پول را بگيريد و بگذاريد توي جيبتان؛ اما محض رضاي خدا نمي گيريد؛ هيچ كس هم نمي فهمد، پول هم از كيسه شما مي رود؛ اما ثبت مي شود..."
روضه خوان یادداشت روز نویس شده بدون نام ونشان بد.ون آنکه توضیح دهد چگونه است که سردمداران این نظام ادعا می کنند که در ایران تا کنون جمهوری اسلامی بوده که اکنون رئیس پاسداران پاسدار محمد علی جعفری در سخنرانی خود در جمع دانشجویان بسیج تأکید کرده که در ایران حکومت اسلامی بر سر کار می باشد . البته این حکومت اسلامی با دولت مدعی عدالت محوری و 3 دهه هم تجربه دولت مداری وحکومت دارد و ولی فقیه هم نقش بنیادی و اساسی با اختیارات فراوان در آن دارد . طوریکه عمود وخیمه ی نظام خوانده شده است و روضه خوان یادداشت روز نویس شده از ولی فقیه نقل قول کرده که طبق اعتراف خودش نگران عملکرد ذره ومثقال می باشد .زیراکه خداوند ناظر اعمال همه کار ها واعمال است .برای اینکه همه حرکات و عملکرد ها را شنود می کند . البته ک روضه خوان یادداشت روز نویس شده در یادداشت روز خود هیچگونه اشاره ای به مطالبات مردم ونقش اینان در جامعه در جشن 29 سالگی نکرده است ولی در عوض از دشمن گفته است . عجیب است که چگونه است که این رژیم تروریستی آخوندی فقط توانسته است فقر ومعتاد وخائن وجاسوس و دشمن تولید کند که این روضه خوان از 3 دهه گذشته زمام داران به این جمع بندی رسیده است که هراس از دشمن نیست ، زیرا که تعصب ولایت هست . یعنی اینکه مردم ومطالبات ونقش آنان هیچ ارزشی ندارد . زیرا که روضه خوان یاددشت روز نویس شده به این باور رسیده است که جای هیچگونه هراسی نمی باشد . برای اینکه چنین تعصبی نسبت ولایت هست و چندین بار نیز تأکید شده است که چنین باید از خدا ترسید
"جشن 29 سالگي انقلاب، فرصت بزرگ خانه تكاني جان هاست، فرصت زنگارزدايي از دل ها. كه اگر چنين شد جايي براي غافل شدن در درون جبهه انقلاب و چشم بستن بر دشمني ها و فرصت طلبي ها و رخنه جويي ها نخواهد ماند. اگر مقصد و مقتدا را گم نكنيم، مي شود كه دل ها يكي باشند. اين علي بن ابيطالب(ع) است كه در پايان نجوايش با كميل و پس از ستايش دل هاي پرظرفيتي كه آنها را حجتي براي ديگران مي داند، ديدارشان را با اشتياق تمام آرزو مي كند «علم با حقيقت بصيرت بر آنها هجوم آورده و با روح يقين هم نشينند.و آسان يافته اند آنچه را قدرتمندان عافيت زده دشوار مي دانند. و مأنوسند با آنچه جاهلان از آن دوري گزينند. در دنيا با بدن هايي زندگي مي كنند كه روح آنها آويخته به ملأ اعلاست. آنها جانشينان خداوند در زمينند و دعوت كنندگان به دين او. آه! آه كه چقدر مشتاق ديدار آنها هستم. اي كميل هرگاه خواستي برگرد.»هراسي از دشمن نيست، كه نعمت ولايت هست. فقط بايد از خدا ترسيد، از مرصاد او. از خود بايد ترسيد، اگر آسان اسير دانه و دام مي شود و خويشتن خويش را مي بازد. هيچ تضميني براي هيچ كس نيست الا اينكه از دل و جان گفته باشي «كفي بالله وكيلاً و شهيداً و حسيباً»."
در خاتمه اینکه معلوم نیست که را روضه خوان یادداشت روز نویس زیادی اهل تعارف ورویدروایسی می باشد و بدون نگرانی واقعیت را بیان نکرده ودست به خود سانسوری زده وبا کتمان کردن انع از بازگوئی حقایق شده است . یعنی اینکه مشخص نیست برای چه باید در یک حکومت مذهبی با 3 دهه ی تجربه وادعای جانشین خدا برروی زمین کردن به نام ولی فقیه که دارد به جای اینکه توضیح داده شود چرا در 3 دهه گذشته با سوء استفاده کردن از نام مذهب عوامفریبی و جنایت وخیانت وغارتگری شده و بحران سازی و جنگ افروزی و شیادی وکلاهبرداری شده است و اک نون نیز به جای پاسخگوئی به عدم بر آورن مطلبات مردم توصیه شده است که باید از خدا ترسید! بلی برای چه روضه خوان یادداشت روز نویس شده مشخص نکرده است که برای چه باید از خدا رسید . اولاً این چگوه خدائی می باشد که فقط وظیفه دارد ترس ایجاد کند!؟ اینکار این تولید ترس و خفقان ووحشت را که 3 دهه است رژیم تروریستی آخوندی و مسئولان ورهبرانش وارگان های سرکوبگرانش در همه سطوح شبانه روز انجام داده اند : بنابراین پرسش همچنان باقیست که بالاخره مسئوال شرایط کنونی در جامعه کیست؟ چرا در 3 دهه ی گذشته هرروز اوضاع اقتصادی و نابسامانی وناهنجاری های اجتماعی ووضعیت معیشتی زندگی مردم بدتر شده است و در عوض ارگان های گوناگون سرکوبگر و اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و انتظامی و شبه نظامی و .... هم قدرت وهم زور و هم اموال دارائی ها و ثروت های کلان بادآورده اشان بیشتر بیشتر شده است و اکنون یز به جای پاسخگوئی تجویز از خدا شده است؟!
هوشنگ – بهداد
شنبه 20 بهمن ماه سال 1386