نه مطبوعات ، بلکه مردم ایران نیز 3 دهه است که بطور مستمر نقش مرغ عزا و عروسی داشته اند
مقاله نویس روزنامه ی آفتاب یزد تصور کرده است که فقط مطبوعات تبدیل به مرغ و عزا وعروسی شده اند وعزا دارن وماتم زدگان وداغداران وگرسنگان وتهی دستان منظر دریافت نان بر توی سفره های خالی مردم ایران نمی باشد که 3 دهه است به انان دروغ گفته شده و پاسخ مطالبات آنان طبق فرمول صنعت پیشترفته و بسیار فعال 3 دهه ی بحران سازی کردن و با بحرا ن های جدید پاسخ بحران های حال می شود که با الگو برداری از روش پاسخ به مطالبات مردم با وعده های دروغ های تازه و جدید است که حواله می شود برروی وعده های داده شده ی دروغین سابق انباشته شده است. ولی در عوض و شادی وخوشی وجشن حتی از نوع هسته ای و حضور در مراسم عروسی و پای کوبی از آن حاکمان و زور مندان وقلدران وغارتگران وعوامفریبان وتصویر مار کشان ومار قالب کنان حاکم می باشد.
ایکاش فقط دروغ با دروغ پاسخ داده می شد وبد تر از دروغ انجام نمی شد . همچون بازتاب دادن قول بردن نان لبر توی سفره های خالی محرومان که منجر به رشد لجام گسیخته تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه شد و بر رشد تصاعدی فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و زئده های متصل و مرتبط زنجیره ای به آن شده است که هرروز گلوگاه راه نفس مردم محروم وتهی دست بیشتر بسته می شود. و لی مگر حاکمان از رو برو هستند و دست از عوامفریبی و شیادی کردن شان بر می دارند وبه نام ملت خبر از گزارش پیروزی هسته ای سر نمی دهند که اصلاً ملت نمی داند که بیش از دو دهه پنهانکاری و ادامه بازی موش وگربه و باج دادن در راستای سیاست خائنانه وچوب تاراج زدن بر منابع و ذخایر میهن مذاکره ومماشات با اروپا چیست که اکنون که گند دروغ های هسته ای در آمده استبرای راه فرار ملت سپر بلا شده است که ملت پشتیبان آن است . ا عجیب است ین ملت بیچاره هم گوشت دم گلوله توپ جنگ ضد می و ضد میهنی ایران و عراق است که خمینی آن را نعمت الهی نامیده بود که واقعاً اگراین جنگ خانمان بر انداز نعمت بود .لابد خشم الهی هم همین ها می باشند که اکنون بر ایران حاکم می باشند که بلای آسامنی می باشد که برای ملت ایران نازل شده اندکه 3 دهه است جواب مطالبات ملت همین گونه داده شده است . بنابراین این فقط مطبوعات نیست که تبدیل به مرغ عروسی و عزا ه شده است ، بلکه ملت ومیهن ایران است که به این سرنوشت شوم دچار شده است . برای اینکه اسیر یک مشت آخوندهای مفت خور شده اند که فلسفه واستعداد وهنرشان اعتیاد به سیاست توبره و آخو خوری است که اتفاقاً تنها قشر انگل جانعه هستند که از مرغ عزا وعروسی دو ذوققه خوری استفاه کرده ومی کنند . البته که جنگ زرگری و حیدر نعمتی باند وجناحی طبق تجربه ی گذشته حکایت از آن دارد که همه اش برنامه ی سرکاری وحقه بازی ونیرنگ بوده است.چونکه خمینی گفته بود هر زمان که احساس خطر کند نظام واسلانم در خطر است دستور می دهم تا که نما ز و حج و روزه تعطیل گردد. یعنی اینکه اسلام ابزار ووسیله ی حذف قدرت وسرکوب مردم است . بابراین قبل از اینکه نظام یک دست شود و اعلام گردد که هر سه نهاد اصول گرا و وابسته به ولی فقیه می باشند . یعنی اینکه دیگر دوران اصلاح طلبان نیست که به دلیل اختلافات باندی و جناحی که میان مجلس و دولت و شورای نگهبان وقوه ی قضائیه و مجمع مصلحت وجود داشت که هر نهادی تلاش می کرد جنگ وبازی را به سود خودش تمام کند . ودر نهایت هر یک که زر و قدرتش بیشتر بود واز حمایت ولی قیه بیشتر بر خوردار بود برنده ی بازی دوئل نهادها بود . ولی پس از یک دست شدن نظام مگر می توان انتظار داشت و پذیرفت که اختلافات میان مجلس ودولت ریشه ای می باشد ؟!
مگر پس از آنکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی و بودجه بندی را دولت خود سرانه منحل و بر هم ریخت مجلس به این عمل ضد قانونی دولت اعتراض کرد؟ مگر زمانیکه دولت چپ و راست از ذخایر ارزی خزانه ی دولت بدون مجوز مجلس دخل و تصرف کرد و صرف هزینه های استانی رئیس جمهور و هیئت همراه شد مجلس جز هورا کشیدن کاری کرد و اعتراض نمود ؟ مگر حتی مجلس جرات کرد که به شکایت اعضای شورای شهر وشهردار تهران مبنی بر اختلاس 350 میلیارد تومان اختلاس پاسدار احمدی نژاد در زمان شهردار تهران بودنش تحیقیق و پژوهش و بررسی پیرامون این پرونده کند؟ مگر موقعی که احمد توکلی نامه انتقادی به پاسدار احمدی نژاد در مورد لایحه ی پیشنهادی بودجه ی سال 87 نوشت و لی اکنون از دولت دفااع می کند . بهر ال مگر پاسدار احمدی نژاد از موضع بالا جواب به مجلس نداد و نگفت که مجلس دراموردولت کارشکنی می کند که بالاخره نامه سر از دفتر ولی فقیه در آورد ونامه ی حکومتی به نفع مجلس صادر شد ؟ مگر عاقبتپاسدار احمدی نژاد هرکاری که می خواست با بودجه وبنزین و آزاد کردن نرخ آن نکرد ومجلس هم آن را به تصویب نرساند ؟
بنابراین تصور اینکه اختلاف جدی میان این نهاد ها وجود دارد جدی نمی باشد و جنگ ودعوای زرگری شان پیرامون چگونگی سهم غارتگری ها و دزدی ها می باشد و بقول معروف دعوا یاسب و آباد گرانی ساخت که می خواست ژاپن اسلامی به سازد . آنقدر فرمایشی و آلت دست و بی عمل و خنثی و ضد مردم بود ه است که بقول یک نماینده ی مجلس که مدتی پیش اعتراف کرده بود که هر روز ارزش جایگاه مجلس از نظر قانون گذاری پائین تر می آید وا فزوده بود که بود ونبود نماینده در مجلس با هم فرقی ندارد و این نظر کاملاً درست است . برای اینکه یکی به نام ولی فقیه است که همه کاره است وبه جای همه تصمیم گیری و برنامه ریزی می کند. لذا وقی به این شفافی افشاگری و اعتراف می شود که جایگاه مجلس چگونه است، پس دیگر جای این مسئله باقی می نماند تا که تصور شود اختلافات باید جدی باشد و کاسه وکوزه بر سر مطبوعات و یا رقیب شکسته نشود .
مگر دو سال تمام پاسخ انتقادات به تورم وگرانی از رئیس جمهور گرفته تا وزرا ء و سخنگوی دولت و ولی فقیه حامی دولت انکار و تکذیب کردن نبود و آن را ساخته مطبوعات و رقیب قلمداد نمی کردند و تأکید نمی شد که عمداً تلاش می کنند تا که طرح ها اقتصادی دولت را شکست خورده معرفی کنند ونوعی همکاری با دشمن قلداد نمی شد ؟ مر پاسدار احمدی نژاد پس از دوسال در مصاحبه ی تلوزیونی اعتراف نکرد که تورم وگرانی وجود دارد ومقصر بانک مرزی می باشد؟وب چهه نف مردم تغییر کرد؟ مشکلتورم وگرانی حل شد؟ همینطور مگر میان پاسدار احمدی نژاد ورفسنجانی چه رد و بدل شده بود وچگونه اتهاماتی زده شده بود ؟ و لی جشن اخیر مراسم ضیافت مهمانی آشتی کنان در دفتر ریاست جمهوری چه بود وچرا جایگزین اتهامات جاسوس و خائنین هسته ای و همکاری به دشمنی بیگانه شد؟
از سوی دیگر شورای نگهبان با چه نوع اتهاماتی نامزدان دوم خردادی ها را در چه ابعادی رد صلاحیت کرد و رفسنجانی چگونه از شورای نگهبان تشکر کرد و ضمن پیشنهاد حضور حد اکثری مشارکت مردم که در راستای سال اتحاد ملی ولی فقیه بود مگر نگفت چه خوب شورا ی نگهبان با رد صلاحیت کردن ها به غائله اعتراضات فله ای پایان داد ؟ چونکه سیاست به مرگ گرفتن رقیب شسکست خورده را خوب به مرگ تهدید کردن را اجرا کرد تا با به تب کرد ن راضی شوند.
در خاتمه اینکه این داستان اینکه رقیب شیفتگان قدرت است و اصول گران عاشقان خدمت ، یک دجال گری و شیادی عومفریبانه برا ی حذف رقیب و خود مدعی جایگزین شدن آن بود . برای اینکه مدعی ثابت کرد که خیلی بیش از رقیب مغلوب شیفه قدرت و ثروت و سرکوب و انحصاری کردن آن می باشد و عاشق مردم بودن هم یک شگرد مزورانه برای حذف رقیب بوده است که برگردان همان بازی مرغ عزا و عروسی شدن مردم برای مفتخوران حاکم به سیاسست توبره و آخور خوری می باشد که توضیح داده شد چگونه سیاستی می باشد. مطمئناً مجلس هشتم هم خنثی و هم آلت دست وهم دزد وغارتگر از از مجلس هفتم خواهد بود . زیرا که قرار است مشتی گرسنه ی انتصابی آلت دست و تشنه ی عطش قدرت وثروت جدید به همکاران سابق خود شن به پیوندند وسهم تعویق شده خودشان را طلب کنند ومردم هم همچون 3 هه ی گذشته هیچ محلی از اعراب نخواهند داشت و باید همان مرغ عزا و عروسی باشد..
هوشنگ- بهداد
سه شنبه 7 اسفند ماه سال 1386