نقد وبررسی " تئوري هاي بي قواره (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 25 بهمن ماه سال 1386
"تحلیل و تفسیر و سفسطه گری و رود درازی های تکراری مللال آور و خسته کنند برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران"
عجیب است که این جمله مائو است که روزی گفته بود بزرگترین حربه علیه ی مردم مردم خودمردم می باشد که اکنوندر ایران به واقعیت پیوسته است.زیرا که این حربه چماق مردم علیه مردم 3 دهه است که هرروز در رژیم تروریستی آخوندی تکرار می شود. برای اینکه اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده پس از سپری شدن 3 دهه از قدرت گیری آخوندی های دزد وفرصت طلب و مرده خور و پس از برگزاری بقول خودش راهیپمائی با شکوه خوانده شده روز بیست و دوم بهمن سالگرد انقلاب 57 به جای اینکه به مردم ایران گزارش داده شود که اوضاع شرایط کنونی ایران ومردم چگونه می باشد؟ داستان بردن نان بر توی سفره های خالی مردم محروم وتهی دست چه بود وبه کجا رسید وچه جایگزین آن شد؟ موضوع تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه که پس از دو سال انکار و تکذیب کردن ، بالاخزه پاسدار احمدی نژاد در مصاحبه ی مطبوعاتی خود پذیرفت که تورم وگرانی در جامعه وجود دارد و عامل و مقصر اصلی را بانک معرفی کرد که اسکناس بدون پشتوانه چاپ و توزیع کرده است وقول مهار تورم وگرانی را داد . اکنون به جای اینکه در این مورد چگونگی مهار کردن تورم وگرانی و چگونگی راه حل وکاربرد آن به مردم ایران گزارش داده شود . ولی بطور عمدی از پاسخ دادن در این موارد آویزان به شکر خدا شده و بوش علم شده است تا اینکه توضیح داده نشود که وضعیت مردم وشرایط اقتصادی و عدم عدالت و آزادی و.. در 3 دهه ی گذشته چگونه بوده است وبرای مردم محروم یامستضعفانی که بقول خمینی جلاد قرار بود صاحب حکومت شوند چه انجام شده است؟ یااینکه حداقل گفته شود که مردم ایران یعنی چه؟چه تعداد از اینان در شوی نمایشی 22 بهمن شرکت کرده بودند؟ چرا نام مردم ایران مصادره شده و بصورت ابزاری مورد سوء استفاده واقع می شود؟ یعنی اینکه چرانام مردم ایران تبدیل به چماق و دروغ علیه ی خودشان شده و اکنون به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران، مخاطبین برون مرز مورد پرسش واقع شده اند ؟ یا به جای اینکه گفته شود که پاسدار احمدی نژاد در سخنرانی خود در مراسم 22 بهمن در میدان آزادی تهران چه گفت؟ چرا کوچکترین اشاره ای به مطالبات مردم اایران نکرد که اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده مجبور باشد برای فرار از مسئولیت پاسخگوئی اینگونه از موضع فرار به جلو آدرس غلط بدهد . و تصور کند که انگاری که بوش در مقام ولی فقیه می باشد که همکاره حکومت در ایران می باشد که برایش گزارش و ریپورت تهیه و تنظیم وآماده شده است که مرتبط به مسائل پیرامون بوش و پروژه ی هسته ای می باشد. بهرحال طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس شده یادداشت روز خودش را با نمی دانم وبا ابزاری و مصاره کردن نام مردم ایران اینگونه به بوش بیان کرده تا که پاسخ آن را از سوی بوش دریافت کند:
"نمي دانيم پس از انجام راهپيمايي پرشكوه مردم انقلابي و هشيار ايران كه بار ديگر چشم هاي دنيا را خيره كرد و جهانيان را به ابراز شگفتي واداشت، بوش همچنان احساس خوبي دارد يا خير؟ اما اين را مي دانيم كه دشمن از درك حقيقت اين انقلاب كماكان ناتوان است و با وجود گذشت سي سال از پيروزي انقلاب مردم ايران از تحليل صحيح و درك علمي مسائل مربوط به آن عاجز است"
البته گذشته از اینکه روضه خوانی های مشترکی که قلم بردستان یادداشت روز نویس پیرامون آمریکا و بوش و پروژه ی هسته ای به نام مردم ایران دنبال می کنند. یک ترجیح بند دیگر داخلی بنام رقیب دوم خردادی ها نیز وجود دارد که دشمنان داخلی همگام با آمریکا و بیگانگن نامیده می شوند . زیراکه ربط به رقابت و تضاد باندی و جناحی جنگ و سگ و دعواهای باندهای مافیائی گرگ های هار محور قدرت و ثروت می باشد که جز نام مردم همانگونه که گفته شد بعنوان ابزاری و چماق و مشروعیت بخشی قلابی و کاذب برای رژیم نا مشروع مورد سو ء استفاده واقع می شود دیگر این مردم هیچگونه محلی از اعراب ندارند ودارای هیچگونه حق و حقوق و مطالباتی نمی باشند که حتی نیاز به مطرح کردن ونام برد ن داشته باشد . بنابراین در ادامه ی گزارش به بوش دادن ومنظتر پاسخ ماندن، اکنون در دنباله دشمن داخلی نیز مورد سئوال واقع شده و بر زیر تبیغ برده شده است و چنین از ناتوانی تحلیل دشمنان از حمایت مردم از رژیم تروریستی آخوندی و حضور در راهپیمائی های و خیمه شب بازی های انتخابتی انتصاباتی گفته شده است:
"اتفاقا يكي از موضوعاتي كه دشمنان خارجي- و به تبع آن دنباله هاي داخلي آنها- در تحليل آن عاجزند، مساله حضور مردم ايران در صحنه دفاع از حفظ و تداوم انقلاب است. واقعه اي كه در مقاطع مختلف زماني مثل ايام انتخابات و بيش از هر جا، در راهپيمايي هاي سالانه به مناسبت سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي اتفاق مي افتد و سخت موجب شگفتي توام با آزار دشمنان مي شود. شگفتي آنان بيش از هر چيز از آنجا ناشي مي شود كه حضور ديرپاي مردم در صحنه دفاع از انقلاب، در قالب تئوري ها و نظريه پردازي هاي آنان درباره «پديده انقلاب» نمي گنجد"
طلبه پاسدر یادداشت روز نویس شده در ادامه ی یادداشت روز خود که شامل روضه خوانی و گریز به صحرای کربلا زدن و سفسطه گری کردن های تکراری می باشد که جز روده درازی مشمئز کننده وملا ل آور و خسته کننده ی چاپلوسانه و دروغ گفتن وکتمان حقایق کردن است و نه اینکه هر گز سخنی از مردم ومطالبات آنان گفته نشده است، بلکه آنگونه ادعای مضحک کرده است که گویا وظیفه ی این مردم فقط حمایت کردن از رژیم ضد مردمی و عوامفریب و دزد وغارتگر و جنگ افروز می باشد . جالب اینکه بزدلی و تحریف گری وعجز ناتوانی در بیان حقایق ملموس جامعه را که هر بچه دانش آموز مدرسه ای نیز به آن اشراف دارد بطور وارونه به متفکران دانشگاهی غربی نسبت داده شده و پیرامون آن اینگونه حلاجی یا در اصل وراجی کرده است"
"متفكران غربي و به ويژه كساني كه در بحث هاي مربوط به انقلاب و تغييرات اجتماعي صاحب نظر و كرسي دانشگاهي هستند، وقتي با اين نگاه و با تكيه بر نظريه هاي آكادميك خود، به تحليل مسائل انقلاب اسلامي ايران مي پردازند، چون مي خواهند واقعيات را آن چنان جلوه دهند كه در قالب تنگ و چارچوب يكسره مادي نظريات خود بگنجانند، هرچقدر تلاش مي كنند، نمي توانند از بسياري از مسائل آن سردر بياورند، موضوعاتي مثل ادامه خروشان انقلاب اسلامي و زنده و مطرح بودن شعارها و اصول اوليه آن پس از سي سال و يا حضور انبوه و خستگي ناپذير مردم ايران - علي رغم همه سختي ها، كمبودها، مشكلات روزمره و... كه با آن دست به گريبان هستند- در هر صحنه اي كه براي دفاع و اعلام وفاداري و حمايت از انقلاب لازم است و... بعضي از آنها براي پنهان كردن عجز خود در تحليل اين گونه مسائل، دلايل و موضوعاتي را به عنوان تحليل مطرح و اعلام مي كنند كه براي آگاهان و كساني كه واقع بينانه و از نزديك مسائل انقلاب ايران را تعقيب مي كنند و يا مثل مردم ايران در بطن و متن آن قرار دارند، بيشتر به جوك و هذيان گويي شبيه است تا تحليل علمي و بيان واقعيات!"
درخاتمه اینکه برای بر طرف شدن هرگونه ابهام و افشای رسوگرایان قلم بر دستان اگر کسانی هستند که یادداشت های روز این روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری را در 3 یا 4 سال پیش مشابه ی فضای کنونی تبلیغاتی مجلس هفتم بخاطر داشته باشند و یادداشت های روز های پس از مجلس هفتم وبه خصوص رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی یک نگاه یا مقایسه سطحی شود. در می یابد که درست نقطه ی مقابل می باشد که نه ماهیت عوافریب و شیاد ودجال قلمزنان بعینه به نمایش گذاشته شده است ، بلکه همانگونه که تذکرداده شد نام مردم و بازگوئی تاکتیکی مطالبات آنان مورد سوء استفاده ی کامل واقع شده است . برای اینکه آن زمان که رقیب دوم خردای بر سر قدرت بود . قلمزنان یادداشت روز نویس پیوسته اشک تمساح برای فرو دستان و خیل ارتش بیکاران در جامعه می ریختند وشکایات وشکوه و انتقادات بسیار به تورم وگرانی و بیکاری و فقر و نا هنجاری های اجتماعی و رشد شکاف گسترده ی طبقاتی می کرذدند و از معضل امرار معاش مردم و وضعیت خراب اقتصادی و مشکلات فرهنگی و اجتماعی و هنری و دانشگاهی و ... می گفتند و تأکید می کردند که مدعیان اصلاح طلبان قلابی فقط به فکر توسعه فضای سیاسی و جامعه ی مدنی و فرهنگ گفتمان تمدن ها و حزب سازی دولتی برای خودشان وباندهایوابسته به دوم خردادی ها می باشد و بودجه های کلان صرف می کنند و نسبت به توسعه ی اقتصای توجهی ندارند. زیراکه شیفتگان قدرت می باشند . در صورتیکه رقیب اصولگرا که 26 سال است در صف انتظار خزیدن به قدرت می باشد عاشقان خدمتگزاری به مردم ایران می باشند . زیرا که اینان رگز چشم بقدرت ندوخته و بر حسب وظیفه ی شرعی و دینی و مکتبی خود وارد میدان مبارزه وخدمتگزاری به رددم وترغیب و تشویق و ساده زیستی شده اند . اکنون این ادعاهای پوچ و شیادانه و عوامفریبانه دروغ و پوچ و وارونه از آب در آمده و زیرآب همه دعاوی کذب زده شده است. آنگونه که حتی نه بیلان و آمار که حتی نام وکلامی از عملکرد عاشقان خدمتگزاری به مردم ایران از سوی اصولگرایان حاکم و باندهای مافبیائی دزد و غارتگر و سرکوبگر برده نمی شود. البته بیادداشته باشید که چشم انداز بس تیره وتار و سیاه وشوم تر از شرایط کنونی در راه می باشد.بنابراین در شرایط کنونی افشای نمایش موش و گربه بازی هردو جناح غالب و مغلوب و فراخوان به عدم حضور و شرکت در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی آزمون الهی ولی فقیه برای مجلس هشتم می باشد
.
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 25 بهمن ماه سال 1386