نقد وبررسی " نه اين و نه آن الگوي خودمان(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 18 آبان ماه سال � 1387

"کمدی و تراژدیک اینکه، صاحب خر شلی که توی گل فرو رفته و گیر کرده است، ادعای رخش وقهرمانی دوی جهانی دارد"

آخوند طلبه پاسدار آنگونه تصویر مار کشیده و مار قالب کرده که انگاری با جامعه ی کوران سر و کار دارد و مردم ایران نمی دانند که رژیم حاکم بر ایران یک رژیم خرافه پرست و ارتجاعی سرمایه داری عصر شتر سواری می باشد و آنگونه بی در و پیکر نمی با شد که در این نظام دین فروش و عوامفریب و غارتگر و جنگ افروز، نیستند بیشمار پاسداران و آخوند ها و آقا زاده ها و شرکای شان که یکشبه صاحب ثروت های کلان نجومی شده اند؟ همینطور جامعه ی کنونی محصول 3 دهه ی حکومت آخوند ساخته شده نمی باشد که آنچنان دو قطبی شده است و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه وجود دارد که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فر اقتصادی زندگی می کنند که اکنون طلبله پاسدار با پاک کردن عمدی صورت مسئله و آدرس غلط دادن از موضع انتقادی از بحران گسترده ی مالی و اقتصادی در آمریکا گفته و نتیجه گرفته است که تئوری ها و نظریه های مکتب کاپیتالیسم و سرمایه داری برد کوتاه و موقتی دارد . البته مشخص نیست که چرا نگفته است که بحران مهار ناپذیر تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری و افزایش کسری بودجه و واردات و کاهش درآمد بودجه و حساب ذخیر سپرده وپس انداز در ایران ناشی از چیست و مقصر کیست و عاملش چیست ؟

البته چون پیوسته قید و تأکید شده است که قلم بر دستان یادداشت روز نویس و تحلیل گر شده هر گز کاری به بررسی ارزیابی علت و معلول و ریشه ای و پاسخگوئی به مخاطبان خود نمی باشند ، بلکه برای انحراف اذهان عمومی و کتمان کردن واقعیت ها همیشه با فرار کردن از بحث های اقنائی و مقایسه ای، به برخی از معلول ها با روش فلسفه ی حوزوی سفسطه گری می پر دازند تا که تیغ انتقاد شان نسبت به دیگران تیز باشد و اینان و رژیم تروریستی آخوندی بدون اشکا ل و انتقاد همچنان طبکار باقی بمانند . جالب است پاسدار گماشته ای که خودش اعتراف کرده است به تئوری های اقتصادی باور ندارد و پس از 3 سال که اقتصاد کشور ووضعیت معیشتی مردم بس نابسامان و طاقت فرسا شده است . اکنون گزارش شده است که اخیراً پاسدار گماشته احمدی نژاد از خواب عمیق خرگوشی بیدار شده است و دو نامه جداگانه برای صاحب نظران اقتصادی حوزوی برای راه چاره جوئی برای عبور از بحران اقصادی بی درمان نوشته و ارسال کرده است که بر اساس آموزه های دینی تنظیم شده است . یعنی همان آموزه های دینی که 3 دهه است بتدیل به ابزار قدرت و ثروت و غارتگری و سرکوب و خفقان و جنگ افروزی شده است که حد اقل طبه پاسدار یاداشت روز نویس به بحران اقتصادی حاکم و تلاش برای برون از رفت از این بحران اعتراف آشکارکرده است.

مسخره تر اینکه پس از 3 دهه اکنون که تضاد ها ی باندهای مافیائی قدرت و ثروت رشد کرده است، مدعیان نیز متوجه شده اند که سیستم اقتصادی نه اسلامی که لیبرالیستی می باشد که مسئول آنهم دولت های پیشین می باشند . یعنی حواله به ناکجاد آباد و تاریخ داده شده است که کسی تصور نکند دولت مردان گذشته همه مهره های اصلی رژیم توریستی آخوندی نبوده اند و رفسنجانی اکنون رئیس دو ارگان مهم مجمع مصلحت نگهبان و خبرگان آخوندی نمی باشد. وقی که اینگونه اعتراف می شود "همچنانكه توزيع عادلانه ثروت نيز به تنهايي با مباني اقتصاد اسلامي همخواني و سرسازگاري ندارد.: بنابراین مشخص است که ریشه دوقطبی جاعه و شکاف غعمیق طبقات در جامعه کجاست؟

مسخره تر اینکه در شرایطی که در کنار پدیده ی آقازاده پروری پدیده ی زنان وکودکان خیاباانی و دختران فراری از خانه هابه دلیل فقر و رشد فرهنگ ارتجاع و خرافات در کنار صف خیل ارتش بیکاران در حال رشد وطویل شدن قرار گرفته اند، طبله پاسدار قلم بردست برای اینکه با طنز گفتن نمک برروی زخم ها پاشیده باشد . اینگونه ادعای کمدی � تراژدیک کرده است:

"همچنين در صورتي كه اخلاق اقتصادي اسلام همچون تقويت روحيه كار، ساده زيستي، پرهيز از اسراف و تجمل گرايي، وقف كردن، اعطاء قرض، تلاش براي خشكاندن ريشه هاي فساد اقتصادي و... نهادينه شود آن وقت جامعه با حركت بسوي اقتصاد اسلامي و بهره مند شدن از مزاياي قوانين و شريعت اسلامي كه موثر در حوزه اقتصاد است دچار بحران هاي اقتصادي نمي شود و بي نياز از عاريه گرفتن الگوهاي اقتصادي بيگانه، سعادت مادي و معنوي متحقق خواهد شد."

در خاتمه اینکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس ر پایان یادداشت روز خود سنگ تمام گذاشت ونا گفته ها را بطور عریان عیان کرد و نسخه صادر کرد که اکنون که جهان با بحران اقتصادی مواجه شده است که از آمریکا شروع و بر خاسته و به جهان سرایت کرده و زنگ خطر را به صدا در آورده است . تأکید کرده که می بایست الگوی اقتصاد اسلامی در دستور کار اقتصاد جهانی برای عبور از بحران قرار گیرد . یعنی در حقیقت گفته است اکنون که رژیم تروریستی آخوندی همچون خر شل توی گل فرو رفته و گیر افتاده است و راه نجات ندارد . ادعا دارد که باید این خر شل رخش خوانده شود و برروی این خر شل رخش شده و در گل فرو رفته برای قهرمانی دو در جهان شرکت و رویش شرط بندی شود . البته وقتی که طلبه پاسدار با دانش و گفتمان حوزوی تئوری پرداز اقتصاد اسلامی در سطح جهانی شده باشد. معلوم است که آن روی سکه ادعای جهانی کردن احمدی نژاد و مدعی تغییر ساختار مدیریت جهان است که باز هم می بایست گفت که تکرار طنز کمدی و تراژدیک می باشد. البته بخشی از پاسخ این اراجیف را مهدی خزعلی در نوشتارکالبد و تبار و شخصیت شکافی خود پیرامون پاسدار گماشته احمدی نژاد به رشته ی تریر در آورده وترسیم کرده و داده است.
هوشنگ � بهداد
شنبه 18 آبان ماه سال � 1387