نقد و بررسی " واقعيت هاي غيرقابل انكار و اطلاع رساني آزاد" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387
"هیچ اشکال ندارد که در ایران سانسور و سرکوب حرف اول و آخر را می زند ، ولی چرا در عراق خبررسانی آزاد پیرامون توافقنامه ی امنیتی نمی شود؟
گذشته از اینکه اصطلاحات آزاد و آزادی و عدالت و دمکراسی جزو مقولاتی می باشند که در رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه جایگاهی ندارند، بلکه حتی نام بردن از اینان اتهام و جرم می باشد . تا چه رسد به اینکه قرار باشد در ایران وجود عینی و مادی داشته باشند .
اما از سو ی دیگر آخوندها در حوزه های علمیه اصطلاحی به نام واعط غیر معتذ دارند . یعنی اینکه آخوندهای م بر سر منبر به دیگران می گویند و آنان را نصیحت می کنند وپند واندرز می دهند .خودشان هرگز به آنچه می گویند باور ندارند و انجام نمی دهند . اکنون آخوند سر مقاله نویس نیز با همین سبک و فلسفه حوزوی پیرامون رسانه های خبری و آزاد بودن شان نوحه گرائی و قلمفرسائی کرده وسخن گفته و پرسشگری نموده است . البته نه در مورد فضای داخل کشور تا که گفته باشد وضعیت خبررسانی چگونه است و اشاره کرده باشد که حتی نه به گزارشگر پارلمانی که حتی به نمایندگان نمایشی مجلس دکوری و کمدی و انتصابی اجازه داده نمی شود تا که در زمان رأی اعتماد گیری برای پاسدار میلیاردی و غارتگر محمد صادق محصولی پس از پایان شوی رأی گیری موقع شمارش که حالت شک بر انگیز در شمارش به وجود آمده است پرسش برای روشنگری شود که برای چه 2 رأس به جمع گاوداری افزوده شد تا وزیر تقلبی به زور تقلب جایگزین وزیر معزول با مدرک جعلی شود؟

بلی سانسور نهادینه شده که جایگزین خبرسانی آزاد در این نظام شده است اصلاً مورد نظر سرمقاله نویس نقاد نمی باشد . زیرا که توضیح داده شد در حوزه ی علمیه ی قم چگونه بر سر منبر می روند و چه برای دیگران می گویند وخود چه می کنند؟

فراموش نشود که سرمقاله نویس توصیه کرده و رهنمود داده است که البته برای مصلحت نظام ونامحرم بودن مردم سانسور خبرها مجاز است و اشکالی هم ندارد . به خصوص اگر پیرامون اهداف پروژه ی هسته ای و اقدامات تروریستی در برون مرز باشد . مهمتر اینکه اگر اخبار دزدی وغارتگری های سران رژیم واعوان انصارش باشد تأکید کرده است که دیگر انصاف نیست اینگونه ها خبر بازتاب داده شود ودر مورد شان روشنگری شود.
البته اگر غیر خودی باشد . یعنی مربوط به دیگران باشد. نسخه و دستور العملتجویز کرده است که دیگر شایسته نیست که آنچنان تبعیض و خفقان و سانسوری در کار باشد که اجازه داده نشود حتی رسانه های حامی نظام و دولت همچون حاکمان از آزادی دریافت و خبر بر خور دار شوند.

نکند یکبار اشتباه تصور کنید که این مرثیه خوانی سرمقاله نویس در مورد رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که در ایران فقط سانسور و سرکوب است که حرف اول و آخر را در مطبوعات و جامعه می زند و دیگر سخن و حرف و خبر دیگری از خبررسانی آزاد نمی باشد . از طرف دیگر چون سر مقاله نویس وکیل مدافع و سخنگوئی و نمایندگی مردم وکشور عراق را از قباله ی جهیزیه ای مادری اش به این به ارث رسیده است . بنابراین وظیفه عرفی و شرعی و قانونی اش می باشد تا که در امور داخلی عراق دخالت کند و انتقاد کند که چرا اطلاعات پشت پرده ی مصوبه ی کابینه ی عراق با توافقنامه ی امنیتی با آمریکا علنی نشده است تا با آ ن مانور داده شود و برای مردم عراق با دلسوزی کردن و اشک تمساح ریخته شود.

در خاتمه اینکه نتیجه گیری معنوی و مکتبی و دینی و قانونی و صد در صد انقلابی و مردمی که سرمقاله نویس کرده این است که تأکید کرده در چنين وضعيتي که در عراق پیش آمده است که پیرامون توافقنامه ی امنیتی خبررسانی آزاد نمی شود . بنابراین مسئولیت ووظایف رسانه هاي رژیم تروریستی آخوندی می باشد تا که به عنوان همسايه عراق آنهم همسايه اي که هم مذهب است و منافع ملي اش با اوضاع عراق گره خورده است پس جای پرسش ندارد و به وضوح مشخص است که بی تفاوتی هر گز قابل قبول نمی باشد . به خصوص اینکه پیوسته تأکید و اذعان شده است که امنیت عراق با امنیت و بقای رژیم تروریستی آخوندی پیوند خورده است که می بایست فعالانه و مسئولانه در صحنه خبری رسانی آزاد حضور داشت تا خلاء و کمبود سانسوری که در خبررسانی در عراق وجود دارد جبران گردد
.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387