نقد و بررسی " فقط عكس يادگاري گرفتند!(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 2 آذر ماه سال 1387
" دور زدن بحران معضلات معیشتی و مشکلات اقتصادی داخلی ، با برجسته کرن بحران اقتصادی و مالی و بانکی آمریکا"
جائی که عقاب بال بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟ یعنی اینکه عجیب واقعاً ساحل نشینان پاسدار و طلبه های قلم بر دسته گرفته و قلمزن شده باورشان شده است که گویا در سواحل جزیره های مستقل وخود کفا ودرجای امن لمیده وزندگی می کنند که در عالم خلسأ و بی خیالی فرو رفته و باوارونه گوئی کردن می توانند جهان پیرامون خودشان را تحلیل و تفسیر کنند. زیرا که اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده آنگونه اظهار شعف و شادمانی و خشنودی از عدم نتیجه گیری نشست گروه 20 گروه سران کشور ها در واشنگتن کرده است که درک نکرده که معنی این اعتراف چیست که با تأکید مبنی بر اینکه این کشورها میزان 85% در آمد ناخالص جهان را در اختیار خود دارند . ولی با اذعان کردن طوری خودش را به کوچه ی علی چپ زده است که انگاری اقتصاد ورشکسته ی تک محصولی وابسته به نفت رژیم تروریستی آخوندی هیچگونه وابستگی به بازار جهانی و مشتریان نفت ندارد وهیچ وارداتی هم در کار نمی باشد . یا اینکه کاهش روز افزون قیمت و بهای نفت دمار از نهاد سران رژیم تروریستی و خزانه و بودجه مملکت و دولت جراحی و خراطی شده مدعی عدالت محوردر نیاورده است . همینطور کاهش بهای نفت موجب سرعت بخشیدن به افزایش کسری بودجه و در آمد ارزی نشده است که طلبه ی قلم بردست گند سر و صدا و هوی ورشکستگی های طرح های اقتصاد وبانکی و پولی داخلی را فراموش کرده است و هورا کشیدن برای عدم موفقیت نشست گروه 20 در واشنگتن را سر داده است تا از این طریق توانسته باشد شکر خدا برای خود ونظام تروریستی آخوندی دست وپا کند و بقول معروف با ضرب سیلی توانسته باشد صورت خود را سرخ کرده باشد تا که بتواند آدرس غلط دهد و نعله وارونه زند.

مسخره اینکه طلبه یادداشت روز نویس بدون آنکه توضیح دهد که وضعیت مسکن در ایران چگونه است و موقعیت سیستم بانکداری در ایران در چه وضعیتی قرار دارد ؟ چرا در شرایطی که بهای کاهش نفت ادامه دارد . برای چه در ایران قیمت ریالی دلار افزایش یافته است ؟ یا اینکه برای چه رئیس بانک مرکزی تعویض شد؟ معهمتر اینکه چرا به جای اینکه نرخ تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری مهار گردد و چرا...؟ اما با مال تعجب با فراموشی عمدی معضلات و مشکلت داخالی، اینگونه پرسش در برابر بحران اقتصادی و مالی آمریکا که جهانی شده کرده و دلیل آن نیز چنین ضمیمه کرده است؟:

اينجاست كه اين سوال اساسي به ذهن متبادر مي شود كه علت و ريشه اصلي بحران هاي مالي غرب و خصوصاً ايالات متحده آمريكا كه طي يكي، دو ماه گذشته عيان گشته است چيست؟ اقتصاديون عامل بحران را در ركود اقتصادي آمريكا و اتخاذ تصميمات غلطي مي دانند كه به دنبال آن گرفته شد، چرا كه با ركود اقتصادي در آمريكا -طي هفت، هشت سال اخير- نرخ بهره بانك ها از سوي دولت كاهش داده شد و به تبع آن دريافت اخذ وام براي خريد مسكن افزايش يافت و به دنبال آن قيمت مسكن نيز سير صعودي پيدا كرد. از سويي ديگر؛ افزايش قيمت مسكن، تمايل در مشاركت ساخت مسكن را به همراه داشت و به مرور اين ساخت و سازها تا جايي ادامه يافت كه خانه هاي موجود از ميزان مورد نياز بيشتر شد و اين بار بالعكس روند كاهش قيمت مسكن شروع گرديد و در اين ميان افرادي كه در چند سال اخير خانه اي را به كمك وام و با قيمت بالا خريده بودند شاهد كاهش قيمت خانه خريداري شده بودند و بدين ترتيب ناگزير از پرداخت اقساط خانه سر باز زدند تا بانك خانه را به ازاي بدهي هاي معوقه تصرف كند. جالب اينجاست كه بانك ها نيز در اين چرخه متضرر شدند، چون براي تعداد بي شماري خانه وام داده بودند ليكن اكنون صاحبان آنها قادر به پرداخت اقساط وام نيستند و قيمت خانه ها هم از ميزان وام پرداختي بسيار كمتر شده است. اما سياسيون علت شكل گيري بحران هاي مالي را ناشي از تصميمات سلطه جويانه و جنگ طلبانه كاخ سفيد مي دانند و معتقدند سياست هاي يكجانبه گرايي جرج بوش و از جمله هزينه هاي جنگ در عراق و افغانستان عامل بحران اقتصادي كنوني آمريكاست"
مهمتر و کمدی تر اینکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله ی ارائه ی تحلیل خود بدون آنکه متوجه باشد در ایران چه خبر است و در 30 سال گذشته حکومت فاشیستی مذهبی چه کرده است؟ و اکنون وضعیت مردم ایران چونه است؟ . تازه نمی داند که خود مدعی کجا نشسته است ؟ و برای چه از موضع خود زنی و فرار به جلو چنین با ارونه گوئی کردن دست به بر یدن شاخه ای کرده است که خودش برروی آن نشسته است:

"علت العلل بحران هاي كنوني در حوزه اقتصاد جهاني را بايد در به حاشيه راندن دين از سياست و اجتماع دانست. چرا كه وقتي در راستاي پروژه �دين زدايي غرب�، دين و ايمان از سطح زندگي اجتماعي و تصميم گيري هاي كلان در مديريت كشور حذف مي شود آن وقت اقتصاد با سودطلبي آنهم بطور نامحدود و سياست با سلطه گرايي و يكجانبه گرايي در هم تنيده مي شود. و نتيجه طبيعي آن بروز بحران ها و چالش هايي است كه راه حل خروج از آنها ورود �دين� در عرصه زندگي و حيات است."

ازخاتمه اینکه اگر چنانچه هدف، بر مبنای فلسفه ی سگ مفت و گنجشک مفت و تیر در تاریکی رها کردن نمی باشد که پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس دست بر قلم برده است. در عوض قرار بود که وی مسئولا نه بحث و تحلیل اقنائی و مقایسه ای می کرد . آیا بهتر نمی بود که بقول معروف با یک سوزن به خود زدن شروع می کرد تا اینکه در دنباله می توانست یک جوالدوز به دیگران زدن می رسید؟ . نه اینکه فقط جوالدوز به دیگران زدن آغاز و با همان شیوه به پایان برده است ، بلکه بدون آنکه کلامی در مورد وضعیت ایران گفته و توضیح داده باشد که چگونه ماه عسل افزایش قیمت نفت تبدیل به موم خوری و عزا شده است . مشروط بر اینکه همان انتقاداتی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به دولت آمریکا و سیاست دخالت گری در عراق با صرف هزینه های مالی و خسارات جانی به عنوان ریشه ی بحران اقتصادی و مالی آمریکا مطرح کرده است بدون کوچکترین شک و ابهام این انتقادات و دلایل در مورد سیاست های رژیم تروریستی آخوندی در عراق و افغانستان و عراق و فلسطین ولبنان، بیشتر صدق می کند و واقعیت دارد. برای اینکه حاصل اوج افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به خزانه ی دولت ، مگر جز این بوده است که فقط صرف ارگان های نظامی و سرکوبگر داخلی و مانور و رزمایش و همایش و آزمایش موشک دور برد شده است؟ همچنین مگرپول های کلان اهدائی به حزب الله لبنان و حماس داده نشد تا که جنگ 33 روزه با اسرائیل و جنگ داخلی ساف و حماس در فلسطین و جدائی نوار غزه در فلسطین بر پا شود و ریالی هم صرف برنامه ریزی خدماتی و رفای عمومی مردم واقتصاد کشور نه اینکه نشد، بلکه تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری افزایش یافت و اوضاع آنگونه داغان و خراب و بحرانی شده ومی باشد که امثال طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران مجبور هستند که از بحران اقتصادی و مالی آمریکا گزارش و تحلیل و تفسیر مورد دلخواه خود ارائه دهند تا به منتقدان ونارضیان وانمود کنند که اگر وضع اقتصادی رژیم تروریستی خراب است ، خوب نگاه کنیدکه وضع اقتصادی و مالی آمریکا هم بحرانی می باشد که علاجش دوری جستن سیاست از دین در این کشور بوده است.
هوشنگ � بهداد
شنبه 2 آذر ماه سال 1387