نقد و بررسی " چرا احمدي نژاد ؟ (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 20 آبان ماه سال 1387
دفاع متناقض ووارونه ی پاسدار حسین شریعتمداری از پاسدارگماشته احمدی نژاد و دولت نهم ووابسته کردن منتقدان ومخالفان بیرونی و داخلی دولت به دشمن "
سربازجو حسین سربازجو نه یک عنصر طلاعاتی امنیتی پرونده و سناریو ساز و تحریف گر و وارونه گو می باشد که بهمان گونه که نسبت به مخالفین و رقبا دگر اندیشان با نجربه و تخصص و خصوصیات قید شده برخورد دشمنانه می کند ، بلکه در در مقابل در برخورد با خودی و مهره های نزدیک به لوطی جماران بسیار متملق و چاپلوس و مداح و ستایشگر می باشد، به خصوص اگر چننچه نسبت به خودی مجبور باشد که نا پرهیزی کند و انتقادی نماید که مورد انتقاد واقع شود وهر چه این سمبه واکنشی پر زور تر باشد واکنش تملق گوئی و چاپلوسی این سربازجو حسین شریعتمداری نیز مشمئز کننده ترمی باشد . همچون همین یادداشت روز تهیه شده ی کنونی که پیرامون گماشته ی لوطی جماران پاسدار احمدی نژاد تنظیم شده است. مثلاً با فراموش کردن یادداشت روز 13 آبان سال 83 خود که نتیجه گرفته بود آغاز جنگ خانمان بر انداز 8 سال ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق شد که بیش از چندمیلیون نفر کشته و مجروح و جانباز و موجی و آواره وبی خانان شدند که طبق اعتراف رفسنجانی که در نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد این جنگ مبلغ 1000 میلیارد دلار خسارات مالی واردشد و خمینی با سرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ در نهایت زبونی مجبور به پذیرش آتش بس شد. اکنون سربازجو حسین شریعتمداری از این جنگ به عنوان پیرزی رژیم تروریسی آخوندی نام برده است که چرا سقوط نکرد و توانسته است به بقای ننگین خودش ادامه دهد .
پرسش است که پیروزی یعنی چه؟ همانگونه که خمینی جنگ ضد ملی و ضد میهنی خانمان بر انداز را نعت الهی نامید . معلوم نیست که پیروزی همچون جنک نعمت است شامل حال چه کسانی شد؟ زیرا تا آنجا که به مردم ایران بازی می گردد نه خواهان این جنگ وادامه ی آن بودند و نه اینکه نه از نعمت جنگ و پیروزی ادعا شده ی آن چیز ی عایدشان نشد ، بلکه آنگونه معضل و مشکلات و غم وعزاداری و مصیبت ومصائب برای شان آورده شد که هنوز هم پس ز 20 سال که از زمان آتش بس می گذرد نه اینکه ترکش خاموشی برق ضرر و زیان جانی و مالی وارد می کند ، بلکه در اثر طرح کودتای خاموش و خزنده که شد که پاسداران و بسیجیان بطور مشترک دست به تقلبات انتخالبات - انتصابات زدند وپاسدار گمنامی را رئیس جمهور کردند که جز دروغ گفتن ودست به خالی بندی کردن و رشد تورم و گرانی افسار گسیخته و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری برای تهی د ستان محرومان ارمغان آوردن هدیه ی دیگری نداشته است که به جای وعده بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان و مبارزه با مفسدان اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان جایگزین شده است که اکنون پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری که نقش اساسی در رئیس جمهور کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد داشته است . اکنون مجبور شده که از بس گلا زده شده است انتقاد تاکتیکی کند که سپس تملق گوئی کند . زیرا که گذشته از افتضاحی که با استیضاح و بر کناری پاسدار علی کردان دولت نهم به وجود آورد . اکنون به دلیل عریضه نویسی که برای اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا ارسال شد که حتی مورد انتقاد همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری واقع شد . ولی حال برای جبران کردن شکر سرخ خوری خود دست به تملق و چاپلوسی ومداحی گری و ستایش کردن از پاسدار گماشته ی احمدی نژاد زده است و سخت در مقابل به منتقدین تهاجم کرده است که چرا به عملکرد غیر قابل دفاع پاسدار گماشته احمدی نژاد انتقاد می کنند؟ مهمتر در مقام دفاع از پاسدار گماشته احمدی نژاد، بدون پاسخ دادن که تورم وگرانی و فقر وبیکاری و انزوای جهانی رژیم تروریستی آخوندی چیست که روی سخن به منتقدان می تواند مدعی شود جزو ارزش های مکتبی و انقلابی باشد و اینگونه ادعای کمدی مسخره 3 سئوال ضمیمه کرده است؟:
"اكنون سه سؤال مطرح است. اول اين كه آيا مي توان در ارزشمند بودن اهداف اعلام شده كمترين ترديدي داشت؟ و دوم آن كه آيا احمدي نژاد براي رسيدن به اين اهداف همه تلاش و تمامي شب و روز خود و كابينه اش را به كار نگرفته است؟ و آيا در اين راه هيچ لحظه اي را از دست داده است؟ و سوم آن كه كدام چشم واقع نگري مي تواند، موفقيت هاي فراوان و شگفت انگيز احمدي نژاد و گام هاي بلندي كه براي تحقق اين اهداف برداشته است را ناديده بگيرد؟"
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ر ادامه ی تصو یر مار کشی و مار نشان وتملق و چاپلوسی کردن خودکه دلیل ماراتونی سفر های استانی و صرف هزینه ای بسیار سنگی که بدون مجوز از خزانه ی دولت برداشته شده است و رقم واردات را بالا بردن وخزانه ی کشور را خالی کردن که مربط با دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و تبلیغات انتخاباتی – انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم بوده است که کلی قول ها ووعده های مصوبه های دولتی کاغذی استانی داده شده است چه بازده ی مثبت دیگری بهمراه داشته است که اینگونه ادعای وارونه ی پوشالی شده است :
"- دولت نهم با تلاش پيوسته و شبانه روزي -كه اگر نگوئيم از مرز طاقت فرسايي گذشته است، به يقين بايد بپذيريم روي اين خط قرار دارد- گفتمان كار و تلاش بي وقفه را با دو شناسه «انقلابي» و «مردمي» نهادينه كرده است اين تحول بزرگ كه به تدريج حلقه هاي مياني و بدنه دولت را هم فرا مي گيرد، نياز حياتي نظام و آرزوي ديرينه مردم بوده است كه متاسفانه در دولت هاي سازندگي و اصلاحات مورد توجه جدي قرار نگرفته بود. كدام مسئول و دولتمردي را مي توان آدرس داد كه در اوج پركاري به اندازه يك چندم احمدي نژاد فعال و در همان حال تلاش بي وقفه او با دو ويژگي انقلابي و مردمي توأم بوده يا باشد؟! يكي از وزرا كه سابقه اي طولاني در جبهه و جنگ دارد و سال هاي متمادي است روزانه فقط يك وعده غذاي سبك مي خورد، براي نگارنده تعريف مي كرد در يكي از سفرهاي استاني آقاي احمدي نژاد متوجه اين ويژگي او شده بود. تصور نگارنده اين بود كه حتماً احمدي نژاد ايشان را ملامت كرده كه چرا چنين مي كني؟ ولي واكنش آقاي رئيس جمهور اين بود كه؛ مبادا كار نمي كني كه تپل! مانده اي؟! شايد اين واكنش آقاي احمدي نژاد سختگيرانه بوده است، شايد! ولي فرهنگ او همين است، كار مداوم براي مردم با اميد به رضاي خدا و پاداش اخروي."
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که مگر چند سال است که خمینی شیاد مرده است چه کسی جایگزین وی شد؟ نوچگان و یاران نزدیک خمینی چه کسانی بودند؟ در 3 دهه ی گذشته قدرت و دولت در اختیار چه کسانی بوده است وچه رابطه ای با خمینی و جانشین وی داشتند؟ اگر چنانچه نظام از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد رشوه و تبعیض و ... نباشد . پس چرا شرایط به اینجا کشانیده شد و یا اینکه چه دلیل دارد که سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری با اینگونه خود زنی کردن زیرآب خمینی شیاد وجانشین وی و حامیانش را در دفاع کرد ن از پاسدارگماشته احمدی نژاد بزند؟:
بدتر اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری فریب دادن مردم با عنوان مبارزه با مفسدان اقتصادی کردن که هر گز گفته نمی شود اینان کیستنند و چگونه به جود آمدند گول زدن مردم با وعده ی دادن نان برتوی سفره ای خالی اشان را هنر به صحنه کشاندن مردم ودرگیر مسائل سیاسی دانسته که افتخار کرده است تا قبل از پاسدار احمدی نژاد اینگونه مردم گول زدن و سیاه کردن سابقه نداشت . در صورتیکه این یک شگرد سوخته و لو رفته ونخ نما شده است که از دوران خمینی شیاد با وعده ی دادن حکومت به مستضعفان شروع وپس از آن در زمان خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی نیز ادامه داشت و این هنر سیاه بازی و عوامفریبی و دین فروشی و گول زدن مردم به ارث رسیده به پاسدار گماشته احمدی نژاد اینگونه نیست که فقط مختص این پاسدا دروغگو وخالی بند بوده است.
در خاتمه اینکه همانگونه که بازده ونتایج سفره های تبلیغاتی – انتخاباتی و دفاع از پروژه ی هسته ای استانی گفته نشده که چیست؟ از طرف دیگر . وقتی با شیوه ی جانبدارانه و یک طرفه بازجوئی تحلیل داده می شود. مشخص است محرومانی که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند که در بدترین شرایط ممکن زندگی می کنند جزو ناراضیانی قلمداد شده اند که از امتیاز 100 نمره داده شده به عملکرد دولت پاسدار گماشته احمدی نژاد فقط موجب کاهش 10 امتیاز شده است. همچنین سر بازجو پاسدار حسین شریعتداری نگاه به صف حاميان و مخالفان دولت انداخته که مدعی شده درس آموز است زیرا كه اینان را جزو دشمنان تابلودار بيروني و داخلي رژیم تروریستی آخوندی هستند که شامل انقلاب آمريكا، اروپا، اسرائيل، گروهك هاي تروريستي ضدانقلاب، مفسدان اقتصادي، حرامخواران و برخي از احزاب داخلي می شوند كه پرونده سياهي از حمله به ارزش هاي اسلامي و انقلابي و همخواني با قدرت هاي بيروني دارند که در حلقه مخالفان سرسخت دولت نهم جاي گرفته اند. البته با فاکتور گرفتن از عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی برای کانال ارتباطی به آمریکا زدن که از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد دنبال شد . همچنین نقش و موضع گیری رحیم مشائی معاون رئیس جمهور در مورد طرح دوست بودن با اسرائیل و پنهانی به آمریکا سفر کردن ، مشخص نیست که پیام ومفهوم نامه ی تبریک برای اوباما نوشتن چیست که ادعا شده است حامی اسرائیل می باشد؟ اما اکنون سئوال است که اینان در کجای تقسیم بندی دشمنان ومنتقدان ومخالفان دولت نهم در کنار اسرائیل و آمریکا قرار می گیرند تا صد البته طبق این ادعا و تحلیل رده بندی کرد دشمان شامل حال خود پاسدار احمدی نژاد گماشته ی لوطی جماران هم می شود؟!
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 20 آبان ماه سال 1387
دفاع متناقض ووارونه ی پاسدار حسین شریعتمداری از پاسدارگماشته احمدی نژاد و دولت نهم ووابسته کردن منتقدان ومخالفان بیرونی و داخلی دولت به دشمن "
سربازجو حسین سربازجو نه یک عنصر طلاعاتی امنیتی پرونده و سناریو ساز و تحریف گر و وارونه گو می باشد که بهمان گونه که نسبت به مخالفین و رقبا دگر اندیشان با نجربه و تخصص و خصوصیات قید شده برخورد دشمنانه می کند ، بلکه در در مقابل در برخورد با خودی و مهره های نزدیک به لوطی جماران بسیار متملق و چاپلوس و مداح و ستایشگر می باشد، به خصوص اگر چننچه نسبت به خودی مجبور باشد که نا پرهیزی کند و انتقادی نماید که مورد انتقاد واقع شود وهر چه این سمبه واکنشی پر زور تر باشد واکنش تملق گوئی و چاپلوسی این سربازجو حسین شریعتمداری نیز مشمئز کننده ترمی باشد . همچون همین یادداشت روز تهیه شده ی کنونی که پیرامون گماشته ی لوطی جماران پاسدار احمدی نژاد تنظیم شده است. مثلاً با فراموش کردن یادداشت روز 13 آبان سال 83 خود که نتیجه گرفته بود آغاز جنگ خانمان بر انداز 8 سال ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق شد که بیش از چندمیلیون نفر کشته و مجروح و جانباز و موجی و آواره وبی خانان شدند که طبق اعتراف رفسنجانی که در نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد این جنگ مبلغ 1000 میلیارد دلار خسارات مالی واردشد و خمینی با سرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ در نهایت زبونی مجبور به پذیرش آتش بس شد. اکنون سربازجو حسین شریعتمداری از این جنگ به عنوان پیرزی رژیم تروریسی آخوندی نام برده است که چرا سقوط نکرد و توانسته است به بقای ننگین خودش ادامه دهد .
پرسش است که پیروزی یعنی چه؟ همانگونه که خمینی جنگ ضد ملی و ضد میهنی خانمان بر انداز را نعت الهی نامید . معلوم نیست که پیروزی همچون جنک نعمت است شامل حال چه کسانی شد؟ زیرا تا آنجا که به مردم ایران بازی می گردد نه خواهان این جنگ وادامه ی آن بودند و نه اینکه نه از نعمت جنگ و پیروزی ادعا شده ی آن چیز ی عایدشان نشد ، بلکه آنگونه معضل و مشکلات و غم وعزاداری و مصیبت ومصائب برای شان آورده شد که هنوز هم پس ز 20 سال که از زمان آتش بس می گذرد نه اینکه ترکش خاموشی برق ضرر و زیان جانی و مالی وارد می کند ، بلکه در اثر طرح کودتای خاموش و خزنده که شد که پاسداران و بسیجیان بطور مشترک دست به تقلبات انتخالبات - انتصابات زدند وپاسدار گمنامی را رئیس جمهور کردند که جز دروغ گفتن ودست به خالی بندی کردن و رشد تورم و گرانی افسار گسیخته و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری برای تهی د ستان محرومان ارمغان آوردن هدیه ی دیگری نداشته است که به جای وعده بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان و مبارزه با مفسدان اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان جایگزین شده است که اکنون پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری که نقش اساسی در رئیس جمهور کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد داشته است . اکنون مجبور شده که از بس گلا زده شده است انتقاد تاکتیکی کند که سپس تملق گوئی کند . زیرا که گذشته از افتضاحی که با استیضاح و بر کناری پاسدار علی کردان دولت نهم به وجود آورد . اکنون به دلیل عریضه نویسی که برای اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا ارسال شد که حتی مورد انتقاد همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری واقع شد . ولی حال برای جبران کردن شکر سرخ خوری خود دست به تملق و چاپلوسی ومداحی گری و ستایش کردن از پاسدار گماشته ی احمدی نژاد زده است و سخت در مقابل به منتقدین تهاجم کرده است که چرا به عملکرد غیر قابل دفاع پاسدار گماشته احمدی نژاد انتقاد می کنند؟ مهمتر در مقام دفاع از پاسدار گماشته احمدی نژاد، بدون پاسخ دادن که تورم وگرانی و فقر وبیکاری و انزوای جهانی رژیم تروریستی آخوندی چیست که روی سخن به منتقدان می تواند مدعی شود جزو ارزش های مکتبی و انقلابی باشد و اینگونه ادعای کمدی مسخره 3 سئوال ضمیمه کرده است؟:
"اكنون سه سؤال مطرح است. اول اين كه آيا مي توان در ارزشمند بودن اهداف اعلام شده كمترين ترديدي داشت؟ و دوم آن كه آيا احمدي نژاد براي رسيدن به اين اهداف همه تلاش و تمامي شب و روز خود و كابينه اش را به كار نگرفته است؟ و آيا در اين راه هيچ لحظه اي را از دست داده است؟ و سوم آن كه كدام چشم واقع نگري مي تواند، موفقيت هاي فراوان و شگفت انگيز احمدي نژاد و گام هاي بلندي كه براي تحقق اين اهداف برداشته است را ناديده بگيرد؟"
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ر ادامه ی تصو یر مار کشی و مار نشان وتملق و چاپلوسی کردن خودکه دلیل ماراتونی سفر های استانی و صرف هزینه ای بسیار سنگی که بدون مجوز از خزانه ی دولت برداشته شده است و رقم واردات را بالا بردن وخزانه ی کشور را خالی کردن که مربط با دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و تبلیغات انتخاباتی – انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم بوده است که کلی قول ها ووعده های مصوبه های دولتی کاغذی استانی داده شده است چه بازده ی مثبت دیگری بهمراه داشته است که اینگونه ادعای وارونه ی پوشالی شده است :
"- دولت نهم با تلاش پيوسته و شبانه روزي -كه اگر نگوئيم از مرز طاقت فرسايي گذشته است، به يقين بايد بپذيريم روي اين خط قرار دارد- گفتمان كار و تلاش بي وقفه را با دو شناسه «انقلابي» و «مردمي» نهادينه كرده است اين تحول بزرگ كه به تدريج حلقه هاي مياني و بدنه دولت را هم فرا مي گيرد، نياز حياتي نظام و آرزوي ديرينه مردم بوده است كه متاسفانه در دولت هاي سازندگي و اصلاحات مورد توجه جدي قرار نگرفته بود. كدام مسئول و دولتمردي را مي توان آدرس داد كه در اوج پركاري به اندازه يك چندم احمدي نژاد فعال و در همان حال تلاش بي وقفه او با دو ويژگي انقلابي و مردمي توأم بوده يا باشد؟! يكي از وزرا كه سابقه اي طولاني در جبهه و جنگ دارد و سال هاي متمادي است روزانه فقط يك وعده غذاي سبك مي خورد، براي نگارنده تعريف مي كرد در يكي از سفرهاي استاني آقاي احمدي نژاد متوجه اين ويژگي او شده بود. تصور نگارنده اين بود كه حتماً احمدي نژاد ايشان را ملامت كرده كه چرا چنين مي كني؟ ولي واكنش آقاي رئيس جمهور اين بود كه؛ مبادا كار نمي كني كه تپل! مانده اي؟! شايد اين واكنش آقاي احمدي نژاد سختگيرانه بوده است، شايد! ولي فرهنگ او همين است، كار مداوم براي مردم با اميد به رضاي خدا و پاداش اخروي."
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که مگر چند سال است که خمینی شیاد مرده است چه کسی جایگزین وی شد؟ نوچگان و یاران نزدیک خمینی چه کسانی بودند؟ در 3 دهه ی گذشته قدرت و دولت در اختیار چه کسانی بوده است وچه رابطه ای با خمینی و جانشین وی داشتند؟ اگر چنانچه نظام از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد رشوه و تبعیض و ... نباشد . پس چرا شرایط به اینجا کشانیده شد و یا اینکه چه دلیل دارد که سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری با اینگونه خود زنی کردن زیرآب خمینی شیاد وجانشین وی و حامیانش را در دفاع کرد ن از پاسدارگماشته احمدی نژاد بزند؟:
بدتر اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری فریب دادن مردم با عنوان مبارزه با مفسدان اقتصادی کردن که هر گز گفته نمی شود اینان کیستنند و چگونه به جود آمدند گول زدن مردم با وعده ی دادن نان برتوی سفره ای خالی اشان را هنر به صحنه کشاندن مردم ودرگیر مسائل سیاسی دانسته که افتخار کرده است تا قبل از پاسدار احمدی نژاد اینگونه مردم گول زدن و سیاه کردن سابقه نداشت . در صورتیکه این یک شگرد سوخته و لو رفته ونخ نما شده است که از دوران خمینی شیاد با وعده ی دادن حکومت به مستضعفان شروع وپس از آن در زمان خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی نیز ادامه داشت و این هنر سیاه بازی و عوامفریبی و دین فروشی و گول زدن مردم به ارث رسیده به پاسدار گماشته احمدی نژاد اینگونه نیست که فقط مختص این پاسدا دروغگو وخالی بند بوده است.
در خاتمه اینکه همانگونه که بازده ونتایج سفره های تبلیغاتی – انتخاباتی و دفاع از پروژه ی هسته ای استانی گفته نشده که چیست؟ از طرف دیگر . وقتی با شیوه ی جانبدارانه و یک طرفه بازجوئی تحلیل داده می شود. مشخص است محرومانی که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند که در بدترین شرایط ممکن زندگی می کنند جزو ناراضیانی قلمداد شده اند که از امتیاز 100 نمره داده شده به عملکرد دولت پاسدار گماشته احمدی نژاد فقط موجب کاهش 10 امتیاز شده است. همچنین سر بازجو پاسدار حسین شریعتداری نگاه به صف حاميان و مخالفان دولت انداخته که مدعی شده درس آموز است زیرا كه اینان را جزو دشمنان تابلودار بيروني و داخلي رژیم تروریستی آخوندی هستند که شامل انقلاب آمريكا، اروپا، اسرائيل، گروهك هاي تروريستي ضدانقلاب، مفسدان اقتصادي، حرامخواران و برخي از احزاب داخلي می شوند كه پرونده سياهي از حمله به ارزش هاي اسلامي و انقلابي و همخواني با قدرت هاي بيروني دارند که در حلقه مخالفان سرسخت دولت نهم جاي گرفته اند. البته با فاکتور گرفتن از عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی برای کانال ارتباطی به آمریکا زدن که از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد دنبال شد . همچنین نقش و موضع گیری رحیم مشائی معاون رئیس جمهور در مورد طرح دوست بودن با اسرائیل و پنهانی به آمریکا سفر کردن ، مشخص نیست که پیام ومفهوم نامه ی تبریک برای اوباما نوشتن چیست که ادعا شده است حامی اسرائیل می باشد؟ اما اکنون سئوال است که اینان در کجای تقسیم بندی دشمنان ومنتقدان ومخالفان دولت نهم در کنار اسرائیل و آمریکا قرار می گیرند تا صد البته طبق این ادعا و تحلیل رده بندی کرد دشمان شامل حال خود پاسدار احمدی نژاد گماشته ی لوطی جماران هم می شود؟!
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 20 آبان ماه سال 1387