نقد وبررسی " در ضرورت پاسداشت مرزها (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهارشنبه 1 خرداد ماه سال -1387
"یادداشت روز نویس ضمن ناخشنودی نسبت به جراحی شدن وزیر ،هشدار داده که نباید آنقدر درگیر بداخلاقی درونی شد که غافل از دشمن آماده در کمین شد."
سربازجو پاسدار شکنجه و پرونده و سناریو ساز خبره و حرفه ای چه دیر متوجه شده است فضای سیاسی درون رژیم تروریستی آخوندی هم جریان غالب و هم مغلوب به شدت پیچیده و حساس و پر آسیب شده است . البته نتیجه گرفته که پس از مرحله ی دوم پرده ی نمایش خیمه شب بازی مجلس انتصابی هشتم این آسیب پذیری و پیچدگی سیاسی شتاب گرفته است . یعنی اینکه به دلیل عدم حضور مردم در این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی چون بری همگان بطور آشکارا توهم ریخته شد که رژیم تروریستی آخوندی مشروعیت ندارد.ازسوی دیگر تورم و گرانی همچنان وجوددارد و هرروز بیشتر موجب بالا رفتن ضریب نارضایتی عمومی می شود. به خصوص اینکه هر موضعی که پاسدار احمدی نژاد اتخاذ می کند که وانود می کند که گویا می خواهد تورم وگرانی و افزایش قیمت زمین و مسکن و اجاره خانه مهار وحل کند . یا اینکه مدعی شود که می خواهد با مافیا یا مفسدان اقتصادی مبارزه کند و دستان مافیا را قطع کند. اما چون این قول ها وتهدید ها جدی نمی باشد. بلاقاصله اوضاع بدتر از قبل آن می شود . زیرا که هم شعار است که پشتوانه ی عملی ندارد . هم اینکه چون مخاطب رقبا می باشند بلافاصله اینان با اهرم های قتصادی و دلالی وواسطه گر هائی که در اختیار خود دارد واکنش نشان می دهد . یعنی اینکه در برابر تک شعاری و تبلیغاتی وبی خطر پاسدار احمدی نژاد اقدام پاتک عملی می کنند که هم زیرآب ادعای رقیب حاکم را می زند وبی اعتبارش می کند وهم اینکه موجی دیگر از بالا رفتن تورم وگرانی و بحران های حاشیه ای دیگر را بر سرش آوار می کند. به ویژه اینکه پاسدار احمدی نژاد دست به جراحی بزر گ درون کابینه زد . از سوی دیگر همزمان ودر تدارک برنامه ریزی تیلیغاتی انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد . یک بقال وقتی که بقالی خودر ا باز می کند. می دند که چه نوع مشتریانی دارد و یا چه رقبائی سر وکار دارد و چکار باید بکند که بتواند دوام بیاورد همانگونه که به مرور متوجه می شود که نیازمشتریان چیست؟ چه ساعت و موقع می بایست بقالی را باز کند ؟ و می داند که اگر نتواند اجناس مشتریان خود را فراهم کند و سر ساعت د ربقالی اش نباشد . موجب می شود تا که نه مشتریانش را از دست بدهد ، بلکه زمینه ی ورشکست شدن خودش را فراهم می سازد .
اکنون چگونه است که یک رئیس جمهور عقده ای وخود بزرگ بین فقط اعتیاد مزمن یا به سفر خارجی یا داخلی درد . یا اینکه در حال دیدار و بازید با مقامات خارجی است . یا مشغول عریضه نویسی های داخلی و خارجی می باشد .یا اینکه اگر فرصتی برایش باقی بماند مشغول جراحی کردن اعضای کابینه ویا اخراج آنان می باشد و یا به ادامه تهدید کردن اسرائیل به نابودن ودفاع از حماس وحزب الله لبنان کردن چالش وتنش و در گیری به رئیس مجلس می باشد . خوب وقتی این پاسدار قدرت ومدیریت وبرنامه ریزی اش کمتر ازیک بقال است و بری پوشاندن ضعف بهانه و حواله کمدی می دهد که مدیر و برنامه ریزش امام زمان است . مشروط براینکه مشاورهای اقتصادی و آماری و ارزیابی کارشناسی تورم و گرانی اش یک سبزی و میوه فروش یا قصابی محله می باشد ویا اینکه یک پاسدار غارتگر حرفه ای می باشد و سایر مشاوران دیگرش مشتی خرافاتی و متحجران استخاره گر وپرده باز و متملق و شیاد می باشند . مشخص است نتیجه ی این سیاست همین شرایط حاکم کنونی است که با وجود قیمت هربشکه نفت بیش از 100 دلار وضعیت اقتصادی وتورم وگرانی خیلی بدتر از آن زمان است که نفت و9و7 دلار فروخته می شد . برای اینکه ساختار این رژیم غارتگر و دزد و عوامفریب از رأس تا ذبل آلوده به فساد و تبعیض و رانتخواری و غارتگری می باشد که هر گز هم درست شدنی نمی باشد . برای اینکه همیشه به دنبال معلول ها رفته شده و یا اینکه قول های آبکی و دروغ و بدون پشتوانه ی عملی داده شده است. البته که فقط مقصر پاسدار احمدی نژاد ودولت نهم نمی باشد ، بلکه همانگونه که گفته شد ساختار نظام آلوده و فاسد است که می بایست از ریشه تغییر کند.
همچنین یادداشت روز نویسان مبلغ دولت هم همینگونه شبیه پاسدار احمدی می باشند که نه در شرف انتقاد اصولی و رهنمود دادن ، بلکه بدنبال شکر خدا و سپر بلا گشتن می باشند که یک متهم و مقصر بیرون از دولت درون جبهه ی رقیب یا بیرون از نظام دشمن بیگانه یافت می شود تا همه کاستی و ضعف و ناتوانی و شکست ها لبر سرشان آوار وخراب شود. برای همین است که پیوسته شرایط بدتر از روز قبل می شود. بهمین دلیل است چون رژیم ضد مردم می شود به جای اینکه تلاش شود تا راه حلی برای مهار تورم وگرانی یافت شود که نفس مردم ایرن را گرفته است . اینگونه موضوع رقابت انتخابات نمایش خیمه شب بای ریاست جمهوری دوره دهم وکالبد شکافی درن جهه ی دوم داد ودامن زدن به شکاف و اختلافات اینگونه سرمایه گذاری شده است :
"اجازه بدهيد از اصلاح طلبان شروع كنيم. مشخصه اصلي انتخابات مجلس هشتم براي اصلاح طلبان اين بود كه اولا به رغم مشاركت بالاي مردم، آراء جز به مقداري بسيار اندك به جانب آنها ميل نكرد. و ثانيا، براي نخستين بار نظام سياسي به آن دسته معدود از اصلاح طلبان كه سوابق آنها نشان مي داد در صورت ورود به حاكميت نقض چارچوب هاي اساسي آن را در دستور كار خود قرار خواهند داد اجازه حضور در رقابت نداد. اصلاح طلبان اكنون به فكر افتاده اند كه بايد اين هر دو مشكل را چاره كنند. راه حلي كه براي مشكل عدم اقبال مردمي يافته اند اين است كه چهره اي چون محمد خاتمي را راضي به حضور در انتخابات بكنند. پيش روي تلاش ها براي راضي كردن خاتمي به حضور در انتخابات 2 مشكل وجود دارد. اول اينكه نزديكان خاتمي ظاهرا عقيده دارند بي رغبتي راي دهندگان در انتخابات مجلس هشتم به فهرستي كه نام او در صدر آن قرار داشت علامتي است از اينكه حساب كردن روي راي بالاي او در ميان مردم تا حدودي خيالپردازي است و آدم عاقل در رقابتي كه باخت در آن از پيش محرز است شركت نمي كند. دومين مشكل هم اين است كه خاتمي به حمايت يكپارچه اصلاح طلبان از خود مطمئن نيست و علاوه بر اينكه احزابي نظير كارگزاران و اعتماد ملي بازي خاص خود را در انتخابات آينده تعقيب مي كنند، حتي حزب مشاركت هم در حمايت از خاتمي يكدل نيست و افرادي مانند محمدرضا عارف از هم اكنون علاقمندي خود را به حضور در رقابت اعلام كرده اند. "
بازهم پاسدار سربازجو انگار که اصلاح طلبان قلابی حاکم می باشند که می بایست مسئول شرایط کنونی باشند که می بایست پاسخگو باشند . یا اینکه چون سر درگم می باشند می بایست که رهنمود وی را به پذیرند. یا اینکه بدون آنکه وضیح داده شود اگر مردم به باند مافیائی حاکم اعتماد دارند چکار برای مردم کرده اند که اکنون چنین از بی پایگاهی و عدم اعتماد مردم به اصلاح طلبن قلابی گفته است:
"هنوز معلوم نيست اصلاح طلبان براي حل اين دو مشكل راهي خواهند يافت يا نه؛ ولي حتي با فرض حل آنها باز هم در اين باره كه مسئله اساسي رويگرداني مردم از اصلاح طلبان حل شده باشد محل ترديد جدي است. مسئله اصلي اين است كه مردم وقتي اصلاح طلبان در صحنه باشند به آنها راي نمي دهند و وقتي در صحنه نباشند به رهنمودهاي آنها توجهي نمي كنند و اين مسئله چه خاتمي در صحنه باشد و چه نباشد و چه اصلاح طلبان يكپارچه از او حمايت بكنند و چه نكنند تا زماني كه اصلاح طلبان اساسا در استراتژي سياسي خويش بازنگري نكنند حل نخواهد شد. اما موضوع دوم يعني بي اعتمادي نظام به اصلاح طلبان -كه رابطه اي ديالكتيكي با بي اعتمادي مردم به آنها دارد- تبديل به معضلي در ميان اصلاح طلبان تندرو شده است. بخشي از لايه تندرو جريان اصلاحات اكنون تاكيد دارد كه ايستادگي در مقابل نظام بي حاصل است و ضمنا عملكرد گذشته جبهه اصلاحات وضعيتي به وجود آورده كه نظام نسبت به تندروهاي اصلاح طلب �دغدغه هاي� بحقي دارد و اصلاح طلبان بايد اين دغدغه ها را رفع كنند و به نظر مي رسد همين تحليل به زودي به انشعابي در ميان تندروها خواهد انجاميد. اين جملات را كه يكي از اعضاي مركزيت حزب كارگزاران يكي دو هفته قبل به يك روزنامه همسو با خود گفته بخوانيد: � ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه در يك دوره نه چندان كوتاه و 8 ساله هر كسي از طرف اصلاحات سخن گفته و موضع گرفته است... بايد پذيرفت در حوزه هايي افراد و جرياناتي نيتي داشته اند كه در متن اصلاحات در مورد آن نيات توافقي نبوده و نيست."
در دنابله سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس که گویا همه مشکلات دولت را حل کرده و معضلات و مطالبات مردم را پاسخ داده است و فقط مانده است که اینگونه رقیب را به خاطر18 تیر سال 87 قیام دانشجوئی متهم ومحکوم کند:
"ممكن است يكي از دغدغه هاي نظام اين باشد كه شما به عنوان يك جريان اصيل خط امامي معتقد به نظام، چرا حدود خود را با چنين افراد و گروه هايي تعيين نمي كنيد؟ اين دغدغه براي ما قابل فهم و قابل حل است... به عنوان مثال عرض مي كنم در حوادثي مانند حادثه 18 تير كه در اصل حق با دانشجويان بود و نوعي اعتراض مدني بود به حوادثي منجر شد كه خوشايند نبود و در بعضي از آشوب هاي خياباني شعارهايي داده شد كه براي كشور و انقلاب مضر بود. ما بايد به طور مشخص تعيين كنيم كه مرز دفاع ما از فعاليت هاي مدني تا كجا است؛ تا جايي است كه ساختارهاي نظام را نمي شكند و اصول انقلاب و نظام را زير سوال نمي برد�. بسيار بعيد است كه اين جملات با توجه به شناختي كه از گوينده آن وجود دارد چيزي بيش از يك تاكتيك سياسي براي عبور از يك مرحله فوق العاده بحراني در تاريخ جريان اصلاح طلبي باشد، ولي تنبهي در همين حد را هم -كه خود البته از بركات نتيجه انتخابات مجلس هفتم است- به فال نيك بايد گرفت. با توجه به بالا گرفتن زمزمه هايي از اين دست در ميان اصلاح طلبان مي توان حدس زد كه به زودي بر اين مبنا كه آيا به سمت تعامل با نظام پيش رفت يا به سمت تقابل با آن دسته بندي هاي جديدي ميان اصلاح طلبان تندرو ظهور خواهد كرد و با گرايش برخي از آنها به سمت موضع تعادل، جناح سوپر راديكال هر چه بيشتر در انزوا فرو خواهد رفت.
درخاتمه اینکه پاسدار سربازجو یادداشت روز نویس پس از اینکه پرونده ی گذشته ی رقیب دوم خردادی ها و اختلافات و اهداف درونی آن را گشود ه و از موضع بازجو ونه یک نقاد برخورد کرده و برروی دیدگاه های متضاد تند رو وکند رو سازشکار درون جبهه رقیب را مطرح کرده و افزوده انتقاد کردن شان به همدیگر یک نوع تاکتیک سیاسی است . سپس به سراغ جریان غالب و پیروز آمده و هشدار داده است که می بایست در مجموع با عقلانيت بيشتري در رفتارها و تصميم گيري هاي خود برخورد و اقدام کنید و بايد انديشيده تر با مسائل موجود به خصوص حرکات واهداف رقیب مواجه شوید و ادامه داده آنچه كه امروز در درون جريان اصولگرايي ديده مي شود سرخوش از پيروزي هاي اخير می باشد -كه نه با تقلب و شانتاژگری و بالا بردن ضریب آمار از سوی وزیر کشور جراحی شده ، بلکه به حق نصيب تان شده وافزوده مي توان حدس زد این وضعیت پیروزی در ميان مدت بي دردسر تداوم داشته باشد . زیراکه کودتاگران خاموش خزنده هم حمایت لوطی جماران وهم ارگان های سر کوبگرانه را با سانسور مطبوعات در اختیار خود دارند . اما با جراحی که درون دولت به خصوص وزیر کشور آخوند آدمکش حرفه ای و اطلاعاتی و امنیتی مصطفی پور محمدی به وجود آمد برخی آنچنان به شدت به رقابت درون جرياني مشغول شده اند و در مواردي با دوستان خود چنان بداخلاقي مي كنند كه گويي مرزها را فراموش كرده اند و امكان ماهي گيري دشمن از اين آب گل آلود را بالكل منتفي مي دانند. اگر ادامه دهند وتوجه نکنند بدون شك در چنين فضايي نه فقط سوءتفاهم ها رشد نمی شود ، بله اختلافات جزئي بدل به گرفتاري هايي بزرگ مي شود و زمينه اي امن براي بدخواهان نيز فراهم مي گردد تا در پناه غبار برخاسته از اين درگيري ها سازمان و روحيه خود را از نو بيارايند و يكباره در حالي كه دوستان مشغول زد و خورد با يكديگرند حريف گوي سبقت از ميانه ميدان بربايد. در پایان افزوده که در اينجا مجالي نيست و ضرورتي هم ندارد كه به جزئيات بداخلاقي هاي اخير برخي دوستان با يكديگر پرداخته شود. البته سبک کفتمان همان مدل آخوند جانی پور محمدی ایت که موقع رفتن گفت سکوت می کند و چیزی نمی گوید که موجب ناراحتی مردم شود . بنابراین پاسدار یادداشت روز نویس هم همه واقعیات را بیان نمی کند و پیشنهاد می کند که باید هشیار باشید که همين قدر معلوم است تا که بدانید که نتیجه و سود اين درگيري ها به انبان چه جماعتي سرازير مي شود تا که آن را دنبال نکنید
هوشنگ � بهداد
چهارشنبه 1 خرداد ماه سال -1387