نقد وبررسی " پايان بازي نومحافظه كاران در خاورميانه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 22 اریبهشت ماه سال 1387
اعتراف آشکار مبنی بر اینکه خاورمیانه میدان ترکتازی رژیم تروریستی علیه ی آمریکا می باشد،اما از موضع فراربه جلو اقرار شده حزب الله لبنان را مسلح نمی کند!
سربازجوپاسداریادداشت روزنویس سئوالی را درابتدای یاددشت روز خود پرسش کرده است که حالت طناب دار و یا تف و تاق و ریش برای مدعی سئوال کننده در بر دارد . یعنی اینکه شرایط آنگونه شده است و شگرد وتاکتیک ها آنقدر در مسیر یک سیکل چرخشی 3 دهه ای تکرار ونخ نما شده است که دیگر نه امکان پنهان کردن ونه انکار کردن شان وجود دارد. یعنی اینکه همانگونه که پاسدار یادداشت روز نویس پرسش کرده است بحران سازی وجنگ افرورزی ونا آرامی ها وخشونت طلبی و اقدامات تروریستی در عراق و فلسطین ولبنان یک خط زنجیره ای منسجم وهمآهنگ و چسبیده بهم می باشند که هر گزتفکیک کردن شان از هم دیگر امکان پذیر نیست که گویامرتبط به هم نیستند وعامل محرک و شناخته شده ندارند . زیراکه آنگونه عریان وعیان شده است که پاسدار یادداشت روز نویس نیز از موضع خودزنی مجبور شده است تا که اعتراف کند واز موضع فرار به جلو از دیگران پرسش کند که تصور نکنید وقایعیکه درن عراق و لبنان و سر زمین فلسطین وجود دارد از هم دیگرمنفک می باشند
جالب است که در دنباله بطور شفاف تری اعتراف کرده است که بازی قدرت در خاورمیانه دو طرف بیشتر ندارد یکی آمریکا و دیگر رژیم تروریستی آخوندی می باشد . البته گر چه در دنباله ی یادداشت روز حضور نظامی در لبنان که اکنون تأئید شده در رابط با مسلح کردن حزب الله لبنان همچونسید محمد خاتمی پس گرفته شده است. ولی تا اینجای اعتراف انکار ناذیر پرسش است که آیا مگر خاورمیانه میان آمریکا رژیم تقسیم شده که اینان صاحب و مالک آن می باشند که اکنون بر سر تقسیم غنائم سر زمین اشغال شده با هم دیگر نزاع و جنگ دارند.؟ بلی یعنی اعتراف آشکار به حضورو دست داشتن در دخالت گری در امور داخلی عراق و لبنان وسر زمین فلسطین و پایمال کردن حق سایر کشور های منطقه و صاحب آنان شدن می باشد. که اینگونه اعتراف شده است:
"بازي قدرت در خاورميانه فعلاً دو طرف بيشتر ندارد: ايران و آمريكا. در طول يكي دو سال گذشته البته خصوصاً از ناحيه آمريكا تلاش هايي براي باز كردن پاي ديگران به اين بازي و چند جانبه شدن مسائل منطقه- بخوانيد تغيير موازنه قوا عليه ايران و به نفع آمريكا با استفاده از برگ هاي عربي، سني- صورت گرفته ولي فقط تا حد بسيار اندكي توانسته بر اين معادله تأثير بگذارد و اين گزاره هنوز كاملاً درست است كه در كنه هر مسئله منطقه اي، اين ايران و آمريكا هستند كه روياروي هم ايستاده اند."
خوب ریشه ی اختلاف چیست طبیعی است؟ زیرا که از نظر توازن قدرت این دو کشور که با هم دیگر قابل مقایسه نمی باشند . از سوی دیگر عملکرد آمریکا که مشخص است که چیست و برای چه به منطقه وارد شده است . ولی سران رژیم تروریستی آخوندی نگفتند که برای چه با اشغال گران در اشغال افغانستان وعراق همکاری کردند . این همکاری کردن که قابل کتمان کردن نمی باشد ، زیرا که رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران به این همکاری اعتراف و اذعان کرد. بنابراین می ماند که چالش اصلی و اختلا ف اساسی و بنیادین میان رژیم باآمریکا چیست؟ مگر می تواند به جز پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن باشد که بیش ازدو دهه به صورت پنهانی پیگیری می شده است . ولی اکنون این مقوله هم آنگونه علنی شده است که پاسدار حسن عباسی تئوریسین سپاه پاسداران و استاد دانشگاه مام حسین مختص سپاه پاسداران بر سر کلاس بطور آشکارا فریاد زد که داشتن سلاح اتمی برای مبارزه با دشمنان یک فرضیه مذهبی می باشد . مشروط بر اینکه از حزب الله لبنان نیزدفاع کرد و آنان را دست پروردگان مکتبی رژیم دانست . یعنی آنانی که اکنون در لبنان دست به یک نوع کودتا علیه ی دولت قانونی سینیوره نخست وزیرلبنان زده اند که کپی برداری و عکس بر گردان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل علیه ی پارلمان لبنان می باشد .
در دنباله پاسدار یادداشت روز نویس اعتراف کرده است که رو در روئی با آمریکا در خاورمیانه پیرامون پروژه ی هسته ای می باشد که بررسی را یه آینده حواله داده است. ولی تا اینجا که اعتراف و اشاره کرده تداعی کننده همان تهدید سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر می باشد که گفته بود سر نوشت پرونده ی هسته ای نه درپشت میز مذاکره در اروپا ، بلکه در خیابان های بیروت وبغداد مشخص می شود که بطور عینی کنون این تهدید به واقعیت پیوسته است . همانگونه که اقرار کرده است دامن زدن به جنگ افروزی جدید در لبنان به خاطر خنثی کردن افشار ی های مستند ارسال سلاح به عراق وتوزیع میان گروه های شیعی برای اقدامات و راه اندازی جنگ داخلی در عراق می باشد. از سوی دیگر ابراز مخالفت با توافقنامه ی نظامی � امنیتی - قتصادی دولت دست نشانده ی نوری المالکی با آمریکا می باشد همچنین علنی کردن دشمنی با مذاکرات صلح در خاورمیانه می باشد که ادامه ی خطبه ی عید فطر لوطی جماران می باشد و ایجاد شکاف بیشتر حاس و سوریه به پیوستن به روند صلح خاورمیانه می باشد
پایدار یادداشت روز نویس تصور کرده است که با جامعه ی کوران سر وکار دارد یا اینکه در جلوی آئینه ایستاده و دارد با خود شمصاحبه و گفتگو می کند. یا اینه بر فراز بلند وار تفاع و یا در کوچه بن بستی قرار دارد که پژواک صدای خودش را می شنود که با طنز و هذیان گوئی کمدی مدعی شده است که لبنان آخرین صحنه ی رویا رویائی با آمریکااست . از سوی دیگر فراموش کرده که اعتراف کرده در بازی قدرت خاورمیانه گفته بود فقط دو قدرت وود دارد .یعنی آمریکا و رژیم تروریستی آخوندی می باشد و هرگز نامی نه از لبنان که از هیچ کشور دیگری تبرده است . ولی اکنون در اوج کودنی اذعان کرده است که آمریکا می داند که رابطه ی رژیم تروریستی با حزب الله لبنان فقط همگرائی استراژیک و ار تباطات سیاسی و معنوی فراتر نمی رود یعنی نظامی تنمی باش!1! البته طبق تجربه اینگونه انکار کردن یعنی دوبله و مضاعف اعتراف و تأئید کرده است . یعنی دقیقاً آن روی سکه ی وجه اثباتی تکذیب کردن تورم وگرانی است از سوی پاسدار عنتر و لوطی جماران برای دو سال تکرار می شد . بهر حال اسدار یادداشت روز نویس از ترس واکنش های اعتراضی بعدی و عواقب این راه اندازی جنگ در لبنان اینگونه با پاک کردن صورت مسئله آدرس غلط داده شده است
"اما لبنان آخرين صحنه اين رويارويي است. اگرچه آمريكايي ها خود بهتر از هر كسي مي دانند روابط ايران و حزب الله از همگرايي استراتژيك و ارتباطات سياسي و معنوي فراتر نمي رود اما همين كه مقاومت اسلامي لبنان با ايران احساس قرابت مي كند كابوسي غيرقابل تحمل براي آنهاست. پس از شكست فاجعه بار اسرائيل در جنگ 33 روزه آمريكا و صهيونيست ها همه همت خود را بر اين قرار دادند كه جلو تبديل شدن پيروزي نظامي مقاومت در برابر اسرائيل به پيروزي سياسي در صحنه داخلي لبنان را بگيرند. ضمنا تلاش هايي هم آغاز شد كه فرآيند خلع سلاح مقاومت- كه با درگيري نظامي ممكن نشده بود- را از طريق فعاليت هاي سياسي امنيتي عمدتاً توسط نيروهاي داخل لبنان احيا كنند"
بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس اعتراف کرده است که از ترس مرگ دست به خودکشی زده شده است . چونکه اذعان کرده است برای اینکه خبراز تابستان داغ داده شده است. قبل از اینکه ترکش گرمای داغی تابستان حزب الله لبنان را به سزاند و خلع سلاحش کند .دست به اقدام پیشگیرانه زده است تا اینکه همچون عملیات جنگ 33 روزه سپاه پاسداران با اسرائیل خطر را دفع کند و امتیاز گیری برای عبور از بحران کند . غافل از آنکه اکنون صحنه های مخابره شده از لبنان این صدای اعتراضی مردم لبنان است که علیه ی شیخ حسن نصرالله مهره ی دست نشانده ی لوطی جماران و سپاه پاسداان به عنوان قاتل مردم لبنان بلند شده است. در خاتمه اینکه بر خلاف ادعائی که پاسدار یادداشت روز نویس در پایان پادداشت روز خود کرده است که بر خلاف فشار های وارده بر رژیم تروریستی نه حضورش در خاورمیانه کمرنگ و محو نمی شود ،بلکه پس از این راه اندازی جنگ در لبنان پایگاه حضور و قدرتش درر منطقه تقویت می شود وفرا تر می رود . می بایست گفت همانگونه که تا حال چندین باز تذکر داده شده است . حاصل حضوردر عراق و فلسطین ولبنان در مجموع حاصلی بیش از آنچه در افغانشتان عاید رژی تروریستی آخوندی شد که هر گز به بازی گرفته نشد، نه خواهد بود.
هوشنگ- بهداد
یکشنبه 22 اریبهشت ماه سال 1387
اعتراف آشکار مبنی بر اینکه خاورمیانه میدان ترکتازی رژیم تروریستی علیه ی آمریکا می باشد،اما از موضع فراربه جلو اقرار شده حزب الله لبنان را مسلح نمی کند!
سربازجوپاسداریادداشت روزنویس سئوالی را درابتدای یاددشت روز خود پرسش کرده است که حالت طناب دار و یا تف و تاق و ریش برای مدعی سئوال کننده در بر دارد . یعنی اینکه شرایط آنگونه شده است و شگرد وتاکتیک ها آنقدر در مسیر یک سیکل چرخشی 3 دهه ای تکرار ونخ نما شده است که دیگر نه امکان پنهان کردن ونه انکار کردن شان وجود دارد. یعنی اینکه همانگونه که پاسدار یادداشت روز نویس پرسش کرده است بحران سازی وجنگ افرورزی ونا آرامی ها وخشونت طلبی و اقدامات تروریستی در عراق و فلسطین ولبنان یک خط زنجیره ای منسجم وهمآهنگ و چسبیده بهم می باشند که هر گزتفکیک کردن شان از هم دیگر امکان پذیر نیست که گویامرتبط به هم نیستند وعامل محرک و شناخته شده ندارند . زیراکه آنگونه عریان وعیان شده است که پاسدار یادداشت روز نویس نیز از موضع خودزنی مجبور شده است تا که اعتراف کند واز موضع فرار به جلو از دیگران پرسش کند که تصور نکنید وقایعیکه درن عراق و لبنان و سر زمین فلسطین وجود دارد از هم دیگرمنفک می باشند
جالب است که در دنباله بطور شفاف تری اعتراف کرده است که بازی قدرت در خاورمیانه دو طرف بیشتر ندارد یکی آمریکا و دیگر رژیم تروریستی آخوندی می باشد . البته گر چه در دنباله ی یادداشت روز حضور نظامی در لبنان که اکنون تأئید شده در رابط با مسلح کردن حزب الله لبنان همچونسید محمد خاتمی پس گرفته شده است. ولی تا اینجای اعتراف انکار ناذیر پرسش است که آیا مگر خاورمیانه میان آمریکا رژیم تقسیم شده که اینان صاحب و مالک آن می باشند که اکنون بر سر تقسیم غنائم سر زمین اشغال شده با هم دیگر نزاع و جنگ دارند.؟ بلی یعنی اعتراف آشکار به حضورو دست داشتن در دخالت گری در امور داخلی عراق و لبنان وسر زمین فلسطین و پایمال کردن حق سایر کشور های منطقه و صاحب آنان شدن می باشد. که اینگونه اعتراف شده است:
"بازي قدرت در خاورميانه فعلاً دو طرف بيشتر ندارد: ايران و آمريكا. در طول يكي دو سال گذشته البته خصوصاً از ناحيه آمريكا تلاش هايي براي باز كردن پاي ديگران به اين بازي و چند جانبه شدن مسائل منطقه- بخوانيد تغيير موازنه قوا عليه ايران و به نفع آمريكا با استفاده از برگ هاي عربي، سني- صورت گرفته ولي فقط تا حد بسيار اندكي توانسته بر اين معادله تأثير بگذارد و اين گزاره هنوز كاملاً درست است كه در كنه هر مسئله منطقه اي، اين ايران و آمريكا هستند كه روياروي هم ايستاده اند."
خوب ریشه ی اختلاف چیست طبیعی است؟ زیرا که از نظر توازن قدرت این دو کشور که با هم دیگر قابل مقایسه نمی باشند . از سوی دیگر عملکرد آمریکا که مشخص است که چیست و برای چه به منطقه وارد شده است . ولی سران رژیم تروریستی آخوندی نگفتند که برای چه با اشغال گران در اشغال افغانستان وعراق همکاری کردند . این همکاری کردن که قابل کتمان کردن نمی باشد ، زیرا که رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران به این همکاری اعتراف و اذعان کرد. بنابراین می ماند که چالش اصلی و اختلا ف اساسی و بنیادین میان رژیم باآمریکا چیست؟ مگر می تواند به جز پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن باشد که بیش ازدو دهه به صورت پنهانی پیگیری می شده است . ولی اکنون این مقوله هم آنگونه علنی شده است که پاسدار حسن عباسی تئوریسین سپاه پاسداران و استاد دانشگاه مام حسین مختص سپاه پاسداران بر سر کلاس بطور آشکارا فریاد زد که داشتن سلاح اتمی برای مبارزه با دشمنان یک فرضیه مذهبی می باشد . مشروط بر اینکه از حزب الله لبنان نیزدفاع کرد و آنان را دست پروردگان مکتبی رژیم دانست . یعنی آنانی که اکنون در لبنان دست به یک نوع کودتا علیه ی دولت قانونی سینیوره نخست وزیرلبنان زده اند که کپی برداری و عکس بر گردان جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل علیه ی پارلمان لبنان می باشد .
در دنباله پاسدار یادداشت روز نویس اعتراف کرده است که رو در روئی با آمریکا در خاورمیانه پیرامون پروژه ی هسته ای می باشد که بررسی را یه آینده حواله داده است. ولی تا اینجا که اعتراف و اشاره کرده تداعی کننده همان تهدید سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر می باشد که گفته بود سر نوشت پرونده ی هسته ای نه درپشت میز مذاکره در اروپا ، بلکه در خیابان های بیروت وبغداد مشخص می شود که بطور عینی کنون این تهدید به واقعیت پیوسته است . همانگونه که اقرار کرده است دامن زدن به جنگ افروزی جدید در لبنان به خاطر خنثی کردن افشار ی های مستند ارسال سلاح به عراق وتوزیع میان گروه های شیعی برای اقدامات و راه اندازی جنگ داخلی در عراق می باشد. از سوی دیگر ابراز مخالفت با توافقنامه ی نظامی � امنیتی - قتصادی دولت دست نشانده ی نوری المالکی با آمریکا می باشد همچنین علنی کردن دشمنی با مذاکرات صلح در خاورمیانه می باشد که ادامه ی خطبه ی عید فطر لوطی جماران می باشد و ایجاد شکاف بیشتر حاس و سوریه به پیوستن به روند صلح خاورمیانه می باشد
پایدار یادداشت روز نویس تصور کرده است که با جامعه ی کوران سر وکار دارد یا اینکه در جلوی آئینه ایستاده و دارد با خود شمصاحبه و گفتگو می کند. یا اینه بر فراز بلند وار تفاع و یا در کوچه بن بستی قرار دارد که پژواک صدای خودش را می شنود که با طنز و هذیان گوئی کمدی مدعی شده است که لبنان آخرین صحنه ی رویا رویائی با آمریکااست . از سوی دیگر فراموش کرده که اعتراف کرده در بازی قدرت خاورمیانه گفته بود فقط دو قدرت وود دارد .یعنی آمریکا و رژیم تروریستی آخوندی می باشد و هرگز نامی نه از لبنان که از هیچ کشور دیگری تبرده است . ولی اکنون در اوج کودنی اذعان کرده است که آمریکا می داند که رابطه ی رژیم تروریستی با حزب الله لبنان فقط همگرائی استراژیک و ار تباطات سیاسی و معنوی فراتر نمی رود یعنی نظامی تنمی باش!1! البته طبق تجربه اینگونه انکار کردن یعنی دوبله و مضاعف اعتراف و تأئید کرده است . یعنی دقیقاً آن روی سکه ی وجه اثباتی تکذیب کردن تورم وگرانی است از سوی پاسدار عنتر و لوطی جماران برای دو سال تکرار می شد . بهر حال اسدار یادداشت روز نویس از ترس واکنش های اعتراضی بعدی و عواقب این راه اندازی جنگ در لبنان اینگونه با پاک کردن صورت مسئله آدرس غلط داده شده است
"اما لبنان آخرين صحنه اين رويارويي است. اگرچه آمريكايي ها خود بهتر از هر كسي مي دانند روابط ايران و حزب الله از همگرايي استراتژيك و ارتباطات سياسي و معنوي فراتر نمي رود اما همين كه مقاومت اسلامي لبنان با ايران احساس قرابت مي كند كابوسي غيرقابل تحمل براي آنهاست. پس از شكست فاجعه بار اسرائيل در جنگ 33 روزه آمريكا و صهيونيست ها همه همت خود را بر اين قرار دادند كه جلو تبديل شدن پيروزي نظامي مقاومت در برابر اسرائيل به پيروزي سياسي در صحنه داخلي لبنان را بگيرند. ضمنا تلاش هايي هم آغاز شد كه فرآيند خلع سلاح مقاومت- كه با درگيري نظامي ممكن نشده بود- را از طريق فعاليت هاي سياسي امنيتي عمدتاً توسط نيروهاي داخل لبنان احيا كنند"
بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس اعتراف کرده است که از ترس مرگ دست به خودکشی زده شده است . چونکه اذعان کرده است برای اینکه خبراز تابستان داغ داده شده است. قبل از اینکه ترکش گرمای داغی تابستان حزب الله لبنان را به سزاند و خلع سلاحش کند .دست به اقدام پیشگیرانه زده است تا اینکه همچون عملیات جنگ 33 روزه سپاه پاسداران با اسرائیل خطر را دفع کند و امتیاز گیری برای عبور از بحران کند . غافل از آنکه اکنون صحنه های مخابره شده از لبنان این صدای اعتراضی مردم لبنان است که علیه ی شیخ حسن نصرالله مهره ی دست نشانده ی لوطی جماران و سپاه پاسداان به عنوان قاتل مردم لبنان بلند شده است. در خاتمه اینکه بر خلاف ادعائی که پاسدار یادداشت روز نویس در پایان پادداشت روز خود کرده است که بر خلاف فشار های وارده بر رژیم تروریستی نه حضورش در خاورمیانه کمرنگ و محو نمی شود ،بلکه پس از این راه اندازی جنگ در لبنان پایگاه حضور و قدرتش درر منطقه تقویت می شود وفرا تر می رود . می بایست گفت همانگونه که تا حال چندین باز تذکر داده شده است . حاصل حضوردر عراق و فلسطین ولبنان در مجموع حاصلی بیش از آنچه در افغانشتان عاید رژی تروریستی آخوندی شد که هر گز به بازی گرفته نشد، نه خواهد بود.
هوشنگ- بهداد
یکشنبه 22 اریبهشت ماه سال 1387