خط فقر اقتصادی در جامعه چقدر است و رئیس جمهور ونمایندگان ه می کنند؟
چاشنی تیتر خبر50" درصد جمعيت زيرخط فقر" در روز نامه ی سرمایه افزوده شده در حال حاضر از آن جا كه در اقتصاد رژیم بربرمنش تاریک اندیش و ملوک الوایطفی و قرون وسطائی و تروریستی آخوندی هیچگونه، نظارتي موثر بر ثروت، توليد و... در چارچوب قانون وجود ندارد، به خصوص برخي از نابساماني ها از جمله تبعیض و رشوه و رانت خواري و... و گسترش بیکاری و فقر موجب عميق تر شدن فاصله طبقاتي در جامعه شده است که هرروز نیز این شکاف گسترده تر می شود . برخی ادعاهای مضحکی که پاسدار احمدی در دیدار های چپ و راست روزانه ی خود چه مصاحبه و گفتگو ودیدارهای داخلی وچه خارجی که می کند نشان دهنده فردیت یک فرد مالیخولیائی با عقده ی خود بزرگ بینی می باشد که یاز به درمان فوری دارد تا اینکه در نقش رهبر ایفای نقش کند. زیرا که حرکت وادعاهایش همچون کسی است که وحشت دارد و یا توانائی این را ندارد که در جوی باریک آب عبور یا شنا کند اما ادعای شنا کردن و پیمودن اقیانوس ها را دارد.البته که بابازگو کردن اینگونه مزخرفات ناسنجیده مدام اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم ایران را بد تر می کند.
به خصوص در شرایطی که رزیم آنگونه منقبض و ضد مردمی و سرکوبگرانه شده است که اکنون تعداد 77 پاسدار نماینده ی مجلس هفتم شده یا همانانی که آخوند مشکینی رئیس مجمع خبرگان قبلی در خطبه های نماز جمعه ی قم گفته بود لیست تضمینی و امضا ء شده ی اسامی اینان را در گزارش نیمه شبان از آقا امام زمان در خواب گرفته است که اینان از آدمکش حرفه ای غلامحسین اژه ای وزیر بد نام اطلاعات رژیم تروریستی خواسته اند که هرچه زود تر سید خندان خاتمی را بازجوئی کند که چرا مسائل اطلاعاتی و امنیتی و شرایط خطری کنونی کشور را درک نکرده وگفته است هدف از صدور انقلاب صدور اسلحه و مسلح کردن مزدوران ودست به اقداات تروریستی زدن نبوده است .اما با وجود اینکه حسینی سخنگوی وزارت امور خارجه که در رأس آن یک وزیر آدمربا قرار دارد در مصاحبه ی مطبوعاتی خودش تأکید کرده است که منظور خاتمی دیپلماسی دولت نهم نبوده است ، بلکه در مورد تحلیل شرایط سال 57 بوده است . ولی پاسداران نماینده ی تشریفاتی و فرمایشی شده برای خفه کردن هر انتقاد واعتراضی در جامعه مأموریت خودشان را تعقیب اجرا کده اند.
بهرحال مشخص نیست که چرا این تعداد 77 پاسدار نماینده ی مجلس شده در 4 سال گذشته در مجلس ارتجاع پیرامون پیگیری مطالبات مردم ایران یا موکلین خود اینگونه فعال نبوده واز خود جدیت به خرج ندادند؟ چرا حتی دنبال اخطار پاسدار احمدی نژاد در سخنرانی قم مبنی بر مبارزه با مافیای اقتصادی را اینگونه در مجلس نگرفته و دنبال نکردند تا که جوابگوی شرایط کنونی باشند که گزارش شده است 50 % جمعیت در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند.
واقعاً که چه وضعیت کمدی و تراژدیکی در کشور حاکم شده است و مردم ایران عجیب وحشتناک اسیر چنگال اختاپوسان هزار سر و دمی شده اند که همچون تار عنکبوت بر دست وپا و سر وصورت شان آویزان شده اند وهمچون زانو مدام مشغول خونخوارگی می باشند . زیرا مشخص نیست در کشوری که برروی اقیانوس نفت وگازقرار گرفته است و با روندی که این چندین سال درمورد رشد قیمت نفت به وجود آمده است. چرا باید در چنین شرایط طاقت فرسائی زندگی کنند؟ . آخر اینگونه ادعای مضحک کردن مبنی بر اینکه ایران اولین قدرت جهان است و بطور سیستماتیک پاسدار احمدی نژاد در هر دیدار خارجی که روزانه دارد از تغییر مدیریت ساختار جهان صحبت می کند و تأکید می کند که می بایست اقدام کرد تا که جهان در بستر عدالت خواهی دگر گون شود وحرکت کند. از طرف دیگر زمانیکه خاتمی در داخل تحمل نمی شود . پاسدار احمدی نژاد رؤیائی آنرمال در سازمان عدالت مهرورزانه با دانش بومی شده ی هسته ای را به بندگان خدا در سراس جهان صادر کرد و پس از رئیس جمهور شدن کابینه 7 میلیونی امام زمانی با دولت عدالت محور وتحول گرا تشکیل داد و مدعی شد که این دولت عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد . اما عجیب است که اکنون حاصل ونتیجه ی همه ی این ادعاها چنین است که پس از اینکه پاسدار احمدی نژاد سکاندار قطار بی ترمز ودنده عقب کنده ی هسته ای شده است که می خواهد به 8 کشور اتمی جهانی به پیوندد و ضمن سهم مدیریت اتمی جهان کردن سهم یک نهمی جهانی اتمی خود را طلب کند. داستان سیاست دخالت گری در عراق و فلسطین ولبنان و دادن دلارهای نفتی به حزب الله لبنان وحماس فلسطین برای بحران آفرینی وجنگ افروزی که مشخص است وای خود دارد که چگونه است که نیاز به بیانش نیست ، بلکه اکنون مهمتر ین موضوع این مسئله ی غامض است که حاصل مجموعه ی اینگونه عملکرد و ادعا ها نه فقط منجر به رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها وتوسعه فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه شده است ، بلکه اکنون خبر از رشد 50% جمعیت زیر خط فقر اقتصادی داده شده است که نه از سوی مخالفان بلکه از سوی مطبوعات خود رژیم تروریستی آخوندی اعلام شده که اینگونه عیان و عریان شده است . یعنی هنگامی که بیش از دو سال لوطی جماران وپاسداران گماشته و عنتر دست آموزشش تورم وگرانی درجامعه را تکذیب می کردند. ولی اکنون مفهوم واقعی آن انکار و تکذیب ها مشخص شده است که رقم واقعی آمار بر زیر خط فقر اقتصادی تا کجامی باشد ؟ البته فراموش نه شود که در مقابل چه کسانی صاحب ثروت های نجومی باد آورده وکلان شده اند که مشغول پولشوئی می باشند از آنان مافیای اقتصادی نا برده می شود؟
مسخره تر اینکه برای لوث کردن تورم وگرانی و منحرف کردن اذهان عمومی شعار کمدی مبارزه با مافیای اقتصادی در قم سر داده شد. آخر این اعتراف علنی به وجود غارتگری گسترده در کشور، بازده ی دیگر این شعار چه بود؟ آیا جز این بودکه بر ضریب رشد نرخ تورم وگرانی پس از سر دادن این شعار در قم افزود شد مشکل دیگری حل شد یا اینکه چه راندمان عملی دیگری برای مردم محروم وتهی دست ایرانی در بر داشته است؟ البته نقاد دست بر قلم شده وبه گوشه ی کوچکی از واقعیت اقتصادی و تبعیض و شکاف طبقاتی و گسترش رانتخواری اشاره کردن توجیه سانسور خبری که مردم نمی بایست در جریان قرار گیرند وآگاه شوند این است که چون اعلام آمار واقعی موجب وحشت مردم وواکش آنان می شود . بنابراین مسئولین از ترس و نگرانی واکنش اعتراضی مردم ناراضی هیچگاه آمار واقعی را اعلام نمی کنند . پس با این حساب مشخص می شود که چرا تلاش مذبوحانه می شود که ابتدا تورم وگرانی انکار شود . سپس نرخ رشد واقعی تورم وگرانی هر گز گفته نشود . ضمن اینکه بطور تلویحی هم پذیرفته شده است که طبق استاندارد و شاخص معمولی زندگی جهانی رقم 80% مردم ایران زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند. بهر صورت نتیجه این سئوال است آیا هیچگونه چشم اندازی به جز تغییر این رژیم غارتگر ودزد و عوامفریب و بحران ساز و جنگ افروز باقی می ماند؟
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1387
چاشنی تیتر خبر50" درصد جمعيت زيرخط فقر" در روز نامه ی سرمایه افزوده شده در حال حاضر از آن جا كه در اقتصاد رژیم بربرمنش تاریک اندیش و ملوک الوایطفی و قرون وسطائی و تروریستی آخوندی هیچگونه، نظارتي موثر بر ثروت، توليد و... در چارچوب قانون وجود ندارد، به خصوص برخي از نابساماني ها از جمله تبعیض و رشوه و رانت خواري و... و گسترش بیکاری و فقر موجب عميق تر شدن فاصله طبقاتي در جامعه شده است که هرروز نیز این شکاف گسترده تر می شود . برخی ادعاهای مضحکی که پاسدار احمدی در دیدار های چپ و راست روزانه ی خود چه مصاحبه و گفتگو ودیدارهای داخلی وچه خارجی که می کند نشان دهنده فردیت یک فرد مالیخولیائی با عقده ی خود بزرگ بینی می باشد که یاز به درمان فوری دارد تا اینکه در نقش رهبر ایفای نقش کند. زیرا که حرکت وادعاهایش همچون کسی است که وحشت دارد و یا توانائی این را ندارد که در جوی باریک آب عبور یا شنا کند اما ادعای شنا کردن و پیمودن اقیانوس ها را دارد.البته که بابازگو کردن اینگونه مزخرفات ناسنجیده مدام اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم ایران را بد تر می کند.
به خصوص در شرایطی که رزیم آنگونه منقبض و ضد مردمی و سرکوبگرانه شده است که اکنون تعداد 77 پاسدار نماینده ی مجلس هفتم شده یا همانانی که آخوند مشکینی رئیس مجمع خبرگان قبلی در خطبه های نماز جمعه ی قم گفته بود لیست تضمینی و امضا ء شده ی اسامی اینان را در گزارش نیمه شبان از آقا امام زمان در خواب گرفته است که اینان از آدمکش حرفه ای غلامحسین اژه ای وزیر بد نام اطلاعات رژیم تروریستی خواسته اند که هرچه زود تر سید خندان خاتمی را بازجوئی کند که چرا مسائل اطلاعاتی و امنیتی و شرایط خطری کنونی کشور را درک نکرده وگفته است هدف از صدور انقلاب صدور اسلحه و مسلح کردن مزدوران ودست به اقداات تروریستی زدن نبوده است .اما با وجود اینکه حسینی سخنگوی وزارت امور خارجه که در رأس آن یک وزیر آدمربا قرار دارد در مصاحبه ی مطبوعاتی خودش تأکید کرده است که منظور خاتمی دیپلماسی دولت نهم نبوده است ، بلکه در مورد تحلیل شرایط سال 57 بوده است . ولی پاسداران نماینده ی تشریفاتی و فرمایشی شده برای خفه کردن هر انتقاد واعتراضی در جامعه مأموریت خودشان را تعقیب اجرا کده اند.
بهرحال مشخص نیست که چرا این تعداد 77 پاسدار نماینده ی مجلس شده در 4 سال گذشته در مجلس ارتجاع پیرامون پیگیری مطالبات مردم ایران یا موکلین خود اینگونه فعال نبوده واز خود جدیت به خرج ندادند؟ چرا حتی دنبال اخطار پاسدار احمدی نژاد در سخنرانی قم مبنی بر مبارزه با مافیای اقتصادی را اینگونه در مجلس نگرفته و دنبال نکردند تا که جوابگوی شرایط کنونی باشند که گزارش شده است 50 % جمعیت در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند.
واقعاً که چه وضعیت کمدی و تراژدیکی در کشور حاکم شده است و مردم ایران عجیب وحشتناک اسیر چنگال اختاپوسان هزار سر و دمی شده اند که همچون تار عنکبوت بر دست وپا و سر وصورت شان آویزان شده اند وهمچون زانو مدام مشغول خونخوارگی می باشند . زیرا مشخص نیست در کشوری که برروی اقیانوس نفت وگازقرار گرفته است و با روندی که این چندین سال درمورد رشد قیمت نفت به وجود آمده است. چرا باید در چنین شرایط طاقت فرسائی زندگی کنند؟ . آخر اینگونه ادعای مضحک کردن مبنی بر اینکه ایران اولین قدرت جهان است و بطور سیستماتیک پاسدار احمدی نژاد در هر دیدار خارجی که روزانه دارد از تغییر مدیریت ساختار جهان صحبت می کند و تأکید می کند که می بایست اقدام کرد تا که جهان در بستر عدالت خواهی دگر گون شود وحرکت کند. از طرف دیگر زمانیکه خاتمی در داخل تحمل نمی شود . پاسدار احمدی نژاد رؤیائی آنرمال در سازمان عدالت مهرورزانه با دانش بومی شده ی هسته ای را به بندگان خدا در سراس جهان صادر کرد و پس از رئیس جمهور شدن کابینه 7 میلیونی امام زمانی با دولت عدالت محور وتحول گرا تشکیل داد و مدعی شد که این دولت عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد . اما عجیب است که اکنون حاصل ونتیجه ی همه ی این ادعاها چنین است که پس از اینکه پاسدار احمدی نژاد سکاندار قطار بی ترمز ودنده عقب کنده ی هسته ای شده است که می خواهد به 8 کشور اتمی جهانی به پیوندد و ضمن سهم مدیریت اتمی جهان کردن سهم یک نهمی جهانی اتمی خود را طلب کند. داستان سیاست دخالت گری در عراق و فلسطین ولبنان و دادن دلارهای نفتی به حزب الله لبنان وحماس فلسطین برای بحران آفرینی وجنگ افروزی که مشخص است وای خود دارد که چگونه است که نیاز به بیانش نیست ، بلکه اکنون مهمتر ین موضوع این مسئله ی غامض است که حاصل مجموعه ی اینگونه عملکرد و ادعا ها نه فقط منجر به رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها وتوسعه فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه شده است ، بلکه اکنون خبر از رشد 50% جمعیت زیر خط فقر اقتصادی داده شده است که نه از سوی مخالفان بلکه از سوی مطبوعات خود رژیم تروریستی آخوندی اعلام شده که اینگونه عیان و عریان شده است . یعنی هنگامی که بیش از دو سال لوطی جماران وپاسداران گماشته و عنتر دست آموزشش تورم وگرانی درجامعه را تکذیب می کردند. ولی اکنون مفهوم واقعی آن انکار و تکذیب ها مشخص شده است که رقم واقعی آمار بر زیر خط فقر اقتصادی تا کجامی باشد ؟ البته فراموش نه شود که در مقابل چه کسانی صاحب ثروت های نجومی باد آورده وکلان شده اند که مشغول پولشوئی می باشند از آنان مافیای اقتصادی نا برده می شود؟
مسخره تر اینکه برای لوث کردن تورم وگرانی و منحرف کردن اذهان عمومی شعار کمدی مبارزه با مافیای اقتصادی در قم سر داده شد. آخر این اعتراف علنی به وجود غارتگری گسترده در کشور، بازده ی دیگر این شعار چه بود؟ آیا جز این بودکه بر ضریب رشد نرخ تورم وگرانی پس از سر دادن این شعار در قم افزود شد مشکل دیگری حل شد یا اینکه چه راندمان عملی دیگری برای مردم محروم وتهی دست ایرانی در بر داشته است؟ البته نقاد دست بر قلم شده وبه گوشه ی کوچکی از واقعیت اقتصادی و تبعیض و شکاف طبقاتی و گسترش رانتخواری اشاره کردن توجیه سانسور خبری که مردم نمی بایست در جریان قرار گیرند وآگاه شوند این است که چون اعلام آمار واقعی موجب وحشت مردم وواکش آنان می شود . بنابراین مسئولین از ترس و نگرانی واکنش اعتراضی مردم ناراضی هیچگاه آمار واقعی را اعلام نمی کنند . پس با این حساب مشخص می شود که چرا تلاش مذبوحانه می شود که ابتدا تورم وگرانی انکار شود . سپس نرخ رشد واقعی تورم وگرانی هر گز گفته نشود . ضمن اینکه بطور تلویحی هم پذیرفته شده است که طبق استاندارد و شاخص معمولی زندگی جهانی رقم 80% مردم ایران زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند. بهر صورت نتیجه این سئوال است آیا هیچگونه چشم اندازی به جز تغییر این رژیم غارتگر ودزد و عوامفریب و بحران ساز و جنگ افروز باقی می ماند؟
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1387