نقد وبررسی " براي كتاب (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه اردیبهشت14 ماه سال 1387
"با سر کوب و خفقان در جامعه وسانسور نهادینه شده در مطبوعات وفضای پادگانی دانشگاه ها نمی توان جشنواره کتابخوانی بر گزار کرد وبه آنهم افتخار کرد."
عجب اوضاع خرت وخر و قاراشمیش و آشفته وضد ونقیض شده است که قلم شکن مدافع قلم وکتابخوانی شده اسن! زیرا که در فضای گروگ میش بستن سنگ و رها کردن سگ در جامعه که شرایط مناسب برای سگ های ولگرد مساعد ومناسب و فراهم شده که دست بر قضا مبتلا به مرض هاری هم می باشند موجب شده است تا که بستر ساز ادعاهای عجیب و غریب وترکتازی ها شود.
برای اینکه اکنون مشخص شده است که که راندمان کار دولت و قول های داده شده یکی پس از دیگری در زمینه ی اقتصادی و بنزین و بانکی و.. بر ضد خودش عمل داشته است و موجب نارضایتی عمومی شده است . ولی اکنون دفاع و تبلیغ از عملکرد فرهنگی هم شده است که غوز بالا غوز شده است . چونکه نقش پادوئی و مبلغ گری ومدح و ثناگوئی بر عهده ی یک طلبه پاسدار یادداشت روزنویس شده گذاشته شده است. ولی جالب است که درست بطور همزمان درسرمقاله ی امروز روزنامه ی جمهوری اسلامی نیز عنوان مظلومیت فرهنگی بازتاب داده شده است که نویسنده ی سر مقاله از دیدار هیئت دولت با لوطی جماران در سال گذشته نقل قول کرده که چگونه لوطی جماران برای رفع مظلومیت فرهنگی در کشور فرمان افزایش کلان بودجه ی فرهنگی داد . اما جالب تر این اذعان شده است که این افزایش بودجه موجب شد تا که مسئولان ومجریان فرهنگی درست بر ضد رفع مظلومیت فرهنگی اقدام کنند و کمیت را جای کیفیت بنشانند که دقیقاً ضد نظر طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده می باشد.
البته پاسدار یادداشت روز نویس شده هم متقابلاً با آویزان شدن به گزینه ای از لوطی جماران که وی تأکید بر کتابخوانی کرده و آن را یک فریضه وواجب دینی دانسته است آن که برای اجرائی کردن برگزاری نمایشگاه کتاب تدارک دیده شده چاشنی کرده است و گفته که اکنون بیست و یکمین برگزاری نمایشگا کتاب برای ارتقای فرهنگ کتابخوانی جن گرفته می شود . البته بدون آنکه گفته شود جائی که خرافه پرستی وتحجر گرائی قدرت گرفته است و در جامعه سانسورنهادینه شده است . آنگونه که هیچ قلم بر دست فعال روزنامه نگار یا مطبوعات غیر دولتی به جز اینکه داوطلبانه سانسور را به پذیرد یا تن به ممیز گری بدهد .در غیر این صورت نشریه توقیف و مدیر مسئول و قلمزنان با بازداشت ومحاکمه و زندان ومحکومت مواجه می شوند .
از سوی دیگر جائیکه نیروی انظامی بیش از یک سال است که با طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی نفس جوانان معترض در خیابان های سراسر کشور را گرفته است وحتی به نوع پوشش آنان هم گیر می دهد و مورد ضرب و شتم قرار شان می دهد و آنان را متهم به اراذل و اوباش می کند . یعنی آنانی که حاکم اند وخود مصداق چنین صفاتی می باشند . برای اینکه حکومت وذخابر ومنابغ وهمه چیز را خود در بست در اختیار دارند وهر کاری که می خواهند انجام انجام می دهند . در حقیقت دارند با بازتاب وواکنش عملکرد خود در جامعه مبارزه می کنند . ضمن اینکه آنتن های ماهواره ای از بالای بام خانه ها برداشته می شود .زیرا که عامل تهاجم فرهنگی می باشند .
از طرف دیگر در شرایطی که آزادی به مسلخ کشیده شده است و طیقه ی محروم کارگر هم حق تشکیل سندیکای صنفی کارگری خودش را ندارد. ولی شعار مبارزه با سرمایه داری جهانی داده می شود. همچنین احزاب و تشکل های آزاد و فعال سیاسی در جامعه وجود ندارد و انتصبات انتخابات همراه با تقلبات حماسه سازی وانمود می شود . همینطور نقش کمبود تشکل های آزاد و فعال را مطبوعات وجنبش دانشجوئی بر عهده می گیرد وگفته شد که با مطبوعات چگونه بر خورد می شود و چگونه دانشگاه ها تبدیل به پادگان نظامی شده است وهرروز بیش از گذشته دانشجویان دستگیر و زندانی می شوند ونشریه های دانشجوئی بیشتر توقیف و بسته وتعطیل می گردند . در این بازار مکاره ادعا ی برگزاری نمایش کتاب کردن ومدعی کمدی ارتقای کتابخوانی نمودن از همان طنز ها وجوک های ناب و نوآوری و شکوفائی پیام لوطی جمارانی می باشد که آغاز و شروع آنبا افزایش سرکوب هرچه بیشر از سوی نیروی انتظامی و گسترش گرد وخاک وکم آبی و خاموشی است که شروع شده است.
بلی جائیکه تی کتب مطهری که این روز ها به خطر سالگرد ترورش هست و کلی برایش گرد ئخاک شد واشک تمساح ریخته شد از سوی وزارت فرهنگ سانسور وتفتیش عقاید تبدیل به خمیر شده است ، راستی اینگونه جشن نمایشگاه کتابخوانی گرفتن آیا خودش به یک معجزه شباهت دارد یا یک واقعیت؟ زیرا که در نظامی که 3 دهه تتجربه مبارزه با قلم شکسن ودهان دوخت وسینه شکافتن اهل قلم و داشنگاهی و دانشجو وفرهنگیان و جامعه ی روشفنکری ودگر اندیشی دارد و دانشگاه که جایگاه اصلی جنبش آزادیخواهی در زمان شاه بود با تهاجم ارتجاعی عمله های استعمار و ارتجاعی ضد علم ودانش مورد یورش واقع شد و محاصره واشغال شد و برای 3 سال بسته ضد و اکنون همان انقلاب فرهنگی دوم به سبک پاگانی کردن داشگاه ها دنبال شده است و بدتر اینکه هنگامیکه پاسدار احمدی نژاد در بجنورد منتقدین وروشنفکران جامعه را به دلیل اینکه به برنامه های اقاتصادی دولت وتورم وگرانی و سانسور در مطبوعات انتقاد کردند که چرا به سانسور چیان حرفه ای که سابقه ی پاسداری و بازجوئی در زندان دارند جایزه ی بهترین منتقد مطبوعاتی دولت داده می شود ولی اینان به داشتن فهم وشعود کمتر از بزغاله متهم وریشخند گرفته شدند . اینگونه ادعای کمدی کتابخوابی کردن و بیست و یکمین جشنواره کتاب برگزار کردن وجشن گرفتن وبدتر به آنهم افتار کردن از همان جوک های جدید وبی همتای سال نوآوری و شکوفئی لوطی جماران نمی باشد که فقط از عهده ی مدعیانش بر م یآید ولاغیر.

هوشنگ � بهداد
شنبه 14 اردیبهشت ماه سال 1387