نقد وبررسی " جشني كه مقدمه فروپاشي است" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 22 اریبهشت ماه سال 1387
"دخالت گری های مستمر و زنجیره ای و ادامه دار در 3 دهه ی گذشته چه دستآورد و یا مزایا ومنافعی برای مردم ایران ومنطقه بهمراه داشته است؟!
چگونه است که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه یا لوطی جماران همیشه می بایست بر ای مردم ایران زن بابا ورقیب حسود هوو باشد ولی برای مردم فلسطین ولبنان و عراق و افغانستان دایه ی مهربان و نزدیک تر از مادر باشد؟! رمز نهفته در این داستان چیست؟ این رمزچه ارتباطی به ساختار ارتجاعی و عقب مانده و رو بزوال و به پایان مصرف رسیده ی رژی بربرمنش و تاریک اندیش و تروریستی و قرون وسطائی آخوندی دارد؟ همینطور چه ربطی به پروژه ی هسته ای و پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای برای تضمین بقای رژیمضد مردمی ونامشروع دارد ؟
چرا وقتیکه نمونه ی اینگونه اعتراف آشکار به دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای خاورمیانه به خصوص سر زمین فلسطین می شود واکنش های بس متفاوت ومتناقض و وارونه اتخاذ می شود؟ از جمله مگر سید خندان خاتمی این بیچاره جز از موضع مصلحت اندیشی وبیش از نوک بینی دیدن اعتراف به افشای این واقعیت کرد که گفت معنی و مفهوم صدور انقلاب این نبوده است که سلاح وتروریست برای اقدامات تروریستی به برون مرز اعزام شود؟برای چه براین سید نگونبخت از همه جهت شوریدند و امواج ورگباری از اتهامت نثارش کردند تا اینکه مجبور شد گفته ی خودش را پس بگیرد؟
در صورتیکه این روز های مورد های مستند فراوان مشابهی وجود دارد که گفته و اعتراف خاتمی را اثبات می کند . از جمله همین سرمقاله می باشد.
همچنین پرسش است که مگر جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل برای مردم لبنان ومردم ایران چه دستآورد مهمی بهمراه داشت که قرار است دوباره تکرار گردد؟ زیرا اکنون که بوش عازم سر به منطقه می باشد و می خواهد که در مراسم جشن شصتمین سال تأسیس اسرائیل شرکت داشته باشد تا اینکه موضوع پیشرفت روند مذاکره ی صلح خاورمیانه را نیز پیگیری کند . زیرا که قراراست تاپایان سال میلادی جدید کشور مستقل فلسطین نیزتأسیس گردد . ولی شاهدیم که مجدداًسپاه پاسداران از طریق حزب الله لبنان واعزام نیروهای تعلیم وآموزش دیده ی نظامی در ایران را با ارسال موشک ها به لبنان را برای راه اندازی جنگ نظامی دیگر مشابه جنگ 33 روزه علیه ی دولت قانونی سینیوره نخست وزیر قانونی لبنان تدارک و برنامه ریزی و اجراکرده است؟
باز هم پرسش است که اینگونه ادامه ی دخالت گری ها چه مزایا و منافعی برای مردم لبنان وفلسطین وایران ومنطقه دارد؟
برای چه مردم ایران می بایست بهای بسیار سنگی اهداف و آرزوهای داشتن بمب اتمی و ندانم کاری های حاکمان خود سر و غارتگر وجنگ افروز و عوامفریب را به پر دازند؟
آخر جائیکه پاسدار دلقک رئیس جمهور احمدی نژاد آنقدر گلازنی و جوک وطنز و هذیان گوئی می کند که حتی شیخ مهدی کروبی هم شاکی و عارض شده است که چرندیات گوئی وی در برون مرز از جمله در دانشگاه کلمبیای آمریکا ویا در ایران موجب آبروریزی برای ما شده است.
حال این پاسداری که حرکات ومشروعیت خودش در داخل کشور زیر سئوال است . چگونه می تواند دلسوز مردم فلسطین ولبنان وعراق باشد که اسرائیل را یا تهدید به نابودی می کند . یا اینکه آن را تشبیه به موش مرده ای می کند که کارش تمام شده است .؟
این پاسدار با اینگنه ادعا های وشالی وکمیک خودش چگونه می تواند مفید و مثبت برای مردم ایران وخاورمیانه باشد که سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری سلامی نیز این ادعاها وتهدید ها را به بیانی دیگر در مورد اسرائیل را بیان کرده است؟ زیرا که با افتخار کردن به جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل که همان موقع ادعای پایان پذیری اسرائیل می شد مانو داده است تا اینکه ناچار نباشد به مسائل داخل کشور و مطالبات انباشت شده و پردات ناشده ی مردم ایران به پردازد که اکنون شرایط غامض و وسیار خیم دولت وملت چگونه است؟
این شراط حاصل کدامین سیاست های مسئولن نظام می باشد؟
چه ار تباطی به اقامات دولتمردا ندر 3 دهه ی گذشته داشته است؟
چه موقع قرار است که این شرایط طاقت فرساو بسیاردشوار که هر روز بدتر از روز قبل می شود تغییر کند؟
بنا بر تجربیات 3 دهه ی گذشته چشم انداز مثبت و امید برای مردم ایران کجاست؟
اینگونه سیاست های ادامه دار زنجیره ای 3 دهه ی گذشته ی دخالت گری در امور داخلی دیگران چه حاصلی برای مردم متطقه و به خصوص مردم ایران در بر داشته است که هنوز با شتاب بیشری دنبال و اجرا می شود؟
چرا هر کس حتی از درون کیفتی ترین نیروهای خودی همچون خاتمی که ناپرهیزی می کند آنگونه مورد تهاجم وموج اتهامات گوناگون واقع می شود که گوئی یک دشمن خطرناک مادزادی این نظام است و سابقه ی دو دوره ی ریاست جمهوری به قول خودش به عنوان تدراتچی نظام را بر عهده نداشته است و لوطی جماران رامنتسب به وحی نکرده بود ؟
آیا این سید خندان اکنون گریان شده خاتمی اشتباه گفته است که اگر چنانچه شما می خواهید انقلاب تان را صادر کنید . ابتدا می بایست که وضعیت اقتصادی داخل کشور را سر و سامان دهید تا که مردم از اوضاع رضایت داشته باشند و آزادی و عدالت نیز بر خوردار باشند . آنگاه نقلاب خود به خود به عنوان الگوی مثبت وکار ساز خودش صادر می شود . ونه اینکه سفره های خال محرومانی که قرار بود به آنان نان داده شود . ولی تورم وگرانی داده شد موجب شده است تا اینکه این سفره های خالی محرومان وتهی دستان ، اخالی تر شود .
اما در عوض دلارهای نفتی به حماس و جهاد اسلامی و حزب الله لبنان داده شده است . تاکه بفرمان سپاه پاسداران در شرایط خطیر و بحرانی که رژیم تروریستی و نامشروع آخوندی در آن قرار گرفته است. اینان به عنوان محلل و کاتالیزور ارد صحنه شوند و دست اقدامات بحران ساز وجنگ افروزی بزند درست مشابه شرایط کنونی رق و فلسطین ولبنان . تا شاید راه عبور از بحران یافت شود .
ولی خوشبتانه با موج افشاگری های مستند و گسترده ای که در ارسال اسلحه به عراق و توزیع آن میان گروه های شیعی در عراق شده و اخبارش مخابره شده و مدارک واسنادش به معرض نمایش گذاشته شده است . بنابراین دیگر هر گز امکان ندارد که همچون گذشته لوطی جماران وسپاه پاسداران کودتاگر خاموش و خزنده بتوانند بدون پرداخت هزینه ی سنگین فرصت طلبانه دست به اقدامات تروریستی و جنگ افروزانه به نفع خود بزند و از آن بهره برداری کنند.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 22 اریبهشت ماه سال 1387