نقد وبررسی " سازمان تصميم ساز (يادداشت روز) " روز نامه ی کیهان سه شنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1387
یادداشت روز نویس باند های اصول گرا را تهدید کرده تاوارد محدوده ی رقابت رئیس مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم نشوند چون دام دشمن است.
سیاست تبلیغاتی رژیم تروریستی آخوندی آنقدر طوطی صفتانه و تکراری و نخ نما شده است که گاهی ادعاهای پوشالی و تکراری نه اینکه بر ضد خودشان تبدیل شده اند ، بلکه بازیگران وطراحان این بازی کمدی تبلیغاتی غافل می باشند که عملکرد شان حتی نه خنده بر انگیز که موجب دلخوری و بر هم زدن حال ومزاج می شود . برای اینکه از بس تناقض آمیز وتحریف شده وگنده گوئی و خالی از وقعیت با خالی بندی می باشد. آخر کدام عنصر عاقل و بالغ و نرمالی که فکرش نرمال کار به کند و تجربه ی 3 دهه ی عملکرد ی گذشته ی این رژیم ضد بشری را داشته باشد به خصوص پس از مرگ خمینی جام زهر سر کشیده که یک آخوند گمنام منبری یکشبه آیت الله شد وجانشین وی به نام ولی فقیه شد که چقدر عقده ای بی پرنسیب و فرصت طلب و تناقض گو وبی اراده و چاکر منش و چاپلوس وتملق گو پرور می باشد . آخر کجای این آخوند به تئوری پرداز و مبشر و راهنمای عمل با داشتن نقشه ی راه می خورد ؟ مگر جز این است که شر ایط حاکم نتیجه ی منشور 8 ماده ای مبارزه با تبعیض ئ فقر وبیکاری و رشوه و رانتخواری 7 سال پیش لوطی جماران می باشد؟ کجا ی حرکات ورفتاری وی با رابطه ی علت ومعلولی وادعاهای واهی و پوچ مطرح شده هم خوانی دارد؟ نقش ولی فقیه در این رژیم مرتجع و قرون وسطائی چیست؟ با بودن کارتن خوابان وکودکان خیابنی در تهران برای چه شورای شهر تهران 3 ملیارد تومان باج به حزب الله لبنان داده است؟ این پول متعلق به کیست وبا چه مجوز حاتم بخشی شده است؟ عامل این بیداد گری و بی عدالتی ها و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه کیست؟ چراف رصت داده می شود پاسداران بازجو وشکنجه و قلم بر دست شده برای حفظ منافع حقیر خودشان مشتی دروغ واراجیف را با وارونه گوئی و شیاد گری به نام عدالت قالب کنند؟ کیست نداند که این روز ها تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و افزایش قیمت مسکن واجاره خانه ها در جامعه چگونه می باشد و گونه نفس مردمی را گرفته است که 80% جمعیت کشور را تشکل می دهند که در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و به جای بردن نان بر توی سفره ی خالی اشان اما این شرایط طاقت فرسا به اینان تحمیل شده است . ولی قلم بردست پاسدار با کمال پرروئی و قاحت آخوندی از مدل لوطی جمارانی وعدالت رهبر فرزانه سخن گفته است؟ چکونه می توان این توهین ودهان کجی آشکار به مردم محروم وتهی دستان که به جای بردن نان بر توی سفره های خالی اشان تورم وگرانی لجام گسیخته تحویل شان داده شد ه است آنچنان که نه مهار شدنی نمی باشد ، بلکه کسی را یارای کنترل حتی ثابت نگهداشتن نرخ تورم ومانع از رشد روز افزونش نیست. البته در شرایطی که همپالگی های ایناگونه قلم بر دستان دست به کودتای خاموش و خزنده زده و حاکم می باشند بنابراین می بایست که مبلغان اینان نیز اینگونه باشند که سوگند خورده اند هر گز حرف یا سخن راست نه زنند. مثلاً به این ادعای مضحک کمدی که قلم بر دست مداح و متملق وچاپلوس گفته است می بایست سخت خندید وریس رفت به ضریب این همه خریت واحمق گری و یا تعجب کرد از این همه تر دستی تحریف گری و وارونه گوئی و خالی بندی یا اینکه تأسف خورد که چرا مردم ایران اسیر اینگونه انگلانی شده اند که چنین سیاست و مطبوعات را با پا منبری گرفتن آخوندهای تصویر مار کش و مار قالب کن در مسجد روستا اشتباهی گرفته اند که برای لوطی جماران چنین نشخوار کرده است؟ :
"اگرچه رهنمودهاي راهبردي رهبرفرزانه انقلاب طي سال هاي اخير به تناسب محورهاي مطرح شده متوجه اقشار گوناگون ملت بوده و موج هاي مهم اجتماعي را در حوزه هايي چون نهضت نرم افزاري و نهضت عدالت خواهي فراهم آورده اما در عين حال مي توان گفت كه اين رهنمودهاي بنيادي، مسئوليت هاي مهمي را متوجه جبهه بزرگ اصولگرايان مي كند، جبهه اي كه با رأي اعتماد مستمر ملت سكان مديريت دولت و مجلس را به دست گرفته است. نمي توان ادعاي پيروي از رهبري داشت اما چون او در تدارك جوشش و حركت هاي فراگير اجتماعي-سياسي نبود يا از تدوين ساز و كار كارآمد براي فهم شرايط فعلي و نحوه رسيدن به آرمان ها و اهداف غافل ماند.ايران، امروز در دنيا به عنوان قدرتي منطقه اي و ذي نفوذ شناخته مي شود. دوست و دشمن اذعان دارند كه به بركت انقلاب اسلامي، ايران به قدرت اول منطقه خاورميانه تبديل شده است؛"
معنی داشتن قدرت منطقه ای یعنی چه ؟ فرق شهید زنده یاد حسین فاطمی با شعبان بی مخ چه بود؟ مگر یکی قلدر و لمپن و قمه کش نبود وکلی نوچه همچون خودش نداشت ؟ آیا معنی قدرت یعنی مشتی روستائی و حاشیه ی شهری ولمپن های های سابق کمیته چی و پاسدار شده و چون دست به کودتای خاموش خزنده زده وحاکم شده اند و ناراضیان جامعه را با عنوان اراذل و اوباش و مبارزه ب مورد ضرب و شتم قرار دادن این جوانان وهرروز بساط دار و شلاق ودار زدن واعدام کردن و دانشگاه ها را به پادگان نظامی تبدیل کردن و قلم های روزنامه ی نگاران را شکستن و دهان منتقدین را بستن و رونفکران منتقد را به داتن فهم وشعور کمتر از بزغاله متهم کردن و در مطبوعات سانسور نهادینه با توقیف کردن شان و رقیب را همگام دشمن بیگانه دانستن وبرایش پرونده سازی کردن و جامعه را هر روز به فقر و بیکاری و تورم وگرانی سوق کردن واز ضعف سر نگونی در امور داخلی سایر کشورها فضولی کردن ودست به اقدامات تروریستی زدن وسلاح صادر کردن و میان گروه های گوناگون توزیع کردم و و بنیاد گرائی و تروریسم صادر کردن دفاع کردن و... کجای این اقدامات به معنی ومنزله ی قدرت اول منطقه بودن می باشد؟
آیا معنی و مفهوم قدرت باا ینگونه ادعاهای وارونه و مضحک نمی باشد ؟ زیرا که معنی قدرت داشتن توی قلب مردم بودن و رفاه و آسایش و آینده داری برای نسل جوان تأمین کردن و برگزاری کردن انتخابات آزاد واجازه به شکوفا شدن همه ی استعداد واندیشه ها در یک کشور دادن ودر نهایت بدون هیچگونه ترس ووحشت از مردم نظر خواهی کردن حداقل در مورد مسائلیمی باشد که به نام آنان مطرح می شود. همچون پروژه ی هسته ای ، در صورتیکه آنگونه 3 دهه گذشته دولتمردان این رژیم تروریستی و ضد مردمی ثابت کرده اند به خصوص در شرایط کنونی اثبات کننده ی این واقعیت است که این رژیم نه اینکه بر خلاف ادعا ی کاذبی که می کند نامشروع ووحشت زده از مردم است که با امکانات نظامی بسیار عقب مانده تر حتی از کشور های همجوار خود همچون ترکیه و عربستان وکویت قدرت نمائی می کند. ولی افزایش جمعیت که خودش تبدیل به معضل شده است با ضرب تبلیغات و ایجاد رعب ووحشت در جامعه و بگیر وبند و داشتن ارگان های گوناگون سرکوبگر وانمود می کند که اینان نشانه ی قدرت می باشد
یکی از فرصت طلبی های سیاست شترگاوطلبی که نه معنی قدرت رژیم است، بلکه نتیجه ی سیاست خائنانه ی کثیف و پلید مذاکره و مماشات گرایانه اروپا می باشد که با رژیم تروریستی مذهبی در پیش گرفته شده است که اکنون این فرصت را به مبلغان متناقض گوی قلم بر دست پاسدار بازجویان یادداشت روز نویس داده است که زیرآب صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای را بزند . زیرا از پروژه ی هسته ی به عنوان تبدیل شدن به قدرت هسته ای یاد و اعتراف کرده است . برای اینکه اگر چنانچه هدف اتمی نباشد که نمی تواند بستر ساز قدرت در یک کشور عقب مانده ی جهان سومی باشد . بالاخره اینکه سربازجو پاسدار شکنجه گر پس از کلی دور گرفتن ولغز خوانی قدرت کردن واز نقش ویژه ی دخالت گری در عراق و فلسطین لبنان کردن و از صدور تروریسم وبنیاد گرائیی و بحران سازی و جنگ افروزی یا د وافنخار کردن که در منطقهقدرت اول است . تلاش کرده است تا به رقبا و باند های درون جبهه ی اصول گرایان خط دهد که مسئله ی نمایش خیمه شب بازی انتصابات مجلس هشتم به پایان رسید و دیگر باید به اختلافات پایان داده شود و نه به آن دامن زده شود و باید در فکر رقابت کی می خواهد رئیس مجلس هشتم و یا چه کسی می خواهد رئیس جمهور دوره ی دهم شود هر گز نبود و درون این بازی نیفتید. چون این بازی رقیب و دشمنان است که می خواهند شما را در گیر این موضوع حاشیه ای کنند تا که شما فرصت نداشته باشید تصمیم گیری کنید که وارد چالش های جدی در مجلس هشتم شوید که تبدیل به اهل عمل شوید که پاسخگوی مردمی باشید که به شما اعتماد و اطمینان کردند ومدیریت جامعه را به شما واگذار کردند . در حقیقت پاسدار سر بازجو وحشت از فضای رو به افزایش رضایی عمومی از یک سو رده است واز طرف دیگر نگران رشد دامنه اختلافات مثلثی میان پاسدار علی لاریجانی و حداد عاد ل بر سر رئیس مجس هشتم شده است و همچنین دامنه ی آن با پاسدار احمدی نژاد پیرامون رئیس جمهورشدن با حداد عادل می رسد که دلهره دارد که این شرایط تبدیل به فرصت مناسب برای مانور دادن تبلیغاتی رقب دوم خرداد ی گردد . ضمن اینکه فشارهای بیرونی محور بحران هسته ای ونقش لو رفتن ناامن سازی در عراق و فلسطین ولبنان است که دنباله ی این فشار ها همچنان هم رو به افزایش می باشد. بنابراین مجموعه ی این مسائل و بحران ها که لوطی جماران را نیز در کازرون به وحشت انداخته است این پاسدار سربازجو ویادداشت روز نویس را مجبور کرده است تا که شمشیر خودش را از رو بندد و از موضع قدرت نمائی اول منطقه کند و خط و خطو ط برای باند های مافیائی دروئی تعیین ورسیم کند که چه باید بکنند. بهر حال اینگونه رهنمود دادن هامکمل تهدبد های لوطی جماران است که جزو اهداف برنامه ریزان پشت پرده یا کودتا گران زنده ی خاموش حاکم می باشد که خود یادداشت روز نویس نیز جزو تیم برنامه ریزان می باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1387