نقد و بررسی " حركت بر مدار مشاركت (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 9 خرداد ماه 87
" نسخه صادر کردن و تلاش نمودن بر بانک های دولتی و تبدیل کردن شان به مؤسسات قرض الحسنه با حمایت کردن کاهش نرخ بهره"
طلبه پاسدار یاددشت روز نویس شده برای اینکه طبق فرمول همیشگی که سابقه ی دیرینه ی نزدیک 3 دهه دارد که شیوه ی سپر بلا یا شکر خدا برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم و معضلات اقتصادی و اجتماعی و جناحی وباندی است که به جای نگرش دقیق علمی رابطه ی علت و معلولی پدیده و مقوله های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و... بررسی علت ها فراموش و نادیده گرفته می شود وصرفاً به معلول ها پرداخت می شود تا به عنوان رهنمود و راه حل رقیب منتقد خفه و مقصرقلمداد شود . یعنی اینکه تلاش نمی شود که با اصول منطقی و علمی ارزیابی و بررسی و پاسخ داده شود . برای همین ا با شیوه بد باید با بدترین جوا ب داده شود ، به مسائل نگریسته می شود .
بطور مثال اکنون نقل قول شده است که ماه گذشته هیدتی از سوی صندوق بین المللی پول وارد ایران شد تا ضمن بررسی شرایط اقتصاد ی ایران پیشنهادات خودش را روی میز بگذا رد که خواهان افزایش نرخ بهره ی بانکی و آزاد سازی ارز یا کاهش ارزش ریال می باشد . سپس در دنباله افزوده شده با تنظیم و ارائه این طرح نتیجه گرفته شد که 2 هفته پس از آن این دستور العمل از سوی رقیب به عنوان توصیه ها کاملاًعلمی پذیرفته شد . البته گفته نشده است که چرادر برابر این نظر و دهان کجی کردن پاسدار احمدی نژاد کاهش نرخ بهره بانکی را مطرح و در برابر نظر مخالفان منتقد اتخاذ کرد .
همجنین طلبه پاسدار یاداشت روز نویس کاری با این واقعیت ندارد که سرعت و شتاب تورم و گرانی لجام گسیخته از چه زمانی در جامعه شروع شد؟ تا چه زمانی تورم وگرانی از سوی پاسدار احمدی نژاد و لوطی جماران سخنگوی دولت انکار می شد وچرا؟ از سوی دیگر مگر محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس هفتم و عضو باند مافیائی و غارتگر انگلیسی مؤتلفه که جزو باندهای مافیائی ملقب به اصول گرایان حاکم می باشد واز دولت هم سفت وسخت دفاع می کنند چونکه ازمنافع باندی خودش داع می کند . ایشان اخیراًنگفته است که ما در مجلس هفتم برای دوسال چالش کردیم و کلنجار رفتیم وبحث کردیم تا به دولت بفهمانیم که اقتصاد علم می باشد وبا علم می باید با ابزارو زبان علمی حرف زد و عمل کرد. اکنون مشخص نیست که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس از چه پایگاه و منظری به مسائل اقتصادی می نگرد که همچون پاسدار احمدی نژاد که منتقدان و روشنفکران منتقد دولت را به داشتن فهم وعقل و شعور کمتر از بزغاله متهم می کرد و یا مدیر مسئول روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان پرونده ساز که فقط تخصصش مخالفت کردن با هر اندیشه ای می باشد که غیر از آنچه خودش می گوید. مشخص نیست که چرا اینگونه مدعیان توفان در فنجان برپا کن قادر نیستند که حتی اذعان کنند ریشه ی تورم و گرانی کنونی در جامعه و راه حل آن چیست؟
آخر در مقطع کنونی که اقتصاد انگلی واسطه ودلالی آنگونه تار و پود جامعه و بازار را فرا گرفته است که فقط بفاصله ی چند ساعت پس از اینکه وزیر بازرگانی اعلام کرد که دولت رایانه پودر شوینده را قطع کرد. گزارش شد که در سطح استان خوزستان پودر شوینده نه اینکه قیمت آن 400% یا 4 برابر شد .حتی نایاب گردید . از سوی دیگر تورم وگرانی لجام گسیخته در جامعه آنچنان شتاب دارو مهار ناپذیر شده است که قیمت برنج لحظه ا افزایش می یابد و نان جای مصرف برنج را گرفته است و حجم نقدینگی خیلی وقت است که از مرز اشباع شدگی در بازار گذشته است. اکنون در این شرایط کاهش نرخ بهره ی بانکی چه کمکی می کند ، جز اینکه بطور مضاعف بر حجم نقینگی بانکی و تورم و گرانی در جامعه تأثیر گذارد . زیرا از یک سو سپرده های پس انداز و ثابت بانکی چون بهره ی بانکی کاهش می یابد .سرمایه های خود را از بانک ها بیرون می کشند و وارد اقتصاد دلالی می کنند . از سوی دیگر برخی عوامل رژیم نیز از کانال ها ی مربوطه با دریافت های کلان وام با بهره ی پائین این پول ها را نیز اینان نیز وارد همین اقتصاد دلالی زود سود ده می کنند که باز افزایش حجم نقدینگی و بر ضریب رشد تورم و گرانی افزوده می گردد . و بازهم دودش بر چشم مردم محروم می رود و کیسه های مافیای اقتصادی بیش از گذشته انباشته می گردد.
آخر اینگونه تحلیل های بی منطق حوزوی گزینه برداری کردن و مانور دادن با گزیده ی رقیب جز اینکه وضعیت راخرابتر کند چه مشکلی راحل می کند؟ مگر نظر دادن یا تصمیم گیری در مورد مسائل اقتصادی موضوع استخاره کردن خوب و بد آمدن وسطحی و کیلوئی نظر دادن وبه امید معجزه نشستن می باشد. چرا آخوندهای فسیل تا سرما می خورند سر از بیمارستان های دولت فخیمه در لندن در می آورند ؟ به جای آنکه دعا نویسی بر روی سنجاق کردن برروی شانه های شان آویزان کنند و یا اینکه بر روی ا تخمرغ دعا نویسی کنند و آن را بر دور سر خودشان به چرخانند تا بلا دور شود و آخر پس از ورد خواندن در کاسه شکسته شود تا چشمان حسود و بخیل بترکد و بیماری بر طرف شود و شفا یابند. ولی در مورد مسائل اقتصادی که مرتبط به سرنوشت مردم می شود از این شیوه ی دعا نویسی و استخاره کردن استفاد می شود؟ تا اینکه برای تصرف بانک های دولتی و تبدیل کردن شان به بانک ها ی قرض الحسنه وتسلط کامل یافتن بر آن هیچگونه مشکل و موانعی در کار نباشد.
در خاتتمه اینکه می بایست به طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس شده گفت. مگر با قطع رایانه های دولتی و فقرو بیکار ی و وجود تورم و گرانی لجام گسیخته و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه و اقتصاد تک پایه ای نفتی می توان که از تثبیت نزخ ارز حرف زد . یا باید مدعی هذیان گوی حرفه ای بود یا اینکه طبق ادعای پاسدار عوامفریب احمدی نژاد از حمایت مدیرت امام زمان بر خوردار بود تا که به بتوان اینگونه ادعای کمدی کرد؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 9 خرداد ماه 87
" نسخه صادر کردن و تلاش نمودن بر بانک های دولتی و تبدیل کردن شان به مؤسسات قرض الحسنه با حمایت کردن کاهش نرخ بهره"
طلبه پاسدار یاددشت روز نویس شده برای اینکه طبق فرمول همیشگی که سابقه ی دیرینه ی نزدیک 3 دهه دارد که شیوه ی سپر بلا یا شکر خدا برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم و معضلات اقتصادی و اجتماعی و جناحی وباندی است که به جای نگرش دقیق علمی رابطه ی علت و معلولی پدیده و مقوله های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و... بررسی علت ها فراموش و نادیده گرفته می شود وصرفاً به معلول ها پرداخت می شود تا به عنوان رهنمود و راه حل رقیب منتقد خفه و مقصرقلمداد شود . یعنی اینکه تلاش نمی شود که با اصول منطقی و علمی ارزیابی و بررسی و پاسخ داده شود . برای همین ا با شیوه بد باید با بدترین جوا ب داده شود ، به مسائل نگریسته می شود .
بطور مثال اکنون نقل قول شده است که ماه گذشته هیدتی از سوی صندوق بین المللی پول وارد ایران شد تا ضمن بررسی شرایط اقتصاد ی ایران پیشنهادات خودش را روی میز بگذا رد که خواهان افزایش نرخ بهره ی بانکی و آزاد سازی ارز یا کاهش ارزش ریال می باشد . سپس در دنباله افزوده شده با تنظیم و ارائه این طرح نتیجه گرفته شد که 2 هفته پس از آن این دستور العمل از سوی رقیب به عنوان توصیه ها کاملاًعلمی پذیرفته شد . البته گفته نشده است که چرادر برابر این نظر و دهان کجی کردن پاسدار احمدی نژاد کاهش نرخ بهره بانکی را مطرح و در برابر نظر مخالفان منتقد اتخاذ کرد .
همجنین طلبه پاسدار یاداشت روز نویس کاری با این واقعیت ندارد که سرعت و شتاب تورم و گرانی لجام گسیخته از چه زمانی در جامعه شروع شد؟ تا چه زمانی تورم وگرانی از سوی پاسدار احمدی نژاد و لوطی جماران سخنگوی دولت انکار می شد وچرا؟ از سوی دیگر مگر محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس هفتم و عضو باند مافیائی و غارتگر انگلیسی مؤتلفه که جزو باندهای مافیائی ملقب به اصول گرایان حاکم می باشد واز دولت هم سفت وسخت دفاع می کنند چونکه ازمنافع باندی خودش داع می کند . ایشان اخیراًنگفته است که ما در مجلس هفتم برای دوسال چالش کردیم و کلنجار رفتیم وبحث کردیم تا به دولت بفهمانیم که اقتصاد علم می باشد وبا علم می باید با ابزارو زبان علمی حرف زد و عمل کرد. اکنون مشخص نیست که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس از چه پایگاه و منظری به مسائل اقتصادی می نگرد که همچون پاسدار احمدی نژاد که منتقدان و روشنفکران منتقد دولت را به داشتن فهم وعقل و شعور کمتر از بزغاله متهم می کرد و یا مدیر مسئول روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان پرونده ساز که فقط تخصصش مخالفت کردن با هر اندیشه ای می باشد که غیر از آنچه خودش می گوید. مشخص نیست که چرا اینگونه مدعیان توفان در فنجان برپا کن قادر نیستند که حتی اذعان کنند ریشه ی تورم و گرانی کنونی در جامعه و راه حل آن چیست؟
آخر در مقطع کنونی که اقتصاد انگلی واسطه ودلالی آنگونه تار و پود جامعه و بازار را فرا گرفته است که فقط بفاصله ی چند ساعت پس از اینکه وزیر بازرگانی اعلام کرد که دولت رایانه پودر شوینده را قطع کرد. گزارش شد که در سطح استان خوزستان پودر شوینده نه اینکه قیمت آن 400% یا 4 برابر شد .حتی نایاب گردید . از سوی دیگر تورم وگرانی لجام گسیخته در جامعه آنچنان شتاب دارو مهار ناپذیر شده است که قیمت برنج لحظه ا افزایش می یابد و نان جای مصرف برنج را گرفته است و حجم نقدینگی خیلی وقت است که از مرز اشباع شدگی در بازار گذشته است. اکنون در این شرایط کاهش نرخ بهره ی بانکی چه کمکی می کند ، جز اینکه بطور مضاعف بر حجم نقینگی بانکی و تورم و گرانی در جامعه تأثیر گذارد . زیرا از یک سو سپرده های پس انداز و ثابت بانکی چون بهره ی بانکی کاهش می یابد .سرمایه های خود را از بانک ها بیرون می کشند و وارد اقتصاد دلالی می کنند . از سوی دیگر برخی عوامل رژیم نیز از کانال ها ی مربوطه با دریافت های کلان وام با بهره ی پائین این پول ها را نیز اینان نیز وارد همین اقتصاد دلالی زود سود ده می کنند که باز افزایش حجم نقدینگی و بر ضریب رشد تورم و گرانی افزوده می گردد . و بازهم دودش بر چشم مردم محروم می رود و کیسه های مافیای اقتصادی بیش از گذشته انباشته می گردد.
آخر اینگونه تحلیل های بی منطق حوزوی گزینه برداری کردن و مانور دادن با گزیده ی رقیب جز اینکه وضعیت راخرابتر کند چه مشکلی راحل می کند؟ مگر نظر دادن یا تصمیم گیری در مورد مسائل اقتصادی موضوع استخاره کردن خوب و بد آمدن وسطحی و کیلوئی نظر دادن وبه امید معجزه نشستن می باشد. چرا آخوندهای فسیل تا سرما می خورند سر از بیمارستان های دولت فخیمه در لندن در می آورند ؟ به جای آنکه دعا نویسی بر روی سنجاق کردن برروی شانه های شان آویزان کنند و یا اینکه بر روی ا تخمرغ دعا نویسی کنند و آن را بر دور سر خودشان به چرخانند تا بلا دور شود و آخر پس از ورد خواندن در کاسه شکسته شود تا چشمان حسود و بخیل بترکد و بیماری بر طرف شود و شفا یابند. ولی در مورد مسائل اقتصادی که مرتبط به سرنوشت مردم می شود از این شیوه ی دعا نویسی و استخاره کردن استفاد می شود؟ تا اینکه برای تصرف بانک های دولتی و تبدیل کردن شان به بانک ها ی قرض الحسنه وتسلط کامل یافتن بر آن هیچگونه مشکل و موانعی در کار نباشد.
در خاتتمه اینکه می بایست به طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس شده گفت. مگر با قطع رایانه های دولتی و فقرو بیکار ی و وجود تورم و گرانی لجام گسیخته و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه و اقتصاد تک پایه ای نفتی می توان که از تثبیت نزخ ارز حرف زد . یا باید مدعی هذیان گوی حرفه ای بود یا اینکه طبق ادعای پاسدار عوامفریب احمدی نژاد از حمایت مدیرت امام زمان بر خوردار بود تا که به بتوان اینگونه ادعای کمدی کرد؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 9 خرداد ماه 87