نقد وبررسی " روشنفكر يا نوكر خانه زاد ؟! (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان یکشنبه 15 ماه سال مرداد 1387
"در دفاع از پروژه ی هسته ای، دوم خردادی های رقیب روشنفکرهای بد نام و محافظه کاران تسلیم شده در برابر بیگانه با خصلت چاکرتم نوکرتم وعبد وعبیدتم معرفی شدند"
سربازجو پاسدار یادداشت روز در یک وارونه گوئی آشکار ضمن اینک نمادی از کتمان کردن حقایق ووارونه گوئی واقعیات را بهنمایش گذاشته که جز فلسفه ی وجودی حاکمان دزد و وعوامفریب و دین فروشان حاکم می باشد که اکنون این قلم بر دست آن را برجسته و عیان ساخته است ، البته بدون آنکه بطور علنی اعتراف کند که سازمان های انقلا بی و به تبع آنان مردم در زمان شاه برای چه آرمان های انسانی و برابری طلبانه ی مبارزه کرده وجان باختند وپس از سقوط شاه مستبد نسبت چه گذشته چه نصیب انقلابیون و مردم ایران چه شد؟ همچنین پس از 3 دهه اکنون شرایط چگونه است ؟ چرا اختلاف میان آن اهداف مورد نظر ووضعیت موجود آنچنان فاحش و گسترده و متضاد می باشد که حتی اوضاع خیلی بدتر از شرایط قبل از انقلاب شده است؟ البته پاسدار سربازجو وقلم بر دست و وارونه گو ئی که به شیوه ی بازجوئی تحقیر کننده یزندان و جراحی کننده ی اندیشه و تفکر دگر اندیشان تحلیل داده است بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به این واقعیت کند و توضیح دهد اینانی که اکنون حاکم می باشند در زمان شاه کجا بوده وچه می کرده وچه داشتندوموقعیت وشرایط کنونی اشان چگونه است و متقابلاً مردم ایران چگونه زندگی می کنند؟ ولی در عوض با توجه و تجربه دین فروشی و مفت خوری آخوندی توبره و آخور خوری دارند و به دین ابزاری شده 1400 پیش آویزان شده است تا با دور زدن شرایط کنونی و فراموش کردن صورت مسئله و فراموش کردن نقد و آویزان شدن به نسیه و چسبیدن به 1400 سال پیش و فاکت آوردن که چرا برخی تغییر موضع و مسیر داده ند دست به طلبکاری و وبیدن رقیب مغلوب زده است؟ در صورتکیه گفته های خمینی کمتر از 3 دهه ی پیش فراموش شده است . بهر حال آنگونه که خود خواسته فرصت طلبانه روضه خوانده و مانور داده و نتیجه گیری کرده است.
خلاصه پاسدار یادداشت روز نویس در ادامه ی یادداشت روز خود کلی معرکه گیری کرده و روضه خوانده و آسمان ریسمان را بهم بافته و یاوه گوئی ها کرده تا اینکه تواسته است به دفاع کردن از پروژه ی هسته ا ی برسد و شرایط و دفاع کردن از آن را با شرایط مشابه جنگ های صدر اسلام مقایسه کند تا اینکه توانسته باشد شرایط خطیر کنونی را ترسیم کند که چگونه است؟ در حقیقت اعتراف کرده است که چون شرایط کنونی تؤام با خطر جدی می باشد ، پس همگان را تاب و توان تحمل در دفاع کردن از این پروژه ی هسته ای نمی باشد تا که قادر باشند با سعه ی صدر و صبر و شکیبائی و ایستادگی از این شرایط دفاع کنند . زیرا که کار هر مدعی نمی باشد. برای اینکه این مدعیان ترسیدگان ناشی از تهدیدات کنندگان ضرب العجل تعین شده ی دو هفته زمان پذیرش غنی سازی از سوی دشمنان و قدرت های غربی می داند.
پاسدار سربازجو یادداشت روز نویس که قهرمان سطوره ی قلمی هسته ای شده و همچون لوطی جماران و گماشه اش پاسدار احمدی نژاد وکیل مدافع و سخنگوی ملت شده است و در دنباله حساب خود وملت را از روشفکران دوم خردادی های رقیب جدا نموده ، زیرا که اینان را محافظه کار ومرعوب و تسلیم شده در برابر تهدید های هسته ای دشمنا ن بیگانه مطرح کرده است وبا گریززدن به صحران کربلا و گشودن صدام حسین و میدان جنگ ضد میهنی و ضد ملی 8 ساله ی ایران و عراق البته بدون آنکه به پایان شکست اشره کند که چگونه خمینی از روی ناچاری و مجبوری جام زهر را سرکشید که ناشی از شکست خفت بار جنگ و پذیرش آتش بس با عراق بود. در دنباله از امدعیان نخبگی و روشنفکرای رقیب نقل قول کرده و افزوده چون اینان در برابر دشمنان بیگانه در مانده شده بنابرین دم از تغییر و اصلاح طلبی و تخطئه ی سرمایه ی اندک خود دست زدند و از ملت و حاکمان نیز در خواست می کنند تا در برابر بیگانگان تسلیم شوند ودر مقابل این قدرت ها کرنش کنند .
البته مشخص نیست که چرا یادداشت روز ویس اشاره به رئیس مدعی دولت عدالت محور کمدی احمدی نژاد نمی کند و نمی گوید که برای چه عفو ملوکانه به جاسوس و دلال چند جانبه هوشنگ امیر احمدی داد و وی را به ایران برای دلالی و کارچاق کنی دعوات کرد تا بر خلاف ظاهر به جای دفاع از پروژه ی هسته ای از تعلیق و تسلیم شدن دفاع کند؟
یا اینهم دوم خردادی روشنفکر محافظه بریده و ترسیده در برابر قدرت ها بزرگ و زانو زده و تسلیم شده است که دست به اینگونه کرنش شدن ها می زند و برایش تبلیغ هم می کند؟ بدتر اینکه چرا هیچیک همچون این قلم بر دست پاسدار یادداشت روز نویس توفان در فنجان بر پا نموده و گرد وخاک بر کرده، سخنی در این مورد نمی گوید و لبی به اعتراض نمی گشایند؟ کمدی تر اینکه اینان که خود را پیشتاز تحول خواهی و اصطلاح طلبی در ایران ی دانند ولی به رقیب تفهیم و اخطار می کنند که شما هرگز صلاحیت یدک کشی اصلاح طلبی و تحول خواهی را در ایرا ن نداشته و نه خواهید داشت .
در خاتمه اینکه سربازجوپاسدار یادداشت روز نویس به رقیب مغلوب دوم خردادی ها اخطار کرده که اگر چنانچه ادعای روشنفکری دارید و اهل علم ودانش و تخصص می باشید . می بایست که این تخصص و ممیزات را در اختیار ملت گذارید . ( البته که تعریف نشده ملت کیست. زیرا که مدتی است که همچون دین تبدیل به ابزار چماق و تبلیغ علیه ی خود ملت شده است ( و افزوده شده که اگز همچون پاسدار احمدی نژاد خواستار تعییر مدیریت جهان و ریشه کردن ظلم و اصلاح واقعی در جهان هستید و می خواهید جهان را احمدی نژادی کنید این گوی و این میدان و بفرمائید . در غیر اینصورت جزو همانی می باشید که هیچگاه جزو خوش نامان در تاریخ و جامعه نبوده اید .چون به جز گفتمان نوکرتم و چاکرتم وعبد و عبدتم و غلام منشی از شما مدعیان روشنفکری که به طنز به کاریکاتور بلاهت آمیز در نگاه عمومی مردم ایران تبدیل شده است چیزی دیگری نمی باشید . در پایان برای اینگونه روشفکران تعین تکلیف کرده و هشدار داده که یا دربست تسلیم باند مافیائی غالب شوید واز پروژه هسته در راستای دسترسی به سلاح هسته ای دفاع کنید یا اینکه در توهم زدگی اسارت خود ساخته از دشمن باقی بمانید چون مردم ایران اجاره قد بر افراشین چنین روشنفکران با این قد و قواره شما را هر گزنه خواهد داد.
هوشنگ - بهداد
یکشنبه 15 ماه سال مرداد 1387
"در دفاع از پروژه ی هسته ای، دوم خردادی های رقیب روشنفکرهای بد نام و محافظه کاران تسلیم شده در برابر بیگانه با خصلت چاکرتم نوکرتم وعبد وعبیدتم معرفی شدند"
سربازجو پاسدار یادداشت روز در یک وارونه گوئی آشکار ضمن اینک نمادی از کتمان کردن حقایق ووارونه گوئی واقعیات را بهنمایش گذاشته که جز فلسفه ی وجودی حاکمان دزد و وعوامفریب و دین فروشان حاکم می باشد که اکنون این قلم بر دست آن را برجسته و عیان ساخته است ، البته بدون آنکه بطور علنی اعتراف کند که سازمان های انقلا بی و به تبع آنان مردم در زمان شاه برای چه آرمان های انسانی و برابری طلبانه ی مبارزه کرده وجان باختند وپس از سقوط شاه مستبد نسبت چه گذشته چه نصیب انقلابیون و مردم ایران چه شد؟ همچنین پس از 3 دهه اکنون شرایط چگونه است ؟ چرا اختلاف میان آن اهداف مورد نظر ووضعیت موجود آنچنان فاحش و گسترده و متضاد می باشد که حتی اوضاع خیلی بدتر از شرایط قبل از انقلاب شده است؟ البته پاسدار سربازجو وقلم بر دست و وارونه گو ئی که به شیوه ی بازجوئی تحقیر کننده یزندان و جراحی کننده ی اندیشه و تفکر دگر اندیشان تحلیل داده است بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به این واقعیت کند و توضیح دهد اینانی که اکنون حاکم می باشند در زمان شاه کجا بوده وچه می کرده وچه داشتندوموقعیت وشرایط کنونی اشان چگونه است و متقابلاً مردم ایران چگونه زندگی می کنند؟ ولی در عوض با توجه و تجربه دین فروشی و مفت خوری آخوندی توبره و آخور خوری دارند و به دین ابزاری شده 1400 پیش آویزان شده است تا با دور زدن شرایط کنونی و فراموش کردن صورت مسئله و فراموش کردن نقد و آویزان شدن به نسیه و چسبیدن به 1400 سال پیش و فاکت آوردن که چرا برخی تغییر موضع و مسیر داده ند دست به طلبکاری و وبیدن رقیب مغلوب زده است؟ در صورتکیه گفته های خمینی کمتر از 3 دهه ی پیش فراموش شده است . بهر حال آنگونه که خود خواسته فرصت طلبانه روضه خوانده و مانور داده و نتیجه گیری کرده است.
خلاصه پاسدار یادداشت روز نویس در ادامه ی یادداشت روز خود کلی معرکه گیری کرده و روضه خوانده و آسمان ریسمان را بهم بافته و یاوه گوئی ها کرده تا اینکه تواسته است به دفاع کردن از پروژه ی هسته ا ی برسد و شرایط و دفاع کردن از آن را با شرایط مشابه جنگ های صدر اسلام مقایسه کند تا اینکه توانسته باشد شرایط خطیر کنونی را ترسیم کند که چگونه است؟ در حقیقت اعتراف کرده است که چون شرایط کنونی تؤام با خطر جدی می باشد ، پس همگان را تاب و توان تحمل در دفاع کردن از این پروژه ی هسته ای نمی باشد تا که قادر باشند با سعه ی صدر و صبر و شکیبائی و ایستادگی از این شرایط دفاع کنند . زیرا که کار هر مدعی نمی باشد. برای اینکه این مدعیان ترسیدگان ناشی از تهدیدات کنندگان ضرب العجل تعین شده ی دو هفته زمان پذیرش غنی سازی از سوی دشمنان و قدرت های غربی می داند.
پاسدار سربازجو یادداشت روز نویس که قهرمان سطوره ی قلمی هسته ای شده و همچون لوطی جماران و گماشه اش پاسدار احمدی نژاد وکیل مدافع و سخنگوی ملت شده است و در دنباله حساب خود وملت را از روشفکران دوم خردادی های رقیب جدا نموده ، زیرا که اینان را محافظه کار ومرعوب و تسلیم شده در برابر تهدید های هسته ای دشمنا ن بیگانه مطرح کرده است وبا گریززدن به صحران کربلا و گشودن صدام حسین و میدان جنگ ضد میهنی و ضد ملی 8 ساله ی ایران و عراق البته بدون آنکه به پایان شکست اشره کند که چگونه خمینی از روی ناچاری و مجبوری جام زهر را سرکشید که ناشی از شکست خفت بار جنگ و پذیرش آتش بس با عراق بود. در دنباله از امدعیان نخبگی و روشنفکرای رقیب نقل قول کرده و افزوده چون اینان در برابر دشمنان بیگانه در مانده شده بنابرین دم از تغییر و اصلاح طلبی و تخطئه ی سرمایه ی اندک خود دست زدند و از ملت و حاکمان نیز در خواست می کنند تا در برابر بیگانگان تسلیم شوند ودر مقابل این قدرت ها کرنش کنند .
البته مشخص نیست که چرا یادداشت روز ویس اشاره به رئیس مدعی دولت عدالت محور کمدی احمدی نژاد نمی کند و نمی گوید که برای چه عفو ملوکانه به جاسوس و دلال چند جانبه هوشنگ امیر احمدی داد و وی را به ایران برای دلالی و کارچاق کنی دعوات کرد تا بر خلاف ظاهر به جای دفاع از پروژه ی هسته ای از تعلیق و تسلیم شدن دفاع کند؟
یا اینهم دوم خردادی روشنفکر محافظه بریده و ترسیده در برابر قدرت ها بزرگ و زانو زده و تسلیم شده است که دست به اینگونه کرنش شدن ها می زند و برایش تبلیغ هم می کند؟ بدتر اینکه چرا هیچیک همچون این قلم بر دست پاسدار یادداشت روز نویس توفان در فنجان بر پا نموده و گرد وخاک بر کرده، سخنی در این مورد نمی گوید و لبی به اعتراض نمی گشایند؟ کمدی تر اینکه اینان که خود را پیشتاز تحول خواهی و اصطلاح طلبی در ایران ی دانند ولی به رقیب تفهیم و اخطار می کنند که شما هرگز صلاحیت یدک کشی اصلاح طلبی و تحول خواهی را در ایرا ن نداشته و نه خواهید داشت .
در خاتمه اینکه سربازجوپاسدار یادداشت روز نویس به رقیب مغلوب دوم خردادی ها اخطار کرده که اگر چنانچه ادعای روشنفکری دارید و اهل علم ودانش و تخصص می باشید . می بایست که این تخصص و ممیزات را در اختیار ملت گذارید . ( البته که تعریف نشده ملت کیست. زیرا که مدتی است که همچون دین تبدیل به ابزار چماق و تبلیغ علیه ی خود ملت شده است ( و افزوده شده که اگز همچون پاسدار احمدی نژاد خواستار تعییر مدیریت جهان و ریشه کردن ظلم و اصلاح واقعی در جهان هستید و می خواهید جهان را احمدی نژادی کنید این گوی و این میدان و بفرمائید . در غیر اینصورت جزو همانی می باشید که هیچگاه جزو خوش نامان در تاریخ و جامعه نبوده اید .چون به جز گفتمان نوکرتم و چاکرتم وعبد و عبدتم و غلام منشی از شما مدعیان روشنفکری که به طنز به کاریکاتور بلاهت آمیز در نگاه عمومی مردم ایران تبدیل شده است چیزی دیگری نمی باشید . در پایان برای اینگونه روشفکران تعین تکلیف کرده و هشدار داده که یا دربست تسلیم باند مافیائی غالب شوید واز پروژه هسته در راستای دسترسی به سلاح هسته ای دفاع کنید یا اینکه در توهم زدگی اسارت خود ساخته از دشمن باقی بمانید چون مردم ایران اجاره قد بر افراشین چنین روشنفکران با این قد و قواره شما را هر گزنه خواهد داد.
هوشنگ - بهداد
یکشنبه 15 ماه سال مرداد 1387