نقد و بررسی " پروژه سوخته! (يادداشت روز)" روزنامه کیهان چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387
"دفاع عریان از قانون شکنجه و زندان ودار واعدام و توهین ومتهم کردن منتقدان و فعالان حقوق بشر در ایران وستون پنجم دشمن نامیدن شان "
چرا مخالفت کردن با بی عدالتی و تبعیض و قوانین ارتجاعی و ضد بشری شکنجه و مثله کردن و قطع اندام و سنگسار و شلاق ودار زدن و تحقیر کردن جوانان در خیابان ها که با ابزاری کردن دین و اسلامی که در راستای قدرت و وثروت می باشد به منزله ی پیاده نظام دشمن تبدیل شدن می باشد؟ زیرا که به 29 نفرکه در قتل جمعی یک روز در زندان اوین بر دار کشیده شدند وعین حقوق بشر نامیده شد انتقاده شده است ؟! یا اینکه چرا به قانون قصاص و شکنجه و اعدام که در مجلس کمدی وانتصابی وپاسداریزه مورد بررسی می باشد انتقادشده است ؟ آخر کجا اینگونه اندیشه ضد بشری و آزادی کش اجرا می شود ؟ چرا نمی بایست با آن به مبارزه بر خاست ؟ حال مجریان جلاد آدمکش یا پادو وهورا کش و جیره خوران و مبلغا ن رژیم جنایتکار حاکم هرگونه که می خواهند اتهام بزنند ومتهم کنند؟
آخر این چگونه نظام و مکتبی می باشد که 3 دهه است از پیا م مرگ وخون وجنگ و فقر و بیکاری و رشوه و رانتخواری و غارتگری و شکاف عمیق اجتماعی و سرکوب و سانسور و شکستن قلم وبریدن زبان و بستن دهان و جنگ و خون و شکنجه و زندان واعدام ودار و شلاق وتن و اندام فروشی دفاع کرده و جامعه با گسترش روز افزون تورم و گرانی همراه بوده است . ولی بازاحساس می شود که چون قوانین سرگوبگری کامل نیست. می بایست بازهم کامل تر شود و قوانین مازات بیشتر تصویب شود. اما هر جریانی که با اینگونه قوانین واعمال ضد بشری و قرون وسطائی مخالفت کند .مشکوک ووابسته به بیگانه می باشد .
چرا برخی اینقدر خنگ و بی شعور و کودن وعقب مانده ی ذهنی می باشند که خودشان را به عالم خریت می زنند که گویا مردم ایران هنوز پس از 3 دهه هیچگونه شناختی از 3 دهه عملکرد دولتمردان ندارند که جامعه را به شرایط کنونی کشانیده اند؟ بلی چرا اینقدر کودن و انعطاف ناپذیر ودگم و عقب منده می باشند که نمی توانند درک کنند دیگر نمی توان با شگرد های نخ نما شده و سوخته شده مانور تبلیغاتی داد؟ زیرا که دیگر چیزی پنهان نمانده است تا که نیاز به روشنگری داشته باشد تا که مردم بدانند ساختار این نظام سرکوبگر ضد انسانی چگونه است که در 3 دهه ی گذشته با عوامفریبی و دین فروشی و شیادی هنوز چیزی تکرار و آزمایش نشده است که با زهم نیاز به باز پروری و آزمون می باشد تا که مردم بدانند ماهیت آن چیست؟
اکنون یک طلبه پاسدار بازجو وتحریف گر در دفاع از قانون قصاص که برابر سنگسار کردن و چشم درآوردن وقطع اندام و از کوه پرت کردن و... دار زدن می باشد به اطلاعایه تظاهرات که نهضت آزادی و جبهه ی ملی در 25 خرداد اشارهکرده که به دلیل به نقض آزادی و خفقان و سرکوب در جامعه و قانون ضد انسانی قصاص صادز شده بود که در اخبار ساعت 2 بعداز ظهر خمینی گفت اگر چنانچه اطلاعیه را پس نگیرید اعلام می کنم که مرتد می باشید. البته که تظاهراتی صورت نگرفت و هزینه ی این عقب نشینی و تسلیم را مجاهدین در چند روزبعد در 30 خرداد سال 60 با تظاهرات صلح آمیز نیم میلیون خود در تهران پرداختند . زیرا که به خاک وخون کشانیده شد د . اکنون این قلم بر دست به شکل تحریف شده خبر رابازتاب داده است تا که اینکه به تواند نهضت آزادی و شیرین عبادی را به ارتداد خمینی ساخته مشابه متهم کند که چرا به نام حقوق بشر در کشوری اشاره ومطرح می کنند که رکوردار نقض حقوق بشر در جهان می باشد .
البته برای رژیمی که لوطی جماران به نام ولی فقیه حاکم و همکاره است که قیم مردم ایران می باشد ومردم هیچ نقشی جز سیاهی لشکر برای مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری و نامشروع ندارند و اصلاً انسان در این نظام ارزشی ندارد که می بایست داری حقوقی باشد که باید به آنهم احترام گذاشته شود. برای همین مدافعان حقوق بشر در چنین حکومتی تهدید و تحقیر می شوند و طلبه پاسدار برای شان پرونده سازی می سازد.هینطور بدون آنکه این طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده بگوید که برای چه سران رژیم ترویستی آخوندی و سپاه پاسداران حق دارند در امور داخلی سایرکشورهای همجوار و منطقه دخالت گری بکنند و دست به آدم ربائی شهروندان اروپائی و ژاپونی در ایران و عراق و لبنان بزنند و مخالفین را در کشور های دیگر از جمله در کشورهای اروپائی تعقیب و ترور بکنند. ولی اینان حق ندارند در دفاع از حقوق بشر به دار کشیدن قتل جمعی 29 تهی دست که محرومان تولیدات رژیم تروریستی آخوندی هستند اینان انتقاد و محکوم کنند ؟ زیرا که برای توجیه قانون ضد انسانی قصاص و شکنجه و اعدام اینگونه اینان مورد انتقاد واقع شده اند:
"بايد پرسيد آيا دخالت صريح و غيرقانوني اتحاديه اروپا در سير تصويب قوانين يك كشور نقض قواعد حقوق بين الملل نيست؟ و كساني كه در مخالفت با يك حكم الهي با دشمنان قسم خورده ملت ايران همصدا مي شوند، آيا اساساً هرگز درباره علت هاي اين همراهي تأمل كرده اند؟! از مدعيان دروغين حقوق بشر در كشورهاي غربي انتظاري نيست، تأسف و تأثر آنجاست كه عده اي در داخل كشور گمارده هاي همان خط و جريان بيروني هستند و از فرصت استفاده مي كنند و در بزنگاه هاي حساس نقشي در سناريوي �اسلام زدايي� برعهده مي گيرند.امام راحل عظيم الشأن طي سخناني در 25 خردادماه سال 60 (صحيفه امام- جلد 14- صفحه 448 به بعد) مخالفت با قصاص و دعوت مردم براي راهپيمايي عليه لايحه مزبور را دعوت عليه قرآن و احكام ضروري اسلام دانستند و قاطعانه فرمودند كه: �جبهه ملي از امروز محكوم به ارتداد است�. امروز نيز عده اي با ناديده گرفتن نصوص قرآني و متون ديني و فقهي، خواستار تغييراتي در قانون مجازات اسلامي هستند كه مشكل بتوان براي آنها توجيهي يافت، چرا كه فرجام و سرانجام كار چيزي جز حذف برخي احكام و مقررات قطعي و مسلم اسلامي نيست."
درخاتمه اینکه پاسداران و شکنجه گران قلم بردست شده در روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که نام های مذهبی به عنوان عوامفریبی و دینمداری برای خود انتخاب کردند و باتکای همین قانون ضد بشری قصاص و شکنجه در زندان و سیاه چال ها در 3 دهه ی گذشته بیش از صد نوع شکنجه های ضد انسانی اعمال کردند و با بازجوئی و شکنجه و تواب سازی و تحریف گری و جاسوس پروری و وارونه گوئی برای مخالفان ودگر اندیشان پرونده سازی کرده و کیفرخواست اعدام برای شان صادر کرده اند و در قتل های زنجیره ای در کنار آمرین و عاملین بوده اند ودر ترور های برون مرز همدوش سعید امامی ها بوده اند و اکنون نیز سایر همکاران شان وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و ارشاد شده و خبرگزاری رسمی دولتی ایرنا با روز نامه ی دولتی ایران را اشغال کرده و در خود اختیار دارند و بطور مستقیم از دولت و مجلس ارتجاعی کمدی و انتصابی و پاسداریزه در نظام یک دست شده دفاع و حمایت می کنند. بدون آنکه توضیح داده شود که مگر کسی از بدو تولد ارذل و اوباش و شرور و خلافکار می باشد؟ یا اینکه گفته شود که حاکمان غارتگر و دین فروش و دروغگو وجنگ افروز در 3 دهه ی گذشته مگر چه کرده اند که جامعه به سمت اراذل و اوباش قاتل پروری سوق داده شده است؟ بنابراین اگر چنانچه در شرایط بسیار خطیر و حساس کنونی از بر رسی قانون قصاص و اعدام در مجلس کمدی و انتصابی هشتم دفاع نکند و مخالفان را متهم به ارتداد ووابستگی به دشمن بیگانه و همصدا شدن با دشمان نکنند که چرا از حقوق بشر سخن گفته و دفاع می کنند که چرا به قانون اعدام انتقاد کرده اند ؟ پس بقول زنده یاد دکتر مصدق که گفته بود یک عمری به توپچی پول داده می شود که در روزی که به اینان نیاز می باشد شلیک کنند . بنابراین اکنون که به این توپچی های لاشخور و مرده خوار شیداً نیاز می باشد اگر چنانچه غیر از اینگونه قلم فرسا ئی و یادداشت روز تهیه کردن و سناریو وپرونده سازی برای دگر اندیشان نکنند پس چه باید بکنند؟ آنهم درابن برهه ی بس حساس و خطیری که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسطائی و نامشروع آخوندی در آن قرار دارد که بحران پروژه ی هسته ای هر روز خطری تر می شو که برای خاموش کردن صدای معترضین گذشته از افزایش دار و اعدام ها در یاغچی آباد تهران برای تحقیر کردن جوانان نا راضی به حالت زنده در خیابان وپارک چرخانیده می شوند.
هوشنگ - بهداد چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387
"دفاع عریان از قانون شکنجه و زندان ودار واعدام و توهین ومتهم کردن منتقدان و فعالان حقوق بشر در ایران وستون پنجم دشمن نامیدن شان "
چرا مخالفت کردن با بی عدالتی و تبعیض و قوانین ارتجاعی و ضد بشری شکنجه و مثله کردن و قطع اندام و سنگسار و شلاق ودار زدن و تحقیر کردن جوانان در خیابان ها که با ابزاری کردن دین و اسلامی که در راستای قدرت و وثروت می باشد به منزله ی پیاده نظام دشمن تبدیل شدن می باشد؟ زیرا که به 29 نفرکه در قتل جمعی یک روز در زندان اوین بر دار کشیده شدند وعین حقوق بشر نامیده شد انتقاده شده است ؟! یا اینکه چرا به قانون قصاص و شکنجه و اعدام که در مجلس کمدی وانتصابی وپاسداریزه مورد بررسی می باشد انتقادشده است ؟ آخر کجا اینگونه اندیشه ضد بشری و آزادی کش اجرا می شود ؟ چرا نمی بایست با آن به مبارزه بر خاست ؟ حال مجریان جلاد آدمکش یا پادو وهورا کش و جیره خوران و مبلغا ن رژیم جنایتکار حاکم هرگونه که می خواهند اتهام بزنند ومتهم کنند؟
آخر این چگونه نظام و مکتبی می باشد که 3 دهه است از پیا م مرگ وخون وجنگ و فقر و بیکاری و رشوه و رانتخواری و غارتگری و شکاف عمیق اجتماعی و سرکوب و سانسور و شکستن قلم وبریدن زبان و بستن دهان و جنگ و خون و شکنجه و زندان واعدام ودار و شلاق وتن و اندام فروشی دفاع کرده و جامعه با گسترش روز افزون تورم و گرانی همراه بوده است . ولی بازاحساس می شود که چون قوانین سرگوبگری کامل نیست. می بایست بازهم کامل تر شود و قوانین مازات بیشتر تصویب شود. اما هر جریانی که با اینگونه قوانین واعمال ضد بشری و قرون وسطائی مخالفت کند .مشکوک ووابسته به بیگانه می باشد .
چرا برخی اینقدر خنگ و بی شعور و کودن وعقب مانده ی ذهنی می باشند که خودشان را به عالم خریت می زنند که گویا مردم ایران هنوز پس از 3 دهه هیچگونه شناختی از 3 دهه عملکرد دولتمردان ندارند که جامعه را به شرایط کنونی کشانیده اند؟ بلی چرا اینقدر کودن و انعطاف ناپذیر ودگم و عقب منده می باشند که نمی توانند درک کنند دیگر نمی توان با شگرد های نخ نما شده و سوخته شده مانور تبلیغاتی داد؟ زیرا که دیگر چیزی پنهان نمانده است تا که نیاز به روشنگری داشته باشد تا که مردم بدانند ساختار این نظام سرکوبگر ضد انسانی چگونه است که در 3 دهه ی گذشته با عوامفریبی و دین فروشی و شیادی هنوز چیزی تکرار و آزمایش نشده است که با زهم نیاز به باز پروری و آزمون می باشد تا که مردم بدانند ماهیت آن چیست؟
اکنون یک طلبه پاسدار بازجو وتحریف گر در دفاع از قانون قصاص که برابر سنگسار کردن و چشم درآوردن وقطع اندام و از کوه پرت کردن و... دار زدن می باشد به اطلاعایه تظاهرات که نهضت آزادی و جبهه ی ملی در 25 خرداد اشارهکرده که به دلیل به نقض آزادی و خفقان و سرکوب در جامعه و قانون ضد انسانی قصاص صادز شده بود که در اخبار ساعت 2 بعداز ظهر خمینی گفت اگر چنانچه اطلاعیه را پس نگیرید اعلام می کنم که مرتد می باشید. البته که تظاهراتی صورت نگرفت و هزینه ی این عقب نشینی و تسلیم را مجاهدین در چند روزبعد در 30 خرداد سال 60 با تظاهرات صلح آمیز نیم میلیون خود در تهران پرداختند . زیرا که به خاک وخون کشانیده شد د . اکنون این قلم بر دست به شکل تحریف شده خبر رابازتاب داده است تا که اینکه به تواند نهضت آزادی و شیرین عبادی را به ارتداد خمینی ساخته مشابه متهم کند که چرا به نام حقوق بشر در کشوری اشاره ومطرح می کنند که رکوردار نقض حقوق بشر در جهان می باشد .
البته برای رژیمی که لوطی جماران به نام ولی فقیه حاکم و همکاره است که قیم مردم ایران می باشد ومردم هیچ نقشی جز سیاهی لشکر برای مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری و نامشروع ندارند و اصلاً انسان در این نظام ارزشی ندارد که می بایست داری حقوقی باشد که باید به آنهم احترام گذاشته شود. برای همین مدافعان حقوق بشر در چنین حکومتی تهدید و تحقیر می شوند و طلبه پاسدار برای شان پرونده سازی می سازد.هینطور بدون آنکه این طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده بگوید که برای چه سران رژیم ترویستی آخوندی و سپاه پاسداران حق دارند در امور داخلی سایرکشورهای همجوار و منطقه دخالت گری بکنند و دست به آدم ربائی شهروندان اروپائی و ژاپونی در ایران و عراق و لبنان بزنند و مخالفین را در کشور های دیگر از جمله در کشورهای اروپائی تعقیب و ترور بکنند. ولی اینان حق ندارند در دفاع از حقوق بشر به دار کشیدن قتل جمعی 29 تهی دست که محرومان تولیدات رژیم تروریستی آخوندی هستند اینان انتقاد و محکوم کنند ؟ زیرا که برای توجیه قانون ضد انسانی قصاص و شکنجه و اعدام اینگونه اینان مورد انتقاد واقع شده اند:
"بايد پرسيد آيا دخالت صريح و غيرقانوني اتحاديه اروپا در سير تصويب قوانين يك كشور نقض قواعد حقوق بين الملل نيست؟ و كساني كه در مخالفت با يك حكم الهي با دشمنان قسم خورده ملت ايران همصدا مي شوند، آيا اساساً هرگز درباره علت هاي اين همراهي تأمل كرده اند؟! از مدعيان دروغين حقوق بشر در كشورهاي غربي انتظاري نيست، تأسف و تأثر آنجاست كه عده اي در داخل كشور گمارده هاي همان خط و جريان بيروني هستند و از فرصت استفاده مي كنند و در بزنگاه هاي حساس نقشي در سناريوي �اسلام زدايي� برعهده مي گيرند.امام راحل عظيم الشأن طي سخناني در 25 خردادماه سال 60 (صحيفه امام- جلد 14- صفحه 448 به بعد) مخالفت با قصاص و دعوت مردم براي راهپيمايي عليه لايحه مزبور را دعوت عليه قرآن و احكام ضروري اسلام دانستند و قاطعانه فرمودند كه: �جبهه ملي از امروز محكوم به ارتداد است�. امروز نيز عده اي با ناديده گرفتن نصوص قرآني و متون ديني و فقهي، خواستار تغييراتي در قانون مجازات اسلامي هستند كه مشكل بتوان براي آنها توجيهي يافت، چرا كه فرجام و سرانجام كار چيزي جز حذف برخي احكام و مقررات قطعي و مسلم اسلامي نيست."
درخاتمه اینکه پاسداران و شکنجه گران قلم بردست شده در روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که نام های مذهبی به عنوان عوامفریبی و دینمداری برای خود انتخاب کردند و باتکای همین قانون ضد بشری قصاص و شکنجه در زندان و سیاه چال ها در 3 دهه ی گذشته بیش از صد نوع شکنجه های ضد انسانی اعمال کردند و با بازجوئی و شکنجه و تواب سازی و تحریف گری و جاسوس پروری و وارونه گوئی برای مخالفان ودگر اندیشان پرونده سازی کرده و کیفرخواست اعدام برای شان صادر کرده اند و در قتل های زنجیره ای در کنار آمرین و عاملین بوده اند ودر ترور های برون مرز همدوش سعید امامی ها بوده اند و اکنون نیز سایر همکاران شان وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و ارشاد شده و خبرگزاری رسمی دولتی ایرنا با روز نامه ی دولتی ایران را اشغال کرده و در خود اختیار دارند و بطور مستقیم از دولت و مجلس ارتجاعی کمدی و انتصابی و پاسداریزه در نظام یک دست شده دفاع و حمایت می کنند. بدون آنکه توضیح داده شود که مگر کسی از بدو تولد ارذل و اوباش و شرور و خلافکار می باشد؟ یا اینکه گفته شود که حاکمان غارتگر و دین فروش و دروغگو وجنگ افروز در 3 دهه ی گذشته مگر چه کرده اند که جامعه به سمت اراذل و اوباش قاتل پروری سوق داده شده است؟ بنابراین اگر چنانچه در شرایط بسیار خطیر و حساس کنونی از بر رسی قانون قصاص و اعدام در مجلس کمدی و انتصابی هشتم دفاع نکند و مخالفان را متهم به ارتداد ووابستگی به دشمن بیگانه و همصدا شدن با دشمان نکنند که چرا از حقوق بشر سخن گفته و دفاع می کنند که چرا به قانون اعدام انتقاد کرده اند ؟ پس بقول زنده یاد دکتر مصدق که گفته بود یک عمری به توپچی پول داده می شود که در روزی که به اینان نیاز می باشد شلیک کنند . بنابراین اکنون که به این توپچی های لاشخور و مرده خوار شیداً نیاز می باشد اگر چنانچه غیر از اینگونه قلم فرسا ئی و یادداشت روز تهیه کردن و سناریو وپرونده سازی برای دگر اندیشان نکنند پس چه باید بکنند؟ آنهم درابن برهه ی بس حساس و خطیری که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسطائی و نامشروع آخوندی در آن قرار دارد که بحران پروژه ی هسته ای هر روز خطری تر می شو که برای خاموش کردن صدای معترضین گذشته از افزایش دار و اعدام ها در یاغچی آباد تهران برای تحقیر کردن جوانان نا راضی به حالت زنده در خیابان وپارک چرخانیده می شوند.
هوشنگ - بهداد چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387