ریشه وعامل قتل جوان 22 ساله در دادسرای تهران کیست و معنی خدمتگزاری چیست؟
با گزارش خبر سقوط جوان 22 ساله از پنجره ی دادسرای تهران وجان باختن این جوان می بایست برای ریشه یابی و معرفی کردن که مجرم و مقصر اصلی کیست نگاهی گذارا به برخی از وقایع اتفاق افتاده در 3 دهه گذشته تا حال داشت تامعنی خدمت گزاری به مردم ایران بهتر مشخص شود که چیست.؟

ابتدا باید گفت که پیوسته همه ی دولتمردان و مسئولان و رهبران همگی ادعای کمدی و وارونه ی خدمتگزاری به مردم ایران کرده ودارند. البته نتیجه ی 3 دهه خدمت گزاری دولتمردان که از زمان باهنر و رجائی شروع شد و تا اکنون که دولت پر نشاط پر کار ومدعی امام زمانی و عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم بر سر کار است که تولیداتش از 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی آغاز گشت که همراه با میلیون ها کشته و مجروح و موجی و ترکش خورده وجانباز و آواره و بی خانمان با ویرانی و تخریب کشور و خاموشی برق بود که هنوز هم ادامه دارد . البته بیماری و با هم بازگشته و مشغول جان گرفتن است. حتماً هم که از یاد نرفته است که چگونه این جنگ خانمان بر اندازموهبت و نعمت الهی نامیده شد ؟

همچنین 3 دهه فعال بودن حتی بدون وقفه داشتن یک روزه ی ماشین کشتار دستگاه قضائی است که به جای عدالت فقط احکام مرگ و سنگسار و قطع اندام و زندان و شکنجه و دار وشلاق زدن و اعدام صادر و تولید کرده است . البته این ارگان قاتل محرومان و تهی دستان است که همگی دست پرورد گان خود همین نظام می باشند که خمینی جلاد وعده ی حکومت مستضعفان و پا برهنگان را به اینان داده بود . همچنانکه که این دستگاه تبعیض وقانون شکن قضائی، دشمن عدالت و آزادی و مدافع و پشتیبان کلان دزدان وغارتگران و مافیای اقتصادی می باشد که برخی ز اسامی آنان را عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اعلام و افشا کرد که خود افشاگر، قربانی این افشاگری اش شد.

فراموش نشود که اخیراً برای اثبات عین حقوق بشر بودن سعید مرتضوی دادستان قاتل و بازجو وشکنجه گر تهران وارد صحنه شد و د قتل جمعی 29 محروم وتهی دست متهم در زندان اوین را عین حقوق بشر دانست و با پرروئی اعلام کرد که نظام هیچگونه تعهد پاسخگوئی به مجامع بین المللی هم ندارد.

اما نوع دیگری خدمتگزاری به مردم ایران اعدام بیش از 120 هزار زندان سیاسی در تابستان سال 67 می باشد که اخیراً سازمان عفو بین الملل جنایت قتل عام تابستان خونین سال 67 را سند جنایت علیه ی بشریت نامید و خواهان بررسی و پیگیری این جنایت برای شناسائی مجرمان و محاکمه و مجازات آن شد .

نمونه خدت دیگر گسترده کردن مواد مخدر در همه سطوح جامعه است. بطوریکه مدارس دخترانه و پسرانه را زیر پوشش گرفته است . البته انواع و اقسام مواد مخدر از طریق هزاران اسکله های غیر مجاز سپاه پاسداران در سواحل بنادر جنوب وارد کشور می شود . همچنین از طریق زمینی مرز افغانستان و پاکستان نیز نیروی انتظامی وارد می کند. آنگاه بطور مشترک این دو ارگان همراه با باندهای مافیائی مواد مخدر وصل به اینان به سراسر کشور و حتی درون سلول های زندان برده می شود وتوزیع می گردد.

خدمتگزاری دیگر پدیده های آقازاده پروری و زنان و کودکان خیابانی و دختران فراری از خانواده هاست که با شتاب فراوان همگی در حال رشد و گسترش می باشند. بطوریکه روزنامه ی جمهوری اسلامی دو روز پیش گزارش داد که کودکان خیابانی دو برابر شده اند و امنیت جامعه را با خطر مواجه ساخته اند. یا اینکه چه کسانی تجارت سکس می کنند نقش آخوندهای حکومتی و آقازاده ها چیست؟ یا اینکه چرا با بهانه ی مبارزه با فساد اجتماعی رئیس پلیس تهران سردار پاسدار رضا زارعی درکنار 6 زن در خانه ای در تهران بازداشت شد و یا مددی معاونت آموزشی دانشگاه زنجان در دفتر محل کار خود مشغول چه اعمال ضد انسانی بود؟ این اعمال نیز می بایست به حساب خدمت گزاری دولتی به مردم گذاشته شود.

یک نمونه خدمت گزاری دیگر دولتمردان در 3 دهه گذشته شکاف عمیق طبقاتی می باشد . آنگونه که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و به یک قلم 14 میلیون فقیر در مجلس ارتجاعی وکمدی و انتصابی و پاسدارریزه شده اشاره شد و بانک مرکزی بر آن مهر تأئید زد.

خدمتگزاری دیگر دولت عدالت محور یافت شدن نوزاد یک روزه بر توی سطل زباله است . البته مورد مشابه ی دیگر بر توی جعبه برروی رودخانه زاینده رود رها شده بود. صد البته همانگونه که لوطی جماران در دیدار خود با گماشته پاسدار احمدی نژاد و اعضای هیئت دولت گفت ،این دولت با نشاط و پرکار و در بستر انقلاب و امام ونظام و اسلام است که این دولت آمد و جای دولت قبلی نشست که داشت به سوی سکولاریسم منحرف می شد و افزود آنان بریدگانی بودند که بمرور از انقلاب فاصله گرفته وبه دنبال تجملات و زندگانی تشریفاتی ومجلل رفتد و با دشمن دمخور شدند. اما این دولت نهم را لوطی جماران عدالتخواه نامید. البته فراموش کرد لوطی جماران به خدمت گزاری ونمود این عدلتخواهی اشاره کند که شامل رشد بی رویه و افسار گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری می باشد که هرروز بیش ز روز هم بیداد می کند .

البته مجال نیست که پرونده ی نقض حقوق بشر و فرار مغز ها و قتل های زنجیره ای و ترور مخا لفین در برون مرز و سیاست صدور تررویسم و بنیادگرائی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها با اقدامات تروریستی و به خصوص رکور دار جهانی مرگ و میر در جاده ها را باز کرد. خلاصه کارنامه ی خیانت و جنایات 3 دهه ی دولمتردان رژیم تروریستی آخوندی را گشود . فقط نوکی زده وبه برخی وقایع و دیده ها مروری سطحی شدتا اینکه چگونگی خدمات انجام شده ی 3 دهه برجسته وبازگو گردد تاکه بشود پرسش کرد دلیل اینکه یک جوان 22 ساله ه جای اینکه سال آخر دانشگاه مشغول تحصیل باشد. چرا کیف قاپ شده است و ریشه ی انجراف چیست و مقصر کیست؟

همانگونه که پرتاب شدن این جوان 22 ساله از پنجره دادسرای تهران و جان با خت وی روی سکه ای تعداد 19 دانشجوی کوهدشتی استان لرستان می باشد که برای تأمین هزینه ی تحصیلی خود مجبور شده بودند برای کارگری کردن به تهران بروند و در ساختمان طبقه ی سعادت آباد کارگری کنند که عاقبت بر زیر آور ماندند وجان دادند .

یعنی اینکه بدون چون کسی دزد و معتاد ومنحرف و ... متولد نمی شود . پس بدون هیچگونه شک و شبهه مقصر و عامل اصلی حاکمان جنایتکار دزد و قاتل و عوامفریب و دین فروش و جنگ افروز و غارتگر می باشند که با ابزاری کردن دین و رایج نمودن تبعیض و رشد فساد وبی عدالتی و گسترش وفراگیر کردن آن دردستگاه قضئی می باشد که رئیس انتصابی آن یک آخوند کلان دزد عراقی می باشد که آلت دست لوطی جماران است که اخیراً این جنایتکار برای اینکه حاشیه ی امنیتی برای خودش و سایر اسامی دانه درشت و غارتگرانی به وجود آورد که عباس پالیز دار در دانشگاه همدان در جمع دانشجویان بسیجیان معرفی کرد. دستور تشکیل بی دادگاه های سیار خیابانی برای اعدام داده است .

آیا هنوز هم ابهامی وجود دارد که دانسته نشود مجرم و مقصر اصلی جوان 22 کیست که به خاطر نیاز جیب بری یا کیف قاپ زنی جانش را داد . یا نوجوان دیگی که در زندان شیراز است که صدای آن را سیمای آزادی پخش می کند که چگونه زار می زند و می گوید که آرزو دارد تا زنده بماند و التماس و خواهش می کند که اگر در شرایط سن 15 سالگی به دلیل آلودگی جامعه و گستردگی ناهنجاری های اجتماعی که دستآورد جنگ ضد ملی و ضد میهنی و عملکرد حاکمان بود و بدون شک مجرم اصلی و عاملش حکومت است مرتکب قتل شد و اکنون پشیمان است و پس از چندین سال که در زندان است نمی خواهد بمیرد و از همگان تقاضا می کند تا که کاری کنند تا که زند بماند. این نوجوان و نوجوانان مشابه دیگر که در انتظار مرگ می باشند چه فرقی دارند با آقازاده محسن فرزند آخوند جنایتکار علی فلاحیان که روز روشن کلت کشید و یک جوان 22 ساله نیروی انتظامی را در رز روشن کشت و یک روز هم بازداشت نشد؟ .

در خاتمه اینکه تاکنون در این 30 ساله ایران به نیمه زندان و نیم قبرستان تبدیل شده است . اگر این جنایتکاران حاکم ضد بشر و بربرمنش و تاریک اندیش و جنگ افروز و عوامفریب و غارتگربیش ز این بمانند با تلاشی که برای دسترسی به سلاح هسته ای می کنند، آنگاه یران تبدیل به گورستان خواهد شد.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 7 شهریور ماه سال 1387