نقد وبررسی " پيامد شكست لائيك هاي تركيه" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 15 ماه سا ل مرداد 1387
"سیاست دخالت گری در امور داخلی ترکیه از طریق پیگیری مقوله ی حجاب و دشمنی با سکولاریسم در این کشور وهمچنین فرار از پاسخگوی به مطالبات مردم ایران"
باور ومکتب و اعتقادی که انسان محور نباشد وعدالت و آزادی بیان و اندیشه و پوشش وبرابری اقتصادی و رفاه اجتماعی را برای انسان ها بدون در نظر گرفتن نژاد وملیت و مذهب و رنگ و... در نظر نگرفته و آن را بطور مدون تنظیم و تضمین نکرده باشد دارای هر ادعای دیگری که باشد تجربه ی تاریخی نشان داده است هر زمانیکه در جایگاه قدرت قرار می گیرند جز اینکه دیکتاتور و مستبد وخود خواه و سانسورچی و غارتگری و فقر و بیکاری وبی عدالتتی و عدم آزادی و ... از آب در آیند که با شعاع عملکرد کم و بیش مشابه و اختلاف با هم دیگر در جامعه کار مهمتر دیگری برای انسان ها انجام داده نشده است . اکنون مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس قبل از اینکه پاسخ بدهد که در 3 دهه گذشته حاکمان مذهبی زیر پرده ی دین در ایران چه و برای مردم ایران انجام داده اند که اکنون ذوق زده شده است که اسلام گرایان در ترکیه پیروز شده و به قدرت رسیده اند که موجب رشد تفکر اسلامی و دامنه ی قدرت آن می باشد حال بگذرد آن نوع اندیشه وباوری که اسلام گرایان حاکم در ترکیه دارند با آنچه در جماران و در ایران حاکم است بسیار فرق دارد . چونکه در ایران اسلام ودین ابزار سرکوب و عوامفریبی و قدر ت و انباشت ثروت در تبدیل شده است. زیرا که مهم نیست که مردم ایران چه نوع مطالبات و نیاز های دارند و یا اندیشه ای درند وفکر می کنند ؟ برای اینکه حاکمان ایران باور دارند که برای تضمین قدرت و ثروت بیشتر هر چه بیشتر دامنه ی این قدرت و ضمانت بقای حاکم بر مسند قدرت نشسته در جماران وتهران می بایست اسلام ابزاری و ممورد نظرشان توسعه و گسترده شود . بنابراین بی جهت نیست که قلم زن سرمقاله نویس در همین بستر احساس مسئولیت و قلمفرسائی نمودهو ابراز خوشالی کرده است که چرا در ترکیه سکولار ها بقرت نرسیدند؟
مهمتر اینکه سرمقاله نویس نه اینکه اکنون دخالتگری در امور داخلی ترکیه کرد است ، بلکه با سیاست توبره و آخور خوری آخوندی مدعی شده است که پیروز شدن وبقدرت رسیدن اسلام گرایان و کنار زدن سکولارها از سیدن بقورت د ر ترکیه خواست مردم ترکیه از 3 دهه پیش بوده است که الگو برداری شده از اندیشه ی خمینی در ایرانمی باشد. البته وی مدعی توضیح نداده است که چرا در شرایطی که در ایران در 3 سال گذشته در ایران که باندهای مافیائی پیروز و حاکم شده اند که با توسعه و تبلیغ خرافات و تحجرگرائی که راه انداخته اند تفکرات وااندیشه های ارتجاعی و سرکوبگرانه اینان در کنار رشد روز افزون تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری بیداد می کند . از سوی دیگر همانگونه که گفته نشده است که اگر آنچه در انتخابات بعدی این اسلام گرایان در ترکیه شکست خوردند. آن موقع سرمقاله نویس مدعی چه پاسخی در این مورد می تواند داشته باشد؟ همچنین گفته نشده است که چه فرقی میان اندیشه های اسلای اسلام گرایان در ترکیه با جماران در تهران می باشد که در ترکیه نه اینکه اکنون رابطه ی دیپلماتیک با دولت اسرائیل دارد ، بلکه تلاش می کند به عنوان میانجی نقش وساطت گری ادامه روند مذاکره ی صلح میان سوریه و اسرائیل اجرا کند تا که سوریه بتواند بلندی های جولان را از اسرائیل بازپس بگیرد .؟در صورتیکه حاکمان ایران نه مخالف و دشمن جدی این مذاکره صلح میان سوریه و اسرائیل می باشند . بلکه خواهدان نابودی اسرائیل نیز می باشند؟
در خاتمه اینکه طبق برنامه و ترجیح بند نخ نما شده ی نسخه صادر شده مشابهی است که در پایان می بایست به دشمن مشترک آمریکا و اسرائیل ختم شود . بنابراین اکنون نییز سرمقاله نویس ادعا کرده ا ست که این دو کشور بر دولت ترکیه فشار وارد می کنند تا که دست از برخی از فشار های مذهبی همچون حجاب اسلامی در برابر لائیک های ترکیه بردارند و در تناقض گوئی آشکار بر خلاف ادعای پیروز اسلام گران وتسلیم نشدن شان در دنباله افزوده هر چند که حز ب عدالت اسلامی حاکم ممکن است که مجبور باشد تا که برای ماندن در قدرت بماند امتیازاتی هم به قدرت های گر بدهد ، ولی مهم این است که موضوع اسلام الگو گرفته از ایران در این کشور در حال پیشروی می باشد. بالاخره اینکه پیروزی اسلام گرایان در دادگاه ترکیه علییه ی لائیک ها ی ترکیه پیرامون حجاب در دانشگاه ها را جزو پیروزی بزرگ دانسته است که با توصیه تجویز کرده است که این الگو می بایست برای تمام ملت های مسلمان منطقه باشد . یعنی اینکه گویازنان های مسلمان ایران و منطقه خواست و مطالبات دیگر ی جز رعایت حجاب ندارند . البته در ایران 3 دهه است که مقوله ی حجاب و مبارزه با آن با بهانه ی مبارزه با شبیخونی فرهنگی و خطر ناک تر از بمب نامیدنش تبدیل به یکی ابزار و اهرم های اساسی سرکوب زنان و ایجاد رعب و وحشت وخفقان در جامعه شده است که مکمل دو ابزار سرکوب دیگر مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا و عوامفریبی و دین فروشی شده که در راستای ادامه ی بقای نظام و قبضه و انحصاری کردن قدرت از سوی آخوندهای حاکم و شرکای شان برای انباشت هرچه بیشتر سرمایه و ثروت می باشد .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 15 ماه سا مرداد �1387
"سیاست دخالت گری در امور داخلی ترکیه از طریق پیگیری مقوله ی حجاب و دشمنی با سکولاریسم در این کشور وهمچنین فرار از پاسخگوی به مطالبات مردم ایران"
باور ومکتب و اعتقادی که انسان محور نباشد وعدالت و آزادی بیان و اندیشه و پوشش وبرابری اقتصادی و رفاه اجتماعی را برای انسان ها بدون در نظر گرفتن نژاد وملیت و مذهب و رنگ و... در نظر نگرفته و آن را بطور مدون تنظیم و تضمین نکرده باشد دارای هر ادعای دیگری که باشد تجربه ی تاریخی نشان داده است هر زمانیکه در جایگاه قدرت قرار می گیرند جز اینکه دیکتاتور و مستبد وخود خواه و سانسورچی و غارتگری و فقر و بیکاری وبی عدالتتی و عدم آزادی و ... از آب در آیند که با شعاع عملکرد کم و بیش مشابه و اختلاف با هم دیگر در جامعه کار مهمتر دیگری برای انسان ها انجام داده نشده است . اکنون مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس قبل از اینکه پاسخ بدهد که در 3 دهه گذشته حاکمان مذهبی زیر پرده ی دین در ایران چه و برای مردم ایران انجام داده اند که اکنون ذوق زده شده است که اسلام گرایان در ترکیه پیروز شده و به قدرت رسیده اند که موجب رشد تفکر اسلامی و دامنه ی قدرت آن می باشد حال بگذرد آن نوع اندیشه وباوری که اسلام گرایان حاکم در ترکیه دارند با آنچه در جماران و در ایران حاکم است بسیار فرق دارد . چونکه در ایران اسلام ودین ابزار سرکوب و عوامفریبی و قدر ت و انباشت ثروت در تبدیل شده است. زیرا که مهم نیست که مردم ایران چه نوع مطالبات و نیاز های دارند و یا اندیشه ای درند وفکر می کنند ؟ برای اینکه حاکمان ایران باور دارند که برای تضمین قدرت و ثروت بیشتر هر چه بیشتر دامنه ی این قدرت و ضمانت بقای حاکم بر مسند قدرت نشسته در جماران وتهران می بایست اسلام ابزاری و ممورد نظرشان توسعه و گسترده شود . بنابراین بی جهت نیست که قلم زن سرمقاله نویس در همین بستر احساس مسئولیت و قلمفرسائی نمودهو ابراز خوشالی کرده است که چرا در ترکیه سکولار ها بقرت نرسیدند؟
مهمتر اینکه سرمقاله نویس نه اینکه اکنون دخالتگری در امور داخلی ترکیه کرد است ، بلکه با سیاست توبره و آخور خوری آخوندی مدعی شده است که پیروز شدن وبقدرت رسیدن اسلام گرایان و کنار زدن سکولارها از سیدن بقورت د ر ترکیه خواست مردم ترکیه از 3 دهه پیش بوده است که الگو برداری شده از اندیشه ی خمینی در ایرانمی باشد. البته وی مدعی توضیح نداده است که چرا در شرایطی که در ایران در 3 سال گذشته در ایران که باندهای مافیائی پیروز و حاکم شده اند که با توسعه و تبلیغ خرافات و تحجرگرائی که راه انداخته اند تفکرات وااندیشه های ارتجاعی و سرکوبگرانه اینان در کنار رشد روز افزون تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری بیداد می کند . از سوی دیگر همانگونه که گفته نشده است که اگر آنچه در انتخابات بعدی این اسلام گرایان در ترکیه شکست خوردند. آن موقع سرمقاله نویس مدعی چه پاسخی در این مورد می تواند داشته باشد؟ همچنین گفته نشده است که چه فرقی میان اندیشه های اسلای اسلام گرایان در ترکیه با جماران در تهران می باشد که در ترکیه نه اینکه اکنون رابطه ی دیپلماتیک با دولت اسرائیل دارد ، بلکه تلاش می کند به عنوان میانجی نقش وساطت گری ادامه روند مذاکره ی صلح میان سوریه و اسرائیل اجرا کند تا که سوریه بتواند بلندی های جولان را از اسرائیل بازپس بگیرد .؟در صورتیکه حاکمان ایران نه مخالف و دشمن جدی این مذاکره صلح میان سوریه و اسرائیل می باشند . بلکه خواهدان نابودی اسرائیل نیز می باشند؟
در خاتمه اینکه طبق برنامه و ترجیح بند نخ نما شده ی نسخه صادر شده مشابهی است که در پایان می بایست به دشمن مشترک آمریکا و اسرائیل ختم شود . بنابراین اکنون نییز سرمقاله نویس ادعا کرده ا ست که این دو کشور بر دولت ترکیه فشار وارد می کنند تا که دست از برخی از فشار های مذهبی همچون حجاب اسلامی در برابر لائیک های ترکیه بردارند و در تناقض گوئی آشکار بر خلاف ادعای پیروز اسلام گران وتسلیم نشدن شان در دنباله افزوده هر چند که حز ب عدالت اسلامی حاکم ممکن است که مجبور باشد تا که برای ماندن در قدرت بماند امتیازاتی هم به قدرت های گر بدهد ، ولی مهم این است که موضوع اسلام الگو گرفته از ایران در این کشور در حال پیشروی می باشد. بالاخره اینکه پیروزی اسلام گرایان در دادگاه ترکیه علییه ی لائیک ها ی ترکیه پیرامون حجاب در دانشگاه ها را جزو پیروزی بزرگ دانسته است که با توصیه تجویز کرده است که این الگو می بایست برای تمام ملت های مسلمان منطقه باشد . یعنی اینکه گویازنان های مسلمان ایران و منطقه خواست و مطالبات دیگر ی جز رعایت حجاب ندارند . البته در ایران 3 دهه است که مقوله ی حجاب و مبارزه با آن با بهانه ی مبارزه با شبیخونی فرهنگی و خطر ناک تر از بمب نامیدنش تبدیل به یکی ابزار و اهرم های اساسی سرکوب زنان و ایجاد رعب و وحشت وخفقان در جامعه شده است که مکمل دو ابزار سرکوب دیگر مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا و عوامفریبی و دین فروشی شده که در راستای ادامه ی بقای نظام و قبضه و انحصاری کردن قدرت از سوی آخوندهای حاکم و شرکای شان برای انباشت هرچه بیشتر سرمایه و ثروت می باشد .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 15 ماه سا مرداد �1387