چرامجاهدین ساکن شهر اشرف تهدید می شوند و هشدار و روی سخن با..... اکنون به دلیل خاموشی های ممتد بس پر هزینه که در سراسر ایران ادامه دارد گرچه با تأخیر اما زمان آن فرا رسیده است تاکه سئوال شود؛ برای چه جنگ ضد ملی و ضد میهنی 7 سال اضدفی ادامه یافت . برای اینکه خاموشی ها بازتاب همان جنگ نعمت خمینی است؟ چرا زمانی که در سال 61 شرایط آتش بس و پرداخت غرامات و خسارات جنگی از سوی صدام حسین فراهم شد، خمینی اعوان و انصارش نپذیرفتند و جنگ را تا پذیرش جام زهر ناشی از شکست جنگ ادامه دادند؟ مسبب ویرانی و کشتار و آوارگی و بی خانمانی میلیون ها نفر از پیر وجوان و زن ومرد و کودک و دو کشور ایران و عراق در این مدت 7 سال جنگ اضافی کیست؟
جنگ چه نقشی در سرکوب و خفقان و زندان و اعدام و توسعه ی فقر و بیکاری و اعتیاد و تن فروشی و... در جامعه و بالاخره تثبیت آخوندهای جنایتکار بر قدرت داشت؟
همچنین جنگ چه نقشی در مورد کوچ دادن مردم ایران به برون مرز که شامل اقلیت های قومی و مذهبی و سیاسی و جوانان فراری از سربازی زوری و مغزهای کشور داشت؟
برای چه به دانشگاه ها یورش برده شد و به خاک و خون کشیده شد و برای 3 سال به عنوان مسخره ی انقلاب فرهنگی،دانشگاه ها تعطیل شد؟
چرا تظاهرات مسالمت آمیز 30 خرداد سال 60 به خکل و خون کشید شد وماشین کشتارمرگ واعدام فعال شد که هنوز هم به شیوه ای دیگر فعال است؟
آیا اگر شرایط فعالیت آزاد سیاسی و اجتماعی و تشکل های کار گری و دانشجوئی و ...همچون کشورهای آزاد و دمکراتیک در ایران وجود داشت چه دلیل داشت که فعالان سیاسی و اجتماعی و دانشجوئی از ترس جان خود کشور را ترک کنند و به کشور همسایه عراق و یا ااروپا و آمریکا و خلاصه سراسر جهان پناهنده شوند؟ چرا هنوز هم در برون مرز تعقیب و ترور شدند یا می شوند؟
چرا با زهم اینان بدر کشور همسایه احساس امنیت نمی کنند وهرروز به شیوه ای جدید مورد تهدید واقع می شوند؟ چرا عراق می بایست تبدیل به باتلاق گردد و لبنان سرزمین سوخته گردد جنگ داخلی در فلسطین شوند ونوار غزه جدا شود و خلاصه خاورمیانه ناامن و بی ثبات شود چون رژیم تروریستی فاشیستی مذهبی بمب اتمی می خواهد و می خواهد ساختار مدیریت جهان را بقول خودش تغییر هد عوض کند؟

چرا بهای شکست 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق را زندانیان سیاسی در سراسر ایران در تابستان خونین پرداختند زیرا که در یک اقدام جنایتکارانه قتل عام شدند؟ اگر خیلی با تأخیر ولی اکنون پس از 20 سال در اطلاعیه سازمان عفو بین الملل به این جنایت قتل عام زندانیان سیاسی اشاره شده است و این جنایت ضد بشری را به عنوان یک سند جنایت علیه ی بشریت محکوم کرده و خواهان پیگیری پرونده ی این جنایت و شناسائی و دستگیری عوامل و مجرمان دست اندر این جنایت ضد انسانی و محاکمه ومجازات جنایتکاران ضد بشری شده است .
چرا در مورد پیگیری و معرفی عاملان اصلی ادامه ی 7 سال جنگ تحمیلی ایران و عراق هنوز در این مورد اقدام نشده ست ؟ بطوریکه اکنون نیز هرروز روستا های نوار مرزی کردستان عراق از سوی جنایتکاران تجاوز گر حاکم بر ایران گلوله باران می شود که ادامه ی همان سیاست جنگ نعمت خمینی می باشد . زیرا که هدف فشار آوردن برروی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ی عراق است که هر دو عضو دو حزب کردستان عراق می باشند تا مجبور به تن دادن به خواست حاکمان جنایتکار ایران شوند که هم توافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا لغو گردد و هم فشار برروی ساکنان شهر اشرف آورده شود که یا تحویل سلاخ خانه ی رژیم جنایتکار داده شوند که به سرنوشت مشابه قتل عام شدگان تابستان خونین سال 67 دچار شوند. ضمن اینکه شرایط برای عبور از بحران هسته ای نیز از این طریق باج گیری حاصل شود.

اکنون پرسش است که تا کی بازهم اروپا می خواهد بدنبال منافع اقتصادی وتجاری خود به سیاست کثیف تجارت خون مذاکره ی هسته ای را ادامه دهد تا نوزادان یک روزه بیشتری بر توی سطل زباله انداخته شوند و یا اینکه بر توی جعبه با یادداشت برروی زاینده رود رها گردند و بیش از تعداد 29 نفر نگون بخت در قتلگاه زندان اوین به عنوان عین حقوق بشر در یک قتل جمعی ر یک روز بر دار کشیده شوند و مساجد دیگری تبدیل به زندان و شکنجگاه و مثله کردن شهروندان شیعی و سنی عراقی در عراق مشابه همین که اخیراً به نمایش گذاشته شد کشف شود. و چراعراق سرپل و کانون صدور تروریسم وبنیادگرائی به خاورمیانه و تهدید وباجگیرانه و تعقیب وشکار اپوزیسون گردد؟

روی سخن به همه ی اپوزیسون ایرانی از همه مدل وتشکل و ادعا ومدعی آزادی و دمکراسی و و حقوق بشر و عدالت و برابری و همچنین نهاد و سازمان ها ومدافعان حقوق بشر و سازمان ملل وحاکمان قدرتمند مدعی آزادی و دمکراسی و انسان دوست جهان، پرسش است که چرا در دو مورد سند محرز جنایت علیه ی بشریت تا حال سکوت پیشه کرده اید؟

چرا برای گشودن و فعال کردن پرونده مجرمان و جنایتکاران جنگی ایران و عراق و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال 67 تا کنون اقدام جدی و پیگیری لازم نشده است؟ به خصوص اینکه اکنون که سازمان عفو بین الملل در اطلاعیه ی جدید خود جرقه ی آن را زده است؟
تصور نشود که طبق تجربه ی 3 دهه ی گذشته رژیم تروریسی و بربرمنش و تاریک اندیش حاکم بر ایران فقط با یک اپوزیسون سرو کار و دشمنی دارد که فقط به مجاهدین ساکنان شهر اشرف عراق دشمنی دارد و پس از آن همچون گذشته با تهدید ترور به سراغ بقیه نه خواهد آمد . به ویژه اینکه به دلیل شرایط بحرانی و نارضایتی عمومی داخلی و رقابت و تضاد جناحی و باندی که وجود دارد که مهره هائی همچون رفسنجانی و خاتمی و کروبی و حسن روحانی نه تحمل نمی شوند که جاسوس و خائن هسته ای یا همسو وهمگام با دشمن آمریکا و صهیونیست متهم شده اند . همچنین هرروز یک پرونده ی جدیدی علیه ی خانم شیرین عبادی گشوده می شود و آنقدر تهدید شده است که ایشان اعتراف کرده و هشدار داده است که اگر من ترور شدم مسئول آن سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد . از این گویاتر وقتی که با برنده ی جایزه ی صلح نوبل اینگونه برخورد می شود مشخص است که با مخالفین ساکنین شهر اشرف می باید که چگونه بر خورد شود و هرروز به شیوه ای جدید باید مورد تهدید با توطئه و دسیسه و اقدامات تروریستی مواجه شوند. در صورتیکه طبق اصل 4 کنوانسیون پناهندگی ژنو زیر پوشش مراقبت و حفاظت می باشند .
بهرحال وظیفه همه نیروهای آزادیخواه و مترقی و فعال حقوق بشر و سیاسی با هر اندیشه و مراسم ومسلک می باشد که از مجاهدین ساکن شهر اشرف دفاع و حمایت کند و تهدیدات و اقدامات تروریستی ش علیه ی اینان را محکوم کنند.
توضیح آنکه خبر زیر سند محرز دیگر دخالت گری در امور داخلی عراق است که از طریق خریدن مهره هائی همچون آدمکشان مسجد کشف شده در عراق برنامه ریزی وتداردک دیده شده است که به ایران فراری شدند و یا مأموران تروریستی اطلاعاتی اعزام شده هستند. برای اینکه مسئول پیگیری پرونده ی مجاهدین در شهر اشرف زیر نظر پاسدار قاتل و تروریست محمد جعفرصحرارودی یا محمد جعفری در شورای عالی امنیت رژیم تروریستی می باشد.

هوشنگ � بهداد
دوشنبه 4 شهریور ماه سال 1387