نقد وبررسی " اين منكر آشكار!" گزیده خبرهای روزنامه ی جمهوری اسلامی 19 مرداد ماه سال 1387
"چرا همه ی واقعیات با دلیل و بحران بیان نشده است تا که مشخص شود مقصرین و عاملین شرایط کنونی کیستند؟:
سرمقاله ی امروز با عنوان این منکر آشکار ! گرچه با پس از 3 دهه تأخیر اعتراف به بخشی از واقعیت شده است که در کنار روند لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و رشد قیمت مسکن وزمین و اجاره خانه و فقر و بیکاری که در جامعه است که هم نماینده ی مجلس وبانک مرکزی به وجود رقم 14 میلیون فقیر در جامعه اعتراف کرده اند .البته دو سال پیش صندوق بین المللی پول گزارش داد که 80% درآمد ناخالص ملی سالیانه تعلق به اقلیت 20% جمعیت کشور دارد . همچنین چند ماه پیش بود که جمعه استان گلستان در شهر گلستان آخوند مفیدی از اختلاف در آمد 25 برابر آمار و خبر داد . اکنون نیز سرمقاله نویس از حضرت علی و خمینی شیاد و قانون اساسی رژیم فاشیستی مذهبی چنین نقل قول کرده است:
"هيچ ثروت انباشته اي نديدم مگر آنكه در كنار آن حقي پايمال شده باشد. امام خميني كه انقلاب اسلامي را به پيروزي رساند و نظام جمهوري اسلامي را بنيان نهاد يك موي كوخ نشينان را بر همه كاخ نشين ها ترجيح ميداد و اين اعتقاد راسخ خود را آشكارا اعلام مي كرد و در عمل نيز همين خط را دنبال مي كرد. خط مشي ترسيم شده توسط قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي نيز برهمين مبنا استوار است"
اما سرمقاله نویس در ابتدای سرمقاله متن دو آگهی کپی شده در مورد فروش یک خانه را بازتاب داده است که تعجب نکنید تعلق به همان تهرانی دارد که در آن کارتن خوابان وحاشیه نشینان و حلبی آباد ها نشینان وجود دارد و زنان در خیابان ها یش زیر تیر نور چراغ برق به خط ایستاد اند تا خود روئی جلوی پای شان ترمز کنند و سوار شوند . یا بر سر چهار راه کودکان مشغول گل و آدامس فروشی می باشند . یا اینکه در پیاده رو های خیابان ها اینان مشغول کفش واکس زدن هستند ودر کنارشان زنان متکدی با کودکان به خواب رو رفته قرار دارند. یا اینکه دختران فراری در پارک ها علاف و حیران و سرگردان وپرسه زن می باشند، بلکه مربوط به تهرانی می باشند که صاحب ا اماکن دیگری می باشد که با آگهی تبلیغ فروش کردن به دنبال مشتریان همچون خودشان می گردند . بهر حال متن این دو آگهی بدون آنکه به قیمت اشاره شود اینگونه بازتاب داده شده است:
اين روزها آگهي هاي املاك روزنامه ها بسيار تماشائي و عبرت آموز است . از ميان اين آگهي ها متن دو آگهي كه به نظر مي رسد مربوط به يك ويلا و يا ويلاهاي مشابه در يك مجموعه باشند در وانفساي گراني مسكن بيش از ديگر آگهي ها جلب نظر مي كند. متن يكي از اين دو آگهي اينست : اعجاز معماري مسكوني ... زيباترين و بي نظيرترين ويلاي نوساز شميران قصري در ابعاد كوچك 2400 متر بناي مافوق تصور به سبك كاخ هاي انگليسي مجهز به پيشرفته ترين سيستم هاي امنيتي ليزري در دنيا (مدل 2008 ) پذيرائي با ارتفاع سقف 10 متر داراي جديدترين و گرانترين متريال روز دنيا استخر با سقف متحرك در طبقه چهارم آخرين مدل آسانسور شيشه اي هيدروليك داراي مجسمه هاي سنگي از ايتاليا سالن اجتماعات مجهز به آشپزخانه صنعتي و سينماي سه بعدي � داراي اتاق امن � آلاچيق هاي زيباكنار بركه هاي مصنوعي و... و متن آگهي ديگر اينست : گران ترين و ارزنده ترين ويلاي نوساز شميران � قصري در ابعاد كوچك � نمائي از كاخ فونتوبلوي پاريس 2400 متر رويائي متريال خارجي و مدرنيته موقعيتي مشجر و ديپلماتيك مجهز به جديدترين سيستم ايمني ليزري و حفاظتي در دنيا داراي مجسمه هاي سنگي تزييني ساخته و پرداخته شده از ايتاليا آسانسور ليزري و شيشه اي گوياي تمام اتوماتيك مشاعاتي مافوق تصور باند اختصاصي بالگرد سالن بيليارد و بولينگ آشپزخانه صنعتي مدرن سينماي سه بعدي سالن مراسمات مجهز به نورپردازي و آب نماي متحرك و...
البته در دنباله با پرسشی که سرمقاله نویسی کرده است ضرورت ندارد بر آن چیزی افزوده گردد جز اینکه نوع سئوال و توضیح تشریحی مکمل گزیده های فوق آن بازتاب داده شود که چنین است :
اكنون سئوال اينست كه در يك كشور 70 ميليوني كه طبق اعلام رسمي مسئولان حداقل 14 ميليون نفر آن زير خط فقر شديد قرار دارند و حتي اجاره يك پارتمان 40 متري براي بسياري از جوانان جامعه به يك آرزوي دست نيافتني تبديل شده و به همين دليل سن ازدواج بشدت بالا رفته و بسياري از دختران و پسران امكان ازدواج پيدا نمي كنند آيا ترويج فرهنگ رفاه آنهم در ابعادي كه در اين آگهي ها ترسيم شده يك امر طبيعي است يا حكايت از بروز يك بيماري خطرناك دارد
پاسخ اين سئوال را مي توان از زبان اميرالمومنين عليه السلام در نهج البلاغه شنيد كه فرمود : � مارايت ثروه موفوره الا ولديها حق مضيعهيچ ثروت انباشته اي نديدم مگر آنكه در كنار آن حقي پايمال شده باشد. دنياي سرمايه داري امروز اگر به عدم تعادل و هزاران درد بي درمان مبتلاست به دليل ناديده گرفتن همين واقعيت است كه آشكارا در كلام پيشواي عدالت موج مي زند. اما جامعه اسلامي ما كه از يكطرف تعليمات اسلام عدالت گستر را در اختيار دارد و از طرف ديگر براساس آرمانهاي انقلاب اسلامي پايه ريزي شده چرا گرفتار اين بي عدالتي شده است امام خميني كه انقلاب اسلامي را به پيروزي رساند و نظام جمهوري اسلامي را بنيان نهاد يك موي كوخ نشينان را بر همه كاخ نشين ها ترجيح ميداد و اين اعتقاد راسخ خود را آشكارا اعلام مي كرد و در عمل نيز همين خط را دنبال مي كرد. خط مشي ترسيم شده توسط قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي نيز برهمين مبنا استوار است . با اينحال چه شده است كه در نظام جمهوري اسلامي كار به جائي رسيده كه عده اي كارتن خواب هستند و عده اي از گرسنگي تلف مي شوند و عده اي به دليل فقر تن به فساد ميدهند و در همين حال عده اي نيز در ويلاهاي چند ده ميلياردي تن آسائي مي كنند قطعا يك جاي كار داراي اشكال است اما چرا براي يافتن اين اشكال و برطرف كردن آن كاري نمي كنيم
اما بدون آنکه سرمقاله توضیح دهد که وقتی حضرت علی آنگونه گفت که کاخی بر افراشته نمی گردد، مگر کوخ ها ویران گردند واز خمینی نقل قول شد که یک موی گندیده کوخ نشینان را حاضر نیست که با کاخ نشینان تعویض کنند و در دنباله افزود شد قانون رژیم فاشیستی مذهبی همین را ترسیم کرده است . لوطی جماران هم که خودش را جانشین خمینی و رهرو علی می داند . بطوریکه 7 سال پیش سال بنام عدالت علی بر گزید ومنشور 8 ماده ای مبارزه با فساد وتبعیض و رشوه و فقر و بیکاری صادر کرد . از سوی دیگر با توجه به اینکه همه ی رهبران و مسئولان خودشان را تابع همین شرایط نامبرده می دانند. اکنون سئوال است که صاحبان این اماکن کیستند وچگونه صاحب شده اند؟ یعنی اینکه ثروت شان چگونه بدست آمده است؟ از سوی دیگر مگر خمینی نگفته بود که حکومت آینده متعلق به مستضعفان و پا برهنگان است ؟ بنابراین این اختلاف طبقاتی چگونه در جامعه به وجود آمده است؟ و مسئول شرایط کنونی کیست که به بخشی از آن سرمقاله نویس چنین اشاره کرده است:
"فاصله طبقاتي كنوني ميان مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي با طبقات پائين و متوسط جامعه هرچند زياد نيست اما امروز در جامعه ما دو خطر را نمي توان ناديده گرفت يكي روند رو به افزايش فاصله ميان مسئولان و طبقات پائين جامعه و ديگري شتاب سرسام آوري كه اكنون در چرخه پولدارتر شدن پولدارها و فقيرتر شدن فقرا مشاهده مي شود. اگر اقدامات فوري و موثر براي درمان اين دو بيماري صورت نگيرد قطعا مشكلات ناشي از اين دو خطر در آينده اي نه چندان دور قابل كنترل نخواهد بود. اينكه عده اي از گرسنگي تلف شوند و 14 ميليون نفر زير خطر فقر شديد باشند و در همان حال عده اي در ويلاهاي 2400 متري به سبك كاخ هاي انگليسي و فرانسوي با استخر و مجسمه هاي سنگي ايتاليائي و سينماي دو بعدي و... زندگي كنند براي بدنه جامعه اي كه مردم آن انقلاب كرده اند تا ريشه هاي تبعيض را بخشكانند و عدالت را حاكم كنند قابل تحمل نيست . گذشته از تبعيض و فاصله طبقاتي ترويج فرهنگ � اتاق امن � و � مجسمه هاي ايتاليائي � كه تلاش براي فرو غلطاندن جامعه در فرهنگ ابتذال است خطر ديگري است كه جامعه اسلامي و انقلابي ما را تهديد مي كند. در اين وانفساي تهاجم ابتذال چرا مسئولان از كنار اين منكر آشكار بي تفاوت عبور مي كنند نكند اشتغالات سياسي و تشنگي قدرت مسئولان را از اينكه بدانند در عرصه اقتصاد و فرهنگ چه ميگذرد غافل كرده است!" !
در پایان اینکه سرمقاله نویس معلوم نیستکه چرا تشریح نکرده یا اینکه توضیح نداده است که اگر 14 میلیون فقیر در کشور وجود دارد که در مقابل خانه هائی وجود دارد که دو نمونه تبلیغ فروش آنهم بازتاب داده شد . همینطور هستند . بیشمارانی که حتی در خواب هم نمی توانندوارد اینگونه خانه ها شوند. یا حتی اینان نمی توانند که در شبانه روز یک وعده ی غذا و شکم سیر بخورند. اما اگر بر حسب نیاز مجبور شوند دست به دزدی و یا تن فروشی بزنند تا اینکه کسری هزینه ی زندگی اشان را یک جوری تأمین کنند تا فقط زده شود. سئوال است که چرا می بایست باز داشت و متهم ومحکوم شوند و پس از شلاق و قطع اندام یا بر دار کشیده شوند. یا اینکه سنگسار شوند تااینکه بصورت قتل جمعی 29 نفره در یک روز در زندان اوین بر دار کشیده شوند تا دادستان دزد و بازجو وشکنجه و قاتل تهران سعید مرتضوی مدعی شود که این قتل جمعی عین حقوق بشر می باشد. همچنین مگر به برخی از پرونده های دانه درشت و مفسدان اقتصادی که عباس پالیز دار در دانشگاه همدان اشاره کرد، گرچه لیست کامل نبود وکم و کاستی های فراوان داشت . ولی پالیزدار مگر چه نقل قول کرد یا اینکه روخوانی پرونده کرد گفت که سریع بازداشت و بازجوئی شد و سایر اعضای تیم تحقیق و تفحص قضائیه هم پرونده نیز بازداشت و بازجوئی شدند؟ بنابراین چون تا حال نه قانون کجا آورده ای اجرا نشده است؟ لذانه اینکه شیوه ی فقیر و غنی شدن بصورت رابطه ی علت و معلولل مورد بررسی و ارزیابی واقع نشده است ، بلکه اینکونه به بخشی ازواقعیات اشاره و سئوال و پرسش کردن ها که سرمقاله نویس مطرح کرده است صرفاً جنبه ی روبنائی و نه تضمین عملی دارد ونه موجب این می شود که مشکلی را در جامعه حل کند یا اینکه سبب شود حتی شرایط اینگونه ثابت بماند و بدتر از این نشود و منجر به عمیق تر شدن شکاف عمیق طبقاتی نشود.
هوشنگ- بهداد