نقد و بررسی " سكوت در برابر دلال هاي آمريكا چرا" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 14 مرداد ماه سال 1387
"اعتراف به لگد مال شدن اندیشه و افکار و تأکیدات خمینی و بی توجه بودن به جیغ های بنفش ضد آمریکائی لوطی جماران از سوی دلالان آمریکائی و حامیان در ایران"
عجب آش شوری پخته شده است که از زیادی شوری آنگونه گندش در آمده است که آشپزباشی مجبور شده است برای توجیه کردن خودش هوار بزند که آش بی نمک است. یا اینکه اصلاً آش پخته نشده است فقط دیگی بر سر بار است تا اینکه وسایل مورد نیاز آش بطور نذری و صلواتی تهی و فراهم و یادریافت شود تا که برای مفت خوران آش خوران نذری که معمولاً عجیب هم اعتیاد مزمن هم به خرما و حلوای مرده خوری دارند آش نذری پخته و آماده گردد.
واقعا ً که عجیب مردم ایران از سوی حاکمان بی کفایت ونا لایق و دزد و غارتگران و جنگ افروز و عوامفریب و دین فروش 3 دهه است که به بازی گرفته شده اند . چونکه نه اینکه دادستان قاتل و آدمکش و بازجو وشکنجه گر تهران سعید مرتضوی و سوگلی لوطی جماران درمورد قتل جمعی تعداد 29 نفر نگون بخت و تهی دست و محروم در زندان اوین که اتفاقاً محصول و دست پروردگان همین نظام ضد بشری می باشند و دریک روز در زندان اوین قتل جمعی شدند که دادستان قاتل تهران با افتخار و تهدید وعده ی اعدام های بیشتر مدعی شد که عین حقوق بشر می باشد . اکنون نیز پس از 3 دهه معرکه گیری مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا که خمینی شیاد گفته بود هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید چونکه آمریکا ام افساد قرن می باشد و اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان ماه در سال 58 را انقلابی بزرگتر از انقلاب اولدانست. اکنون حاصل و محصول این سیاست 3 دهه آنگونه شده است که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ارگان تبلیغی لوطی جماران ا صدای اعتراضی اش بلند شده و انتقاد کرده است که چرا در برابر فعا لیت و مانور دلال های آمریکائی یا لابی های دوطرفه سکوت شده است؟! سپس در ادامه ی عنوان سرمقاله نویس که اشاره شد خطاب به مسئولان وجهت اطلاع و یاد آوری اشان پیرامون دلالان آمریائی که تلاش می کنند که با شیطان بزرگ کنار بیایند که نوعی رو در روئی در برابر افکار خمینی یا لگد بر گور خمینی زدن می باشد ک بر خلاف ظاهر عوامفریبی سفت و سخت از خمینی د فاع کردناسدار احدی نژاد و رقیب را به پشت پا زدن و فاصله گرفتن از اندیشه های خمینی متهم می کند. جمله ای از خمینی بدین گونه" اگر از همه موازين ،بگذريم آمريكا ما را به رسميت خواهد شناخت " نقل قول چاشی کرد است تا به پاسدار احمدی نژاد تقهیم کند. چرا زیر نام خمینی هم ریشه اندیشه و افکار خمینی را می زنی وهم اینکه به خاطر حفظ جایگاه قدرت خودت ومرشدت آخوند انگلیسی مصباح یزدی ودست و پا کردن پست ومقام برای آشنا یان و اطرافیان و معاون ومشاوران خود خنجر از پشت به پیروان خمینی می زنی؟ بهر صورت سرمقاله نویس در دنباله با پخش گفته خمینی در مورد ماهیت و عملکرد آمریکا افزود که در یک صورت خمینی گفته بود که می شود رابطه برقرار کرد که آمریکا دست بر خوی و خصلت استعماری اش بر دارد و تبدیل به یک حکومت معمولی شده می باشد
سرمقاله نویس بدون نام بردن از دلال و جاسوس چند جانبه هو شنگ امیر احمدی که از سوی پاسدار احمدی نژاد مورد عفو ملوکانه واقع و به ایران دعوت شد تا که به عنوان سرپل در راستای ایجاد رابطه و عادی سازی با آمریکا فعال شود . البته همزمان پاسدار احمدی نژاد نیز دست به ارسال پیام و پیشنهاد و تقاضا برای عادی سازی با آمریکا زد کرد که شامل عکس یادگاری گرفتن خیالی با فرمانده نظامی آمریکا در بغداد و قربان صدقه مردم آمریکا و اسرائیل رفتن از سوی رحیم اسفندیار مشائی معاونش تا بازگشائی همزمان دفاتر حفظ منافع برای آمریکا در تهران را در بر می گیرد ودر این زمینه پیش روی شد که اکنون سرمقاله نویس مجبور شده است تا به عنوان انتقاد با ردیف کردن گزیده ای از حرکات و رفتار های تناقض آمیز چاشنی عنوان سرمقاله خود کند و پرسش کند که چرا اینگونه در برابر حرکات و نمایش سکوت اتخاذ شده است که صد البته با اینکه موضع لوطی جماران را با فریاد های ضدآمریکائی تفکیک کردهاست و لی همچنان ریش لوطی جماران بیش از بقیه گیر است چونکه حامی و مدافع گماشته ی خود پاسدار احمدی نژاد ویمی باشد . بهرحال سرمقاله نویس اینگونه حرکات نماشات و عملکرد وفعالیت تناقض آمیز پاسدار احدی نژادو مشاور و معاونان ودلالا ن آمریکا را چنین ترسیم کرده است:
"مدتي است بعضي دلال هاي سياسي آمريكا به ايران سفر مي كنند و پيام آشتي و مذاكره مي آورند. در طرف مقابل نيز بعضي مقامات رسمي كشورمان با تمجيد از شركت نماينده آمريكا در مذاكرات 1 +5 در ژنو و مثبت دانستن اين اقدام حتي براي بررسي تاسيس كنسولگري آمريكا در تهران اعلام آمادگي مي كنند. بعضي مقامات رسمي ديگر از اينهم جلوتر رفته و براي تامين امنيت ديپلمات هاي آمريكائي تضمين ميدهند و افرادي هم ملت هاي آمريكا و اسرائيل را بهترين ملت ها مي دانند! از كنار هم قرار دادن اين مطالب و مواضع نمي توان به اين نتيجه نرسيد كه در بدنه جمهوري اسلامي نگاه هاي مثبت و حتي مشتاقي براي مذاكره و برقراري رابطه با آمريكا وجود دارد. اين يعني بسياري از شعارهاي ضد آمريكائي و ضداسرائيلي اين افراد فقط يك ظاهرسازي و يا حتي مقدمه چيني براي ورود به مرحله بعدي بوده و آنها مصمم هستند با آمريكا رابطه برقرار كنند و به تعبير رسانه اي يخ رابطه با آمريكا را آب نمايند. آن دلال سياسي آمريكا علاوه بر اينكه در شبكه انگليسي زبان سيماي جمهوري اسلامي و در يك ميزگرد درباره منافع مذاكره و برقراري رابطه با آمريكا داد سخن داده در مصاحبه هائي هم كه با بعضي نشريات داخلي كرده تصريح نموده كه : � در اين چند ماه آينده ايران به هر قيمتي شده بايد جلوي جنگ را بگيرد و براي اين كار هر اقدامي كه لازم است انجام دهد. در اين جمله وجود سه تعبير را بايد كاملا حساب شده دانست . اول � اين چند ماه آينده � است دوم � به هر قيمتي شده � و سوم � هر اقدامي كه لازم است � . او براي آنكه پيام خود را روشن تر برساند در همين مصاحبه تصريح مي كند : � وضعيت رابطه ايران و آمريكا به جائي رسيده كه ديگر � نه جنگ و نه صلح � در آن كار نمي كند. حالا اگر ايران نمي تواند صلح كند بايد تمام امكاناتش را به كار بگيرد كه خداي ناكرده جنگ بوجود نيايد. من اعتقاد دارم كه اين سه چهار ماه آينده زمان سياست گذاري نيست � . پيام روشن اين اظهارات اينست كه جمهوري اسلامي ايران هم اكنون و بدون فوت وقت بايد تسليم شود و به هر قيمتي شده شرايط آمريكا را بپذيرد و هر اقدامي كه آمريكا لازم بداند انجام دهد. اين شخص وعده هائي نيز با خود دارد و در همين مصاحبه اين را هم ميگويد : كه اگر ايران بتواند با آمريكا مصالحه كند و به عنوان نماينده ملت مسلمان و نماينده قشرهاي مستضعف منطقه با آمريكا وارد ميدان شود ايران چندين برابر قدرتمندتر خواهد شد � . اين يعني درصورت مصالحه با آمريكا بار ديگر ايران به ژاندارم خليج تبديل خواهد شد و ملت هاي منطقه كه او آنها را مستضعف مينامد ـ به ايران به عنوان كشوري قدرتمند نگاه خواهند كرد كه نزد آمريكا از آنها نمايندگي خواهد نمود. اين روزها در تهران شاهد حضور مردي هستيم كه به خود جرات ميدهد به دولتمردان ما توصيه كند تسليم خواسته هاي آمريكا شويد و به هر قيمتي شده با همان كه امام خميني او را � شيطان بزرگ و ام الفساد قرن � ناميد مصالحه نمائيد تا قدرتمندتر شويد و بار ديگر نقشي كه شاه معدوم براي آمريكا در منطقه بازي مي كرد را برعهده بگيريد. "
بالاخره درپایان سرمقاله نویس خطاب به مسئولان رژیم تروریستی آخوندی به خصوص پاسداران احمدی نژاد و اطرافانش با تأکید تذکر داد و پرسشگری نموده است که دلیل سکوت سایر مسئولان با چاشنی کردن به اصطلاح فریادها یا جیغ های بنفش مذبوحانه لوطی جماران برای چیست و چنین از اینان سئوال کرده است :
"راستي ما را چه مي شودكه به دلال هاي آمريكا اجازه ميدهيم به تهران بيايند و براي ما نسخه بپيچند چرا به كساني كه پرونده آنها پر از خصومت با جمهوري اسلامي است اجازه ميدهيم وضعيت ايران را چنان بحراني توصيف نمايند كه براي نجات از اين وضعيت بايد دست به دامان آمريكا شود كساني كه مشكل صف هاي بنزين و خاموشي ها و تورم را چنان زخم هاي كاري ترسيم مي كنند كه مي توانند ما را از پا در بياورند و براي آنكه سرپا بمانيم بايد دست به دامان آمريكا شويم از اين ملت نيستند. آنها نامحرماني هستند كه ميخواهند آمريكا را كه ملت ايران او را از در بيرون كرده از پنجره باز گردانند و بار ديگر بر اين ملت مسلط كنند. فريادي كه اين روزها رهبر معظم انقلاب بر سر آمريكا مي زنند چرا از دولتمردان و از گروه هاي سياسي اصولگرا و بالاتر از اصولگرا شنيده نمي شود آيا آنها نميدانند كه مواضع رهبري در برابر آمريكا تغيير نكرده و همچنان برنفي مذاكره و رابطه استوار است با اينحال چرا همه سكوت كرده اند و به دلال هاي آمريكا كه براي ما نسخه مي پيچند كه به هر قيمتي شده بايد با آمريكا مصالحه كنيد ميدان عربده جوئي در مركز نهضت جهاني اسلام مي دهند."
درخاتمه اینکه جا دارد که سئوال شود داستان چیست؟ همانگونه که قبلاً پرسش شده بود که چه فرقی میان پاسداران احمدی نژاد با خاتمی و رفسنجانی وجود دارد که دو دوره رئیس جمهور بودند بااین پاسدار گماشته احمدی نژاد با اینکه خیلی بیش از آنان گلاب زده و گند کاری کرده و عوامفریبانه دروغ گوئی کرده است که پرسش ضمیمه دارد تا که بیان شود که معما چیست ک هبرعکس برای چه پاسدار احمدی نژاداینهمه از قدرت یبر خوردار است که در برابر لگدهای چپ و راست بر گور خمینی می زند و ضد گفتار و افکار خمینی حرکت می کند، ولی همچنان در برابرش سکوت اتخاذ شده است؟ شاید جواب و بازده ی یک دست بودن نظام است و برجسته کردن عدم اختیار کامل لوطی جماران است که بقول سرمقاله نویس برخلاف فریاد های ضد آمریکائی که می زند ولی پاسدار احمدی نژاد بی توجه به آن می باشد . در صورتیکه موضع گیری در دوران اصلاح طلبان و سیدخندان خاتمی فقط نام از آمریکا بردن برای اینان جرم واتهام محسوب می شد و در بست متهم می شدند . خلاصه اینکه گذشته از وضعیت فلاکت بار رژیم تروریستی آخوندی در آن قرار دارد که بحران هسته ای آن را بیش بحرانی و خطری کرده است که لوطی جماران تأکید کرد هرگز عقب نسینی حتی یک قدم متصور نیست . زیر که پروژه ی هسته ای در اختیار سپاه پاسداران است که فقط سلاح هسته ای جستجو می کند ومی خواهد . بنابراین سر نخ اینگونه بازی ها در راستای فرصت سوزی هسته ایمی باشد که سرنخ اصلی آن در دست سپاه پاسداران می باشد . مشروط بر اینکه رقابت و نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دور دهم نیز مطرح می باشد که بخشی از این سناریوی یادشده می باشد که از سوی پاسدار احمدی نژاد دنبال می شود
.
هوشنگ � بهداد
شنبه 14 مرداد ماه سال 1387