نقد و بررسی " رونق بازار آفتاب نكاهد" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 خرداد ماه سال 1388
" سرمقاله نویس بدون پرداختن به فضای فقر و بی عدالتی 30 ساله ی حاکم در سرزمین سوخته و نفرین شده ی سیستان و بلوچستان درعوض مداحی نوحه سرائی وارونه کرده است"
4 سال است که جوجه طلبه های لات و لمپن های حامی پاسدار گماشته احمدی نژاد مشغول تحقیر و تمسخر و توهین کردن اهل تسننن و خلفای شان می باشند که تصاویر اینان با مزخرفات و هجو و ولمپن و جوک گوئی های شان برروی برخی از ساایت های اینرننتی به نمایش گذاشته می شود. ضمن اینکه 3 دهه است که به اهل تسنن خیلی بیش از شیعیان در پایمال کردن حق و حقوق شان ظلم و اجحاف شده است تا جائیکه حتی نه یک وزیر و استاندار سنی در کابینه وجود ندارد در صورتیکه حداقل 20 % جمعیت کشور را اینان تشکیل می دهند . صد البته که قابل کتمان شدن نمی باشد که به اهالی استان های مرزی به خصوص استان های کردستان و سیستان و بلوچستان در 3 دهه ی گذشته خیی بیش از مردم سایر شهر های ایران ظلم وبی عدالتی و تبعیض روا داشته شده است . آنگونه که روزی نبوده است که خبر سرکوب و کشتن و دار زدن و زندان نمودن از استان فقیر و محروم و سر زمین سوخته ونفرین شده ی سیستان و بلوچسان گزارش و مخابره نشود . به ویژه از زمان نه طولانی که امنیت داخلی به دو ارگان سر کوبگر پاسداران و بسیجان واگذار شده است و جای نیروی انتظامی در استان مرزی سیستلن بلوچستان را سپاه پاسداران سر کوبگر گرفته است و به بهانه ایجاد امنیت با مرز زمینی پاکستان فضای سرکوب و خفقان و بگیر وببند وبکش بر قرار کرده است . زیرا که همانگونه که مدتی پیش کشتی محموله مشروب به سوی سواحل آبهای ایران و اسکله های غیر مجاز زیر کنترل سپاه پاسداران در حال حرکت بود در سواحل آبی عربستان غرق شد . بنابراین خیلی سال است که این ارگان سر نخ اصلی ورود و توزیع محموله های مواد مخدر از طریق آبی و زمینی را نیز در اختیار خود دارد . اکنون برای اینکه انحصار کامل ورود مواد مخدر ازافغانستان به ایران را پاسداران در کنترلش داشته باشد نیرو به نوار مرزی استان سیستان و بلوچستان اعزام کرده است . بنابراین انکار نمی باشد که انفجار مسجد امیر المؤمنین بازتاب و بازده 3 دهه ی سرکوب و اعدام و کشتن در این استان است که شعله ی های سرکش خشم وکینه ورزی و انتقام کشی را چنین بارور کرده است . برای اینکه برای نشان دادن قدرت که امنیت در این منطقه وجود دارد سریع 3 نفر که چند نفر جلو تر از انفجار این مسج در زاهدان دستگیر شدند و ارتباطی به این انفجار نداشتند که در کنار همین مسجد در جا بر دار کشیه شدند تا از مردم زاهدان زهر چشم گرفته شود.
همچنین ازطرف دیگر قلم بر دست یادداشت روز امروز ورق پاره ی کیهان با مقصر کردن دولت پاکستان که در این انفجار دست داشته اما اعتراف کرده است که این اقدام انفجاری در مسجد امیر المؤمنین پیامی از سوی مسئولان و مقامات پاکستانی به سران رژیم بوده است که بدانند دیگر در مسائل امنیتی پاکستان دخالت نکنید. یعنی اینکه فریاد زده شده است که هرچه از این دست بگیری از دست دیگری باید پس دهی . خلاصه چیزی که عوض دارد گله ندارد. اما عجیب است که مداحان ونوحه و روضه خوانان قلم بردست عادت مزمن دارند تا که شیپور را از در گشادش بنوازند و هذیان و وارونه گوئی کنند که آری رابطه حکومت مدعی ام القرای جهان اسلام با همه پیروان مذاهب خوب است و عاری از اهانت و بی احترامی می باشد . زیرا که اکنون دیگر فحاشی و هتاکی و توهین و تهدید ها تکرار و تأکید نمی شود که رهبران کشور های عربستان و اردن ومصر و رهبر فلسطین محمود عباس خائن می باشند که می بایست تعویض شوند و جوایز میلیونی برای ترور و کشتن شان تعیین نمی شود. اکنون با فراموش کردن تلاش برای ایجاد جنگ داخلی و برادر کشی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه تا حماس تبدیل به چماق بران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه در کنار حزب الله لبنان شودتا که اینان بنا بر توصیه و رهنمود لوطی جماران و پاسداران و دلار های اهدائی بیشتر دشمنی با محمود عباس و روند مذارات صلح خاورمیانه کنند .
از سوی دیگر بدتر اینکه آویزان شدن به پیام آدرس غلط دادن لوطی جماران هم یک شگرد نخ نما و لو رفته ای می باشد که دیگر نه کارآئی ندارد ، بلکه مانور تبلیغاتی و تصویر مار کشیدن و مار نشان بر ای پاک کردن صورت مسئله و پرونده ی سیاه سفید کردن همچون بازی کردن با چیز بد بو وبر هم زدن وبوی گند آزار دهنده اش بیشتر در آوردن می باشد.
در خاتمه اینکه مشخص نیست که فضای سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان کردستان که همراه با اعزام وگسیل گله های پاسداران و بسیجیان از سراسر ایران به سنندج مرکز استان کردستان بود تا وانمود شود که اینان جزو اهالی استان کردستان می باشند که به استقبال لوطی جماران سر و دست می شکنند که پس از 30 سال رهبر رژیم تروریستی آخوندی به استان کردستان سفر کرده است. آنهم استانی که از روز پس از انقلاب جواب خواست و مطالبات مردم این استان واحزاب و سازمان های سیاسی استان از سوی ارتش و پاسداران با شلیک گلوله های هوائی و زمینی با زندان و شکنجه و اعدام داده شد . از طرف دیگر در 3 دهه ی گذشته رشد روز افزون سرکوب و فقر و بیکاری سوغات دیگر برای مردم این استان بوده است . تازه این سفر لوطی جماران به این استان کردستان برای پیام دادن به آن طرف مرز وسرزنش کردن و کوبیدن منتقدان و رقبای پاسدار گماشته محمود احمدی نژاد ودولت نهم بود که چرا اینان ازدولت ساده زیست بودن دولت نهم انتقاد می کنند؟ بنابراین اکنون خیلی رندی و شیادی می خواهد که این سفر لوطی جماران به استان کردستان با شرایط سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان به خصوص شهر سنندج می تواند بمنزله ی اعلام همبستگی مردم کردستان و وحدت اهل تسسنن با حاکما ن عوامفریب و دین فروش باشد که ملای سرمقاله نویس همچون همتایش پاسدار یادداشت روز نویس در ورق پاره ی کیهان ادعایش را کرده است د و انفجار مسجد امیر المؤمنین در زاهدان را برای ضربه زدن به این همبستگی ووحدت ارزیابی و قالب نموده است .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه10 خرداد ماه سال 1388
" سرمقاله نویس بدون پرداختن به فضای فقر و بی عدالتی 30 ساله ی حاکم در سرزمین سوخته و نفرین شده ی سیستان و بلوچستان درعوض مداحی نوحه سرائی وارونه کرده است"
4 سال است که جوجه طلبه های لات و لمپن های حامی پاسدار گماشته احمدی نژاد مشغول تحقیر و تمسخر و توهین کردن اهل تسننن و خلفای شان می باشند که تصاویر اینان با مزخرفات و هجو و ولمپن و جوک گوئی های شان برروی برخی از ساایت های اینرننتی به نمایش گذاشته می شود. ضمن اینکه 3 دهه است که به اهل تسنن خیلی بیش از شیعیان در پایمال کردن حق و حقوق شان ظلم و اجحاف شده است تا جائیکه حتی نه یک وزیر و استاندار سنی در کابینه وجود ندارد در صورتیکه حداقل 20 % جمعیت کشور را اینان تشکیل می دهند . صد البته که قابل کتمان شدن نمی باشد که به اهالی استان های مرزی به خصوص استان های کردستان و سیستان و بلوچستان در 3 دهه ی گذشته خیی بیش از مردم سایر شهر های ایران ظلم وبی عدالتی و تبعیض روا داشته شده است . آنگونه که روزی نبوده است که خبر سرکوب و کشتن و دار زدن و زندان نمودن از استان فقیر و محروم و سر زمین سوخته ونفرین شده ی سیستان و بلوچسان گزارش و مخابره نشود . به ویژه از زمان نه طولانی که امنیت داخلی به دو ارگان سر کوبگر پاسداران و بسیجان واگذار شده است و جای نیروی انتظامی در استان مرزی سیستلن بلوچستان را سپاه پاسداران سر کوبگر گرفته است و به بهانه ایجاد امنیت با مرز زمینی پاکستان فضای سرکوب و خفقان و بگیر وببند وبکش بر قرار کرده است . زیرا که همانگونه که مدتی پیش کشتی محموله مشروب به سوی سواحل آبهای ایران و اسکله های غیر مجاز زیر کنترل سپاه پاسداران در حال حرکت بود در سواحل آبی عربستان غرق شد . بنابراین خیلی سال است که این ارگان سر نخ اصلی ورود و توزیع محموله های مواد مخدر از طریق آبی و زمینی را نیز در اختیار خود دارد . اکنون برای اینکه انحصار کامل ورود مواد مخدر ازافغانستان به ایران را پاسداران در کنترلش داشته باشد نیرو به نوار مرزی استان سیستان و بلوچستان اعزام کرده است . بنابراین انکار نمی باشد که انفجار مسجد امیر المؤمنین بازتاب و بازده 3 دهه ی سرکوب و اعدام و کشتن در این استان است که شعله ی های سرکش خشم وکینه ورزی و انتقام کشی را چنین بارور کرده است . برای اینکه برای نشان دادن قدرت که امنیت در این منطقه وجود دارد سریع 3 نفر که چند نفر جلو تر از انفجار این مسج در زاهدان دستگیر شدند و ارتباطی به این انفجار نداشتند که در کنار همین مسجد در جا بر دار کشیه شدند تا از مردم زاهدان زهر چشم گرفته شود.
همچنین ازطرف دیگر قلم بر دست یادداشت روز امروز ورق پاره ی کیهان با مقصر کردن دولت پاکستان که در این انفجار دست داشته اما اعتراف کرده است که این اقدام انفجاری در مسجد امیر المؤمنین پیامی از سوی مسئولان و مقامات پاکستانی به سران رژیم بوده است که بدانند دیگر در مسائل امنیتی پاکستان دخالت نکنید. یعنی اینکه فریاد زده شده است که هرچه از این دست بگیری از دست دیگری باید پس دهی . خلاصه چیزی که عوض دارد گله ندارد. اما عجیب است که مداحان ونوحه و روضه خوانان قلم بردست عادت مزمن دارند تا که شیپور را از در گشادش بنوازند و هذیان و وارونه گوئی کنند که آری رابطه حکومت مدعی ام القرای جهان اسلام با همه پیروان مذاهب خوب است و عاری از اهانت و بی احترامی می باشد . زیرا که اکنون دیگر فحاشی و هتاکی و توهین و تهدید ها تکرار و تأکید نمی شود که رهبران کشور های عربستان و اردن ومصر و رهبر فلسطین محمود عباس خائن می باشند که می بایست تعویض شوند و جوایز میلیونی برای ترور و کشتن شان تعیین نمی شود. اکنون با فراموش کردن تلاش برای ایجاد جنگ داخلی و برادر کشی در فلسطین و جدا کردن نوار غزه تا حماس تبدیل به چماق بران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه در کنار حزب الله لبنان شودتا که اینان بنا بر توصیه و رهنمود لوطی جماران و پاسداران و دلار های اهدائی بیشتر دشمنی با محمود عباس و روند مذارات صلح خاورمیانه کنند .
از سوی دیگر بدتر اینکه آویزان شدن به پیام آدرس غلط دادن لوطی جماران هم یک شگرد نخ نما و لو رفته ای می باشد که دیگر نه کارآئی ندارد ، بلکه مانور تبلیغاتی و تصویر مار کشیدن و مار نشان بر ای پاک کردن صورت مسئله و پرونده ی سیاه سفید کردن همچون بازی کردن با چیز بد بو وبر هم زدن وبوی گند آزار دهنده اش بیشتر در آوردن می باشد.
در خاتمه اینکه مشخص نیست که فضای سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان کردستان که همراه با اعزام وگسیل گله های پاسداران و بسیجیان از سراسر ایران به سنندج مرکز استان کردستان بود تا وانمود شود که اینان جزو اهالی استان کردستان می باشند که به استقبال لوطی جماران سر و دست می شکنند که پس از 30 سال رهبر رژیم تروریستی آخوندی به استان کردستان سفر کرده است. آنهم استانی که از روز پس از انقلاب جواب خواست و مطالبات مردم این استان واحزاب و سازمان های سیاسی استان از سوی ارتش و پاسداران با شلیک گلوله های هوائی و زمینی با زندان و شکنجه و اعدام داده شد . از طرف دیگر در 3 دهه ی گذشته رشد روز افزون سرکوب و فقر و بیکاری سوغات دیگر برای مردم این استان بوده است . تازه این سفر لوطی جماران به این استان کردستان برای پیام دادن به آن طرف مرز وسرزنش کردن و کوبیدن منتقدان و رقبای پاسدار گماشته محمود احمدی نژاد ودولت نهم بود که چرا اینان ازدولت ساده زیست بودن دولت نهم انتقاد می کنند؟ بنابراین اکنون خیلی رندی و شیادی می خواهد که این سفر لوطی جماران به استان کردستان با شرایط سنگین حکومت نظامی تحمیل شده به مردم استان به خصوص شهر سنندج می تواند بمنزله ی اعلام همبستگی مردم کردستان و وحدت اهل تسسنن با حاکما ن عوامفریب و دین فروش باشد که ملای سرمقاله نویس همچون همتایش پاسدار یادداشت روز نویس در ورق پاره ی کیهان ادعایش را کرده است د و انفجار مسجد امیر المؤمنین در زاهدان را برای ضربه زدن به این همبستگی ووحدت ارزیابی و قالب نموده است .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه10 خرداد ماه سال 1388