نقد و بررسی " وضعيت کتاب خوانى (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 20 اردیبهشت ماه سال 1388
"وقتی که حرف اول و آخر را سانسور و سرکوب و خفقان و تفتیش عقاید در جامعه می زند مشخص است که کتبی که در ای فضا چاپ و منتشر می شوند علاقمند و مشتری ندارند"

بر خلاف ادعای مضک و کمدی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس کرده است و گفته که عدم علاقه به کتاب خوانی در رژیم تروریستی آخوندی این است که چون قیمت کتاب گران است و در جهان کتاب خوانی جزو رفتار لوکس محسوب می شود. البته باید افزود که ادعای کمدی و روبنائی که بدون پرداختن به علت و ریشه می باشد درست وارونه ی اثبات واقعیت تاریخی است که در اوایل مهره ماه سال57 اتفاق افتاد. زیرا که تا در آن زمان اعتصاب آموزش و پرورش شروع شد و دانش آموزان وارد عرصه اجتماعی و سپس سیاسی شدند. در ادامه رابطه میان دانش آموزان و دانشجویان و فعالان سیاسی در حرکت تظاهرات خیابانی بهم پیوند خورد . نه اینکه فضای فرهنگ اجتماعی بسیار سریع رشد کرد و دگر گون شد و تغییر نمود ، بلکه پارامتر های جدید ونو و مترقی برق آسا جایگزین مقولات و منش و رفتار های قبلی و کهنه در سراسر جامعه شد. آنگونه که ضریب روزنامه وکتاب خوانی با مشتاقان فراوان عجیب رشد تصاعدی یافت . طوریکه این شتاب و فزونی آگاهی انقلابی و اجتماعی گسترده ی نسل جوان در جامعه موجب شد تا که پس از انقلاب خمینی شیاد و حامیان شان از ترس و وحشت این رشد آگاهی نسل جوان تلاش برای مهارش کنند .

بنابراین به بهانه ی پاک سازی مدارس و آموزش و پرورش، طرح مهار رشد آگاهی وحفقان سازی در دستور کار قرار گرفت و کوشش برای گسترش ارتجاع و منحرف کردن اذهان با نا آگاهی با امور تربیتی و ضرب و شتم و بازداشت دانش آموزان فعال سیاسی در مدارس جایگزین آگاهی شد . در ادامه مشابه ی همین سیاست با انقلاب ضد فرهنگی در دانشگاه ها پیگیری شد . آنگاه جنگ ضدملی و ضد میهنی 8 ساله ی این وعراق مکمل این دو سیاست حذف نسل آگاه در صحنه و میدان داری بسیج و سپاه چماقداری و سانسور و تفتیش عقاید در جامعه شد.

لذا وقتی هدف و مسئولیت و مأموریت یک بعد نگری با نگرش علت دور زدن و به معلول پرداختن باشد . آنهم در شرایط که جای آزادی بیان و اندیشه و تفکر را سر ممیزگری و سانسور تفکر و اندیشه گرفته باشد که حرف اول و آخررا در رژیم تروریستی آخوندی در 30 سال گذشته زده است و اکنون غلیظ تر از گذشته این سیاست همچنان پیگیری و اجرا می شود . پس کاملاً قابل درک است که چرا میانگین کتاب خوانی در رژیم وترسیم فضا آنگونه شده است که بیش از 18 دقیقه در روز بیشتر نمی تواند باشد. زیرا که سیاه کردن اوراق سفید به نام کتاب که خواندن ندارد . برای اینکه در کتب خبر و اثری از نوآوری به جز قیچی تیز سانسور نیست که حضورفعاش در همه جا بطور عریان و عیان و مشهود است.

آنهم در شرایطی که 4 سال است که متحجران و خرافه پرستان و سانسور چیان و تیغ بر لب کشان خیابان ها و خراطی کنندگان اندیشه ها در دانشگا ه ها و مطبوعات و تیغ و چماق کشان علیه ی فعالان سیاسی اکنون حاکم شده اند و وزارت کشور در اختیار معاون مدیر مسئول ورق پاره ی حسین سربازجو حسین شریعتمداری می باشد که تبدیل به وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید و اندیشه ارشاد شده است که این پاسدار وزیر سایر قلمزنان این ورق پاره ی کیهان را نیز با خود به این وزارتخانه ی سانسور و ممیز گری برده است .

البته همین شیوه الگوی بر خورد با شبکه های ماواره ای و سایت های خبررسانی ووبلاگ نویسان فردی اینترنتی شده است . زیرا که ار تجاع هار حاکم آزادی بیان و اندیشه و تفکر و آگاهی را بر نمی تابد و آگاهی دشمنش می باشد . بنابراین با بهانه ی مبارزه با شبیخون فرهنگی بیگانه گذشته از نهادینه کردن سانسور و سرکوب در جامعه، دانشگاه ها نیز تبدیل به پادگان و گورستان شده است .

آری در چنین شرایطی وقتی که قصاب مطبوعات قاتل و بازجو وشکنجه گر خانم زهرا کاظمی سعید مرتضوی بیش از 80 مطبوعات را در یک شب به تیغ سانسور و توقیف و تعطیلی می کشاند و نشریات دانشجوئی نیز به چنین سرنوش شوم مشابهی دچار شده است . تا جائی که بر خی از وبلاگ نویسان بازداشت و شکنجه و جان می بازند . قرار است که محتوای کتبی که از زیر چاپ تیغ سانسور و ممیز گری وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد بیرون آورده و منتشر شود چه مضمون و محتوائی داشته باشد که مورد علاقه مخاطبان و کتاب خوانان باشد؟

درخاتمه اینکه جائیکه برای مهار آزادی بیان و اندیشه و حذف فعالان سیاسی و دگر اندیشان از صحنه که هدف انحصاری کردن قدرت و ایجاد خفقان و رعب و وحشت در جامعه است که پس از طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان در تهران که منجر به سقوط دولت موقت شد . پس از این حرکت، که خمینی شیاد انقلاب دوم بزرگتر از انقلاب اول نامید . طرح تهاجم انقلاب ضد فرهنگی در دانشگاه ها بود که طراحی شد ودر یک شبیخون و یورش سراسری دانشگا ه ها به خاک وخون کشیده و برای 3 سال تعطیل شدند . بدتر اینکه اکنون چند سال می باشد که طرح دوم انقلاب ضد فرهنگی در دانشگاه ها از طریق چماقداران بسیجی به نیت پادگانی و گورستانی و حوزوی کردن دانشگاه ها دبال شده است . بنابراین می بایست که در چنین شرایط و فضائی به قول طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس کتاب خوانی کالا و مقوله ی لوکس شده باشد . البته با تحلیل و تفسیر های حاشیه ای و تکمیلی مدل حوزوی و پاسداری و بازجوئی خراطی و جراطی کردن اندیشه مسئولیت فرهنگ سازی کتاب خوانی وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد می باشد.


هوشنگ - بهداد
یکشنبه 20 اردیبهشت ماه سال 1388