نقد و بررسی " 4 جنگ و يک انتخابات(يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه 31 ردیبهشت ماه سال 1388
اعتراف مافوق همه نیاز و برنامه ها مسئله امنیت ملی است. زیرا که رقیب پیروزی پاسدار احمدی نژاد را خطر تقویت بنیاد گرائی به دشمن نشان داده و تأکید کرده تأثیرات جهانی دارد"
سربازجو و پاسداران قلم بر دست یادداشت روز نویسان ورق پاره ی کیهان که هدف قلم زنی و تحلیل دادن شان مکمل ابزار سرکوب و مترادف و وارونه و هذیان گوئی می باشد که از طرف دیگر ادامه ی سناریو وپرونده سازی وکتمان حقیقت و تحریف گری است . البته پاک کردن صورت مسئله و فراموش کردن و نا دیده گرفتن واقعیات ملموس در جامعه بخشی دیگر از هدف است . چونکه به معلول ها به جای ریشه ها پرداختن و در بستر اهداف خاص حرکت و تعقیب کردن می باشد. برای همین است که سربازجو پاسدار قلم بر دست بدون آنکه بگوید که مگر خمینی شیاد جنگ خانمان برانداز 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق را نعمت الهی نگفت و تأکید نکرد که تا فتنه در عالم هست لاکن جنگ هم هست . یعنی اعتراف آشکار به گره خوردن سرنوشت نکب تبار رژیم تروریستی آخوندی به جنگ افروزی برای بقای ننگینش ننمود ؟ چونکه خمینی شیاد این فلسفه جنگ و جهل و جنون وخون را در صدور انقلاب یا ارتجاع و ترور و بنیاد گرائی به برون مرز تئوریزه و خلاصه کرد. آنگونه که تا کنون هم بسط و توسعه داده شده و هم از سوی جانشین و پیروانش سخت دنبال شده است .
عجیب و جالب است که اکنون پاسدار قلم بر دست یادداشت رروز نویس بدون آنکه به این واقعیت ماهیت جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی اشاره ای کند و یا به نقش بحران آفرینی وجنگ افروزی و ناامن سازی اش در خاور میانه اعتراف نماید . ولی در عوض بدون آنکه هیچگونه اشاره به همکاری با تجاز گران افغانستان و عراق نظامی شود. یا از چگونگی رابطه ی ارگان فاشیستی سپاه پاسداران با حزب الله لبنان و کمک رسانی مادی و تسلیحانی به آن در کنار حماس سخنی دراین مورد بگوید از 4 جنگ مهم در سال های اخیر در خاور میانه یاد کرده است که شامل اشغال افغانستان و عراق است که راه اندازی جنگ 33 روزه حزب الله لبنان و 22 روزه ی حماس با اسرائیل از سوی لوطی جماران و سپاه پاساران مدافع پروژه ی هسته ای طراحی و اجرا شد. حال که به وضوح اعتراف شده است برپائی که دو جنگ حزب الله لبنان و حماس با اسرائیل جنگ های مهم قرن اخیر می باشد .این ادعا را می بایست به حساب نقش محوری و کلیدی سپاه پاسداران ار زیابی کرد که از سوی دیگر نوعی سیاست فرافکنی و فرار به جلو وقدرت نمائی از موضع ضعف برای رژیم تروریستی آخوندی می باشد .
همینطور باز هم عجیب است که پاسدار قلم بر دست و یادداشت روز نویس شده ی ورق پاره ی کیهان باز هم بدون اشاره داشتن به نقش ناامن سازی وبی ثبات کردن خاور میانه ولی خواست و رمز بقای جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی را با سخنگوی تسخیری ملت ایران شدن اذعان کرده است و برای اینکه ثابت کند زمین گرد است و یادداشت ای روز بهر شیوه و شکل کمدی و مسخره و ادعاهای عجیب و غریب که شروع شود . می بایست در نهایت به رقیب دوم خردادی ختم شود. به خصوص که مسئله ی مهم رقابت نمایش خیمه شب بازی انتابت � انتصابات ریاست جمهوری دوره دهم هم مطرح است و جریان دارد . اما خطاب به رقیب دوم خردادی ها گفته شده است چگونه اینان در فضای حاکم جنگ افروزی در کشور به تسلیم شدگی و واداگی شان در برابر دشمن ادامه می دهند . بهر حال پاسدار یادداشت روز نویس نا خواسته ماهیت جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی را اینگونه به تصویر کشانده و ترسیم کرده است :
"ما ملت ایران در منطقه ای زندگی می کنیم که ناامنی، تهدید، بی ثبات سازی، جنگ افروزی و تهاجم حرف اول را در آن می زند. در چنین منطقه ای اگر هم جنگ طلب نباشی- که ملت و حاکمیت ایران نیست- باز هم باید برای صلح و امنیت جنگید. برای نجنگیدن و جنگ نداشتن باید جنگید. و برای نجنگیدن و متحمل هزینه های جنگ نشدن، باید روحیه سلحشوری و تهاجمی و مقتدرانه داشت. �. آنها که می گویند برای صلح و امنیت و آرامش باید از اقتدار و عزت و جدیت و استحکام در عرصه سیاست خارجی دست شست، یکبار پیش از این منطق خود را پیش چشم همه انظار محک زده اند. مشی نرم و منفعل و از موضع ضعف آنها نه تنها میلیتاریست های مهاجم را رام نساخت بلکه گستاخ تر و هارتر کرد تا آن جا که التماس مذاکره از سوی برخی از همین سیاستمداران منفعل، با برخورد نخوت بار طرف آمریکایی در آن سال ها مواجه شد. اما دیپلماسی پیشرو، مقتدرانه و تهاجمی امروز دولت ایران باعث شده همان طرف آمریکایی درخواست �مذاکره بزرگ� - بر سر مسائل مختلف خاورمیانه از عراق و افغانستان تا لبنان و فلسطین در کنار ماجرای هسته ای- را به ایران ارائه دهد."
" پاسدار قلم بر دست همون پاسدار احمدی نژاد چون چیزی برای گفتن وجود ندارد و صحبت از مطالبات مردم کردن نسبت به تبلیغات مشابه 4 سال پیش کردن یاد آور مثل تف و تاق و ریش است . بنابراین می بایست که شیوه ی بازجوئی ومتهم و محکوم کردن رقیب و از صحنه ی رقابت و همچنان برای حذف کردنش که هدف اصلی است دنبال شود. پس گشودن و کالبد شکافی کردن پرونده ی گذشته ی رقیب اساس کار پاسداران و بازجویان قلم بردست و یادداشت روز نویسان ورق پاره ی کیهان شده است . زیراکه مأموریت دارند بصورت دوباره خوانی پرونده و صدور فتوای بازجوئی جدید پرونده مرور شود تا که بتوان داستان اتهامی بیش از حد تکرار ونخ نما شده ی هسته ای با امتیاز ویژه به پاسدار گماشته احمدی نژاد ودولت نهم دادن و متقابلاً با متهم کردن رقیب اینگونه همراه با دفاع از پروژه ی هسته ای کردن به نمایش گذاشته شود:
"بر سر فناوری هسته ای، همان دولت هایی که می گفتند حق ندارید به فعالیت های ماقبل غنی سازی هم ادامه دهید چه رسد به فعالیت 50 سانتریفیوژ در حد تحقیقات دانشگاهی، امروز پیغام می دهند فعالیت نیمه صنعتی 7 هزار سانتریفیوژ شما را می پذیریم، شما هم توافق کنید که سانتریفیوژها را بیش از این توسعه ندهید. یک روز میلیتاریست ها با اشغال عراق و افغانستان- و با وجود این که از سرویس ویژه دولت اصلاح طلب وقت برای سرنگونی طالبان بهره گرفته بودند- ایران را در محور شرارت قرار می دادند و تهدید به حمله می کردند اما امروز همان رژیم میلیتاریست که فقط رونمای آن به اقتضای ضرورت ها و اضطرارها تفاوت کرده، منافقانه دعوت می کند که بیایید بنشینیم برای مشکلات حاد به ویژه در افغانستان و نیز عراق چاره اندیشی کنیم! در روزگار سابق، آمریکایی ها توانسته بودند ناامنی و بی ثباتی را نه فقط در عمق مرزهای ما بلکه در پایتخت (آشوب های تیرماه78) و در میان طیف هایی از مجلس و دولت رسوخ دهند. . درست در همان روزگار بود که طیفی از نفوذکردگان در حاکمیت جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام کردند مسائل خاورمیانه و فلسطین و لبنان و عراق و دیگر مسلمانان به ما چه. تا توانستند کوشیدند پشت جنبش های مقاومت را در اوج فشارها و تهدیدها و محاصره ها خالی کنند و در کنار آن، هرجا که شد به آمریکا و انگلیس سرویس دهند. و آنچه در نهایت این داد و ستد یکسویه برای ملت ایران ماند، بدهکاری و بی اعتباری و تهمت شنوی و تهدیدشدن بیشتر از سوی مستکبران بود که طمع کرده بودند بی ثباتی را به درون مرزهای ایران بکشانند"
در خاتمه اینکه پاسدار سربازجوی یادداشت روز نویس بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به وضعیت نا بسامان اقتصادی کنونی کند و از تورم و گرانی و فقر و بیکاری سخنی بگوید که چگونه دولت نهم به آن شتاب بخشیده ونفس مردم محروم وتهی دستان را گرفته است . یا اینکه از ضریب خفقان و ارعاب و وحشت در جامعه در کنار سانسور نهادینه ی شده مطبوعاتی و خبررسانی کلامی بگوید . یا اینکه پاسخ به انتقادات رقبا داده شود که پرسش کردند مبلغ صد ها میلیارد دلار در آمد نفتی در 4 سال گذشته کجا رفته و یا چگونه هزینه شده که نتیجه نا مطلوب و منفی در جامعه بر جای گذاشته است؟ در عوض برای برتر نشان دادن جایگاه پاسدار گماشته احمدی نژاد نسبت به رقبا و در دفاع از جنگ افروزی رژیم تروریستی آخوندی ضمن نقل قول کردن از روزنامه ی اسرائیلی که به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد نظر سنجی شده است که می تواند بهانه ی مناسبی برای پوشش عادی سازی تدارکات گسترده ی تقلبلات برای دو باره رئیس جمهور کردنش باشد همچنین از طرف دیگر بدون نام بردن ازمصطف تاج زاده ولی وی را به عنوان عنصر مشکوک نامیده است که چرا اخطار کرده است که انتخاب مجدد پاسدار احمدی نژاد می تواند بنیادگرائی وجنگ افروزی در خاور میانه را تقویت کند که تأثیرات جهانی در بر دارد. مهمتر اینکه این نظر را چراغ سبز و پالس های روشن برای دشمن تجاوز طب میلیتاریست آمریکائی دانسته و نتیجه گیری شدده است که این بحث امنیتی مافوق سایر بحث های مطرح می باشد. یعنی اینکه به جز مبارزه تمام عیار با رقیب دوم خردادی ها و تلاش برای رئیس جمهور کردن دوباره پاسدار احمدی نژاد و افزایش ضریب سرکوب و خفقان و شکنجه و اعدام هیچگونه طرح و خبر و انتظاری از برنامه های اقتصادی و رفاهی و... در کار نمی باشد و وجود ندارد.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 31 ردیبهشت ماه سال 1388
اعتراف مافوق همه نیاز و برنامه ها مسئله امنیت ملی است. زیرا که رقیب پیروزی پاسدار احمدی نژاد را خطر تقویت بنیاد گرائی به دشمن نشان داده و تأکید کرده تأثیرات جهانی دارد"
سربازجو و پاسداران قلم بر دست یادداشت روز نویسان ورق پاره ی کیهان که هدف قلم زنی و تحلیل دادن شان مکمل ابزار سرکوب و مترادف و وارونه و هذیان گوئی می باشد که از طرف دیگر ادامه ی سناریو وپرونده سازی وکتمان حقیقت و تحریف گری است . البته پاک کردن صورت مسئله و فراموش کردن و نا دیده گرفتن واقعیات ملموس در جامعه بخشی دیگر از هدف است . چونکه به معلول ها به جای ریشه ها پرداختن و در بستر اهداف خاص حرکت و تعقیب کردن می باشد. برای همین است که سربازجو پاسدار قلم بر دست بدون آنکه بگوید که مگر خمینی شیاد جنگ خانمان برانداز 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق را نعمت الهی نگفت و تأکید نکرد که تا فتنه در عالم هست لاکن جنگ هم هست . یعنی اعتراف آشکار به گره خوردن سرنوشت نکب تبار رژیم تروریستی آخوندی به جنگ افروزی برای بقای ننگینش ننمود ؟ چونکه خمینی شیاد این فلسفه جنگ و جهل و جنون وخون را در صدور انقلاب یا ارتجاع و ترور و بنیاد گرائی به برون مرز تئوریزه و خلاصه کرد. آنگونه که تا کنون هم بسط و توسعه داده شده و هم از سوی جانشین و پیروانش سخت دنبال شده است .
عجیب و جالب است که اکنون پاسدار قلم بر دست یادداشت رروز نویس بدون آنکه به این واقعیت ماهیت جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی اشاره ای کند و یا به نقش بحران آفرینی وجنگ افروزی و ناامن سازی اش در خاور میانه اعتراف نماید . ولی در عوض بدون آنکه هیچگونه اشاره به همکاری با تجاز گران افغانستان و عراق نظامی شود. یا از چگونگی رابطه ی ارگان فاشیستی سپاه پاسداران با حزب الله لبنان و کمک رسانی مادی و تسلیحانی به آن در کنار حماس سخنی دراین مورد بگوید از 4 جنگ مهم در سال های اخیر در خاور میانه یاد کرده است که شامل اشغال افغانستان و عراق است که راه اندازی جنگ 33 روزه حزب الله لبنان و 22 روزه ی حماس با اسرائیل از سوی لوطی جماران و سپاه پاساران مدافع پروژه ی هسته ای طراحی و اجرا شد. حال که به وضوح اعتراف شده است برپائی که دو جنگ حزب الله لبنان و حماس با اسرائیل جنگ های مهم قرن اخیر می باشد .این ادعا را می بایست به حساب نقش محوری و کلیدی سپاه پاسداران ار زیابی کرد که از سوی دیگر نوعی سیاست فرافکنی و فرار به جلو وقدرت نمائی از موضع ضعف برای رژیم تروریستی آخوندی می باشد .
همینطور باز هم عجیب است که پاسدار قلم بر دست و یادداشت روز نویس شده ی ورق پاره ی کیهان باز هم بدون اشاره داشتن به نقش ناامن سازی وبی ثبات کردن خاور میانه ولی خواست و رمز بقای جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی را با سخنگوی تسخیری ملت ایران شدن اذعان کرده است و برای اینکه ثابت کند زمین گرد است و یادداشت ای روز بهر شیوه و شکل کمدی و مسخره و ادعاهای عجیب و غریب که شروع شود . می بایست در نهایت به رقیب دوم خردادی ختم شود. به خصوص که مسئله ی مهم رقابت نمایش خیمه شب بازی انتابت � انتصابات ریاست جمهوری دوره دهم هم مطرح است و جریان دارد . اما خطاب به رقیب دوم خردادی ها گفته شده است چگونه اینان در فضای حاکم جنگ افروزی در کشور به تسلیم شدگی و واداگی شان در برابر دشمن ادامه می دهند . بهر حال پاسدار یادداشت روز نویس نا خواسته ماهیت جنگ افروز بودن رژیم تروریستی آخوندی را اینگونه به تصویر کشانده و ترسیم کرده است :
"ما ملت ایران در منطقه ای زندگی می کنیم که ناامنی، تهدید، بی ثبات سازی، جنگ افروزی و تهاجم حرف اول را در آن می زند. در چنین منطقه ای اگر هم جنگ طلب نباشی- که ملت و حاکمیت ایران نیست- باز هم باید برای صلح و امنیت جنگید. برای نجنگیدن و جنگ نداشتن باید جنگید. و برای نجنگیدن و متحمل هزینه های جنگ نشدن، باید روحیه سلحشوری و تهاجمی و مقتدرانه داشت. �. آنها که می گویند برای صلح و امنیت و آرامش باید از اقتدار و عزت و جدیت و استحکام در عرصه سیاست خارجی دست شست، یکبار پیش از این منطق خود را پیش چشم همه انظار محک زده اند. مشی نرم و منفعل و از موضع ضعف آنها نه تنها میلیتاریست های مهاجم را رام نساخت بلکه گستاخ تر و هارتر کرد تا آن جا که التماس مذاکره از سوی برخی از همین سیاستمداران منفعل، با برخورد نخوت بار طرف آمریکایی در آن سال ها مواجه شد. اما دیپلماسی پیشرو، مقتدرانه و تهاجمی امروز دولت ایران باعث شده همان طرف آمریکایی درخواست �مذاکره بزرگ� - بر سر مسائل مختلف خاورمیانه از عراق و افغانستان تا لبنان و فلسطین در کنار ماجرای هسته ای- را به ایران ارائه دهد."
" پاسدار قلم بر دست همون پاسدار احمدی نژاد چون چیزی برای گفتن وجود ندارد و صحبت از مطالبات مردم کردن نسبت به تبلیغات مشابه 4 سال پیش کردن یاد آور مثل تف و تاق و ریش است . بنابراین می بایست که شیوه ی بازجوئی ومتهم و محکوم کردن رقیب و از صحنه ی رقابت و همچنان برای حذف کردنش که هدف اصلی است دنبال شود. پس گشودن و کالبد شکافی کردن پرونده ی گذشته ی رقیب اساس کار پاسداران و بازجویان قلم بردست و یادداشت روز نویسان ورق پاره ی کیهان شده است . زیراکه مأموریت دارند بصورت دوباره خوانی پرونده و صدور فتوای بازجوئی جدید پرونده مرور شود تا که بتوان داستان اتهامی بیش از حد تکرار ونخ نما شده ی هسته ای با امتیاز ویژه به پاسدار گماشته احمدی نژاد ودولت نهم دادن و متقابلاً با متهم کردن رقیب اینگونه همراه با دفاع از پروژه ی هسته ای کردن به نمایش گذاشته شود:
"بر سر فناوری هسته ای، همان دولت هایی که می گفتند حق ندارید به فعالیت های ماقبل غنی سازی هم ادامه دهید چه رسد به فعالیت 50 سانتریفیوژ در حد تحقیقات دانشگاهی، امروز پیغام می دهند فعالیت نیمه صنعتی 7 هزار سانتریفیوژ شما را می پذیریم، شما هم توافق کنید که سانتریفیوژها را بیش از این توسعه ندهید. یک روز میلیتاریست ها با اشغال عراق و افغانستان- و با وجود این که از سرویس ویژه دولت اصلاح طلب وقت برای سرنگونی طالبان بهره گرفته بودند- ایران را در محور شرارت قرار می دادند و تهدید به حمله می کردند اما امروز همان رژیم میلیتاریست که فقط رونمای آن به اقتضای ضرورت ها و اضطرارها تفاوت کرده، منافقانه دعوت می کند که بیایید بنشینیم برای مشکلات حاد به ویژه در افغانستان و نیز عراق چاره اندیشی کنیم! در روزگار سابق، آمریکایی ها توانسته بودند ناامنی و بی ثباتی را نه فقط در عمق مرزهای ما بلکه در پایتخت (آشوب های تیرماه78) و در میان طیف هایی از مجلس و دولت رسوخ دهند. . درست در همان روزگار بود که طیفی از نفوذکردگان در حاکمیت جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام کردند مسائل خاورمیانه و فلسطین و لبنان و عراق و دیگر مسلمانان به ما چه. تا توانستند کوشیدند پشت جنبش های مقاومت را در اوج فشارها و تهدیدها و محاصره ها خالی کنند و در کنار آن، هرجا که شد به آمریکا و انگلیس سرویس دهند. و آنچه در نهایت این داد و ستد یکسویه برای ملت ایران ماند، بدهکاری و بی اعتباری و تهمت شنوی و تهدیدشدن بیشتر از سوی مستکبران بود که طمع کرده بودند بی ثباتی را به درون مرزهای ایران بکشانند"
در خاتمه اینکه پاسدار سربازجوی یادداشت روز نویس بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به وضعیت نا بسامان اقتصادی کنونی کند و از تورم و گرانی و فقر و بیکاری سخنی بگوید که چگونه دولت نهم به آن شتاب بخشیده ونفس مردم محروم وتهی دستان را گرفته است . یا اینکه از ضریب خفقان و ارعاب و وحشت در جامعه در کنار سانسور نهادینه ی شده مطبوعاتی و خبررسانی کلامی بگوید . یا اینکه پاسخ به انتقادات رقبا داده شود که پرسش کردند مبلغ صد ها میلیارد دلار در آمد نفتی در 4 سال گذشته کجا رفته و یا چگونه هزینه شده که نتیجه نا مطلوب و منفی در جامعه بر جای گذاشته است؟ در عوض برای برتر نشان دادن جایگاه پاسدار گماشته احمدی نژاد نسبت به رقبا و در دفاع از جنگ افروزی رژیم تروریستی آخوندی ضمن نقل قول کردن از روزنامه ی اسرائیلی که به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد نظر سنجی شده است که می تواند بهانه ی مناسبی برای پوشش عادی سازی تدارکات گسترده ی تقلبلات برای دو باره رئیس جمهور کردنش باشد همچنین از طرف دیگر بدون نام بردن ازمصطف تاج زاده ولی وی را به عنوان عنصر مشکوک نامیده است که چرا اخطار کرده است که انتخاب مجدد پاسدار احمدی نژاد می تواند بنیادگرائی وجنگ افروزی در خاور میانه را تقویت کند که تأثیرات جهانی در بر دارد. مهمتر اینکه این نظر را چراغ سبز و پالس های روشن برای دشمن تجاوز طب میلیتاریست آمریکائی دانسته و نتیجه گیری شدده است که این بحث امنیتی مافوق سایر بحث های مطرح می باشد. یعنی اینکه به جز مبارزه تمام عیار با رقیب دوم خردادی ها و تلاش برای رئیس جمهور کردن دوباره پاسدار احمدی نژاد و افزایش ضریب سرکوب و خفقان و شکنجه و اعدام هیچگونه طرح و خبر و انتظاری از برنامه های اقتصادی و رفاهی و... در کار نمی باشد و وجود ندارد.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 31 ردیبهشت ماه سال 1388