"پاسخ پاسدار شریعتمداری به نامه ی افشاگرانه ی شیخ مهدی کروبی از موضع تهدید و اتهام و بازجوئی "
سر باز جوپاسدار حسین شریعتمداری که بقول معروف نکاشته درو می کند. یا اینکه گفته می شود کور از خدا چه می خواهد دو چشم بینا . یا مگر جزاین است که سر بازجویان تقاضای بیشتر قربانی در زنجیر برای بازجوئی کردن طلب می کنند؟ بنابراین اکنون سر بازجو حسین شریعتمداری ذوق کنان از گرده ی خر افتاده و گردو جسته و مشغول شکستن آن با دمش می باشد . زیرا که در آستانه ی بر گزاری نماش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات و تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم که نیاز شدید به چنین طعمه ی تبلیغاتی درون جبهه ی رقیب دوم خردادی ها می باشد بهانه ی لازم بدست آورده است تا از موضع 30 سال تجربه ی بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و پرونده و سناریو وتواب سازی یک کیفر خواست دبش و مبسوط علیه ی شیخ مهدی کروبی تنظیم کند که چرا نا پر هیزی نموده و پایش را از گلیم خودش بیشتر دراز کرده است؟ همینطور اخطاری برای دیگر دوم خردای های منتقد داده باشد تا که مرتکب چنین خطا و نا پرهیزی مشابه شیخ مهدی کروبی نشوند.
پس اکنون این سربازجوی شریعتمداری شیخ مهدی کروبی را مورد خطاب و عتاب و سرزنش خود قرار داده است که چرا فحش نامه برای وی تنظیم کرده است و مدعی شده کهچرا آن را با زد و بند در تیتر اول روزنامه ی خود و مطبوعات زنجیره ای مدعی اصلاح طلبان و سایت های ضد انقلاب برون مرز گذاشت؟ و ادامه داده که چرا این شیخ پایش را بر توی کفش سربازجو حسین شریعتمداری کرده و باکپی برداری کردن تقلید کور کورانه نموده و فحش نامه برایش تهیه و تنظیم کرده است ؟ یعنی بهش تفهیم کرده است که مگر این شیخ نمی داند این روش تنظیم فحش نامه انحصاری با ثبت امتیاز حق ویژه می باشد و الگو وکپی برداری نسخه ی مشابه بدون مجوز ممنوع است و متخلف جریمه و مجازات می شود که چون شیخ مهدی کروبی مرتکب این خطا شده پس مستحق مجازات شدن و گوشمالی دادن می باشد.
سربازجو حسین شریعتمداری در دنباله ی کیفرخاست تنظیمی خودعلیه ی شیخ مهدی کروبی گفته است پس از اینکه تیتر صحفه اول روزنامه اعتمادملی به نقل از شیخ مهدی کروبی بازتاب داده شد که وی اخطار کرده است اعدام کودکان را متوقف کنید. از سوی دیگربا وجود اینکه رئیس دکوری و انتصابی دانه درشت کلان دزد آخوند شاهرودی عراقی دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائی پیرامون اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی بی گناه گفته بود که دست نگهدارید. البته با اینکه اعضای خانواده ی مقتول هم ابراز ضایت کرده بودند . ولی برای توی دهان هر دوشیخ منتقد قربانی متهم اعدام شد . ولی درروز تعطیل خود سرهای عضو و وابسته به قتل های زنجیره ای در این دستگاه قضائی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض در رشت بدون حضور وکیل مدافع و اعضای خانواده ی مقتول دل آرا دارابی را اعدام کردند که زمان ارتکاب جرم و بازداشت وی 17 ساله بود .
یعنی همان تأکید توقف اعدام کودکان که شیخ مهدی کروبی کرده بود ثابت شد . زیرا که اکنون پس از 6 سال زندان این قربانی 23 ساله اعدام شد که حسین شریعتمداری سربازجو این تأکید را بر نیافته وکف بر دهان آورده بر افروخته شد و با گفتمان لودگی و تمسخر و بازجوئی شیخ مهدی کروبی ر ا به بی سوادی متهم کرد. اکنون نیز منکر اعدام کودکان در رژیم فاشیستی مذهبی شده است و مجدداً با شیوه ی بازجوئی و پرونده سازی کردن کروبی را متهم و تهدید به همسوئی اتهام کودک کشی اسرائیل در ایران کرده است.
همچنین سرباز جو پاسدارحسین شریعتمداری در دنباله با شیوه ی چوب و پیاز با شیخ مهدی کروبی بر خورد کرده است و گفته مگر عذر خواهی به خاطر ادعای سخیف کودک کشی در ایران در روزنامه ی اعتماد ملی خود نکردید؟ سپس طلبکارانه مدعی شده گناه ورق پاره ی کیهان پرونده و سناریو ساز اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی این است که با طنز گفت و شنودی لمپنی بی سوادخواندن به شما اخطارداده شد که مواظب باشید دیگرا ز اینگونه خطا ها مرتکب نشوید. در دنباله بیشتر طلبکاری کرده و بازهم از موضع بازجوئی مدعی شده است که به بحث فقهی شما اعتراض نشده ، بلکه به ادعای اسرائیل پسند توقف اعدام کودکان شما اعتراض شد.
البته سربازجوحسین شریعتمداری توضیح نداده است که شیخی که متهم به بی سوادی شده چگونه می تواند بحث فقهی کند که مورد اعتراض یک سربازجوی حرفه ای واقع نشود؟! عجیب تر اینکه با کمال وقاحت و پرروئی صورت مسئله پاک کردن و طفره رفتن خودش را به شیخ مهدی کروبی نسبت داده است و بازهم با شکسته نفسی بازجو گرایانه پذیرفته که دانش فقهی ندارد تا با این نان قرض دادن بتواند چماق تمسخر آمیز بر سر شیخ مهدی کروبی بکوبد و چنین بگوید:
" مگر دانش فقهی جنابعالی در حد و اندازه ای است که ادعا کرده اید؟! و افزوده طوری نوشته اید که انگار همه فقهای بزرگ قلم ها را زمین نهاده و دفتر و کتاب ها را کنار گذاشته اند تا نظر فقهی حضرتعالی را بشنوند؟!"
سربازجو حسین شریعتمداری در بخشی دیگر از کیفر خواست تنظیم شده علیه ی شیخ مهدی کروبی با شیوه ی ماهی نمی خواهد ولی دمش را می چسبد. هم بازجو بودن خود را رد کرده است . هم اینکه اعتراف کرده که بس تأسف خورده است که چرا افتخار باز جو بودن را نداشته است؟ یعنی افتخارشکنجه گر و آدمکش بودن را این چنین اعتراف کرده که نداشته و از ثواب آن بی بهره مانده است :
"- در فحش نامه کذایی به سوابق خود اشاره کرده و به آن بالیده اید که ضمن تقدیر و تحسین به خاطر اینهمه شکسته نفسی و تواضع!! نظر جنابعالی را به فرمایش تعیین کننده حضرت امام(ره) جلب می کنم که می فرمودند �میزان حال فعلی افراد است� . بنابراین بهتر است برای ارزیابی �حال فعلی� افراد، معیارهای بنیادین امام راحل(ره) را ملاک قضاوت قرار دهیم به یقین می پذیرید که �دو صد گفته چون نیم کردار نیست�! هست؟!اینجانب را به زعم خود ملامت کرده اید که بازجو بوده ام. بنده هیچگاه بازجو نبوده ام ولی بارها ابراز تاسف کرده و می کنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوری اسلامی ایران که متعلق به حضرت صاحب الزمان(عج) است در نامه اعمال من ثبت نشده است و خدا را شکر می کنم که به لطف او مانند کسانی نیستم که برای کسب قدرت همراه بادهای سیاسی به این سو و آن سو کشیده می شوند و مثلاً در زمان حضرت امام(ره)، گروهک نهضت آزادی را غیرقانونی می دانند و بعدها با همین افراد که به قول امام راحل(ره) آمریکایی هستند، پالوده می خورند و یا یک روز از خط امام دم می زنند و روز دیگر با کسانی که به آن بزرگوار اهانت کرده اند، ائتلاف می کنند! و یا یک روز با حضرت امام(ره) علیه دزدان بیت المال همصدا می شوند و روز دیگر از یک مفسد اقتصادی پولهای کلان می گیرند و... بگذریم که گفتنی در این باره بسیار است و قلم در نیام به صلاح نزدیکتر."
آنگاه سربازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر با اتکا به 30 سال تجربه و تخصص بازجوئی و جمع آوری اطلاعات و پرونده و سناریو سازی که دارد در بند و قسمتی دیگر ازکیفرخواست خود علیه ی شیخ مهدی کروبی وی را متهم به همکاری با جرثومه های فساد کرد و با دسته گل بی لام بی خود دادن شاکر از عملکردخودش شده است و خطاب به شیخ مهدی کروبی پیرامون سابقه ی فعالیت و مبارزه با جرثومه های فساد در ورق پاره ی کیهان که وضعیت کنونی جریان حاکم دستأوردش می باشد . همچنین محورفعالیت در جاسوسی و تواب سازی در زندان زمان شاه نیز چنین گفته وبه آن افتخار کرده است:
"جناب کروبی! کیهان خدای سبحان را شاکر است که به لطف و عنایت او علیه این جرثومه های فساد و تباهی قلم زده است و از جنابعالی که لباس مقدس روحانیت را بر تن دارید تعجب می کند چرا مقابله کیهان با این جریانات منحرف و ضد خدا و اسلام را جرم می دانید؟! و این سوأل جدی مطرح است که چرا حضرتعالی با این جرثومه های فساد و تباهی ائتلاف سیاسی داشته و در مقابل اهانت های صریح - و نه پنهان و مخفی- آنان مهر سکوت بر لب زده و می زنید؟! بدیهی است که نمی توانید لاطائلات مکتوب این عده در جبهه سیاسی وابسته به خود را انکار کنید، چرا که تماماً آشکار و علنی بوده است. و صد البته نمی توانید سکوت خود در برابر این اهانت ها را توجیه بفرمائید! حالا قضاوت بفرمائید شما قابل ملامت هستید که با این جماعت همراه بوده اید یا کیهان که علیه آنها قلم زده است؟! آیا شما حامی روحانیت و فقاهت و مراجع بوده اید؟ یا کسی که با این جرثومه های فاسد در افتاده است؟! جنابعالی به کلام حضرت امیر(ع) در ماجرای کشیدن خلخال از پای دختر یهودی استناد کرده و نتیجه گرفته اید اگر کسی در مقابل اهانت به فلان و فلان بمیرد بر او ملامتی نیست که باید عرض کنم نظرتان درباره کسی که از قصه پرغصه سکوت یک روحانی در مقابل اهانت به رسول خدا(ص) بمیرد چیست؟!دراین باره لازم است عرض کنم، برخی از افراد یاد شده در حزب و گروه شما بوده اند و اما اینجانب به گواهی پرونده ام هرگز عضو گروهی نبوده و از نوجوانی مقلد حضرت امام(ره) بوده ام. شما می توانید از برخی دوستان خود نظیر آقای سرحدی زاده، کاظم بجنوردی، و سایر زندانیان سیاسی (10 سال تا ابد) بپرسید که چه کسانی جمع زندانیان مسلمان را از جمع منافقین جدا کردند و چه کسانی از طریق ملاقاتی ها و پیام به بیرون زندان با حضرت امام(ره) و یا نمایندگان ایشان تماس گرفته و از ایشان راهنمایی می خواستند و چه کسانی... بگذریم."
در نگاهی دیگر اما سربازجو حسین شریعتمداری شارلاتان و قسم حضرت عباس خورده که هرگز حرف راست نزند. در پاسخ به سئوال دیگر شیخ مهدی کروبی ، البته با وجود اینکه فوقاً اعتراف کرد که افتخار بازجوئی و بردن ثواب شکنجه گری و اعتراف گیری و پرونده سازی برای اعدام قربانیان در بند سیاهچال های رژیم تروریستی آخوندی را نداشته است . در این بخش ناشیانه گری کرده و لوداده است که چگونه احسان طبری را با پوشش مصاحبه بازجوئی مسلمان کرده بود ودر ادامه کروبی را مته مبه همکاری رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب کرده است و افزوده که دیگران این فحش نامه را برایش این چنین تنظیم کرده اند:
"پرسیده اید که آیا بنده تاکنون ملاقاتی با حضرت امام(ره) داشته ام؟ برای مزید اطلاع جنابعالی باید بگویم؛ آری، بارها توفیق زیارت آن بزرگوار را داشته ام و از جمله، بعد از دستگیری اعضای حزب توده با واسطه شهید محلاتی که در آن زمان نماینده حضرت امام(ره) در سپاه بودند برای مباحثه با احسان طبری درباره مارکسیسم و نقد آن مأموریت یافتم و بعد از بازگشت مرحوم احسان طبری به اسلام- که نتیجه مستقیم مراجعه وی به شخصیت عظیم حضرت امام(ره) و آثار استاد شهید مطهری بود- مورد لطف حضرت امام(ره) نیز قرار گرفتم. شهید محلاتی به ظاهر در میان ما نیست ولی اسناد آن که موجود است. بپرسید و یا به سخنرانی شهید محلاتی در اجتماع پرسنل سپاه پاسداران انقلاب شیراز مراجعه بفرمائید و موارد دیگری که اطلاع از آن برای جنابعالی به آسانی امکانپذیر است.اگرچه هنوز گفتنی های مستند دیگری باقی است اما فقط به یکی دیگر از اصلی ترین گفتنی ها که جان کلام نیز هست اشاره می شود.به فحش نامه ای که دیگران برایتان نوشته و جنابعالی امضاء فرموده اید یک نگاه دیگر بیندازید. ملاحظه فرمودید؟! حالا خودتان قضاوت کنید که مخاطب این فحش نامه کیهان است یا در آن، برخی از ضدانقلابیون به بهانه کیهان، بغض ها و کینه های فروخورده خود از امام(ره) و انقلاب را خالی کرده اند؟! اگر کسانی که فحش نامه را برایتان نوشته اند فقط به کیهان فحش داده بودند، هرگز پاسخی نمی دادیم، ولی....راستی آقای کروبی! نگاهی هم به سایت های ضدانقلاب بیندازید و پیچ رادیوهای بیگانه را بپیچانید، برای شما چه هورایی می کشند و به خاطر فحش نامه کذایی چه تشویق و تقدیری است که پشت سرهم نثارتان می کنند!...یادتان هست که امام(ره) می فرمودند هر وقت دیدید دشمنان اسلام از مواضع و عملکرد شما حمایت می کنند در کار خود شک کنید؟"
در خاتمه اینکه تصور کنید زمانی که دو مهره ی حامی و سینه چاک و مدافع رژیم تروریستی آخوندی این چنین رو در روی هم قرار گرفته اند که پرونده ی سیاه هر یک را رو کرده و پته ی هم دیگر را برروی آب ریخته اند که صد البته این کار نامه ی ننگین جدا از ماهیت و عملکرد 30 ساله ی رژیم ضد بشری و نا مشروع آخوندی نمی باشد . نباید در فکر فرو رفت و اندیشه کرد که درسیاه چال های رژیم تروریستی آخوندی چگونه با آزادیخواهان و دگر اندیشان و مخالفان و منتقدان بر خورده شده است؟ یعنی اینکه حال که سرباز جو حسین شریعتمداری که اعتراف کرده ایکاش آرزوی افتخار باز جو بود ن را با خود به گور نبرد تا که از ثواب اخروی آن محروم نشود. با احسان طبری کادر حزب توده وحامی رژیم تروریستی آخوندی چگونه بقول خودش در زندان مصاحبه کرده بود که توانست وی که تئوریسین مارکسیست و حزب توده بود را مسلمان کند؟ ضمن اینکه خود لوطی جماران چه عنصر وحشی و درنده خوئی می باشد که نماینده ی ویژه اش در ورق پاره ی کیهان حیوان درنده خوی مبتلا به مرض مزمن شکنجه گری و بیماری روانی در مان ناپذیر دروغگوئی و دو روئی ووارونه گوئی و کتمان کننده ی حقایق می باشد؟ بالاخره اینکه پس از 30 سال تجربه از عملکرد ژیم تروریستی و بربر منش و تاریک اندیش آخوندی که در دسترس می باشد. اکنون که دامنه جنگ قدرت و ثروت به آن مرحله ای رسیده است که شاهد تیغ کشی یک شیخ و یک سربازجو با همدیگر می باشیم . چگونه این رژیم می تواند در خدمت مردم ایران و مطالبات شان باشد؟ در نهایت اینکه آیا نمی بایست حضور در نمایش خیمه شب بازی انتخابات و انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم راتحریم کرد که تدارک گسترده آرای تقلباتی برایش تهیه دیده شده است؟ همچنین در مقابل آیا نمی بایست که تلاش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا هرچه زود تر به اینگونه نمایش و بازی های هنری حوزوی رو حوضی و بازجوئی زندان اوینی پایان داده شود؟
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 13 اردیبهشت ماه سال 1388
سر باز جوپاسدار حسین شریعتمداری که بقول معروف نکاشته درو می کند. یا اینکه گفته می شود کور از خدا چه می خواهد دو چشم بینا . یا مگر جزاین است که سر بازجویان تقاضای بیشتر قربانی در زنجیر برای بازجوئی کردن طلب می کنند؟ بنابراین اکنون سر بازجو حسین شریعتمداری ذوق کنان از گرده ی خر افتاده و گردو جسته و مشغول شکستن آن با دمش می باشد . زیرا که در آستانه ی بر گزاری نماش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات و تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم که نیاز شدید به چنین طعمه ی تبلیغاتی درون جبهه ی رقیب دوم خردادی ها می باشد بهانه ی لازم بدست آورده است تا از موضع 30 سال تجربه ی بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و پرونده و سناریو وتواب سازی یک کیفر خواست دبش و مبسوط علیه ی شیخ مهدی کروبی تنظیم کند که چرا نا پر هیزی نموده و پایش را از گلیم خودش بیشتر دراز کرده است؟ همینطور اخطاری برای دیگر دوم خردای های منتقد داده باشد تا که مرتکب چنین خطا و نا پرهیزی مشابه شیخ مهدی کروبی نشوند.
پس اکنون این سربازجوی شریعتمداری شیخ مهدی کروبی را مورد خطاب و عتاب و سرزنش خود قرار داده است که چرا فحش نامه برای وی تنظیم کرده است و مدعی شده کهچرا آن را با زد و بند در تیتر اول روزنامه ی خود و مطبوعات زنجیره ای مدعی اصلاح طلبان و سایت های ضد انقلاب برون مرز گذاشت؟ و ادامه داده که چرا این شیخ پایش را بر توی کفش سربازجو حسین شریعتمداری کرده و باکپی برداری کردن تقلید کور کورانه نموده و فحش نامه برایش تهیه و تنظیم کرده است ؟ یعنی بهش تفهیم کرده است که مگر این شیخ نمی داند این روش تنظیم فحش نامه انحصاری با ثبت امتیاز حق ویژه می باشد و الگو وکپی برداری نسخه ی مشابه بدون مجوز ممنوع است و متخلف جریمه و مجازات می شود که چون شیخ مهدی کروبی مرتکب این خطا شده پس مستحق مجازات شدن و گوشمالی دادن می باشد.
سربازجو حسین شریعتمداری در دنباله ی کیفرخاست تنظیمی خودعلیه ی شیخ مهدی کروبی گفته است پس از اینکه تیتر صحفه اول روزنامه اعتمادملی به نقل از شیخ مهدی کروبی بازتاب داده شد که وی اخطار کرده است اعدام کودکان را متوقف کنید. از سوی دیگربا وجود اینکه رئیس دکوری و انتصابی دانه درشت کلان دزد آخوند شاهرودی عراقی دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائی پیرامون اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی بی گناه گفته بود که دست نگهدارید. البته با اینکه اعضای خانواده ی مقتول هم ابراز ضایت کرده بودند . ولی برای توی دهان هر دوشیخ منتقد قربانی متهم اعدام شد . ولی درروز تعطیل خود سرهای عضو و وابسته به قتل های زنجیره ای در این دستگاه قضائی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض در رشت بدون حضور وکیل مدافع و اعضای خانواده ی مقتول دل آرا دارابی را اعدام کردند که زمان ارتکاب جرم و بازداشت وی 17 ساله بود .
یعنی همان تأکید توقف اعدام کودکان که شیخ مهدی کروبی کرده بود ثابت شد . زیرا که اکنون پس از 6 سال زندان این قربانی 23 ساله اعدام شد که حسین شریعتمداری سربازجو این تأکید را بر نیافته وکف بر دهان آورده بر افروخته شد و با گفتمان لودگی و تمسخر و بازجوئی شیخ مهدی کروبی ر ا به بی سوادی متهم کرد. اکنون نیز منکر اعدام کودکان در رژیم فاشیستی مذهبی شده است و مجدداً با شیوه ی بازجوئی و پرونده سازی کردن کروبی را متهم و تهدید به همسوئی اتهام کودک کشی اسرائیل در ایران کرده است.
همچنین سرباز جو پاسدارحسین شریعتمداری در دنباله با شیوه ی چوب و پیاز با شیخ مهدی کروبی بر خورد کرده است و گفته مگر عذر خواهی به خاطر ادعای سخیف کودک کشی در ایران در روزنامه ی اعتماد ملی خود نکردید؟ سپس طلبکارانه مدعی شده گناه ورق پاره ی کیهان پرونده و سناریو ساز اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی این است که با طنز گفت و شنودی لمپنی بی سوادخواندن به شما اخطارداده شد که مواظب باشید دیگرا ز اینگونه خطا ها مرتکب نشوید. در دنباله بیشتر طلبکاری کرده و بازهم از موضع بازجوئی مدعی شده است که به بحث فقهی شما اعتراض نشده ، بلکه به ادعای اسرائیل پسند توقف اعدام کودکان شما اعتراض شد.
البته سربازجوحسین شریعتمداری توضیح نداده است که شیخی که متهم به بی سوادی شده چگونه می تواند بحث فقهی کند که مورد اعتراض یک سربازجوی حرفه ای واقع نشود؟! عجیب تر اینکه با کمال وقاحت و پرروئی صورت مسئله پاک کردن و طفره رفتن خودش را به شیخ مهدی کروبی نسبت داده است و بازهم با شکسته نفسی بازجو گرایانه پذیرفته که دانش فقهی ندارد تا با این نان قرض دادن بتواند چماق تمسخر آمیز بر سر شیخ مهدی کروبی بکوبد و چنین بگوید:
" مگر دانش فقهی جنابعالی در حد و اندازه ای است که ادعا کرده اید؟! و افزوده طوری نوشته اید که انگار همه فقهای بزرگ قلم ها را زمین نهاده و دفتر و کتاب ها را کنار گذاشته اند تا نظر فقهی حضرتعالی را بشنوند؟!"
سربازجو حسین شریعتمداری در بخشی دیگر از کیفر خواست تنظیم شده علیه ی شیخ مهدی کروبی با شیوه ی ماهی نمی خواهد ولی دمش را می چسبد. هم بازجو بودن خود را رد کرده است . هم اینکه اعتراف کرده که بس تأسف خورده است که چرا افتخار باز جو بودن را نداشته است؟ یعنی افتخارشکنجه گر و آدمکش بودن را این چنین اعتراف کرده که نداشته و از ثواب آن بی بهره مانده است :
"- در فحش نامه کذایی به سوابق خود اشاره کرده و به آن بالیده اید که ضمن تقدیر و تحسین به خاطر اینهمه شکسته نفسی و تواضع!! نظر جنابعالی را به فرمایش تعیین کننده حضرت امام(ره) جلب می کنم که می فرمودند �میزان حال فعلی افراد است� . بنابراین بهتر است برای ارزیابی �حال فعلی� افراد، معیارهای بنیادین امام راحل(ره) را ملاک قضاوت قرار دهیم به یقین می پذیرید که �دو صد گفته چون نیم کردار نیست�! هست؟!اینجانب را به زعم خود ملامت کرده اید که بازجو بوده ام. بنده هیچگاه بازجو نبوده ام ولی بارها ابراز تاسف کرده و می کنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوری اسلامی ایران که متعلق به حضرت صاحب الزمان(عج) است در نامه اعمال من ثبت نشده است و خدا را شکر می کنم که به لطف او مانند کسانی نیستم که برای کسب قدرت همراه بادهای سیاسی به این سو و آن سو کشیده می شوند و مثلاً در زمان حضرت امام(ره)، گروهک نهضت آزادی را غیرقانونی می دانند و بعدها با همین افراد که به قول امام راحل(ره) آمریکایی هستند، پالوده می خورند و یا یک روز از خط امام دم می زنند و روز دیگر با کسانی که به آن بزرگوار اهانت کرده اند، ائتلاف می کنند! و یا یک روز با حضرت امام(ره) علیه دزدان بیت المال همصدا می شوند و روز دیگر از یک مفسد اقتصادی پولهای کلان می گیرند و... بگذریم که گفتنی در این باره بسیار است و قلم در نیام به صلاح نزدیکتر."
آنگاه سربازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر با اتکا به 30 سال تجربه و تخصص بازجوئی و جمع آوری اطلاعات و پرونده و سناریو سازی که دارد در بند و قسمتی دیگر ازکیفرخواست خود علیه ی شیخ مهدی کروبی وی را متهم به همکاری با جرثومه های فساد کرد و با دسته گل بی لام بی خود دادن شاکر از عملکردخودش شده است و خطاب به شیخ مهدی کروبی پیرامون سابقه ی فعالیت و مبارزه با جرثومه های فساد در ورق پاره ی کیهان که وضعیت کنونی جریان حاکم دستأوردش می باشد . همچنین محورفعالیت در جاسوسی و تواب سازی در زندان زمان شاه نیز چنین گفته وبه آن افتخار کرده است:
"جناب کروبی! کیهان خدای سبحان را شاکر است که به لطف و عنایت او علیه این جرثومه های فساد و تباهی قلم زده است و از جنابعالی که لباس مقدس روحانیت را بر تن دارید تعجب می کند چرا مقابله کیهان با این جریانات منحرف و ضد خدا و اسلام را جرم می دانید؟! و این سوأل جدی مطرح است که چرا حضرتعالی با این جرثومه های فساد و تباهی ائتلاف سیاسی داشته و در مقابل اهانت های صریح - و نه پنهان و مخفی- آنان مهر سکوت بر لب زده و می زنید؟! بدیهی است که نمی توانید لاطائلات مکتوب این عده در جبهه سیاسی وابسته به خود را انکار کنید، چرا که تماماً آشکار و علنی بوده است. و صد البته نمی توانید سکوت خود در برابر این اهانت ها را توجیه بفرمائید! حالا قضاوت بفرمائید شما قابل ملامت هستید که با این جماعت همراه بوده اید یا کیهان که علیه آنها قلم زده است؟! آیا شما حامی روحانیت و فقاهت و مراجع بوده اید؟ یا کسی که با این جرثومه های فاسد در افتاده است؟! جنابعالی به کلام حضرت امیر(ع) در ماجرای کشیدن خلخال از پای دختر یهودی استناد کرده و نتیجه گرفته اید اگر کسی در مقابل اهانت به فلان و فلان بمیرد بر او ملامتی نیست که باید عرض کنم نظرتان درباره کسی که از قصه پرغصه سکوت یک روحانی در مقابل اهانت به رسول خدا(ص) بمیرد چیست؟!دراین باره لازم است عرض کنم، برخی از افراد یاد شده در حزب و گروه شما بوده اند و اما اینجانب به گواهی پرونده ام هرگز عضو گروهی نبوده و از نوجوانی مقلد حضرت امام(ره) بوده ام. شما می توانید از برخی دوستان خود نظیر آقای سرحدی زاده، کاظم بجنوردی، و سایر زندانیان سیاسی (10 سال تا ابد) بپرسید که چه کسانی جمع زندانیان مسلمان را از جمع منافقین جدا کردند و چه کسانی از طریق ملاقاتی ها و پیام به بیرون زندان با حضرت امام(ره) و یا نمایندگان ایشان تماس گرفته و از ایشان راهنمایی می خواستند و چه کسانی... بگذریم."
در نگاهی دیگر اما سربازجو حسین شریعتمداری شارلاتان و قسم حضرت عباس خورده که هرگز حرف راست نزند. در پاسخ به سئوال دیگر شیخ مهدی کروبی ، البته با وجود اینکه فوقاً اعتراف کرد که افتخار بازجوئی و بردن ثواب شکنجه گری و اعتراف گیری و پرونده سازی برای اعدام قربانیان در بند سیاهچال های رژیم تروریستی آخوندی را نداشته است . در این بخش ناشیانه گری کرده و لوداده است که چگونه احسان طبری را با پوشش مصاحبه بازجوئی مسلمان کرده بود ودر ادامه کروبی را مته مبه همکاری رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب کرده است و افزوده که دیگران این فحش نامه را برایش این چنین تنظیم کرده اند:
"پرسیده اید که آیا بنده تاکنون ملاقاتی با حضرت امام(ره) داشته ام؟ برای مزید اطلاع جنابعالی باید بگویم؛ آری، بارها توفیق زیارت آن بزرگوار را داشته ام و از جمله، بعد از دستگیری اعضای حزب توده با واسطه شهید محلاتی که در آن زمان نماینده حضرت امام(ره) در سپاه بودند برای مباحثه با احسان طبری درباره مارکسیسم و نقد آن مأموریت یافتم و بعد از بازگشت مرحوم احسان طبری به اسلام- که نتیجه مستقیم مراجعه وی به شخصیت عظیم حضرت امام(ره) و آثار استاد شهید مطهری بود- مورد لطف حضرت امام(ره) نیز قرار گرفتم. شهید محلاتی به ظاهر در میان ما نیست ولی اسناد آن که موجود است. بپرسید و یا به سخنرانی شهید محلاتی در اجتماع پرسنل سپاه پاسداران انقلاب شیراز مراجعه بفرمائید و موارد دیگری که اطلاع از آن برای جنابعالی به آسانی امکانپذیر است.اگرچه هنوز گفتنی های مستند دیگری باقی است اما فقط به یکی دیگر از اصلی ترین گفتنی ها که جان کلام نیز هست اشاره می شود.به فحش نامه ای که دیگران برایتان نوشته و جنابعالی امضاء فرموده اید یک نگاه دیگر بیندازید. ملاحظه فرمودید؟! حالا خودتان قضاوت کنید که مخاطب این فحش نامه کیهان است یا در آن، برخی از ضدانقلابیون به بهانه کیهان، بغض ها و کینه های فروخورده خود از امام(ره) و انقلاب را خالی کرده اند؟! اگر کسانی که فحش نامه را برایتان نوشته اند فقط به کیهان فحش داده بودند، هرگز پاسخی نمی دادیم، ولی....راستی آقای کروبی! نگاهی هم به سایت های ضدانقلاب بیندازید و پیچ رادیوهای بیگانه را بپیچانید، برای شما چه هورایی می کشند و به خاطر فحش نامه کذایی چه تشویق و تقدیری است که پشت سرهم نثارتان می کنند!...یادتان هست که امام(ره) می فرمودند هر وقت دیدید دشمنان اسلام از مواضع و عملکرد شما حمایت می کنند در کار خود شک کنید؟"
در خاتمه اینکه تصور کنید زمانی که دو مهره ی حامی و سینه چاک و مدافع رژیم تروریستی آخوندی این چنین رو در روی هم قرار گرفته اند که پرونده ی سیاه هر یک را رو کرده و پته ی هم دیگر را برروی آب ریخته اند که صد البته این کار نامه ی ننگین جدا از ماهیت و عملکرد 30 ساله ی رژیم ضد بشری و نا مشروع آخوندی نمی باشد . نباید در فکر فرو رفت و اندیشه کرد که درسیاه چال های رژیم تروریستی آخوندی چگونه با آزادیخواهان و دگر اندیشان و مخالفان و منتقدان بر خورده شده است؟ یعنی اینکه حال که سرباز جو حسین شریعتمداری که اعتراف کرده ایکاش آرزوی افتخار باز جو بود ن را با خود به گور نبرد تا که از ثواب اخروی آن محروم نشود. با احسان طبری کادر حزب توده وحامی رژیم تروریستی آخوندی چگونه بقول خودش در زندان مصاحبه کرده بود که توانست وی که تئوریسین مارکسیست و حزب توده بود را مسلمان کند؟ ضمن اینکه خود لوطی جماران چه عنصر وحشی و درنده خوئی می باشد که نماینده ی ویژه اش در ورق پاره ی کیهان حیوان درنده خوی مبتلا به مرض مزمن شکنجه گری و بیماری روانی در مان ناپذیر دروغگوئی و دو روئی ووارونه گوئی و کتمان کننده ی حقایق می باشد؟ بالاخره اینکه پس از 30 سال تجربه از عملکرد ژیم تروریستی و بربر منش و تاریک اندیش آخوندی که در دسترس می باشد. اکنون که دامنه جنگ قدرت و ثروت به آن مرحله ای رسیده است که شاهد تیغ کشی یک شیخ و یک سربازجو با همدیگر می باشیم . چگونه این رژیم می تواند در خدمت مردم ایران و مطالبات شان باشد؟ در نهایت اینکه آیا نمی بایست حضور در نمایش خیمه شب بازی انتخابات و انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم راتحریم کرد که تدارک گسترده آرای تقلباتی برایش تهیه دیده شده است؟ همچنین در مقابل آیا نمی بایست که تلاش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا هرچه زود تر به اینگونه نمایش و بازی های هنری حوزوی رو حوضی و بازجوئی زندان اوینی پایان داده شود؟
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 13 اردیبهشت ماه سال 1388