نقد و بررسی : جراحى پلاستيک در! CCU (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1388
" بر خلاف ادعای پاسدار قلم برددست نه فقط جراحی پلاستکی رقیب در بخش سی سی یو نیست ، بلکه اعتراف جراحی عمیق سرطان رشد یابنده ی بد خیم همه تار وپود گرفته ی غیر قابل در مان رژیم تروریستی آخوندی می باشد"

آنگونه سربازجو پاسدار قلم بر دست تحلیل پاسداری � بازجوئی پیرامون باند و گروه های رقیب داده و بررسی و کالبد شکافی کرده است که انگاری اینان تا کنون درون ساختارارتجاعی و مافیائی رژیم تروریستی و نا مشروع آخوندی حضور نداشته اند و اپوزیسیونی می باشند که از کره و سیاره دیگری آمده اند که هیچگونه نقش وتعلق وابستگی و همبستگی با لوطی جماران نداشته و ندارند که اکنون سو نوشت شوم شان جمع بین تراژدی وکمدی ترسیم شه است. آنگونه وارونه و هذیان گوئی شده است که انگاری این شرایط ی سرنوشت ترسیم شده برای رقیب، منبعث از شرایط 3 دهه حاکم بر دستگاه جهنمی ارتجاعی عوامفریبان و دین فروشان و جنگ افروزان و غارتگران حاکم تصویر مار کش و مار قالب کن نمی باشد.

البته وقیتکه پاسدار سربازجوی اعتراف گیر و پرورنده و سناریو و تواب ساز وجراحی کننده تفکر و اندیشه و کتمان کننده ی حقایق و وارونه و هذیان گوی روزنامه نگار و مفسر و تحلیل گر مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصای و نظامی وهسته ای شده باشد . به خصوص اینکه موضوع رقابت و انتخابات خیمه شب بازی هم مطرح باشد که هدف نهائی کسب و قدرت و انباشت ثروت و قبضه و انحصاری کردنش باشد. معلوم است که تحلیل چه آش شله قلمکاری خواهد شد؟ زیرا که با شیوه ی برخورد و حلاجی کردن با روضه خوانی تکراری و گریز به صحرای کربلا زدن دنبال و بیان می شود تا خودی امام حسین ورقیب بد تر شمر و یزید و سعد بن ابی وقاص و امثالهم معرفی شود . زیرا که نه با زبان گفتمان مدنی و فضای دمکراتیک جوامع متعارف آزادی ، بلکه با فرصت طبی کامل ابزاری کردن دین و مذهب با چاشنی خرافات پرستی و عوامفریبی با شیوه ی بیان عصر شتر سواری 1400 سال پیش معاویه ای استفاده می شود تا که متاع رقیب بنجول و خارج ازر ده و غیر قبل مصرف و مضرر و متاع خودی ناب همچون اسلام طالبانی معرفی باشد. که معیار ارزیابی اش کوتای و بلندی یک جو اندازه ریش محاسن می باشد.

عجیب است در این آشفته بازار و اوضاع خرت وخر که لوطی جماران فیلش یاد کردستان کرده است و با مصرف بمب مجعون انرژی ساز شیره از قبل آماده شده باصدای گرفته آنچنان توپ شده است که سر پیری دست به معرکه گیری زده و هوس کرده که آنچنان شهاب گونه کوهنورد شود که تصاویرش در شهاب نیوز به نمایش گذاشته شده است . ضمن اینکه در حالت نشئگی بس بالا که دارد و ناشی ا ز حل بمب معجون در چای است توفان ها بر پا کرده است و در دفاع از پروژه ی هسته ای وتوی دهان استکبارو ابر قدرت های جهان زدن اعلان جنگ و انتقام گرفتن هسته ای داده استد . مهمتر اینکه با پیش بینی حضور شعور و شعف آمیز مردم محروم و گرسنه و متحاج سیب زمینی گندیده شده به عنوان شرکت کنند گان با شوردر نمایش خیمه شب بازییاد کرده که همگی به نامزد ساده زیستی رأی خواهند داد که از زور ساد زیست بودنش فقط یک قلم ناچیز رقم 300 میلیارد دلاری در 4 ساله گذشته را به شیوه وا لگوی ساده زیستی توزیع سام عدالت دولتی لیفو و مصرف کرده است که از موضع ساده زیستی که لوطی جماران هم بر آن صحه گذشته است حاضر نیست به احدی هم پاسخگو باشد .

حتی بازهم از موضع ساده زیستی پاسدار وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد محمد حسین صفار هرندی به منتقدان دولت که پرسش کرده اند 300 میلیارد دلار در آمد فروش نفت در 4 سال گذشته چه شده پرسش کرده است که شما خودتان مبلغ 70 میلیارد دلار را در 20 � 30 سال پیش چه کردید که به خاطر بی آلایش و ساده زیست بودن تا حال چون هیچگونه پرسش و پیگیری در این مورد نشده موجب زبان درازی شما شده است .

بلی وسط این سگ دعوای ادعای ساده زیستی داشتن ضمن اینکه اعتراف به 370 میلیار دلار مفقود شده از سوی رقبای در گیر جنگ قدرت شده است که کلامی از مطالبات و حق و حقوق پایمال شده مردم به میان آمده و نه اینکه سخنی پیرامونش گفته می شود . آیا همین حلقه ی مفقوده 30 ساله نشان نمی دهد که سمت و سوی انتقاد کردن ها ومچ گیری به سبک سر پل خر بگیری و کالبد شکافی کردن و قبرستان کهنه شکافتن و پرونده از بایگانی یرون کشیدن و دو باره بررسی و ارزیابی و علنی کردن ها در بستر چه اهداف شوم ضد مردمی می باشد؟

سرباز جو پاسدار اگر چنانچه سربازجو حسین شریعتمداری نباشد . احتمالاً وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد است که در ادامه ی پرونده ی 30 ساله ی رقیب را دنبال کرده و اتهامات شان را بر جسته نموده و نتیجه گرفته است که سرنوشت شان آنگونه شده است که در تور سفر های مارا تونی تبلیغات انتخاباتی استانی شان شامل تعداد تجمعات 200 � 250 نفره یا ما گزیمم 5- 6 هزارنفره شده است . البته بدون بیان تهاجم و بر هم زدن همین جلسات گفته شده که قابل مقایسه با استقبال از پاسدارگماشته احمدی نژاد نمی باشد که چون تسلط بر ذخایر پس اندار ارزی و بودجه ی دولتی دارد که بدون مجوز هر چه خواسته بر داشت نموده است . همچنین تمام امکانات تبلیغات دولتی را نیز در اختیار خود دارد . از سوی دیگر سپاه پاسداران و بسیج هم در سطح شهر ها و روستا ها با توزیع سیب زمینی گندیده و تقسیم پول های قاچاقی چاپ شد بدون پشتوانه در کاروان های اتوبوسی سیاهی لشکر گرد آوری کرده و از این استان به آن استان برای خوش آمد گوئی به پاسدار احمدی نژاد چاقو کش گفتن بسیج و جا ه جا می شوند. بعلاوه افزوده شده ایکاش این پاسدار 10 تا رقیب قوی مثل خودش داشت که عرضه نقد مستند علمی کردت داشتند و قادر به مطرح کردن ضعف های دولت بودند البته اینهمه هذیان ووارونه گوئی ها شده است تا بقول خودش به منتقدین دولت پاسخ داده شود که دست از سیاه نمائی کردن شان بر دارند.

در خاتمه اینکه با اینگونه اعترافات لیست شده ، این نه اینکه فقط بحث جراحی پلاستکی رقیب در بخش سی سی یو نیست ، بلکه جراحی عمیق سرطان رشد یابنده ی بد خیم غیر قابل در مان فرار گرفته همه تار وپود رژیم تروریستی آخوندی می باشد . بهر حال بالاخره همانگونه که گفته شد بازجوئی و کیفر خواست تهیه و آماده کردن برای محاکم کردن رقیب که نقد مستند علمی جاز ده شده است تا بر ورشکسته شدن و بی اعتباری مطلق بازندگی رقیب دوم خردادی در نمایش خیمه شب بازی در پیش در 22 خرداد صحه گذاشته شود و بر پیروزی از پیش تعیین شده ی پاسدار کوتوله ی سیاسی احمدی نژاد مهر تأکید گذاشته شود که در اصل بر گردان و ترجمان در تزریقی و دیکته شده سخنرانی لوطی جماران در سنندج است . حال آیا با عیان سازی این کار نامه سیاه و پرونده ی ننگین که سربازجو پاسدار قلم بر دست از عملکرد رقیب دوم خردادی های در حال چرخش و در دگردیسی در رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر ارائه داده و به تصویر کشانیده و به نمایش گذشته شده است .ا لبته با وجود عملکرد بس سیاه و ننگین تری که دولت کودتا گران خاموش و خزنده ی حزب پادگانی پاسداران و بسیجیان در 4 ساله ی پاسدار احمدی نژا د دارند ؟ آیا بازهم جایز است که در این نمایش مضحک خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی � تقلباتی شرکت کرد؟ یا نه اینکه بطور دربست باید تحریمش کرد و همچنانکه بار ها تکرار شده دوباره تأکید می شود که می بایست بطور جمعی تلاش جمعی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که به این کارنامه ی 30 سال عوامفریی و دین فروشی و غارتگری و جنایت و خیانت و جهل و جنگ و خون و سرکوب و سانسور و خفقان و زندان وشکنجه و شلاق ودار و اعدام و سنگسارو قتل اندام وتن و اندام فروشی و اعتیاد و فقر و بیکاری نهادینه شده پایان داده شود.
هوشنگ �بهداد
شنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1388