نقد و بررسی " شرايط انفجارى پاکستان (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 23 اردیبهشت ماه سال 1388
" تلاش برای نشان دادن شرایط انفجاری پاکستان وعامل بی ثباتی معرفی کردن آمریکا وسفید کردن پرونده ی رژیم تروریستی آخوندی که عامل بی ثباتی افغانستان و پاکستان و منطقه است"
همانگونه که در نقد سر مقاله ی ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی امروز تذکر داده شد که ملای سر مقاله نویس درکنار پاسدار غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدون آنکه تحلیل و تفسیر پیراون سفر لوطی جماران به سنندج مرکز استان کردستان بدهند. یا ا ینکه به سایر مسائل مهم روز همچون تورم و گرانی و فقر و بیکاری و رقابت و تضاد نامزدان نمیش خیمه شب بزی انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم به پردازند و سرمقاله و یادداشت روز تهیه و تنظیم کنند . آن یکی به تحلیل افغانستان و طالبان پرداخته است و این یکی پاسدار غیر ایرانی یادداشت روزنویس هم نیز یادداشت روزش را بقول خودش به شرایط انفجاری پاکستان ، اختصاص داده است. البته طبق تحلیل مدتی پیش این قلم بردست می بایست که دولت پاکستان بدست طالبان سقوط کرده بود. ولی چون قلم بر دستان این ورق پاره پاسداران همیشه طلبکارانی می باشند که هیچگاه اشتباه نمی کنند و کیلوئی تحلیل و تفسیر نمی دهند و غیر مسئولانه و مستند هم قلمزنی نمی کنند .
بنابراین قلم بردستان ورق پاره کیهان همچون محافظان گله در خدمت شبان اصلی لوطی جماران می باشند که مردم ایران را همچون گوسفندان بی اراده می دانند که می بایست همیشه شبان و سگان گله داشته باشند . لذ ا اینان هم ضرورتی نمی بینند که اگر چنانچه وارونه نظر و تحلیل و تفسیر می دهند حتی به آن اشاره ای کنند. اما ناگفته نماند چون مطرح کردن افغنستان و پاکستان وسیله ای هست تا که پیام به مخاطب اصلی یعنی آمریکا داده شود . زیرا در اصل مبارزه میان رژیم تروریستی آخوندی با آمریکا درراستای اهداف مشخص می باشد . پس اینگونه قلمزنی ها و تحلیل و تفسسیر ها از هر جا و بهر شکلی که شروع شود می بایست به آمریکا یا هدف و مخاطب اصلی ختم شود. لذابی جهت نیست که عامل جنگ میان طالبان ودولت مرکزی پاکستان و شرایط انفجاری بودن پاکستان آمریکا معرفی شده است . عجیب است که هم حکومت پاکستان آمریکائی می باشد . هم اینکه آمریکا علیه اش توطئه و جنگ افروزی می کند؟ آنهم از سوی طالبان در کشور مسلمانی که دارای بمب اتمی می باشد. اینگونه تحلیل های تناقض آمیز فقط از خمره ی رنگرزی پاسداران خبره و حرفه ای در وارونه و هذیان گو بر می آید.
قلم دست یادداشت روز نویس با اشاره کردن به موقعیت پاکستان که کشوری فدرال با 4 ایالت می باشد که گفته میزان جمعیت و نقش هر ایالت در شکل گیری قدرت و سیاست و اقتصاد و چگونگی اختلافات شان چگونه است؟ البته بدون اشاره که بلوچ های پاکستان با بلوچ های ایران هم مرز هستند و وضعیت معیشتی و اقتصادی و رفاهی و امنیتی بلوچستان ایران اگر بدتر از وضعیت بلوچستان ناراضی پاکستان نباشد بهتر هم نمی تواند باشد. اما افزوده شده است که در منطقه بلوچستان پاکستان که با افغانستان هم مرز می باشد در آنجا سرود ملی پاکستان اجرا نمی شود که آمریکا از این نارضایتی بهره برداری در راستای اهداف خود در پاکستان و افغانستان از طریق طالبان می کند. بنابراین با تکیه بر این موضوع تأکید فراوان بر صحنه گردان اصلی افغانستان به خصوص پاکستان آمریکا معرفی شده است که خواهان آرامش در این دو کشور پاکستان و افغانستان نمی باشد .
در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس نتیجه گیری کرده است که آمریکا سیاست دامن زدن به اغتشاش درون پاکستان را دنبال می کند تا که پاکستان را به سمت فروپاشی و تبدیل کردن به کشور منبع و صدور بی ثباتی سوق دهد . چونکه مهمترین هدف آمریکا می باشد تا که پاکستان تا آستانه ی فروپاشی پیش برده شود . زیرا که آمریکا تلاش می کند با طرح پیش بردن پاکستان تا مرز فروپاشی همه نیروهای پاکستان، اعم از لایه های مختلف ارتش و دولت زرداری و طالبان و دو حزب مسلم لیگ نواز و قائد اعظم و گروههای اسلام گراو بعضی از کشورهای منطقه را مجبور کند تا که همراه آمریکا در نحوه مدیریت تحولات دو کشور پاکستان و افغانستان شوند. البته اینگونه تحلیل پاسداری � ورق پاره ی کیهان که با ادامه ی تلاش بی ثباتی در پاکستان ارائه شده است . با اینگونه تحلیل دادن ها هم آمریکا عامل بی ثباتی افغانستان و پاکستان معرفی شود. هم اینکه اگر کنترل نشود و ادامه ی آن به هم ایالت پاکستان و هند کشانیده شود می تواند عاقبت خطرناکی برای آمریکا در بر داشته باشد . از طرف دیگر هدف این است که عامل اصلی بی ثباتی خاور میانه و صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع وناامنی و بی ثباتی که در اصل رژیم تروریستی آخوندی می باشد تبرئه گردد و جایش را آمریکا بگیرد . تا طلبکارانه با مقصر قلمداد کردن آمریکا نقش اصلی دخالت گری پاسداران در عراق و لبنان و فلسطین و به خصوص ا فغانستان و منتقل کرن تنش و ناامنی از افغانستان به پاکستان و بسط دادنش با سیاست مداخله گری در پاکستان محو و به فراموشی کامل سپرده شود.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 23 اردیبهشت ماه سال 1388
" تلاش برای نشان دادن شرایط انفجاری پاکستان وعامل بی ثباتی معرفی کردن آمریکا وسفید کردن پرونده ی رژیم تروریستی آخوندی که عامل بی ثباتی افغانستان و پاکستان و منطقه است"
همانگونه که در نقد سر مقاله ی ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی امروز تذکر داده شد که ملای سر مقاله نویس درکنار پاسدار غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدون آنکه تحلیل و تفسیر پیراون سفر لوطی جماران به سنندج مرکز استان کردستان بدهند. یا ا ینکه به سایر مسائل مهم روز همچون تورم و گرانی و فقر و بیکاری و رقابت و تضاد نامزدان نمیش خیمه شب بزی انتخاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم به پردازند و سرمقاله و یادداشت روز تهیه و تنظیم کنند . آن یکی به تحلیل افغانستان و طالبان پرداخته است و این یکی پاسدار غیر ایرانی یادداشت روزنویس هم نیز یادداشت روزش را بقول خودش به شرایط انفجاری پاکستان ، اختصاص داده است. البته طبق تحلیل مدتی پیش این قلم بردست می بایست که دولت پاکستان بدست طالبان سقوط کرده بود. ولی چون قلم بر دستان این ورق پاره پاسداران همیشه طلبکارانی می باشند که هیچگاه اشتباه نمی کنند و کیلوئی تحلیل و تفسیر نمی دهند و غیر مسئولانه و مستند هم قلمزنی نمی کنند .
بنابراین قلم بردستان ورق پاره کیهان همچون محافظان گله در خدمت شبان اصلی لوطی جماران می باشند که مردم ایران را همچون گوسفندان بی اراده می دانند که می بایست همیشه شبان و سگان گله داشته باشند . لذ ا اینان هم ضرورتی نمی بینند که اگر چنانچه وارونه نظر و تحلیل و تفسیر می دهند حتی به آن اشاره ای کنند. اما ناگفته نماند چون مطرح کردن افغنستان و پاکستان وسیله ای هست تا که پیام به مخاطب اصلی یعنی آمریکا داده شود . زیرا در اصل مبارزه میان رژیم تروریستی آخوندی با آمریکا درراستای اهداف مشخص می باشد . پس اینگونه قلمزنی ها و تحلیل و تفسسیر ها از هر جا و بهر شکلی که شروع شود می بایست به آمریکا یا هدف و مخاطب اصلی ختم شود. لذابی جهت نیست که عامل جنگ میان طالبان ودولت مرکزی پاکستان و شرایط انفجاری بودن پاکستان آمریکا معرفی شده است . عجیب است که هم حکومت پاکستان آمریکائی می باشد . هم اینکه آمریکا علیه اش توطئه و جنگ افروزی می کند؟ آنهم از سوی طالبان در کشور مسلمانی که دارای بمب اتمی می باشد. اینگونه تحلیل های تناقض آمیز فقط از خمره ی رنگرزی پاسداران خبره و حرفه ای در وارونه و هذیان گو بر می آید.
قلم دست یادداشت روز نویس با اشاره کردن به موقعیت پاکستان که کشوری فدرال با 4 ایالت می باشد که گفته میزان جمعیت و نقش هر ایالت در شکل گیری قدرت و سیاست و اقتصاد و چگونگی اختلافات شان چگونه است؟ البته بدون اشاره که بلوچ های پاکستان با بلوچ های ایران هم مرز هستند و وضعیت معیشتی و اقتصادی و رفاهی و امنیتی بلوچستان ایران اگر بدتر از وضعیت بلوچستان ناراضی پاکستان نباشد بهتر هم نمی تواند باشد. اما افزوده شده است که در منطقه بلوچستان پاکستان که با افغانستان هم مرز می باشد در آنجا سرود ملی پاکستان اجرا نمی شود که آمریکا از این نارضایتی بهره برداری در راستای اهداف خود در پاکستان و افغانستان از طریق طالبان می کند. بنابراین با تکیه بر این موضوع تأکید فراوان بر صحنه گردان اصلی افغانستان به خصوص پاکستان آمریکا معرفی شده است که خواهان آرامش در این دو کشور پاکستان و افغانستان نمی باشد .
در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز نویس نتیجه گیری کرده است که آمریکا سیاست دامن زدن به اغتشاش درون پاکستان را دنبال می کند تا که پاکستان را به سمت فروپاشی و تبدیل کردن به کشور منبع و صدور بی ثباتی سوق دهد . چونکه مهمترین هدف آمریکا می باشد تا که پاکستان تا آستانه ی فروپاشی پیش برده شود . زیرا که آمریکا تلاش می کند با طرح پیش بردن پاکستان تا مرز فروپاشی همه نیروهای پاکستان، اعم از لایه های مختلف ارتش و دولت زرداری و طالبان و دو حزب مسلم لیگ نواز و قائد اعظم و گروههای اسلام گراو بعضی از کشورهای منطقه را مجبور کند تا که همراه آمریکا در نحوه مدیریت تحولات دو کشور پاکستان و افغانستان شوند. البته اینگونه تحلیل پاسداری � ورق پاره ی کیهان که با ادامه ی تلاش بی ثباتی در پاکستان ارائه شده است . با اینگونه تحلیل دادن ها هم آمریکا عامل بی ثباتی افغانستان و پاکستان معرفی شود. هم اینکه اگر کنترل نشود و ادامه ی آن به هم ایالت پاکستان و هند کشانیده شود می تواند عاقبت خطرناکی برای آمریکا در بر داشته باشد . از طرف دیگر هدف این است که عامل اصلی بی ثباتی خاور میانه و صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع وناامنی و بی ثباتی که در اصل رژیم تروریستی آخوندی می باشد تبرئه گردد و جایش را آمریکا بگیرد . تا طلبکارانه با مقصر قلمداد کردن آمریکا نقش اصلی دخالت گری پاسداران در عراق و لبنان و فلسطین و به خصوص ا فغانستان و منتقل کرن تنش و ناامنی از افغانستان به پاکستان و بسط دادنش با سیاست مداخله گری در پاکستان محو و به فراموشی کامل سپرده شود.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 23 اردیبهشت ماه سال 1388