نقدوبررسی " 30سال روزنامه نگاري متعهدانه" روزنامه ی جمهوری شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
"پس از 30 سال ادعای روزنامه نگاری و وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق ،بازهم بعنوان معیار روزنامه نگاری سرسپردگی به لوطی جماران و جنگ افروزی اعتراف شده است"
عجیب است که مدعی روزنامه نگار با تجربه ی 30 ساله وارونه گوئی یک سور در هذیان گوئی به همتای خودش سر بازجو حسین شریعتمداری مدیرمسئول ورق پاره ی کیهان زده است . زیرا بر خلاف اینکه این ورق پارهبطور علنی بلند گو وکیل مدافع آخوند دزد و غارتگر بساز و بفروش رفسنجانی و علیه ی دوم خردادی ها شده است .چونکه مدیر مسئول این ورق پاره ی حکومتی مشاور رفسنجانی می باشد . اما اکنون به مناسبت سی ساله شدن این ورق پاره ضمن اعتراف سر سپردگی به ولی فقیه لوطی جماران در دنباله اینگونه ادعای وارونگی پیرامون وظایف روزنامه نگاری کرده و آدرس غلط داده است :
محور اصلي حركت روزنامه پيروي از ولايت فقيه است كه به تعبير حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه ستون فقرات نظام جمهوري اسلامي و عمود خيمه انقلاب است. هرگز تلاش نكرديم اصول و آرمان ها و ارزش ها را وسيله اي براي رسيدن به اهداف شخصي و گروهي قرار دهيم چرا كه اصولا روزنامه نگاري را شريف تر از اين ميدانيم كه ابزاري براي نيل به اين خواسته هاي كوچك شود. رسانه در ابواب جمعي زيرمجموعه � اهل الذكر � جا دارد و آگاهي بخشي نمي تواند ماهيتي جز حق داشته باشد. دروغ و فريب و تزوير از جنس روزنامه نگاري نيستند و بهيچوجه نمي توانند با رسانه هم خانه شوند كه سهل است حتي نمي توانند با آن همسايه شوند. آزادانديشي جان مايه روزنامه نگاري است . روزنامه نگار نمي تواند دستوري و سفارشي و فرمايشي عمل كند"
ملای سرمقاله نویس بدون توجه 30 سال قلم شکنی و دهان دوختن و سرب در آن خالی کردن و کتاب خمیر نمودن و نشریات سیاسی دگر اندیشان ممنوع کردن و مطبوعات توقیف و تعطیل کردن و روزنامه نگار ووبلاگ نویس در بند کردن و شکنجه و تیر باران یا کشتن و دانشگاه را گور ستان و پادگانی کردن و تک صدائی ولی فقیه در جامعه با زور سر نیزه تحمیل و حاکم کردن که حتی مطبوعات رقیب دوم خردادی ها تحمل نمی شوند که همان دانشجویان سابق پیرو خمینی شیاد ی هستند که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و آن راشغال کردند ودست به گروگان گیری زدند و درسرکوب گری های خیابانی و دانشگاهی نقش فعال داشتند که خیلی وقت است اینان نیز جزو طرد شدگان هستند و درست و حسابی به جز تنور معرکه گیری گرم کردن در برخی از برهه و شرایط حساس و ضروری نمایشات خیمه شب بازی به بازی گرفته نمی شوند . طوریکه روزنامه ی یاس نو که پس از 5 سال توقیف بودن از زیرچاپ بیرون نیامده دو باره در جا بدستور قاتل مطبوعات سعید مرتضوی بر زیر تیغ سانسور وتوقیف و تعطیل برده شد . آنهم در شرایطی که آزادی همچون عدالت 3دهه است که به مسلخ برده شده است . اما عجیب و جالب است که اکنون ملای سرمقاله نویسپس از 30 سال ا ینگونه ادعای وارونه پیرامون روزنامه نگاری کرده است :
"تجربه 30 ساله روزنامه جمهوري اسلامي نشان داد و ما نيز به اين واقعيت شهادت مي دهيم كه در نظام جمهوري اسلامي روزنامه نگاران مي توانند با آزادانديشي به وظيفه روزنامه نگاري عمل كنند. اين مهم هنگامي دست يافتني است كه آزادانديشي با هرج و مرج طلبي اباحيگري لاابالي گري و خروج از چارچوب هاي قانون و اخلاق اشتباه نشود. پاي بندي به اخلاق يكي ديگر از اصول روزنامه نگاري است . روزنامه نگار حق ندارد رسانه اي را كه در اختيار دارد به ابزاري براي تخريب و تفسيق و تكفير اين و آن تبديل كند چرا كه فلسفه وجودي روزنامه آگاهي بخشي براي تهذيب جامعه است و اگر آگاهي مقدمه اي براي تهذيب نفوس نباشد بي ارزش است و صرف آگاهي بخشي مجرد نمي تواند هدف باشد. "
ملای سر مقاله نویس با استثنا ء کردن خودش ازسایر روزنامه نگاران ، و بدون نام بردن از دیگران که این اصول نامبرده ی وی را نه اینکه رعایت نمی کنند ، بلکه روزنامه نگاری را وسیله ای برای رسیدن اهداف غیر شرافتمندانه و غیر اخلاقی ی خودشان کرده اند و تبلیغ برای بیگانگان و رج و مرج در جامعه می کنند در موردش چنین توضیح داده است:
"در صف مقابل كساني قرار دارند كه روزنامه نگاري را وسيله اي براي رسيدن به اهداف غيرشرافتمندانه قرار مي دهند. فتنه انگيزي ايجاد هرج و مرج رسيدن به قدرت نامشروع هموار كردن راه براي بيگانگان و فراهم ساختن زمينه براي تاخت و تازهاي ضد اخلاقي در اين نگاه روزنامه نگاري فقط به مثابه يك � ابزار بي هويت � عمل مي كند ابزاري كه هيچ شرافتي ندارد و از آن مي توان به اقتضاي زمان به نفع هر هدفي بهره برداري كرد حتي اهداف فاسد و ضداخلاقي و ضدانساني و ضد دين و ضد خدا. نام اين كار هم هر چند در دنياي امروز روزنامه نگاري است ولي در واقع اين يك تهمت بزرگ است كه به روزنامه نگاري بسته شده و هيچ سنخيتي با اين حرفه شريف ندارد قرباني كردن اصول و آرمان ها و ارزش ها در پاي اهداف سياسي اين يا آن گروه و جناح و شخص تحت هر عنوان و با هر توجيهي كه باشد قابل قبول نيست. "
در خاتمه اینکه همانگونه که ملای سرمقاله نویس در ابتدا اعتراف کرده است هدفش از روزنامه نگاری سر سپردگی به ولی فقیه یا لوطی جماران می باشد و دفاع از رژیم ترویستی آخوند ی را وظیفه و رسالت خودش می داند. در پایان نیز وظیفه ی روز نامه نگاری در رژیم تروریستی آخوندی دین فروش و جنگ افروزو غارتگر و عوامفریب را تعهد به خون شهداء دانسته است. البته بدون آنکه مشخص کند که معنی و مفهوم شهید چیست و به چه کسی گفته می شود؟ آیا در جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق که 8 سال طول کشید که خمینی شیاد باکینه ورزی و انتقام گرفتن از صدام حسین که رئیس جمهور وقت عراق بود که گفت با ید برود. ضمن اینکه می خواست با ادامه ی 7 سال جنگ کمک به بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی کمک کند و بدتر اینکه آن را نعمت الهی نامید . در صورتیکه این جنگ نکبت بار برای مردم ایران محنت و زحمت و ویرانی و عزاداری وآوارگی و بی خانمانی ببار آورد که گذشته از 1000 میلیارد دلار به اعتراف رفسنجانی بساز وبفروش در نماز جمعه ی تهران این جنگ بهمراه داشت . آخر کجا نوجوانان احساسی و مذهبی و نا آگاه که با سوء استفاده ی مذهبی و در راستای جنگ افروزی بصورت گله ای گرد آوری می شدند و برروی میادین مین پاک کنی مناطق جنگی اعزام و به عنوان یک بارمصرفان مورد سوء استفاده واقع می شدند و به امید بهشت واهی رفتن تکه تکه می گشتند. آیا اینان که می توانند شهید یا شاهد باشند که هموار کردن قدرت برای جنگ افروزان را آماده کردند ؟ زیرا که شهید کسی است که آگاهانه و آزادانه هدف و مسیر راه خودرا برمی گزیند وبا بهای خون خود شاهد تلاش برای تغییر و ثبت دگر گونی وقایع مهم تاریخی می باشد . بد تر اینکه اکنون هنوز پس از 20 سال که از تاریخ آتش بس جنگ ضد میهنی و ضد میهنی8 ساله ی ایران و عراق می گذرد که همراه با سرکشی جام زهر شکست از سوی خینی شیاد بود. هنوز هم با عوامفریبی و شیادی استخوان های پوسیده ی این جنگ ضد ملی و ضد میهنی گرد آوری می شود ودر دانشگاه ها دفن می گردند تا که دانشگاه ها تبدیل به گورستان شود تا حرمت شهدای مورد نظر جنگ افروزان حاکم که قدرت را انحصاری کرده اند حفظ و رعایت شود که حتی خودی ترین نیروهای کیفی هم تحمل و سهیم نمی شوند.
هوشنگ - بهداد
شنبه 9 خرداد ماه سال 1388
"پس از 30 سال ادعای روزنامه نگاری و وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق ،بازهم بعنوان معیار روزنامه نگاری سرسپردگی به لوطی جماران و جنگ افروزی اعتراف شده است"
عجیب است که مدعی روزنامه نگار با تجربه ی 30 ساله وارونه گوئی یک سور در هذیان گوئی به همتای خودش سر بازجو حسین شریعتمداری مدیرمسئول ورق پاره ی کیهان زده است . زیرا بر خلاف اینکه این ورق پارهبطور علنی بلند گو وکیل مدافع آخوند دزد و غارتگر بساز و بفروش رفسنجانی و علیه ی دوم خردادی ها شده است .چونکه مدیر مسئول این ورق پاره ی حکومتی مشاور رفسنجانی می باشد . اما اکنون به مناسبت سی ساله شدن این ورق پاره ضمن اعتراف سر سپردگی به ولی فقیه لوطی جماران در دنباله اینگونه ادعای وارونگی پیرامون وظایف روزنامه نگاری کرده و آدرس غلط داده است :
محور اصلي حركت روزنامه پيروي از ولايت فقيه است كه به تعبير حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه ستون فقرات نظام جمهوري اسلامي و عمود خيمه انقلاب است. هرگز تلاش نكرديم اصول و آرمان ها و ارزش ها را وسيله اي براي رسيدن به اهداف شخصي و گروهي قرار دهيم چرا كه اصولا روزنامه نگاري را شريف تر از اين ميدانيم كه ابزاري براي نيل به اين خواسته هاي كوچك شود. رسانه در ابواب جمعي زيرمجموعه � اهل الذكر � جا دارد و آگاهي بخشي نمي تواند ماهيتي جز حق داشته باشد. دروغ و فريب و تزوير از جنس روزنامه نگاري نيستند و بهيچوجه نمي توانند با رسانه هم خانه شوند كه سهل است حتي نمي توانند با آن همسايه شوند. آزادانديشي جان مايه روزنامه نگاري است . روزنامه نگار نمي تواند دستوري و سفارشي و فرمايشي عمل كند"
ملای سرمقاله نویس بدون توجه 30 سال قلم شکنی و دهان دوختن و سرب در آن خالی کردن و کتاب خمیر نمودن و نشریات سیاسی دگر اندیشان ممنوع کردن و مطبوعات توقیف و تعطیل کردن و روزنامه نگار ووبلاگ نویس در بند کردن و شکنجه و تیر باران یا کشتن و دانشگاه را گور ستان و پادگانی کردن و تک صدائی ولی فقیه در جامعه با زور سر نیزه تحمیل و حاکم کردن که حتی مطبوعات رقیب دوم خردادی ها تحمل نمی شوند که همان دانشجویان سابق پیرو خمینی شیاد ی هستند که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و آن راشغال کردند ودست به گروگان گیری زدند و درسرکوب گری های خیابانی و دانشگاهی نقش فعال داشتند که خیلی وقت است اینان نیز جزو طرد شدگان هستند و درست و حسابی به جز تنور معرکه گیری گرم کردن در برخی از برهه و شرایط حساس و ضروری نمایشات خیمه شب بازی به بازی گرفته نمی شوند . طوریکه روزنامه ی یاس نو که پس از 5 سال توقیف بودن از زیرچاپ بیرون نیامده دو باره در جا بدستور قاتل مطبوعات سعید مرتضوی بر زیر تیغ سانسور وتوقیف و تعطیل برده شد . آنهم در شرایطی که آزادی همچون عدالت 3دهه است که به مسلخ برده شده است . اما عجیب و جالب است که اکنون ملای سرمقاله نویسپس از 30 سال ا ینگونه ادعای وارونه پیرامون روزنامه نگاری کرده است :
"تجربه 30 ساله روزنامه جمهوري اسلامي نشان داد و ما نيز به اين واقعيت شهادت مي دهيم كه در نظام جمهوري اسلامي روزنامه نگاران مي توانند با آزادانديشي به وظيفه روزنامه نگاري عمل كنند. اين مهم هنگامي دست يافتني است كه آزادانديشي با هرج و مرج طلبي اباحيگري لاابالي گري و خروج از چارچوب هاي قانون و اخلاق اشتباه نشود. پاي بندي به اخلاق يكي ديگر از اصول روزنامه نگاري است . روزنامه نگار حق ندارد رسانه اي را كه در اختيار دارد به ابزاري براي تخريب و تفسيق و تكفير اين و آن تبديل كند چرا كه فلسفه وجودي روزنامه آگاهي بخشي براي تهذيب جامعه است و اگر آگاهي مقدمه اي براي تهذيب نفوس نباشد بي ارزش است و صرف آگاهي بخشي مجرد نمي تواند هدف باشد. "
ملای سر مقاله نویس با استثنا ء کردن خودش ازسایر روزنامه نگاران ، و بدون نام بردن از دیگران که این اصول نامبرده ی وی را نه اینکه رعایت نمی کنند ، بلکه روزنامه نگاری را وسیله ای برای رسیدن اهداف غیر شرافتمندانه و غیر اخلاقی ی خودشان کرده اند و تبلیغ برای بیگانگان و رج و مرج در جامعه می کنند در موردش چنین توضیح داده است:
"در صف مقابل كساني قرار دارند كه روزنامه نگاري را وسيله اي براي رسيدن به اهداف غيرشرافتمندانه قرار مي دهند. فتنه انگيزي ايجاد هرج و مرج رسيدن به قدرت نامشروع هموار كردن راه براي بيگانگان و فراهم ساختن زمينه براي تاخت و تازهاي ضد اخلاقي در اين نگاه روزنامه نگاري فقط به مثابه يك � ابزار بي هويت � عمل مي كند ابزاري كه هيچ شرافتي ندارد و از آن مي توان به اقتضاي زمان به نفع هر هدفي بهره برداري كرد حتي اهداف فاسد و ضداخلاقي و ضدانساني و ضد دين و ضد خدا. نام اين كار هم هر چند در دنياي امروز روزنامه نگاري است ولي در واقع اين يك تهمت بزرگ است كه به روزنامه نگاري بسته شده و هيچ سنخيتي با اين حرفه شريف ندارد قرباني كردن اصول و آرمان ها و ارزش ها در پاي اهداف سياسي اين يا آن گروه و جناح و شخص تحت هر عنوان و با هر توجيهي كه باشد قابل قبول نيست. "
در خاتمه اینکه همانگونه که ملای سرمقاله نویس در ابتدا اعتراف کرده است هدفش از روزنامه نگاری سر سپردگی به ولی فقیه یا لوطی جماران می باشد و دفاع از رژیم ترویستی آخوند ی را وظیفه و رسالت خودش می داند. در پایان نیز وظیفه ی روز نامه نگاری در رژیم تروریستی آخوندی دین فروش و جنگ افروزو غارتگر و عوامفریب را تعهد به خون شهداء دانسته است. البته بدون آنکه مشخص کند که معنی و مفهوم شهید چیست و به چه کسی گفته می شود؟ آیا در جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق که 8 سال طول کشید که خمینی شیاد باکینه ورزی و انتقام گرفتن از صدام حسین که رئیس جمهور وقت عراق بود که گفت با ید برود. ضمن اینکه می خواست با ادامه ی 7 سال جنگ کمک به بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی کمک کند و بدتر اینکه آن را نعمت الهی نامید . در صورتیکه این جنگ نکبت بار برای مردم ایران محنت و زحمت و ویرانی و عزاداری وآوارگی و بی خانمانی ببار آورد که گذشته از 1000 میلیارد دلار به اعتراف رفسنجانی بساز وبفروش در نماز جمعه ی تهران این جنگ بهمراه داشت . آخر کجا نوجوانان احساسی و مذهبی و نا آگاه که با سوء استفاده ی مذهبی و در راستای جنگ افروزی بصورت گله ای گرد آوری می شدند و برروی میادین مین پاک کنی مناطق جنگی اعزام و به عنوان یک بارمصرفان مورد سوء استفاده واقع می شدند و به امید بهشت واهی رفتن تکه تکه می گشتند. آیا اینان که می توانند شهید یا شاهد باشند که هموار کردن قدرت برای جنگ افروزان را آماده کردند ؟ زیرا که شهید کسی است که آگاهانه و آزادانه هدف و مسیر راه خودرا برمی گزیند وبا بهای خون خود شاهد تلاش برای تغییر و ثبت دگر گونی وقایع مهم تاریخی می باشد . بد تر اینکه اکنون هنوز پس از 20 سال که از تاریخ آتش بس جنگ ضد میهنی و ضد میهنی8 ساله ی ایران و عراق می گذرد که همراه با سرکشی جام زهر شکست از سوی خینی شیاد بود. هنوز هم با عوامفریبی و شیادی استخوان های پوسیده ی این جنگ ضد ملی و ضد میهنی گرد آوری می شود ودر دانشگاه ها دفن می گردند تا که دانشگاه ها تبدیل به گورستان شود تا حرمت شهدای مورد نظر جنگ افروزان حاکم که قدرت را انحصاری کرده اند حفظ و رعایت شود که حتی خودی ترین نیروهای کیفی هم تحمل و سهیم نمی شوند.
هوشنگ - بهداد
شنبه 9 خرداد ماه سال 1388