نقد بررسی " مرزبندي با افراطيون" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 30 اردیبهشت ماه ساال1388
"دوم خردادی های تندرو ی حاکم در دوران مدعیان اصلاح طلبان اکنون تندروهائی خوانده می شوند که از همه جا رانده ووامانده شده اند"
همسوئی آشکار ملای سرمقاله نویس با یادداشت روزهای ورق پاره ی کیهان علیه ی دوم خردادی های تند رو خوانده شده گویای این مثل است که گفته می شود اگر چنانچه گوشت همدیگر را بخورند استخوان های شان برای هم می ماند. البته در رژیم نامتعارف و قرون وسطائی و نامشروع آخوندی که تابع هیچگونه نظم و قانون و معیار و پرنسیبی نمی باشد. هیچ چیزنمی تواند از ثبات برخور دار باشد . چون خمینی شیاد گفته بود من هر گز عقد اخوت با کسی نبسته ام . زیراکه رژیم تروریستی آخوندی ارتجاعی و وارونه می باشد که عوامفریبی و دین فروشی و غارتگری و جنگ افروزی و سرکوب و خفقان ابزار و وسیله ی قدرت و بقای ننگینش می باشد . اما گذشته از اینکه دین به ابزار سرکوب و قدرت و انباشت ثروت تبدیل شده است . برخی از اصطلاحات واژه های رایج همچون عدالت و آزادی ومبارزه و دمکراسی و تند رو و یا رادیکال وکند رو یا محافظه کار و امثالهم نیز به مسلخگاه برده و خراطی شده و معانی وارونه یافته اند .
بنابراین ملای سرمقاله نویس بدون آنکه تعریفی از تند رو دهد که چیست و عملکردش چگونه می باشد؟ اما هر که انتقاد به عملکرد دولت یا مسئولین کند ویا نامی از نقض بشر برد ؛ تندرو یا رادیکال خطاب می شود تا که سفت و سخت کوبیده شود . پس در چنین فضای حاکم مشخص است که هر مدعی هر چه تند و تیز ترانتقاد کند؛ تند رو تر خوانده و تحمل ناپذیر تر می شود . در صورتیکه اینگونه اقدامات که در بستر جنگ و نزاع قدرت است که زمان رقابت قدرت ونمایش خیمه شب بازی انتخاباتی مطرح می شود که فقط جنبه ی تبلیغاتی برای جلب بیشتر نیرو دارد و هر گز پشتوانه ی عملی ندارد . زیرا که رژیم تروریستی آخوندی تغییر و اصلاح و نقد پذیر می باشد. پس اکنون که ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی که بنا بر دلایل خاصی از نامزدی ریاست جمهوری میر حسین موسوی حمایت می کند که هم جای خاتمی آمده است . هم خودش را اصول گرای اصلاح طلب می داند که ادعای من درآوردی کمدی می باشد . البته از نظر مردم ایران اقدامات تند رو نامیده شده بس محافظه کارانه می باشد. زیرا که مردم ایران خواهان تغییرات کلی و تعویض رژیم تروریستی آخوندی می باشند. یا حد اقل دین از حکومت جدا وولی فقیه و نهادهای زیر مجموعه ی وی همچون شورای نگهبان و نظر استصوابی بر چیده شود .
بهر حال حامیان خاتمی که مجبور شدند از روی استیصال از جانشین نامزدی وی میر حسین موسوی حمایت کنند . اما اکنون ملای سرمقاله نویس از موضع فرافکنی یقه اشان را گرفته و متهم و محکوم شان کرده است که چرا از موسوی حمایت می کنند ؟ بدتر اینکه گفته برای چه اکنون که مطبوعات و هیچ ابزار تبلیغاتی ندارید دست به سفر به شهر ها برای سخنرانی و دفاع از موسوی می زنید؟ زیرا که این دوم خردادی های تند رو جایگاه مردمی ندارند و نمی توانند مثل سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی برای موسوی آرای انتخاباتی پیش خرید کنند. لذا تبلیغات اینان ضربه به موسوی می زند.
البته خشم و سوزش ملای سرمقاله نویس از رقیب دوم خردادی ها به خاطر اقداماتی می باشد که اینان در دوران مدیان اصلاح طلبان در پیش گرفتند و نقش رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر در قتل عام زنجیر ای را افشا کردند و نور بر تاریخانه اشباح تاباندند ودر افشاگری های قطره ای نقش عالی جنابان سرخ و خاکستری و سیاه و شاه اکبر را تشبیه به آغاسی کردند که اکنون از نظر مشاور رفسنجانی سر مقاله نویس خطای مرتکب شده ی اینان تحمل و جبران نا پذیر می باشد. البته ملای سرمقاله نویس بدون نقش گروه فشار هر 9 روز یک بحران می ساخت و یا به تعطیلی کشاندن 80 مطبوعات در یک شب اشاره کند و گلوله بر فک حجاریان نشاندن بگوید . یا از قلع و قمعی نمایندگان رقیب دوم خردادی هااز سوی شورای نگهبان سخنی بگوید. به خصوص بدون توجه به ضریب شرکت کنندگان واجد الاشرایط و تقلبات گسترده ی انجام شده از سوی ستاد کودتا گران خاموش و خزنده کلامی بود . در عوض رقیب را در نمایشات خیمه شب بازی ها شکست خورده و بدون پایگاه مردمی معرفی و متهم کرده است.
در ادامه دنباله ملای سرمقااع با نویس متهم کردن دوم خردادی ها پروندهه اشان را گشوده و پرسش کرده است که چرا در مجلس ششم بدلیل پایمال شدن قانون از سوی شورای نگهبان دست نشانده و زیر کنترل لوطی جماران دست به تحصن زدند تا شاید قدرت رئیس جمهور را بالا ببرند واز قدرت نظریه استصوبی شورای نگهبان بکاهند غافل از آن که اکنون ملای سر مقاله نویس با متهم ومحکوم کردن دوم خردادی های دوم خردادی ها از مرز بندی شفاف موسوی با اینان سخن رانده است. به خصوص در زمینه ی جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق گفته است و تأکید کرده موسوی هنوزاز آن جنگ نعمت الهی خانمانسوز دفاع می کند. در صورتیکه موسوی با اینان دیدار و ملاقات دارد و با حمایت اینان روی صحنه ی رقابت بودنش را ادامه داده است ودر ستاد انتخاباتی خود از اینان استفاده می کند.
در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس رهنمود به میر حسین موسوی داده است که با هشیاری که وی دارد این توطئه خنثی خواهد شد . زیرا که همچون پاسدار گماشته احمدی نژاد ادعا کرده است که مستقل است و وامدار گروه و باند و دسته ای نمی باشد که افزوده می باست که این ادعا را موسوی حفظ کند . البته گفته شد که میر حسین موسوی ادعای مضحک اصول گرای اصلاح طلب خودش را نامیده است که اشاره هم شد رژیم تروریستی آخوندی 30 سال است که هروز بیش از گذشته ثابت کرده است که تغییر و اصلاح پذیر می باشد که ادعای میر حسین موسوی یک طنز و شوخی نیشدار و بی مسمائی است که هر گز این اتهام به رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و یاغی بین المللی آخوندی نمی چسبد و فقط هدف سیاست توبره و آخور خوری کردن است که تلاش از نیروهای ریزشی دو مدعی اصلاح طلب و اصل گرا استفلده کرد ست که ملای سرمقاله نویس نیز همین دف را کپی و دنبال رده است.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 30 اردیبهشت ماه ساال1388
"دوم خردادی های تندرو ی حاکم در دوران مدعیان اصلاح طلبان اکنون تندروهائی خوانده می شوند که از همه جا رانده ووامانده شده اند"
همسوئی آشکار ملای سرمقاله نویس با یادداشت روزهای ورق پاره ی کیهان علیه ی دوم خردادی های تند رو خوانده شده گویای این مثل است که گفته می شود اگر چنانچه گوشت همدیگر را بخورند استخوان های شان برای هم می ماند. البته در رژیم نامتعارف و قرون وسطائی و نامشروع آخوندی که تابع هیچگونه نظم و قانون و معیار و پرنسیبی نمی باشد. هیچ چیزنمی تواند از ثبات برخور دار باشد . چون خمینی شیاد گفته بود من هر گز عقد اخوت با کسی نبسته ام . زیراکه رژیم تروریستی آخوندی ارتجاعی و وارونه می باشد که عوامفریبی و دین فروشی و غارتگری و جنگ افروزی و سرکوب و خفقان ابزار و وسیله ی قدرت و بقای ننگینش می باشد . اما گذشته از اینکه دین به ابزار سرکوب و قدرت و انباشت ثروت تبدیل شده است . برخی از اصطلاحات واژه های رایج همچون عدالت و آزادی ومبارزه و دمکراسی و تند رو و یا رادیکال وکند رو یا محافظه کار و امثالهم نیز به مسلخگاه برده و خراطی شده و معانی وارونه یافته اند .
بنابراین ملای سرمقاله نویس بدون آنکه تعریفی از تند رو دهد که چیست و عملکردش چگونه می باشد؟ اما هر که انتقاد به عملکرد دولت یا مسئولین کند ویا نامی از نقض بشر برد ؛ تندرو یا رادیکال خطاب می شود تا که سفت و سخت کوبیده شود . پس در چنین فضای حاکم مشخص است که هر مدعی هر چه تند و تیز ترانتقاد کند؛ تند رو تر خوانده و تحمل ناپذیر تر می شود . در صورتیکه اینگونه اقدامات که در بستر جنگ و نزاع قدرت است که زمان رقابت قدرت ونمایش خیمه شب بازی انتخاباتی مطرح می شود که فقط جنبه ی تبلیغاتی برای جلب بیشتر نیرو دارد و هر گز پشتوانه ی عملی ندارد . زیرا که رژیم تروریستی آخوندی تغییر و اصلاح و نقد پذیر می باشد. پس اکنون که ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی حکومتی جمهوری اسلامی که بنا بر دلایل خاصی از نامزدی ریاست جمهوری میر حسین موسوی حمایت می کند که هم جای خاتمی آمده است . هم خودش را اصول گرای اصلاح طلب می داند که ادعای من درآوردی کمدی می باشد . البته از نظر مردم ایران اقدامات تند رو نامیده شده بس محافظه کارانه می باشد. زیرا که مردم ایران خواهان تغییرات کلی و تعویض رژیم تروریستی آخوندی می باشند. یا حد اقل دین از حکومت جدا وولی فقیه و نهادهای زیر مجموعه ی وی همچون شورای نگهبان و نظر استصوابی بر چیده شود .
بهر حال حامیان خاتمی که مجبور شدند از روی استیصال از جانشین نامزدی وی میر حسین موسوی حمایت کنند . اما اکنون ملای سرمقاله نویس از موضع فرافکنی یقه اشان را گرفته و متهم و محکوم شان کرده است که چرا از موسوی حمایت می کنند ؟ بدتر اینکه گفته برای چه اکنون که مطبوعات و هیچ ابزار تبلیغاتی ندارید دست به سفر به شهر ها برای سخنرانی و دفاع از موسوی می زنید؟ زیرا که این دوم خردادی های تند رو جایگاه مردمی ندارند و نمی توانند مثل سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی برای موسوی آرای انتخاباتی پیش خرید کنند. لذا تبلیغات اینان ضربه به موسوی می زند.
البته خشم و سوزش ملای سرمقاله نویس از رقیب دوم خردادی ها به خاطر اقداماتی می باشد که اینان در دوران مدیان اصلاح طلبان در پیش گرفتند و نقش رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر در قتل عام زنجیر ای را افشا کردند و نور بر تاریخانه اشباح تاباندند ودر افشاگری های قطره ای نقش عالی جنابان سرخ و خاکستری و سیاه و شاه اکبر را تشبیه به آغاسی کردند که اکنون از نظر مشاور رفسنجانی سر مقاله نویس خطای مرتکب شده ی اینان تحمل و جبران نا پذیر می باشد. البته ملای سرمقاله نویس بدون نقش گروه فشار هر 9 روز یک بحران می ساخت و یا به تعطیلی کشاندن 80 مطبوعات در یک شب اشاره کند و گلوله بر فک حجاریان نشاندن بگوید . یا از قلع و قمعی نمایندگان رقیب دوم خردادی هااز سوی شورای نگهبان سخنی بگوید. به خصوص بدون توجه به ضریب شرکت کنندگان واجد الاشرایط و تقلبات گسترده ی انجام شده از سوی ستاد کودتا گران خاموش و خزنده کلامی بود . در عوض رقیب را در نمایشات خیمه شب بازی ها شکست خورده و بدون پایگاه مردمی معرفی و متهم کرده است.
در ادامه دنباله ملای سرمقااع با نویس متهم کردن دوم خردادی ها پروندهه اشان را گشوده و پرسش کرده است که چرا در مجلس ششم بدلیل پایمال شدن قانون از سوی شورای نگهبان دست نشانده و زیر کنترل لوطی جماران دست به تحصن زدند تا شاید قدرت رئیس جمهور را بالا ببرند واز قدرت نظریه استصوبی شورای نگهبان بکاهند غافل از آن که اکنون ملای سر مقاله نویس با متهم ومحکوم کردن دوم خردادی های دوم خردادی ها از مرز بندی شفاف موسوی با اینان سخن رانده است. به خصوص در زمینه ی جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق گفته است و تأکید کرده موسوی هنوزاز آن جنگ نعمت الهی خانمانسوز دفاع می کند. در صورتیکه موسوی با اینان دیدار و ملاقات دارد و با حمایت اینان روی صحنه ی رقابت بودنش را ادامه داده است ودر ستاد انتخاباتی خود از اینان استفاده می کند.
در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس رهنمود به میر حسین موسوی داده است که با هشیاری که وی دارد این توطئه خنثی خواهد شد . زیرا که همچون پاسدار گماشته احمدی نژاد ادعا کرده است که مستقل است و وامدار گروه و باند و دسته ای نمی باشد که افزوده می باست که این ادعا را موسوی حفظ کند . البته گفته شد که میر حسین موسوی ادعای مضحک اصول گرای اصلاح طلب خودش را نامیده است که اشاره هم شد رژیم تروریستی آخوندی 30 سال است که هروز بیش از گذشته ثابت کرده است که تغییر و اصلاح پذیر می باشد که ادعای میر حسین موسوی یک طنز و شوخی نیشدار و بی مسمائی است که هر گز این اتهام به رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی و یاغی بین المللی آخوندی نمی چسبد و فقط هدف سیاست توبره و آخور خوری کردن است که تلاش از نیروهای ریزشی دو مدعی اصلاح طلب و اصل گرا استفلده کرد ست که ملای سرمقاله نویس نیز همین دف را کپی و دنبال رده است.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 30 اردیبهشت ماه ساال1388