نقد و برررسی " شطرنج ايرانى (يادداشت روز"( روزنامه ی کیهان چهار شنبه 9 اردیبهشت ماه سال 1388
اداعا شده با وجود پاسدار گماشته احمدی نژاد جسور و شجاع گلاداتورها ی آمریکائی در بازی شطرنج هسته ای شکست خورده و کیش و مات شدند وملت دوباره وی را انتخاب می کنند"

ممکن است که سربازجو پاسدار یادداشت روز قلم بر دست از نظر جثه و هییکل گلادیاتور نباشد ولی به حساب خودش استاد شطرنج باز ویژه ای شده ای می باشد که در زندان درجه استادی اش را دریافت کرده است . صد البته که انکار کردنی نمی باشد که اما عجیب تفکر واقدام گلاساتور را دارد. زیرا که اکنون بطور وارونه گوئی و سبک و شیوه ای دیگر اهدافش را اجرا ودنبال می کند . برای اینکه از موضع فرار به جلو تلاش کرده است تا فرافکنی کند . یعنی اینکه با نادیده گرفتن اعتراف آشکار بدون نام بردن از بساز و بفروش رفسنجانی که در نماز جمعه ی تهران خطاب به بوش گفت خودش می داند که اگر چنانچه همکاری ما نبود هنوز هم در افغنستان طالبان بر سر کار بود . ولی اکنون پاسدار بازجوی یادداشت روز نویس از شخم زده شدن خاک افغانستان به وسیله بوش و گلایاتور های شطرنج باز شده، گفته است.

همچین در دنباله پاسدار قلم بر دست وارونه گو بدون آنکه هیچگونه اشاره ای به ورود آیت الله جک استراو وزیر امور خارجه دولت فخیمه به ایران قبل از تجاوز و اشغال نظامی افغانستان عراق بگوید که سفر کرد تا حمایت و موافقت سران رژیم تروریستی آخوندی را برای تجاوز نظامی جلب نماید تاکه پس از اشغال گری اکبر رفسنجانی وارد صحنه ی زد و بند پشت پرده شود و لو دهد که عراق تبدیل به باتلاق یا و یتنامیزه خواهد شد . یعنی اینکه این آخوند غارتگر بساز و بفروش همان زمان که با صدای بلند فریاد زد که سقوط دو کشورا فغانستان به خصوص عراق شریط مناسب و ایده آلی برای رژیم تروریستی آخوندی به وجود آورده است که می تواند بصورت گسترده حضور یابد و اقدامات و اهداف تروریستی خود را دنبال کند از جمله پیگیری پروژه ی هسته ای می باشد.

بهر صورت اکنون پاسدار یادداشت روز نویس شخم زدن افغانستان و با تلاق کردن عراق را به حساب گلایاتور های آمریکائی به رهبری بوش گذاشته است.

فراموش نشود که پس از اعتراف رفسنجانی به همکاری کردن در اشغال افغانستان که نوعی خود زنی کردن بود. اکنون نیز از سوی سربازجو پاسدار یادداشت رور نویس اعتراف شده است که با گلادیاتور ها در اشغال افغانستان همیاری شد . ولی گلدیاتور پس از دو سال از اشغال نظامی افغانستان پایتخت عراق را فتح کردند. سهم پاداش این اشغال گری محور 3 کشور شرارت نامیدن رژیم تر وریستی آخوندی شد . مسخره تر اینکه از پروژه ی هسته ای به عنوان اتهام بزرگ که تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می شود نام برده است.

بالاخره اینکه سربازجو پاسدار در دنباله ی یادداشت روز خود آنگونه مظلوم نمائی ووارونه گوئی کرده است که انگار هیچگاه تهدید به خارج شدن از عضویت سازمان انرژی اتمی نشد و جنگ 33 روزه ی با اسرائیل از طریق حزب الله به خاطر دفاع از پروژه ی هسته ای اجرا و تعقیب نشد. یا اینکه جنگ خانگی در فلسطین راه اندازی نشد و نوار غزه جدا نشد وبا حماس دولت اسلامی با گرایش به لوطی جماران تشکیل نشد و لوطی جماران در خطبه ی عید فطر سال گذشته ی خود بطور علنی اخطار نکرد که دشمن کنفرانس صلح خاورمیانه در آناپویس آمر یکا می باشد . سپس تهدید نکرد هر رهبر کشور عربی در این کنفرانس شرت کند موقع بازگشت در کشورش مواجه با بحران و آشوب و اغتشاش خواهد شد . همچنین مگر به خاطر بر هم زدن روند صلح خاورمیانه با تشویق و ترغیب کردن جهاد اسلامی فلسطین و حماس به پرتاب موشک بدرون خاک اسرائیل مقدمه ی جنگ 22 روزه ی نوار غزه ی اسرائیل با حماس به و جود نیامد؟ اما اکنون پاسدار یادداشت روز نویس با فراموش کردن این اقداهات و حتی بی خیال شدن محتوای سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد که در اجلاس اخیرضد نژاد پرستانه ی ژنو در سو ئیس بیان شد که ضدیت با اسرائیل بود که ادامه ی تهدید به نا بود کردن اسرائیل می باشد. همه ی این واقعیات ها نادیده گرفته شده است تا که توانسته باشد خطاب به گلادیاتور های آمریکائی نشان دهدکه اینگونه اعمال برای اعتماد سازی بوده است که نتیجه ی معکوس بر جای گذاشته است . از سوی دیگر با آویزان شدن به گفته ی وزیر امور خارجه ی کنونی آمریکا هیلاری کلینتون که گفته سیاست بوش علیه ی رژیم تروریستی آخوندی شکست خورده است . زیرا که موجب تقویت پیشرفت پیگیری پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی به جای توقف و ضعیف آن شده است افزوده است که آن زمان بوش همچون حال آنقودر بوش توسری خور شده نبود، چند هفته ای هم توقف غنی سازی پذیرفته شد که به موقع با وارد شدن کودتا گران خاموش و خزنده برروی صحنه دولت تغییر کرد و با سرعت زمان از دست رفته ی توقف غنی سازی اورانیوم جبران شد .

در خاتمه اینکه پاسدار یاددشت روز نویس سخنگوو نماینده ی ملت شده و نسخه صادر کرده است و گفته هم انگونه که در دو دوره ی نمایش خیمه شب بازی بازار مکار ه ی مجلس هفتم و هشتم و ریاست جمهوری نهم به باندهای مافیائی مدعی اصول گرائی رأی دادند تا که به جای ذبونی و ووادادگی در مقابل گلادیاتور های وحشی و رمیده ی آمریکائی، نه اینکه تسلیم نشدند، بلکه آنان را در زمینه هسته ای شکست دادند. اکنون نیز این ملت به چنین پاسداران و آدم کشان و جنگ افروزان غارتگر و دین فروشان و عوامفریبان حاکم نیاز مند می باشند تا که یک دولت و رئیس جسور و صادق و اهل عمل و شجاع بتواند اهداف هسته ای را تا رسیدن به دسترسی به سلاح هسته ای را دنبال کند. یعنی اینکه ملت ایران به جز بمب اتمی داشتن ، دیگر هیچ نیاز قتصادی و معیشتی ندارد و هیچ مشکلی با تورم و گرانی لجام گسیخته و فقر و بیکاری ندارد که در جامعه بیداد می کند. زیرا که پاسدار سر باز جو وارونه گو وکتمان کننده ی حقایق به عنوان نماینده و سخنگوی تسخیری برای شان تصمیم گیری می کند و می داندکه ملت خواهان دوباره رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد دروغگو وچاقو کش هستند تا که به جای قول بردن ان بر توی سفره های خالی محرومان و مبارزه با مفسدان اقتصادی و مافیای نفت خودش با اینان سر بر توی آخور داشته باشد و با پاسدارمیلیاردی وزیر کشور کردن و رئیس جمهور شدن باز هم بیش از 4 سال گذشته زندگی طاقت فر سا و تحمل نا پذیر تحویل محرومان و تهی دستان منتظر دریافت کنندگان نان بر توی سفره های خالی اشان داده شود.

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 9 اردیبهشت ماه سال 1388