نقد و بررسی "آخرين پروژه (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1388
"ضمن سکه یک پول کردن خاتمی، آشکارا اعتراف شده که نتایج نمایش خیمه شب بازی انتخابت انتصابات از پیش تعیین شده و پروژه های رقیب هم تغییری درجا بجائی بوجود نمی آورد"
پاسدار یادداشت روز نویس برای اینکه همخوانی کامل با لوطی جماران کرده باشد که اثبات این واقعیت است همانگونه که در نقد یادداشت روز بقلم سرباز جو حسین شریعتمداری بررسی شد . البته این یادداشت روز قبل از سفر لوطی جماران به استان کردستان سنندج از سوی این سرباز جو تهیه و تنظیم شده بود که در آن محتوای سخنرانی لوطی جماران ترسیم و تشریح شده بود . سپس لوطی جماران همین نقش را بطور دربست در سخنرانی خوددر سنندج رعایت کرد و به نکات مطرح شده در آن اشاره کرد. البته بدون نام بردن بطور مستقیم از کسی ولی با انتقاد کردن به منتقدان رقیب مبنی بر اینکه من از همه چیز خبر دارم ومی دانم که این انتقادات انجام شده به عملکرد دولت وارد نیست . حمایت ضمنی خودش را نسبت به نامزد خاص عیان کرد . زیرا که نمی تواند لوطی جماران پا در چارچوب تعیین شده برایش فراتر گذارد و سخنانی برلب و زبان جاری سازد که بیرون از مدار بست دیکته و تزریق شده برایش باشد .
زیرا که لوطی جماران می بایست پس از روی صحنه آمدن پاسدار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران که فتواد داد بخش غیر نظامی بسیج می تواند حضور پررنگ در صحنه نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دور ه ی دهم داشته باشد تا برای فراهم کردن و تدارک آرای تقلباتی در کنار نیروی انتظامی و پاسداران انجام وظیفه کند . ناگفته نماند که نظر رئیس گزمکان پاسدار جعفری مورد انتقاد نامزدان رقبای دوم خردادی ها واقع شد. پس وظیفه و مأموریت چند جانبه ی سفر لوطی جماران به سنندج مربوط به دفاع غیر مستقیم از حضور بسیج است که با عنوان حضور فعال و پر شور در صحنه نمایش خیمه شب بازی انتخابات یاد وتأئید شد تا بقول لوطی جماران پاسخ به دشمنان بد اندیش پاسخ داده شود که خواهان عدم حضور وسردی این نمایش خیمه شب بازی می باشند .
بنابراین اکنون پاسدار یادداشت روز نویس برای اینکه بخواهد آب پاک برروی دست نامزدان رقیب ریخته باشد که بی خودی بر دل شان صابون پیروزی و خواب رئیس جمهوری شدن نمالند . زیرا که گفته هرقدر هم که جست و خیز و تکاپو وفالیت کنید تا پروژه های تهییج انتخاباتی اجرا کنید بی اثر است و فایده ای ندارد . چونکه بعید است بر سونوشت نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی تأثیری بگذارید که نتیجه در پشت پرده و ستاد کودتا گران خاموش و خزنده و تأئیدیه لوطی جمارا ن از قبل تعیین شده است و در سنندج هم لوطی جماران بر این شرایط ثابت مهر تأئید زد و جا بجائی هم صورت نمی گیرد. در دنباله داستان کپی و تکراری حضور و استعفای خاتمی و مهره ی بی ارزش سیاسی فراموش شده برای دوم خردادی ها بازهم تکرار شده و خلاصه روضه بر سر گوری بی مرده با حالت مرثیه خوانی به سبک موزیک پاپ خوانده شده است که ناشی از نشئگی مرگ باخت رقیب وجشن پیروزی باند مافیائی حاکم است.
البته سربازجوپاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس چون صلاح ندیده به تف و تاق و ریش اشاره کند و بگوید برای چه سرباز جو حسین شریعتمداری در یادداشت های روز خود سید خندان خاتمی را تهدید به ترور فیزیکی با پوشش مبنی بر اینکه آمریکا از طریق مهره های تند روی نفوذی دوم خردادی ها می خواهد طرح ترور خاتمی را دنبال کند و هزینه اش را نیز به رژیم تروریستی آخوندی تحمیل نماید . یا اینکه چرا به لوطی جماران تزریق و تحمیل شد تا که در سخنرانی 24 آذر دانشگا علم صنعت خود که با جا خالی دادن حضور 16 آذر بود گفت که نظام نیاز به شاه سلطان حسین ها ندارد . بالاخره اینکه چرا خاتمی قبل از انصراف در دیداری که با لوطی جماران داشت به وی گفته شد که اگر چنانچه صحنه را ترک نکنی به سرنوشت بی نظیر بوتو یا سعید حجاران مواجه خواهی شد که این سید خندان گریان شده مجبور به انصراف شد کلامی در این موارد گفته نشده است؟ بهرحال پاسدار بازجوی قلم بر دست آخر و عاقبت سید خندان خاتمی و به تبع آن سرنوشت دوم خردادی ها را اینگونه رقم زده و تعیین و ترسیم رده است :
خاتمی اکنون به لحاظ سیاسی موجودی تمام شده است و بعید است که از این پس حتی دوستانش برای او ارزشی بیش از یک �سیدقابل احترام� قائل باشند. همین حالا هم می توان دید که او خود را برای گزینه ای که به اصلاح طلبان تحمیل کرده به آب و آتش نمی زند و برخلاف قولی که به هنگام کناره گیری به نفع موسوی داده بود حاضر نیست فعالیتی فوق العاده به نفع او انجام دهد.�بی تفاوتی محسوس خاتمی نسبت به موسوی� را از دو جنبه می توان تحلیل کرد. یک جنبه این است که فرض کنیم او اساساً حمایت صریح و فعالانه از موسوی را به نفع خود نمی داند و همانطور که برخی اصلاح طلبان علناً گفته اند عقیده دارد موسوی حتی موفق به کشاندن انتخابات به دور دوم نخواهد شد پس نباید خود را فدای کاندیدایی با سرنوشت معین کرد. تحلیل دوم اما از این منظر صورت می گیرد که خاتمی برخلاف برخی دوستانش ارزیابی واقع بینانه از توانایی خود در بسیج توده ها دارد و بر مبنای این ارزیابی خوب می داند که حتی اگر سینه چاکانه هم به تبلیغ موسوی بپردازد، باز معلوم نیست قادر به انتقال رایی قابل توجه به سبد او باشد. خاتمی انتخابات مجلس هشتم را تجربه کرده است که در آن عده ای با این توهم که �اسم خاتمی همه چیز را تمام خواهد کرد� نام او را بر صدر فهرست پیشنهادی خود گذاشتند اما از آن فهرست حتی یک �کاندیدای اختصاصی� هم به مجلس راه نیافت. بر مبنای آن تجربه، او اکنون سعی می کند به قدر توانش بار بردارد و دیگران را درباره آنچه می تواند و آنچه نمی تواند دچار سوءتفاهم نکند. اگر با فرض حمایت قوی خاتمی از موسوی هم اتفاق خاصی نخواهد افتاد، منطقی است که فرض کنیم او انگیزه ای برای حمایت بی محابا از موسوی نداشته باشد و بگوید که اگر تحریک و تحرکی لازم است خود کاندیدا باید آن را بوجود بیاورد نه ستادها و هوادارانش.
بالاخره اینکه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس برای اینکه پیشاپش انتقادات پیرامون تقلبات تدارک دیده شده گسترده را خنثی و بی اثر کند . انتقاد عدم صحت بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات را مترادف اتهام رقیب دانسته و نتیجه گرفته است چون مدعیان دوم خردادی ها توان و شهامت پذیرش شکست شان را ندارند . بنابراین چنین تلاش می کنند تا شکست خودشان را به شکست رژیم تروریستی آخوندی تعمیم دهند:
"آن �کار مهم� طراحی و اجرای پروژه ای وسیع برای مخدوش جلوه دادن انتخابات است که در نتیجه علم قطعی تندروها به شکست در انتخابات دهم اجرا می شود. در واقع همانطور که پیش از این زمانی در بحث از انتخابات ریاست جمهوری نهم گفته ایم اصلاح طلبان از آنجا که هرگز شجاعت کافی برای پذیرش باخت را نداشته اند همواره سعی کرده اند آنجا که باخت خود را قطعی می بینند این شکست را به شکستی برای مجموعه نظام تبدیل کنند و بی هنری خود را به زمین و آسمان نسبت بدهند. مجموعه ادبیاتی که این روزها با محوریت مسئله �نگرانی از سلامت انتخابات� توسط اصلاح طلبان در حال تولید است -وحدس زده می شود تا شب انتخابات بسامدی فوق العاده پیدا کند- قبل از هر چیز باید به مثابه اعتراف پیشاپیش اصلاح طلبان به شکست و تدارک بهانه برای توجیه آن ارزیابی شود، چه، اصلاح طلبان اگر حتی به قدر ذره ای احتمال پیروزی در انتخابات آینده را می دادند هرگز معقول نبود که به این شکل درباره سلامت انتخابات پیشگویی کنند. و آن را زیر سؤال ببرند و حال آن که خود خوب می دانند �سلامت� یکی از قطعی ترین صفات همه انتخابات ها در ایران بوده است. پس از این به طور دقیق تر به ابعاد این پروژه خواهیم پرداخت اما مهم است که روشن باشد جماعتی از تندروها از حالا خود را بازنده این صحنه می دانند و نگاه کردن در منظره هولناک آینده آنچنان بیمی در جانشان انداخته که احتمال وقوع هیچ عمل غیرمنتظره ای از جانب آنها دور از ذهن نیست. "
در خاتمه اینکه بازهم مثل همیشه تأکید می شود که تجربه ی 3 دهه نمایش خیمه شب بازی رژیم تروریستی آخوندی ثابت کرده است که این رژیم غیر متعارف و نا مشروع و غیر متعارف که شیادانه انتصابات همراه با تقلبات را انتخابات با حماسه ساز حضور پر شور مردمی قالب کرده است . در صورتیکه خاتمی که زمانی سوگلی مدعی اصلاح طلبی در رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر رئیس جمهور محبوب بیست میلیونی خطاب می شد . اکنون آنگونه اخ و از گردونه خارج شده است که صرفاً بری زنده ماندنش به مهره طرد شده سید قابل احترام نامیده شده است . از سوی دیگر پرونده ننگین رقیب و جانشین وی پاسدار احمدی نژاد آنقدر سیاه است که نه جای هیچگونه دفاعی ندارد ، بلکه موجب جوک و تمسخر داخلی و برون مرز شده است که لایق و شایسته اجرای دلقک بازی و پرتاب گوجه فرنگی به سویش شده ست . از طرف دیگر وقتی که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس بطور آشکارا در ابتدای یادداشت روزش اعتراف کرده است که اگر چنانچه رقیب به آب و آتش هم بزند نمی تواند سرنوشت تعیین شده ی نتیجه ی این نمایش خیمه شب بازی را بر هم بزند و جا به جائی ایجاد کند . آیا بازهم می بایست در شوی آزمون شده و شکست خورده ی 30 ساله شرکت کرد. یا اینکه نه می بایست تلاش همگانی برای تحریم این نمایش کرد و در عوض فعالیت جدی و مسئولانه برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که به اینگونه نمایشات آزمون شده و شکست خورده ی تکراری 30 ساله پایان داده شود؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1388
"ضمن سکه یک پول کردن خاتمی، آشکارا اعتراف شده که نتایج نمایش خیمه شب بازی انتخابت انتصابات از پیش تعیین شده و پروژه های رقیب هم تغییری درجا بجائی بوجود نمی آورد"
پاسدار یادداشت روز نویس برای اینکه همخوانی کامل با لوطی جماران کرده باشد که اثبات این واقعیت است همانگونه که در نقد یادداشت روز بقلم سرباز جو حسین شریعتمداری بررسی شد . البته این یادداشت روز قبل از سفر لوطی جماران به استان کردستان سنندج از سوی این سرباز جو تهیه و تنظیم شده بود که در آن محتوای سخنرانی لوطی جماران ترسیم و تشریح شده بود . سپس لوطی جماران همین نقش را بطور دربست در سخنرانی خوددر سنندج رعایت کرد و به نکات مطرح شده در آن اشاره کرد. البته بدون نام بردن بطور مستقیم از کسی ولی با انتقاد کردن به منتقدان رقیب مبنی بر اینکه من از همه چیز خبر دارم ومی دانم که این انتقادات انجام شده به عملکرد دولت وارد نیست . حمایت ضمنی خودش را نسبت به نامزد خاص عیان کرد . زیرا که نمی تواند لوطی جماران پا در چارچوب تعیین شده برایش فراتر گذارد و سخنانی برلب و زبان جاری سازد که بیرون از مدار بست دیکته و تزریق شده برایش باشد .
زیرا که لوطی جماران می بایست پس از روی صحنه آمدن پاسدار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران که فتواد داد بخش غیر نظامی بسیج می تواند حضور پررنگ در صحنه نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دور ه ی دهم داشته باشد تا برای فراهم کردن و تدارک آرای تقلباتی در کنار نیروی انتظامی و پاسداران انجام وظیفه کند . ناگفته نماند که نظر رئیس گزمکان پاسدار جعفری مورد انتقاد نامزدان رقبای دوم خردادی ها واقع شد. پس وظیفه و مأموریت چند جانبه ی سفر لوطی جماران به سنندج مربوط به دفاع غیر مستقیم از حضور بسیج است که با عنوان حضور فعال و پر شور در صحنه نمایش خیمه شب بازی انتخابات یاد وتأئید شد تا بقول لوطی جماران پاسخ به دشمنان بد اندیش پاسخ داده شود که خواهان عدم حضور وسردی این نمایش خیمه شب بازی می باشند .
بنابراین اکنون پاسدار یادداشت روز نویس برای اینکه بخواهد آب پاک برروی دست نامزدان رقیب ریخته باشد که بی خودی بر دل شان صابون پیروزی و خواب رئیس جمهوری شدن نمالند . زیرا که گفته هرقدر هم که جست و خیز و تکاپو وفالیت کنید تا پروژه های تهییج انتخاباتی اجرا کنید بی اثر است و فایده ای ندارد . چونکه بعید است بر سونوشت نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی تأثیری بگذارید که نتیجه در پشت پرده و ستاد کودتا گران خاموش و خزنده و تأئیدیه لوطی جمارا ن از قبل تعیین شده است و در سنندج هم لوطی جماران بر این شرایط ثابت مهر تأئید زد و جا بجائی هم صورت نمی گیرد. در دنباله داستان کپی و تکراری حضور و استعفای خاتمی و مهره ی بی ارزش سیاسی فراموش شده برای دوم خردادی ها بازهم تکرار شده و خلاصه روضه بر سر گوری بی مرده با حالت مرثیه خوانی به سبک موزیک پاپ خوانده شده است که ناشی از نشئگی مرگ باخت رقیب وجشن پیروزی باند مافیائی حاکم است.
البته سربازجوپاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس چون صلاح ندیده به تف و تاق و ریش اشاره کند و بگوید برای چه سرباز جو حسین شریعتمداری در یادداشت های روز خود سید خندان خاتمی را تهدید به ترور فیزیکی با پوشش مبنی بر اینکه آمریکا از طریق مهره های تند روی نفوذی دوم خردادی ها می خواهد طرح ترور خاتمی را دنبال کند و هزینه اش را نیز به رژیم تروریستی آخوندی تحمیل نماید . یا اینکه چرا به لوطی جماران تزریق و تحمیل شد تا که در سخنرانی 24 آذر دانشگا علم صنعت خود که با جا خالی دادن حضور 16 آذر بود گفت که نظام نیاز به شاه سلطان حسین ها ندارد . بالاخره اینکه چرا خاتمی قبل از انصراف در دیداری که با لوطی جماران داشت به وی گفته شد که اگر چنانچه صحنه را ترک نکنی به سرنوشت بی نظیر بوتو یا سعید حجاران مواجه خواهی شد که این سید خندان گریان شده مجبور به انصراف شد کلامی در این موارد گفته نشده است؟ بهرحال پاسدار بازجوی قلم بر دست آخر و عاقبت سید خندان خاتمی و به تبع آن سرنوشت دوم خردادی ها را اینگونه رقم زده و تعیین و ترسیم رده است :
خاتمی اکنون به لحاظ سیاسی موجودی تمام شده است و بعید است که از این پس حتی دوستانش برای او ارزشی بیش از یک �سیدقابل احترام� قائل باشند. همین حالا هم می توان دید که او خود را برای گزینه ای که به اصلاح طلبان تحمیل کرده به آب و آتش نمی زند و برخلاف قولی که به هنگام کناره گیری به نفع موسوی داده بود حاضر نیست فعالیتی فوق العاده به نفع او انجام دهد.�بی تفاوتی محسوس خاتمی نسبت به موسوی� را از دو جنبه می توان تحلیل کرد. یک جنبه این است که فرض کنیم او اساساً حمایت صریح و فعالانه از موسوی را به نفع خود نمی داند و همانطور که برخی اصلاح طلبان علناً گفته اند عقیده دارد موسوی حتی موفق به کشاندن انتخابات به دور دوم نخواهد شد پس نباید خود را فدای کاندیدایی با سرنوشت معین کرد. تحلیل دوم اما از این منظر صورت می گیرد که خاتمی برخلاف برخی دوستانش ارزیابی واقع بینانه از توانایی خود در بسیج توده ها دارد و بر مبنای این ارزیابی خوب می داند که حتی اگر سینه چاکانه هم به تبلیغ موسوی بپردازد، باز معلوم نیست قادر به انتقال رایی قابل توجه به سبد او باشد. خاتمی انتخابات مجلس هشتم را تجربه کرده است که در آن عده ای با این توهم که �اسم خاتمی همه چیز را تمام خواهد کرد� نام او را بر صدر فهرست پیشنهادی خود گذاشتند اما از آن فهرست حتی یک �کاندیدای اختصاصی� هم به مجلس راه نیافت. بر مبنای آن تجربه، او اکنون سعی می کند به قدر توانش بار بردارد و دیگران را درباره آنچه می تواند و آنچه نمی تواند دچار سوءتفاهم نکند. اگر با فرض حمایت قوی خاتمی از موسوی هم اتفاق خاصی نخواهد افتاد، منطقی است که فرض کنیم او انگیزه ای برای حمایت بی محابا از موسوی نداشته باشد و بگوید که اگر تحریک و تحرکی لازم است خود کاندیدا باید آن را بوجود بیاورد نه ستادها و هوادارانش.
بالاخره اینکه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس برای اینکه پیشاپش انتقادات پیرامون تقلبات تدارک دیده شده گسترده را خنثی و بی اثر کند . انتقاد عدم صحت بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات را مترادف اتهام رقیب دانسته و نتیجه گرفته است چون مدعیان دوم خردادی ها توان و شهامت پذیرش شکست شان را ندارند . بنابراین چنین تلاش می کنند تا شکست خودشان را به شکست رژیم تروریستی آخوندی تعمیم دهند:
"آن �کار مهم� طراحی و اجرای پروژه ای وسیع برای مخدوش جلوه دادن انتخابات است که در نتیجه علم قطعی تندروها به شکست در انتخابات دهم اجرا می شود. در واقع همانطور که پیش از این زمانی در بحث از انتخابات ریاست جمهوری نهم گفته ایم اصلاح طلبان از آنجا که هرگز شجاعت کافی برای پذیرش باخت را نداشته اند همواره سعی کرده اند آنجا که باخت خود را قطعی می بینند این شکست را به شکستی برای مجموعه نظام تبدیل کنند و بی هنری خود را به زمین و آسمان نسبت بدهند. مجموعه ادبیاتی که این روزها با محوریت مسئله �نگرانی از سلامت انتخابات� توسط اصلاح طلبان در حال تولید است -وحدس زده می شود تا شب انتخابات بسامدی فوق العاده پیدا کند- قبل از هر چیز باید به مثابه اعتراف پیشاپیش اصلاح طلبان به شکست و تدارک بهانه برای توجیه آن ارزیابی شود، چه، اصلاح طلبان اگر حتی به قدر ذره ای احتمال پیروزی در انتخابات آینده را می دادند هرگز معقول نبود که به این شکل درباره سلامت انتخابات پیشگویی کنند. و آن را زیر سؤال ببرند و حال آن که خود خوب می دانند �سلامت� یکی از قطعی ترین صفات همه انتخابات ها در ایران بوده است. پس از این به طور دقیق تر به ابعاد این پروژه خواهیم پرداخت اما مهم است که روشن باشد جماعتی از تندروها از حالا خود را بازنده این صحنه می دانند و نگاه کردن در منظره هولناک آینده آنچنان بیمی در جانشان انداخته که احتمال وقوع هیچ عمل غیرمنتظره ای از جانب آنها دور از ذهن نیست. "
در خاتمه اینکه بازهم مثل همیشه تأکید می شود که تجربه ی 3 دهه نمایش خیمه شب بازی رژیم تروریستی آخوندی ثابت کرده است که این رژیم غیر متعارف و نا مشروع و غیر متعارف که شیادانه انتصابات همراه با تقلبات را انتخابات با حماسه ساز حضور پر شور مردمی قالب کرده است . در صورتیکه خاتمی که زمانی سوگلی مدعی اصلاح طلبی در رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر رئیس جمهور محبوب بیست میلیونی خطاب می شد . اکنون آنگونه اخ و از گردونه خارج شده است که صرفاً بری زنده ماندنش به مهره طرد شده سید قابل احترام نامیده شده است . از سوی دیگر پرونده ننگین رقیب و جانشین وی پاسدار احمدی نژاد آنقدر سیاه است که نه جای هیچگونه دفاعی ندارد ، بلکه موجب جوک و تمسخر داخلی و برون مرز شده است که لایق و شایسته اجرای دلقک بازی و پرتاب گوجه فرنگی به سویش شده ست . از طرف دیگر وقتی که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس بطور آشکارا در ابتدای یادداشت روزش اعتراف کرده است که اگر چنانچه رقیب به آب و آتش هم بزند نمی تواند سرنوشت تعیین شده ی نتیجه ی این نمایش خیمه شب بازی را بر هم بزند و جا به جائی ایجاد کند . آیا بازهم می بایست در شوی آزمون شده و شکست خورده ی 30 ساله شرکت کرد. یا اینکه نه می بایست تلاش همگانی برای تحریم این نمایش کرد و در عوض فعالیت جدی و مسئولانه برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که به اینگونه نمایشات آزمون شده و شکست خورده ی تکراری 30 ساله پایان داده شود؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1388